﷽
⚪️ مبانی ارزششناختی| بخش اول.
موضوع بحث
«ارزش» چیست؟ چه ارتباطی با مباحث نظریهپردازی در علوم انسانی دارد؟ بسته ارزششناسانه در پارادایم شبکهای چیست؟
مساله بحث
آیا میتوان از «توصیفها»، «تجویزها» را اخذ کرد؟ چگونه میتوان در تحقیقات، پیشفرضها و جهتگیریهای ارزشی، احساسی و ایدئولوژیک را تصفیه کرد؟
فرضیه بحث
1. ارزشها اعتباری هستند ولی صِرفا قرارداد و اعتبار و توافق افراد با یکدیگر نیستند، بلکه دارای منشاء انتزاع حقیقی میباشند و تمام قواعد و قوانین حاکم بر منشاء انتزاعشان بر آنها نیز حاکم است.
به عبارت دیگر: گزارههای بیانگر «حسن و قبحها» و «الزامها» (باید و نبایدها)، گزارههای انشایی هستند که دارای منشاء انتزاع حقیقی میباشند (حاوی گزارهای خبری هستند) و بر همین اساس استنتاج «باید» از «هست» انجام میپذیرد و تمام «بایدها» تابعی از «هستها» میباشند.
2. در مقام کشف حقایق، ارزشهای خاص افراد نباید دخیل باشند؛ اما ارزشهای عام یا بنیادین و ساختاری، بنابه ضرورت ساختاری دخیل هستند؛ همچنین ارزشهایی که قبلا حق بودن آنها با استدلال حاوی «ارزشهای بنیادین» منطقا اثبات شده باشد.
تبیین و استدلال برای فرضیه بحث
1. عقل نظری = ابزار ادراککننده واقعیات از سنخ «هست و نیست» (کاشف از واقعیتهای غیر وابسته به اراده و میل انسان)
2. عقل عملی = ابزار ادراککننده واقعیتهای از سنخ «باید و نباید، خوب و بد» (کاشف از واقعیتهای وابسته به اراده و میل انسان)
3. رابطه عقل نظری و عملی = بر اساس ادراکات عقل نظری (محاسبات نفع و ضرر)، عقل عملی ضرورت یا عدم ضرورت فعال شدن میل و اراده نسبت به موضوعی را ادراک میکند (ادراک هماهنگی موضوع با اهداف او = ضرورت بالقیاس الی الغیر) و بر اساس ادراک چنین ضرورتی، «احساس خوبی و بدی»، یا «اراده باید و نباید» تکویناً تولید میشود. (انشاء و اعتبار میشود)
(قید «تکویناً» در عبارت فوق، بسیار حیاتی است و حلوفصل اصلی مسائل جبر و اختیار است.)
4. حسن و قبح ذاتی داریم = برخی امور، تکویناً خیر برای انسان هستند و برخی تکوینا شرّ برای انسان هستند مانند عدل و ظلم؛ و اینگونه حسن و قبحها وابسته به ملاحظه و اعتبار کسی نیست.
5. عقل قدرت کشف از حسن و قبح را در حداقلها، دارد و نیاز به منبعی بیرون از خود ندارد (حسن و قبح عقلی = استقلال عقل در فهم حسن و قبح)
نکته مهم:
از حیث منطقی، برای این که در نتیجه استدلال بتوانیم «باید» داشته باشیم، ضروری است یکی از مقدمات حاوی «باید» باشد، و از آنجایی که «بایدِ نخستین» ضرورت تکوینی دارد لذا ارتباط اعتباریات با حقایق منقطع نمیشود؛ و بر همین اساس «نسبیت مطلق» در اخلاق جاری نیست و احکام اخلاقی مرتبط با شاخصهای فطری طبیعی انسان، فراگیر و عمومی است و طبق آن نیز توبیخ و تشویق یا محاکمه و پاداش صورت میپذیرد.
گزارههای توصیفی که بیانگر دانشها هستند با ضمیمه یک گزاره توصیفکننده یک ضرورت بنیادین در ساختار خلقت یا ساختار انسان، به گزارههای توصیهای که بیانگر ارزشها هستند منتهی میشوند.
#مبانی #ارزششناسی
⚪️ تفکر و تمدن شبکهای
⚪️ @vaseti
﷽
⚪️ مبانی ارزششناختی| بخش دوم و پایانی.
اصلها و عمومات فوقانی (زیرساختها) با استفاده از مکاتب اخلاقی
ریشهیابی باید و نباید و خوب و بد، همسنخ با ریشههای شریعت و دین است. از مواضعی که این ریشهیابی به تفصیل صورت گرفته است در علم «فلسفه اخلاق» در بحث مکاتب اخلاقی است. با بررسی مبانی مکاتب اخلاقی میتوان به ریشهایترین و زیرساختیترین عناصر حیاتی انسان پی برد.
1⃣ واقعگرایی طبیعی:
۱. لذتگرایی [آریستیپوس و اپیکور]
هر چه لذت دارد خوب است.
۲. سودگرایی [بنتام]
محاسبه نفع و ضرر کارها در مقیاس جمعی و انتخاب کاری که نفع در آن غلبه دارد. کدام عمل بیشترین سود را دارد؛ کدام قاعده بیشترین سود را دارد؟ (اصالت فایده) حداکثر خوشبختی برای حداکثر افراد، شالوده اخلاق قانونگذاری است. (اصل بیشترین سعادت) لذتها با شاخصهای زیر وزندهی میشوند: میزان قطعیت حصول، زمان حصول زود یا دیر، شدت، خلوص، پایداری، باروری، گستردگی و شمول.
۳. عاطفهگرایی یا دیگرگرایی [اسمیت]
کاری خوب است که به نفع دیگران باشد؛ افراد برای انجام کاری که به نفع خود آنهاست تمجید نمیشوند. همدردی نخستین اصل اخلاقی است.
۴. وجدانگرایی [روسو]
هر چه وجدان اکثر افراد جامعه میگوید ملاک خوبی و بدی است.
۵. طبیعتگرایی [نیچریستها]
هر چه مطابق با طبیعت است خوب است.
۶. تجربهگرایی [آمپریستها]
هر چه با نتایج علوم تجربی سازگار است خوب است.
۷. تطورگرایی [اسپنسر]
بر اساس قانون تکامل، «خوب» چیزی است که انسان در جهت رشد و تکامل روابط قرار دهد.
۸. قدرتگرایی [نیچه]
هر چه به انسان قدرت میبخشد خوب است. (قدرت جسمی، قدرت روحی، قدرت فکری، قدرت اجتماعی، قدرت پایدار)
2⃣ واقعگرایی مابعدطبیعی:
۹. سعادتگرایی [سقراط، افلاطون و ارسطو]
چیزی خوب است سبب رشد نفس و علم و تفکر آن شود. (شبیه شدن انسان به خدا)
۱۰. زهدگرایی [کلبیون]
خوبی یعنی دوری از لذات و رهایی از وابستگی.
۱۱. تسلیمگرایی [رواقیون]
کسی خوب است که در برابر تقدیرش راضی باشد. (امور را سهل بگیرد و آرام باشد)؛ سعی کند تا امورش را با اقتضاءات طبیعی هماهنگ سازد.
۱۲. وظیفهگرایی [کانت]
حُسن فعلی کفایت نمیکند و حُسن فاعلی لازم است. (نیت کار خوب) کار خوب کاری است که مطابق قانون باشد.
3⃣ غیرواقعگرایی:
۱۳. احساسگرایی [ایر و استیونسن]
نظریه غیرتوصیفی و غیرشناختی، که کارکرد جملات اخلاقی را فقط ابراز احساسات گوینده میداند. کارِ خوب= آنچه عموم افراد را بهسوی خود جذب میکند و تمایلی به انجام در آنها ایجاد میکند.
۱۴. توصیهگرایی [هیر]
یک گفتار اخلاقی، صرفا یک توصیه و امر برای انجام کاری است که در احساس گوینده مطلوب تلقی شده است و گوینده بپذیرد که این امر قابلیت تعمیم داشته باشد و در شرایط مشابه تکرارپذیر باشد.
۱۵. جامعهگرایی [دورکیم]
تعیینکننده بودن افکار عمومی + حفظ جامعه غایت عالی هرگونه فعالیت اخلاقی است.
۱۶. قراردادگرایی [هابز و رالز]
ارزشهای اخلاقی چیزی جز خواستههای ذهنی افراد نیست و آنچه افراد میان خودشان توافق میکنند لازمالاجراء است. افراد جامعه میبینند که اگر بر اساس یک توافق جمعی عمل نکنند نمیتوانند ادامه حیات بدهند. اصول عدالت از همینجا نشات میگیرد.
۱۷. امر الهی [متکلمین اشعری]
آنچه خداوند میگوید خوب است خوب است و خوبی فارغ از امر خداوند نداریم.
(اقتباس از کتاب «فلسفه اخلاق» ، حجتالاسلام دکتر مجتبی مصباح)
با توجه به نقطه مرکزی هر کدام از این مکاتب میتوان گفت که موارد زیر، عناصر زیرساختی حیات بشری هستند:
۱. تامین نیازها (کسب لذت و دوری از رنج)
۲. توجه به سود و مصلحت، هم فردی و هم جمعی
۳. قضاوت وجدان
۴. کمکرسانی
۵. طبیعی بودن
۶. انطباق با معادلات قطعی علمی
۷. داشتن حرکت تکاملی
۸. قدرتبخشی برای حرکت
۹. حرکت به سمت هدف نهایی (سعادت)
۱۰. ایجاد حداکثر آزادی و عدم وابستگی
۱۱. هماهنگی با زندگی و پذیرش شکستها
۱۲. عمل به قانون و وظیفه
۱۳. حفظ جامعه
۱۴. عملکرد مشترک عمومی
نتایج، آثار و لوازم پذیرش فرضیه
با تفکیک میان ارزشهای بنیادین و ارزشهای وابسته به متغیرهای زمانی، مکانی، اشخاص و ...، میتوان خلوص تحقیقات را در کشف واقعیتها تضمین کرد.
جستجو از «فلسفه احکام» معنادار است.
مکتب اخلاقی با منشاء مشروعیت دینی، منطقی و معنادار است.
گزارههای توصیفی، دارای دلالت التزامی انشائی و تجویزی هستند.
مباحث و مفاهیم کلیدی
فلسفههای مضاف، فلسفه اخلاق و حقوق، حقایق و اعتباریات ، دانش و ارزش ، جهانبینی و ایدئولوژی ، مکاتب اخلاقی و تجویزی
#مبانی #ارزششناسی
⚪️ تفکر و تمدن شبکهای
⚪️ @vaseti
﷽
⚪️ مبانی انسانشناختی| بخش اول.
موضوع بحث
«انسان شبکهای» یعنی چه و بسته گزارههای «انسانشناسانه» حکمت متعالیه کدامند؟ (مبانی انسانشناسانه پارادایم شبکهای)
مساله بحث
هر گونه برنامهریزی برای انسان و زندگی او، در صورتی دارای اعتبار است که بر اساس موقعیت وجودی او در شبکه هستی و روابط او با دیگر عناصر شبکه هستی، انجام شود؛ نقطه مختصات انسان در شبکه هستی چیست؟ معادلات ارتباطی او با عناصر شبکه هستی چگونه است؟
فرضیه بحث
۱. انسان = موجود متفکر دارای اراده با قابلیت عبور از محدودیتها و اتصال به بینهایت (حیّ متالّه)
۲. انسان، در شبکه هستی، معنادار است.
۳. انسان، قدرت حرکت در شبکه هستی را دارد. (اختیار دارد)
۴. برای هر حرکتی، نیازمند تنظیم ابعاد و سطوح خود با دیگر موجودات در شبکه هستی است. (مقید به ساختار و قوانین است و اختیار محض ندارد.)
۵. انسان موجودی است با ظرفیت منطقی بودن و خیرطلبی، بههمراه ظرفیت هواپرستی و شرّرسانی.
۶. انسان قدرت ایجاد تغییر در امور و حوادث و نتایج را در محدوده ساختارهای قابل انعطاف هستی دارد.
۷. انسان وجدان دارد و حقیقی بودن و خیر بودن برخی امور برای او قابل انکار درونی نیست و بههمین دلیل نمیتواند به فضای «نسبت مطلق» تکیه کند.
۸. انسان بر اساس محاسبه نفع و ضرر تصمیمگیری میکند.
۹. این نفعوضرر فقط منحصر در عالم حسی فردیِ او نیست و برآیند نفعوضرر در کل شبکه هستی در امتداد ابدیت باید محاسبه شود.
تفسیر و تبیین بحث
مقصود از «انسان شبکهای»:
انسان شبکهای = انسانی که در شبکه هستی، با کلیه عناصر درونی خودش، عناصر محیطی، عناصر همنوعش، عناصر فوقانی و علل ماورایی و نیروهای مثبت و منفی جاری در عالم، مرتبط است و فعالیتهای او برآیند نیروهایی است که بر او وارد میشود و نیروهایی که او وارد میکند.
این انسان، در جبر ساختاری هستی محدود است اما در داخل ساختار که ساختار قابل انعطاف و طیفدار است میتواند حرکت کند (نه مجبور محض است و نه آزاد محض)، نیروهای اجتماعی از طرف همنوع و نیروهای طبیعی از طرف بدن بر او اثرگذار هستند اما تعیینکننده نیستند و به او توانایی کنترل آنها و تغییر آنها (البته از طریق قوانین حاکم بر آنها) داده شده است.
▫️ تصویر انسان شبکهای را میتوان به صورت زیر در ضمن شبکه هستی ارائه کرد:
▫️ eitaa.com/vaseti/243
(دایره وسط، تصویر موقعیت انسانها در زندگی دنیایی است که از انسان، خصلت بارز اراده و اختیارش را عرضه کرده است تا توانایی او را برای حرکت در این شبکه، تحت قوانین و ساختار شبکه، نشان دهد.)
مباحث انسانشناسی فلسفی در محورهای زیر قابل بحث و بررسی هستند:
۱. هویت انسان
۲. آفرینش انسان (آفرینش جسم، آفرینش روح)
۳. سرشت انسان (فطرت و شخصیت)
۴. جایگاه انسان در هستی (کرامت و خلافت)
۵. قوای وجودی انسان (تفکر، اختیار، گسترش تا بینهایت)
۶. کمال نهایی انسان (رابطه دنیا و آخرت، قرب، عبودیت، معنای زندگی)
۷. انحرافات انسان (توهم، تمایلات، ازخودبیگانگی)
۸. معنی زندگی
۹. رشد و توسعه انسان (چیستی و چگونگی، تربیت و هدایت)
۱۰. خصوصیات انسان کامل
▫️ [تصویر لایههای وجودی انسان:]
▫️ eitaa.com/vaseti/253
فهرست زیر برخی سوالات اساسی در بحث انسانشناسی است:
۱. انسان كيست؟ چيست؟
۲. انسان چگونه پديد آمده است؟
۳. آيا انسان ابعاد متفاوتی دارد؟
۴. آيا واقعا روح وجود دارد؟
۵. ارتباط روح با بدن چيست؟
۶. ذهن چيست؟
۷. چه ارتباطی با روح و بدن دارد؟
۸. فطرت چيست؟
۹. منشاء فطريات كجاست؟
۱۰. فطريات چه تاثيری در زندگی دارند؟
۱۱. نيازهای انسان كدامند؟
۱۲. اولويتبندی اين نيازها چگونه است؟
۱۳. آيا غريزه، عاطفه، وجدان با فطريات فرق دارند؟
۱۴. كاركرد هر كدام چيست؟
۱۵. هويت انسانی چيست؟
۱۶. بحران هويت چگونه بوجود میآيد؟
۱۷. اين بحران چگونه قابل درمان است؟
۱۸. فرآيند تصميمگيری در انسان چگونه است؟
۱۹. سرچشمههای انتخاب و اختيار كدامند؟
۲۰. مسئوليت و وظيفه چيست؟
۲۱. حق و تكليف چه ارتباطی با هم دارند؟
۲۲. تربيت چيست؟
۲۳. آيا انسان قابل تربيت است؟
۲۴. فرق مرد و زن در كجاست؟
۲۵. علت تفاوتهای حقوقی و فرهنگی آنها در چيست؟
۲۶. انسان كامل كيست؟
۲۷. چگونه میتوان كمال را تشخيص داد؟
۲۸. چگونه میتوان به كمال رسيد؟
۲۹. هدف انسان در هستی چیست؟
۳۰. جايگاه انسان در هستی چيست؟
۳۱. عوامل تاثيرگذار در انسان كدامند؟
#مبانی #انسانشناسی #انسان
⚪️ تفکر و تمدن شبکهای
⚪️ @vaseti
﷽
⚪️ مبانی انسانشناختی| بخش دوم.
اهداف یک درس آموزشی در «انسانشناسی» را میتوان بهصورت زیر ارائه کرد:
۱. بتواند انسانشناسی را تعريف كند و محورهای آن را برشمارد.
۲. ضرورت انسانشناسی و انواع آن را تشريح كند.
۳. فهرست سوالات مطرح پيرامون انسان را ارائه دهد.
۴. انسان را تعریف کند.
۵. ابعاد انسان را تشریح کند.
۶. منشاء پيدايش انسان را توضیح دهد. (آفرينش نخستين + چگونگی گسترش)
۷. نفس و روح را تعريف كند.
۸. علائم وجود روح را برشمارد.
۹. ماهيت و سرشت انسانی را تبيين كند. (انسانيت به چيست؟ طبيعت مشترك و ويژگیهای آن)
۱۰. لايهها و ابعاد روح را برشمارد. (قوای نفس)
۱۱. نقش ذهن و ارتباط آن با روح را تشريح كند.
۱۲. ارتباط روح با بدن را توضیح دهد.
۱۳. فطرت را تعريف كند.
۱۴. شر يا خير بودن فطرت را تشریح کند.
۱۵. محتوای درونی هنگام تولد را توضيح دهد. (تولد بدون ادراك از حقايق يا با ادراكات)
۱۶. شخصيت را تعريف كند و نحوه شكلگيری آن را توضيح دهد.
۱۷. نيازها و اميال بشر را فهرست كند و طبقهبندی نمايد. (اولويتبندی)
۱۸. غريزه، عاطفه، وجدان و احساس را تعريف كند و جايگاه هر يك را در وجود انسان نشان دهد.
۱۹. زندگی را تعريف كند و ابعاد آن را توضيح دهد.
۲۰. تصميمگيری و انتخاب را تعريف كند.
۲۱. اراده و اختيار را تعريف كند.
۲۲. علائم مختار بودن انسان را برشمارد.
۲۳. نقش مختار بودن انسان در تعريف زندگانی را توضيح دهد.
۲۴. قوانين حاكم بر فرآيند تصميمگيری و انتخاب را تشريح كند.
۲۵. حق را تعريف كند و حقوق انسان در هستی را تشريح كند.
۲۶. مسئولیت را تعریف کند و مسئوليت انسان در اين هستی را تبيين نمايد.
۲۷. مرد بودن و زن بودن را تعريف كند و منشاء تشابهها و تمايزات آن دو را توضيح دهد.
۲۸. تساوی انسانها و تمايز آنها و ثمرات اين تساوی و تمايز را تشريح كند.
۲۹. تربیت را تعریف کند و اصول ايجاد و يا تغيير يك رفتار در انسان را توضیح دهد.
۳۰. ارتباط انسان با اجتماع و ابعاد روحی و شخصيتی آن را توضيح دهد. (قواعد كلی تاثير و تاثر در يكديگر)
۳۱. اساسیترين هدف انسان در هر گونه فعاليت و تصميم را تبيين كند. (كماليابی)
۳۲. كمال و سعادت را تعريف كند و معيار تشخيص آن را توضيح دهد.
۳۳. لذت را تعريف كند و نقش آن در فعاليت انسان را تعيين نمايد.
۳۴. ابديت را تعریف کند و نقش آن در زندگی انسان را توضيح دهد.
۳۵. موقعيت انسان در اين هستی را تشريح كند.
۳۶. ارتباط انسان با خالق را توضیح دهد.
۳۷. ضوابط يك انسان كامل را برشمارد.
۳۸. بينش جديدی نسبت به انسان و هويت انسانی و جايگاه انسان در هستی پيدا كرده باشد.
۳۹. اهميت دقت به تفاوت انسانِ فقط مادی و انسانِ متصل به مجردات، را در برنامهريزی زندگی دريافته باشد.
۴۰. ادعای خود در مورد مادی نبودن انسان، مختار بودن او، صاحب فطرت و وجدان عمومی بودن را با استناد به دلایل معتبر نشان دهد.
۴۱. بتواند يك انسان كامل را توصیف و تفسیر كند .
تقسیمبندی مباحث انسانشناسی بر اساس نفس:
۱. تعریف نفس
۲. احکام نفس
۳. انواع نفس
۴. جوهر نفس
۵. قوای نفس
۶. غایت نفس
۷. مراتب نفس
۸. کمال نفس
۹. جایگاه نفس
۱۰. آثار نفس
۱۱. آفات نفس
#مبانی #انسانشناسی #انسان
⚪️ تفکر و تمدن شبکهای
⚪️ @vaseti
﷽
⚪️ مبانی انسانشناختی| بخش سوم.
◽️ پاسخ مکاتب مختلف علوم انسانی مدرن به برخی سوالات اساسی در مورد انسان:
1⃣ آیا سرشت انسان ذاتا خوب است یا بد است یا خنثی؟
۱. فرویدگرایان:
انسان سرشتی اهریمنی دارد و غرائز بر او حاکم است. به ویژه غریزه جنسی و پرخاشگری که صرفا قراردادهای اجتماعی سرپوشی برای آنهاست.
۲. تجربهگرایان (هابز):
انسان فقط در جهت منافع خود حرکت میکند.
۳. سودگرایان (بنتام و میل):
همه اَعمال انسان حاصل منفعتجویی اوست.
۴. لذتگرایان (اپیکوریها):
انسان فقط در پی برآوردن نیاز به لذت و گریختن از مواجهه با رنج است.
۵. رفتارگرایان (واتسن و اسکینر):
خوبی یا بدی در اثر پاداش یا مجازات به انسان منتقل میشود نه اینکه او اساسا خوب یا بد باشد.
۶. جامعهگرایان (باندورا و میشل):
انسان اساسا خوب یا بد نیست بلکه محیط اوست که او را میسازد.
۷. اگزیستانسیالیستها (سارتر):
انسان ذاتا خوب یا بد نیست بلکه اعمال انسان است که او را خوب یا بد میکند.
۸. نوفرویدیها (فروم و اریکسن):
انسان استعداد خاصی برای خوب بودن دارد ولی خوب بودن او بسته به شرایط اجتماعی او دارد؛ اَعمال خوب، از نیازهای فطری اوست.
۹. انسانگرایان (مازلو و راجرز):
انسان استعداد خوب بودن و خوب شدن را دارد و اگر نیازهای او دخالت نکنند خوبی او بروز میکند.
۱۰. رمانتیستها (روسو):
انسان از بدو تولد خوبی فطری دارد و اَعمال او ناشی از شرایط مخرب اجتماعی است نه ذات او.
۱۱. فرضیه مختار با اقتباس از نگرش اسلام:
انسان با خوبی و گرایش به خوبیها متولد میشود (کل مولود یولد علی الفطره) استعداد بد و بدتر شدن و خوبتر شدن را دارد (فالهمها فجورها و تقویها) پاداشها و مجازاتها در تنظیم او تاثیر دارند اما الزاما تعیینکننده نیستند.
2⃣ آیا رفتار انسان نتیجه اراده آزادانه اوست یا تحت تاثیر محیط یا وراثت یا امر ماورائی تعیین میشود؟
۱. فرویدگرایان: جبر محیطی
۲. تجربهگرایان (هابز): جبر محیطی
۳. سودگرایان (بنتام و میل) : جبر محیطی
۴. لذتگرایان (اپیکوریها): تاثیر زیاد محیط
۵. رفتارگرایان (واتسن و اسکینر): جبر محیطی
۶. جامعهگرایان (باندورا و میشل) : جبر محیطی
۷. اگزیستانسیالیستها (سارتر): اراده آزاد
۸. نوفرویدیها (فروم و اریکسن): تاثیر زیاد محیط
۹. انسانگرایان (مازلو و راجرز): تاثیر زیاد محیط
۱۰. رمانتیستها (روسو): تاثیر زیاد محیط
۱۱. فرضیه مختار با اقتباس از نگرش اسلام:
محیط و جامعه در تغییر او تاثیر دارند اما تعیینکننده نیستند و او دارای اراده آزاد برای تغییر است و این اراده تابع قوانین و ساختار هستی است.
#مبانی #انسانشناسی #انسان
⚪️ تفکر و تمدن شبکهای
⚪️ @vaseti
﷽
⚪️ مبانی انسانشناختی| بخش چهارم.
3⃣ آیا انسان و حیوان از یک الگوی رفتاری پیروی میکنند یا در انسان گرایشهای فراتر وجود دارد؟
۱. فرویدگرایان
انسان مثل حیوانات فقط از برآورده نشدن نیازهایش برانگیخته میشود و رفتارش از اصل میل به لذت و فرار از رنج پیروی میکند حتی رفتارهای بهظاهر غیرمادی.
۲. تجربهگرایان (هابز)
سرشت انسان کاملا مکانیکی است و از قوانین حرکت و نیرو تبعیت میکند و کیفیت برتری به نام روح وجود ندارد.
۳. سودگرایان (بنتام و میل) مانند فرویدیها
۴. لذتگرایان (اپیکوریها) مانند فرویدیها
۵. رفتارگرایان (واتسن و اسکینر)
انسانها مانند حیوانات تابع شرطی شدن هستند و مفاهیمی مانند اراده آزاد یا انگیزش درونی نادرست هستند.
۶. جامعهگرایان (باندورا و میشل)
۷. اگزیستانسیالیستها (سارتر)
انسان با حیوان در این جهت متفاوت است که میتواند دریابد که تنها خود او مسئول اعمالش است.
۸. نوفرویدیها (فروم و اریکسن)
انسان استعدادهایی دارد که از ارضای نیازهای ساده فراتر است و انسان توان دارد که انگیزههای والا داشته باشد.
۹. انسانگرایان (مازلو و راجرز)
سرشت انسان متمایز از حیوان است و انسان توانایی رشد فکری و مهارتی دارد.
۱۰. فرضیه مختار با اقتباس از نگرش اسلام
حیوانات مانند انسان دارای روح، آگاهی و اراده هستند اما رتبه وجودی روحشان در شبکه هستی و ظرفیت رشد آگاهی و تمایلاتشان نسبت به انسان کاملا محدود است.
انسانها از مکانیزم لذت و رنج و مکانیزم شرطیشدن تاثیر میپذیرند اما الزاما سرنوشتساز و تعیینکننده نیستند.
انسانها از قوانین حاکم بر ساختارهای طبیعی تاثیر میپذیرند و مجبور به تصمیم در حیطه آن ساختارها هستند اما قدرت کشف ظرفیت انعطافپذیری ساختارها را نیز دارند.
عدم تربیت در انسان سبب میشود فقط از تمایلات بد و توهماتش پیروی کند و به دلیل توانایی گسترشسازی در علم و اراده، به تمایلات بد و توهماتی برسد که حتی حیوانات نیز ندارند. (بل هم اضل)
4⃣ برای بهسازی آینده انسان چه باید کرد؟ و اهداف غایی پیشرفت انسان کدام است؟
۱. فرویدگرایان
چشمانداز انسان تاریک است و سرشت خودخواهانه انسان ریشه مشکلات اوست و جز با تکامل ژنتیکی اصلاح نمیشود. تشویق غرائز زندگیبخش و تضعیف غرائز ویرانگر شاید به بهبود او کمک کند.
۲. تجربهگرایان (هابز)
استفاده از نتایج آزمایشگاهی برای کنترل رفتار انسانها راه خوبی برای کمک به پیشرفت انسانهاست.
۳. سودگرایان (بنتام و میل)
اجتماع باید رفتار انسانها را کنترل کند بهنحوی که بیشترین سود عائد بیشترین مردم شود.
۴. لذتگرایان (اپیکوریها)
با فراهمسازی محیط برای بیشترین لذت، انسان به تکامل خود میرسد.
۵. رفتارگرایان (واتسن و اسکینر)
هدف غایی انسان بقاء نوع بشر است و آمادهسازی محیط برای این بقاء و تقویت عناصر موجب بقاء، ضروری انسان است.
۶. اگزیستانسیالیستها (سارتر)
انسان با بازیافتن احساس اراده میتواند وضعیت خود را بهبود ببخشد. انسان نیاز دارد که معنایی برای زندگیاش داشته باشد.
۷. نوفرویدیها (فروم و اریکسن)
خطاهای انسان از اجتماع است لذا اگر بتوان اجتماع را به شکلی تغییر داد که نقاط قوت انسان را تقویت و نقاط ضعف او را تضعیف کند سرنوشت بهتری پیدا خواهد کرد. هدف غایی پیشرفت انسان ایجاد اجتماعی است که همه بتوانند خلاقیت خود را در به کارگیری کارهای خوب فعال کنند.
۸. انسانگرایان (مازلو و راجرز)
کلید بهسازی کیفیت زندگی انسان در تشویق به بروز نیروهای درونی خود است. خودمتحققسازی تکتک انسانها هدف پیشرفت انسان است.
۹. فرضیه مختار با اقتباس از نگرش اسلام
هدف غایی پیشرفت انسان، اتصال به علم و اراده بینهایت (وجود خداوند) است. (لقاءالله و عبودیت)
آینده انسان، روشن و مسیر حرکت او واضح است در عین حال که در معرض خطرهای جدی برای نسبت به سرنوشت خود قرار دارد و باید با عقل، آنها را کنترل کند.
جهل و تمایلات انسان، زمینه اصلی مشکلات و آینده ناخوشایند اوست.
ارتقاء آگاهی، تغییرات در فضای اجتماعی و روابط زندگی، استفاده بهینه از قوانین و ساختار حاکم بر وجود انسان، تمرین بر کنترل تمایلات (تقوی و ورع) کلید موفقیت انسان در پیشرفت است.
#مبانی #انسانشناسی #انسان
⚪️ تفکر و تمدن شبکهای
⚪️ @vaseti
﷽
⚪️ مبانی انسانشناختی| بخش پنجم.
◽️ مشخصات انسان سالم در برخی مکاتب روانشناسانه:
1⃣ الگوی آلپورت
۱. گسترش مفهوم خود: گسترش انگیزههای فرد در قلمرو کار، روابط خانوادگی وسیع و گسترده، دوستان زیاد، علایق و توجه به بیرون از خود.
۲. ارتباط صمیمانه خود با دیگران: چنین شخصی به پدر، مادر، برادر، خواهر، فرزند، همسر، دوستان و حتی مردم عشق میورزد و محبت میکند.
۳. امنیت عاطفی: چنین شخصی امنیت عاطفی دارد خود را و ضعفهای خود را پذیرفته، با ناکامیها مدارا میکند با استرس و تهدیدها مواجهه میشود.
۴. ادراک واقعبینانه دارد، به جهان عینی مینگرد. واقعیتها را بدون تحریف همان گونه که هست مینگرد.
۵. وظایف و مهارتها: چنین شخصی غرق در کار است، مهارتها را به کار معطوف میکند، احساس مسئولیت دارد.
۶. فعلیت بخشیدن به خود: شخص بالغ خود را شناخته و در بالفعل کردن استعدادهایش تلاش دارد.
۷. شخص بالغ به جلو مینگرد، ضمن این که از تجربیات گذشته استفاده میکند ولی اسیر گذشته نیست و به آینده مینگرد.
۸. شوخطبع است (نه بذلهگوی) هیچگاه دیگران را مورد تمسخر قرار نمیدهد زیرا که به طبیعت خود و دیگران واقف است و دیگران را همانگونه که هستند پذیرفته.
2⃣ الگوی فرانكل
۱. چنین اشخاصی ازخودگذشته و فرا رفتهاند. به کار، زندگی، زن، فرزند، به همه چیز مینگرند، جز به خود جستجوی معنا در زندگی لازمهاش فراموش کردن خویشتن و به غیر خود توجه داشتن است.
۲. خود را در انتخاب اعمال آزاد میبینند.
۳. شخصا مسئول هدایت زندگی و گرایشی هستند که برای سرنوشتشان برمیگزینند.
۴. معلول نیروهای بیرون از خود نیستند.
۵. در زندگی معنای مناسب خود را یافته اند.
۶. بر زندگی تسلط آگاهانه دارند.
۷. به آینده مینگرند.
۸. در کار و وظیفه تعهد دارند.
۹. میتوانند ارزشهای خلاق، تجربی یا گرایشی را نمایان سازند.
3⃣ الگوی مازلو
۱. ادراک صحیح از واقعیت دارند. شناخت این افراد عینی و بر اساس واقعی است. پدیدهها را آن گونه که هست میبینند .
۲. پذیرش کلی طبیعت خود و دیگران؛ به نقاط ضعف خود واقفند و پذیرش دارند و دیگران را آن گونه که هستند میپذیرند.
۳. خودانگیختهاند؛ دارای حالتهای بیپیرایه و بدون تظاهرند. بر طبق طبیعت خویش عمل میکنند .
۴. توجه به بیرون دارند. شغل را به عنوان وسیله بالفعل کردن خویش و توانائیهای خود قلمداد میکنند، وظیفهشناس و متعهدند.
۵. خیلی نیازمند به رضایتهای بیرونی نیستند.
۶. رفتارشان استقلال دارد، خیلی متکی به رضایت همگان نیستند.
۷. تجربههای زندگی برای آنها تازگی دارد. هر پدیدهای برای آنها تازه است. هر آدمی، هر درختی، هر بوته گل رزی برای آنها منحصر و یکتاست.
۸. نوعدوست هستند. با نوع بشر احساس برادری و برابری میکنند.
۹. در رفتارشان نوعی طنز وجود دارد ضمن این که کسی را به مسخره نمیگیرند.
۱۰. خلاق هستند. آفرینندگی دارند.
۱۱. تغییرات محیطی آنها را مسخ و بیگانه نمیکند، استقلال خودشان را از دست نمیدهند و مقاومت فرهنگپذیری دارند.
4⃣ الگوی راجرز
۱. انسانی که آزادی تجربه دارد (یا داشته). متظاهر نیست. همان چیزی است که هست (این من هستم)
۲. مقلد دیگران نیست، میزانهای اخلاقی از خودش دارد.
۳. دارای زمینههای خودجوش است.
۴. آمادگی لازم برای کسب تجربه را دارد.
۵. زندگی با حیات و سرزنده ای دارد، دائما شخصیت وی در تحول است.
۶. احساس آزادی میکند. به دلیل این که تدافعی نیست و محدودیتی در تجربیات نمیبیند.
۷. خلاقیت دارد.
۸. نگران از دست دادن تایید یا ستایش دیگران نیست.
5⃣ الگوی فروم
۱. عمیقا عشق میورزد.
۲. آفریننده است .
۳. قوه تعقلش را کاملا پرورانده.
۴. جهان و خود را عینی ادراک میکند.
۵. هویت پایداری دارد.
۶. با جهان در پیوند است .
۷. حاکم و عامل خود و سرنوشت خویش است.
6⃣ الگوی اقتباسشده از اسلام
۱. مستمرا به دنبال ارتقاء آگاهی از خود و جهان هستی است. (شفافسازی، دقیقسازی آنچه میدانسته و کشف آنچه نمیداند.)
۲. معنای زندگی او تلاش برای اتصال به خداوند به عنوان کمال مطلق است.
۳. افق دیدش در محاسبات و تصمیمها، کل هستی تا ابدیت است.
۴. بهدنبال فعالسازی قوای درونی خود برای حرکت بهسوی کلان هستی است.
۵. برای رسیدن به خواستهاش بر دیگران و محیطش تاثیر منفی نمیگذارد و همیشه محبت میکند و انرژیبخش است.
۶. در قبال کل هستی، احساس مسئولیت میکند و رفتارش براساس این مسئولیتپذیری تنظیم میشود.
#مبانی #انسانشناسی #انسان
⚪️ تفکر و تمدن شبکهای
⚪️ @vaseti
﷽
⚪️ مبانی انسانشناختی| بخش ششم و پایانی.
گوشهای از تفسیر انسان در دیدگاه عرفان اسلام:
تعبیری که در عرفان از انسان میشود «کَون جامع» است، یعنی «هستی با تمام مراتبش» و این تعبیر اشاره دارد به کلام امیرالمومنین علیهالسلام که فرمود: اَتَزعَمُ اَنّکَ جِرمٌ صَغیرٌ و فِیکَ انْطَوَی العَالَمُ الاَکبَر (هستی برترین در وجود انسان نهفته شده است).
محیالدین عربی، در کتاب فصوصالحکم در باره «کَون جامع» مینویسد: کَون جامع چنان جمعیتی داشت که با او سّر حق توسط حق آشکار میگشت و از این رو مظهر مشیت الهی قرار گرفت.
آدم روح عالم است؛ انسان کبیر که انسان کامل است، صورت عالم است و ملائکه بعضی ازقوای او هستند؛ خداوند با انسان به موجودات مینگرد و رحمت خود را بر آنها جاری میکند؛ در خلقت آدم، بین دو صورت وحدت و کثرت جمع شده است و این همان مقام احدیت الهی است.
نتایج، آثار و لوازم پذیرش فرضیه:
انسان، یگانه واقعیت این هستی نیست، گرچه دنیا برای زندگی او آمادهسازی شده است.
انسان باید خود را با قوانین و ساختارهای فطری طبیعی حاکم بر عالم، هماهنگ کند و حرکت بر اساس تمایلات و توهمات، او را از بین میبرد؛
بنابراین در «علم» باید به دنبال کشف واقعیتهای ناوابسته به ذهن و تمایل او برود و در این جهت، از قوانین حاکم بر ذهن و تمایلاتش نیز غافل نشود و قدرت واقعبینی و واقعگرایی را با کنترل ذهن و تمایلاتش ایجاد کند.
انسان توانایی تغییر وضعیت موجود را هم در طبیعت و هم در جامعه و هم در خودش دارد، اما با استفاده از قوانین و معادلات حاکم بر پدیدهها (چه قوانین کشف شده و چه قوانینی که بعدا کشف میشوند.)
رشد انسان، تابع برآیندگیری از نیروهای مرتبط با اوست و به هر مقدار که بر موردی تمرکز کند نیروهای وارده از آن بیشتر خواهد شد. بنابراین موفقیت در زندگی و رسیدن به رشد و کمال (اتصال به بینهایت)، نیازمند تعیین موضوع و موضعی است که باید بیشترین تمرکز نسبت به آن شکل بگیرد.
دین، معادلات حرکت انسان در شبکه هستی برای ایجاد برآیند بهسوی خداوند است.
☑️ مقایسه آموزههای انسانمحوریِ اومانیستی با انسان شبکهای در اسلام:
▪️ اصالت انسان؛ انسانمحوری در کل هستی
▫️ اصالت وجود بینهایت؛ خدامحوری در کل هستی + محوریت انسان کامل در هستی (بهعنوان خلیفهالله)
▪️ آزادیِ اراده، بهشرط عدم وجود شاکی خصوصی (لیبرالیسم)
▫️ آزادیِ اراده، بهشرط ایفای حق همه موجودات (حق بدن، حق ذهن و فکر، حق روح و قلب، حق محیط، حق خانواده، حق شهروند، حق بشریت، حق عوالم فوقانی)
▪️ یافتههای عقل تجربی، ملاک صدق و کذب (رشنالیسم)
▫️ یافتههای عقل تجربی+ یافتههای عقل برهانی+ یافتههای عقل وحیانی، ملاک صدق و کذب
▪️ فقط دنیا، نهایت رشد انسان است و معنی زندگی در لذتجویی دنیایی است. (سکولاریسم)
▫️ دنیا، ابزار و بستر رشد است و سعادت نهایی در زندگی دیگر بعد از دنیاست و معنی زندگی در اتصال به خداوند است.
▪️ حق مطلقی وجود ندارد و هر فکر و عقیدهای میتواند حق باشد و ارزش داشته باشد (پلورالیسم)
▫️ حق مطلق وجود دارد، افکار و عقیدهها میتوانند هر کدام بهرهای از حق برده باشند و میتوانند کاملا کاذب و توهم باشند و ارزش فقط مربوط به حق است.
مفاهیم کلیدی مرتبط با بحث:
پارادایم شبکهای، انسان شبکهای، علم دینی، تمدن الهی، الگوی توسعه و پیشرفت
مبانی #انسانشناسی
⚪️ تفکر و تمدن شبکهای
⚪️ @vaseti
﷽
⚪️ لایههای وجودی انسان شبکهای.
روح تمام هویت انسان است. ذهن نمودی از روح است. لایهای و طیفی از روح.
ادراکات انسان، ابتدا مستقیما توسط قلب دریافت میشوند. حواس فقط واسطه انتقال هستند نه درککننده.
ادراک قلبی دارای دو تشعشع است: تشعشع ذهنی و تشعشع احساسی.
سطحیترین و ضعیفترین تشعشع آن تصورات و خیالات هستند. هرچه عمیقتر میشود و به ادراک قلبی نزدیکتر میشود، آگاهی و درک خیالی به آگاهی و درک عقلانی نزدیک میشود.
مبانی انسانشناسی
⚪️ تفکر و تمدن شبکهای
⚪️ @vaseti
راهبردهای امیرالمومنین (ع) برای جوان معاصر ۱_2023_04_10_09_55_36_828.mp3
35.68M
﷽
⚪️ راهبردهای امیرالمومنین برای جوانان معاصر| سخنرانی اول.
◽️ سخنرانی استاد واسطی در مراسم احیای شب نوزدهم رمضان ۱۴۴۴
▫️ ۱۴۰۲/۰۱/۲۰
⚪️ تفکر و تمدن شبکهای
⚪️ @vaseti
﷽
⚪️ بینهایت.
دو خط استدلال داریم که تمام معارف و باورها به این دو خط برمیگردد:
۱. محدود، محدودکننده میخواهد.
۲. محدودکننده نهایی باید نامحدود باشد.
مفاهیم
⚪️ تفکر و تمدن شبکهای
⚪️ @vaseti
﷽
⚪️ احساس حضور خدا
اصلیترین حقیقت شبهای قدر، فعال کردن حس حضور خداست.
⚪️ تفکر و تمدن شبکهای
⚪️ @vaseti
﷽
⚪️ مهمترین مهارت زندگی از منظر امام علی علیهالسلام و سازمان یونسکو!
امام علی علیهالسلام: بهترین چیزی که من در زندگی و مهارت زندگی بخواهم برای شما بیان کنم، تقواست.
تقوا یعنی مدیریت احساس طبق رضای خدا. در راس مهارتهای زندگی در سازمان یونسکو که به کل دنیا ابلاغ شده، مهارت کنترل احساس است.
یک کلید اولیه اساسی برای مدیریت احساسات این است که عادت کنیم هر کاری میخواهیم انجام دهیم، یک دقیقه قبلش از خودمان بپرسیم: خدا از این کار راضی هست یا نه؟
#نقشهراه #نکته #مدیریت_احساس
⚪️ تفکر و تمدن شبکهای
⚪️ @vaseti
﷽
⚪️ مطالب مبانی انسانشناختی.
▫️ موقعیت انسان در هستی
▫️ eitaa.com/vaseti/244
▫️ مسائل انسانشناسی
▫️ eitaa.com/vaseti/247
▫️ اهداف انسانشناسی
▫️ eitaa.com/vaseti/248
▫️ مکاتب انسانشناسی
▫️ eitaa.com/vaseti/249
▫️ شاخصهای انسان سالم
▫️ eitaa.com/vaseti/251
▫️ انسان در عرفان و مدرنیسم
▫️ eitaa.com/vaseti/252
▫️ لایههای وجودی انسان
▫️ eitaa.com/vaseti/253
▫️ فایل متن کامل
▫️ eitaa.com/vaseti/254
▫️ تاثیر هستیشناسی بر انسانشناسی
▫️ eitaa.com/vaseti/264
⚪️ تفکر و تمدن شبکهای
⚪️ @vaseti
﷽
⚪️ شاخصهای علوی انسان رشدیافته| بخش اول.
◽️ چکیده بیانات استاد واسطی در شب ۱۹ ام رمضان ۱۴۴۴
▫️ سرشاخه و نقطه اصلی حرکت انسانها، حس مخلوق بودن است، یعنی اعتقاد به حضور خالق در زندگی داشته باشیم و این حس حضور را درون وجود خود فعال ببینیم،
▫️ آنگاه که حضور پروردگار را حس کنیم، در خواهیم یافت که حس مخلوق بودن در ذهن و وجود آدمی فعال و زنده است و هر توان موجود در شخصیت آدمی، لحظه به لحظه از یک وجود بیمنتها نشات و سرچشمه میگیرد.
▫️ اصلیترین حقیقت شبهای قدر اندیشیدن به حضور خداوند در عالم است و هدف از حضور انسانها در عالم، درک عظمت و زیبایی بینهایت حاصل از حضور پروردگار است.
▫️ ارزش شخصیت هر فرد، به میزان ادراک او از این هستی است؛ عدهای از افراد در این دنیا به تعبیر قرآن، منحصرا به دنبال زندگی رومزه و رفع نیازهای اولیه و تمایلات زندگی هستند و مقصود از گرایش به این تمایلات نیز، دستیابی به رفاه، لذت و در نتیجه راحتی و آسایش بیشتر برای آنان است.
▫️ همه ما ظهور و بروزی از آن وجود بینهایت هستیم و افضل اعمال این شبها نیز گفتوگوی با معرفت پیرامون ارتقای ادراک و فهم از پروردگار است.
▫️ فاصله همه انسانها با خداوند صرفا فاصله ادراکی و نه وجودی است و هدف از حضور در عالم، درک قدرت و زیبایی بینهایت حاصل از حضور پروردگار است.
⚪️ تفکر و تمدن شبکهای
⚪️ @vaseti
﷽
⚪️ شاخصهای علوی انسان رشدیافته| بخش دوم.
◽️ چکیده بیانات استاد واسطی در شب ۲۱ ام رمضان ۱۴۴۴
▫️ از توصیههای موکد امیرالمومنین (ع) به نسل جوان معاصر، تمرکز بر یک هدف، پرهیز از تشویش و شاخهشاخهشدن در اهداف زندگی است؛ چرا که موجب تضییع عمر میشود.
▫️ یکی از معیارهای بلوغ افراد، برخورداری از یک حس مسئولیت و تعهد اجتماعی است و انسان رشدیافته نیز احساس مسئولیت نسبت به کل هستی دارد.
▫️ توصیه امیرالمومنین(ع) به جوان معاصر، درک دانش زندگی کردن، کسب مهارت زندگی و برخورداری از افق دید والا برای آینده حیات بوده که به عنوان یکی از مهمترین شاخصهای انسان رشدیافته مطرح است.
▫️ امیرمومنان(ع) تقوا را به معنای مدیریت احساسات منطبق با رضای پروردگار میدانند و چنین بیان میدارند که بهترین مساله در زمره مهارتهای زندگی تقواست.
▫️ امیرالمومنین(ع) میفرمایند: باهوشترین مردم و نخبگان حقیقی کسانی هستند که حواس آنان به زمان انتقال از این عالم متوجه است و توشهای برای انتقال به جهان دیگر میاندیشند.
▫️ ایجاد راحتی برای خانواده و گسترش در مال به حد وسع و نیاز، لازم است اما تقاضای دائمی راحتی و آسایش بیشتر انسان را مصداق تَاجِرِ الْغُرُور خواهد کرد.
▫️ دستورالعملهای دین مبین اسلام، در جهت آن است که حس حضور خداوند را ایجاد نموده و آگاه بدان باشیم که کسب رضای خداوند متعال در پرتو حقبینی و حقمحوری است.
▫️ ارزشمندترین افراد نزد خدا آنانی هستند که بیش از همه بر هیجانات و احساسات خویش، بر اساس رضای پرودگار غلبه دارند و متاثر از هیجانات فضای رسانه قرار نمیگیرند.
⚪️ تفکر و تمدن شبکهای
⚪️ @vaseti
sokhanrani_2023_04_12_20_02_32_486.mp3
35.14M
﷽
⚪️ راهبردهای امیرالمومنین برای جوانان معاصر| سخنرانی دوم.
◽️ سخنرانی استاد واسطی در مراسم احیای شب ۲۱ ام رمضان ۱۴۴۴
▫️ ۱۴۰۲/۰۱/۲۲
⚪️ تفکر و تمدن شبکهای
⚪️ @vaseti
زندگیپساززندگی، استاد واسطی.mp3
860.4K
﷽
⚪️ برنامه زندگی پس از زندگی را حتما ببینید.
▫️ چند نفر بایستی که بیان این جور چیزها رو نشون بدن تا ما باور کنیم؟! از این زندگی پس از زندگی چند نفر باید بِیان بَیان کنن؟ همه میگن هر کسی که مرد، آنکه رفت خبری باز نیامد، نمیدونیم چه خبره!
▫️ این آدمهای تجربهگر نزدیک مرگ، این آدما مثل پیغامبرانی که پیغام از اون عالم آوردن، برای من و شما تو این زمان پیام آوردند. جزء نعمتهای بزرگ خدا برای من و شماست. آنچه میبینن تکان میده آدم رو. اگه کسی ندیده حتما اینها رو پیگیری کنه.
◽️ استاد واسطی، ۱۹ رمضان ۱۴۴۴
▫️ زندگی پس از زندگی:
▫️ @zendegitv4
⚪️ تفکر و تمدن شبکهای
⚪️ @vaseti