~🕊
🌴#برگیازخاطرات✨
🍁وقتی محمد حسین در کلاس اول دبیرستان بود، رفته بود مسجد. دیر کرده بود. نگرانش شدم. وقتی پدرش آمد، از او پرسیدم: محمد حسین کجاست؟
گفت: نگران نباش! مسجد است می آید.
وقتی آمد خانه از علت دیر آمدنش پرسیدم و گفتم: مگر نباید ناهار بخوری؟
🍁گفت: با بچه ها قرار گذاشتیم روزی چند ساعت به مطالعه کتاب های #شهید_مطهری و #دکتر_شریعتی بگذرانیم. شما دیگر باید به دیر آمدن و نیامدن من عادت کنید.
✍🏻بھ ࢪاویت مادࢪ
#شهید_محمدحسین_یوسفاللهی♥️🕊
📚 کتاب حسین پسر غلامحسین(نخل سوخته)