🔮🎷کوانتوم و عرفان ناب اسلامی از سخنان
استاد مهدی طیب⭐️
کوانتوم وتعالیم عرفانی،دلنوشته ها و اشعارم وسخنان و اشعار بزرگان اهل علم و ادب
👇👇👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/2515861505C45d2328c8f
چون مهرهای در دست او گه باده وگه مست او
این مهرهات را بشکند والله تمامت میکند
گه آن بود گه این بود پایان تو تمکین بود
لیکن بدین تلوینها مقبول و رامت میکند
مولانای جان🌻
@wittj2
شیخ علامه مروجی سبزواری.mp3
10.11M
🎷علامه مروجی سبزواری
⭐️غبارهای ذات حقیقی انسان
کانال علمی عرفانی👇
@wittj2
Hesam-Eddin-Seraj-Roya-dezkade.com_.mp3
3.71M
🎷سراج
⭐️رویا
@wittj2
🔮🎷نهج البلاغه در کلام فرزانگان
⭐️جُرج جُرداق، نویسنده و ادیب معروف مسیحی و صاحب کتاب ارزشمند امام علی علیه السلام و صدای عدالت انسانی در مورد نهج البلاغه چنین می نویسد: «آیا درتاریخ مشرق زمین، هیچ به سراغ نهج البلاغه رفته اید؟... نهج البلاغه ای که از فکر و خیال و عاطفه، آیاتی به دست می دهد که تا انسان هست و تا خیال و عاطفه و اندیشه انسانی وجود دارد، با ذوق بدیع ادبی هنر او پیوند ناگسستنی خواهد داشت.
سخنانی به هم پیوسته و هماهنگ، جوشان از درکی عمیق و بینشی ژرف، لبریز از شور واقعیت و گرمی حقیقت، و سرشار از اشتیاق تمام برای شناخت ماورای این حقیقت. سخنانی زیبا و نغز، که زیبایی موضوع و بیان، آن چنان در آن به هم آمیخته که تعبیر با مدلول و شکل با معنا یکی شده اند؛ هم چنانکه حرارت با آتش و نور با خورشید یکی هستند. بشر نیز در مقابل آن، چونان موجودی است که در برابر سیلی خروشان، دریایی پرموج، توفانی سرکش یا گردبادی تند قرار گرفته است».
کانال علمی عرفانی👇
@wittj2
27 shokr.mp3
13.16M
#عرفان_عملی_اسلامی
#مهدی_طیب
@wittj2
کانال علمی عرفانی👇👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/2515861505C45d2328c8f
بال برآرد این دلم چونک غمت پرک زند
بارخدا تو حکم کن تا به ابد همین کند
چونک ستاره دلم با مه تو قران کند
اه که فلک چه لطفها از تو بر این زمین کند
مولانای جان🌻
@wittj2
من لایق عشق و درد عشق تو نیم
زنهار که هم نبرد عشق تو نیم
چون آتش عشق تو بر آرد شعله
من دانم و من که مرد عشق تو نیم
ابوسعیدابوالخیر🌻
@wittj2
🔮🎷نقش امتحان الهی در تکامل انسان
در این که سختی ها و مصایب، آدمی را چه از حیث روحی و چه از حیث جسمی آزموده و قوی می کند، شکی نیست. چنان چه اگر در زندگی مخترعین، دانشمندان و بزرگان دین و علم، تفحصی بکنیم، درمی یابیم که در اثر نیازها و مشکلات و سختی ها به این درجه رسیده اند.
👈امام صادق(ع) می فرماید:
(اِنَّ الله اِذا اَحَبَّ عَبداً غَتَّهُ بِالبلاء غَتَّاً;2
خدا زمانی که بنده ای را دوست بدارد، او را در دریای شداید غوطه ور می سازد.)
👈و هم چنین می فرماید: (اِنَّ اَشَدَّ الناس بَلاءً الاَنبیاءُ ثُمَّ الذین یَلُونَهم ثُمَّ الاَمثَلُ فالاَمثلُ;3
پرگرفتارترین مردم، انبیا هستند، در درجه بعد کسانی که از حیث فضیلت بعد از ایشان قرار دارند، و سپس هرکس که با فضیلت تر است به ترتیب از بالا به پایین.)
📗بحارالانوار، ج15، ص55.
همان، ص53
@wittj2
🔮🎷 ابعاد کفران نعمت
⭐️کفران نعمت، علاوه بر ادا نکردن حق شکر نعمت های الهی، شکر نکردن احسان از منعمین دیگر ـ که مخلوقات خداوند متعال هستند ـ را نیز شامل می شود.
👈حضرت علی بن الحسین(ع) می فرماید:
«یقول اللهُ تَبارک و تَعالی لِعَبْدٍ مِن عَبیدهِ یومَ القیامه أ شَکرْتَ فلاناً فَیقولُ بَل شَکرْتُک یا ربّ، فَیقُولُ لم تَشْکرنی إذْ لم تَشْکرْهُ، ثمّ قال: أشْکرُکم لله أشْکرُکم للناس[8]؛
⭐️خداوند تبارک و تعالی در روز قیامت، به بنده ای از بندگانش می فرماید: آیا از فلانی تشکر کردی؟ می گوید: البته از تو شکرگزاری کردم، ای پروردگارم. پس خداوند می فرماید: وقتی از او سپاسگزاری نکردی، از من هم سپاسگزاری نکرده ای. سپس حضرت فرمودند: سپاسگزارترین شما برای خدا، سپاسگزارترین شما نسبت به مردم هستند».
⭐️یکی از مصادیق منعمین که بر شکرگزاری آن ها بسیار تأکید شده است، والدین انسان هستند که در مواردی سپاس از آن ها پس از سپاس از خداوند آمده است: ((أنِ اشْکرْ لی وَ لِوالِدَیک)). [9]
👈امام رضا(ع) می فرماید: «إنّ الله عزّوجل امر... بالشُّکر له و للوالدین فَمَن لم یشکرْ والِدَیه لم یشْکر اللهَ».[10]
احادیث دیگری نیز در زمینه شکر مخلوقین وارد شده است که عدم ادای آن ها، کفران نعمت الهی است. [11]
👌بنابراین، جزای نیکی مخلوقین، احسان به آن هاست؛ همان گونه که خداوند متعال در آیه ((هَلْ جَزاءُ اْلإِحْسانِ إِلاّ اْلإِحْسانُ)) [12] به آن اشاره کرده است؛ البته در صورت عدم قدرت بر مقابله به احسان، شکر زبانی نباید ترک شود.
📗اصول کافی، ج 2، ص 106.
[9]. لقمان (31): 14.
[10]. میزان الحکمه، ج 5، ص 1979، ح 9639؛ وسائل الشیعه، ج 9، ص 25.
[11]. غررالحکم، شرح جمال الدین محمد خوانساری، ج 5، ص 1974، ح 5667؛ میزان الحکمه، ج 5، ص 1974، ح 9609.
[12]. رحمن (55): 60.
کانال علمی عرفانی👇
@wittj2
برگی از معرفت🍂
🌻سر مرا به بر اندر گرفت و خوش بنواخت
غریب دلبریی و بَدیع اَنعامی🌻
سر من را در برش گرفت، سرم را گذاشتم روی پایش و نوازش کرد. این نوازش با نوازشهای قبلی که از جهان می آمد، از آدمها می آمد، فرق می کرد. این یک دلبری شگفت انگیزی بود. و یک انعام و یک نیکی و یک لطف تازه بود، بدیع بود. یعنی ما وقتی به زندگی زنده می شویم، متوجه می شویم که آن چیزهایی که از بیرون می گرفتیم یا حتی از پدر و مادرمان بوسیلۀ ذهن گرفتیم، به هیچ وجه این دلبری غریب و انعام تازه با آنها مساوی نیست، اینها یک چیز تازه ای است اینها از زندگی می آید و اینها هستند که ما را می نوازند
🌻و آنگه از سرِ رِقَّت به حاضران میگفت
نه درخورست چنین مرغ با چنین دامی 🌻
و آن موقع از سر مهربانی به هر کسی که گوش می دهد و حاضر است می گفت که: یک چنین مرغ هوشیاری، خدائیت در خور چنین دامی نیست، این دام همان دام ذهن است. حالا شما حاضر هستید، به نظر شما زندگی به شما الان از روی مهربانی می گوید که: واقعاً این دام لایق مرغ شماست؟ نیست. هر انسان به حضور رسیده و بینهایت شده هم همین را می گویدخوب مولانا از سر مهربانی به شما که می شنوید می گوید، سئوالش این است واقعاً این ذهن و این دام برای ما خوب است؟ شایسته است که ما در این دام بمانیم؟ نیست که.
به باغ بلبلِ مستم، صَفیرِ من بشنو
مباش در قفسی و کناره بامی
این جمله از زبان مولانا است یا از هرکسی که حاضر است و یا از زبان خود زندگی است، می گوید که در این باغ جهان من بلبل مستم، آواز من بشنو، تو این را بدان که اگر به ذهن نگاه می کنی در قفسی، اگر ناشتا می گویی که کار بعدی چیست می افتی در قفس، ولی اگر نگویی در کنار بام هستی می توانی پرواز کنی، بروی. پس ما هم کنار بام هستیم می توانیم پرواز کنیم، برویم، هم در قفس هستیم، بستگی به این که به چه دیدی الان نگاه کنیم. ولی ما انتخاب می کنیم که قبل از اینکه گفتم قضاوت کنیم و ارزیابی کنیم به هر کسی می رسیم، اول به زندگی زنده بشویم، عجله نکنیم، تأمل کنیم، بعد از قفس بیرون بیاییم، متوجه بشویم که کنار بام هستیم و پرواز کنیم برویم.
استاد پرویز شهبازی🌻
غزل۳۰۵۸ دیوان شمس
کانال علمی عرفانی👇
@wittj2
🔮🎷توضیحی در مورد عالم ذرّ و عهد خدا و اجابت انسانها:
👌حركت جوهري در همهی موجودات نيست بلكه فقط در يك موجود جاري است و آن انسان است.
زيرا ملائكه، كارشان فقط به اين است كه از يكديگر جدا شوند و اين بشود جبرئيل، آن بشود ميكائيل و هكذا و بعد از اين جدا شدن و يافتن هويت مستقل، ديگر حركت جوهري در آنها جاري نميشود و هر ملكي از آن مقدار كمالي كه دارد بالاتر نمی رود (و ما منا الا له مقام معلوم) صافات 164 ، يعني هر كدام از ما داراي يك مقام و حد وجودي مشخص و ثابتي هستيم (ناگفته نماند که حرکت جوهری در ملائکه بنحو تجدد امثال هست).
همچنين حيوانات و گياهان و جمادات نيز كمالشان به همان است كه از هم جدا و متمايز گردند. اين بشود اسب، آن بشود درخت كاج، آن بشود سنگ و هكذا. اما هر كدام از اينها در همان حدي كه هست همانست و ديگر حركت جوهري در او جاري نميشود. برای همین است که اسب، اسبتر نمیشود اما انسان، انسان تر میشود (البته حرکت جوهری در حیوانات و نباتات و جمادات هم به صورتی وجود دارد که فعلا در صدد بحثش نیستیم).
⭐️اما فقط انسان است كه هم كمال اول را پيدا ميكند يعني انسان، از ساير موجودات يعني ملائكه و حيوانات و نباتات و جمادات جدا ميشود، و نیز خود انسانها از يكديگر جدا ميشوند و اين ميشود زيد و آن عمرو.
⭐️هم كمال دوم را پيدا ميكند، يعني يك حركت در جوهره و باطن و روح او ايجاد ميشود و او را در مسير تكامل خود پيش ميبرد تا به نهايت كمال خودش برساند.
⭐️آنگاه ملائكه و حيوانات و نباتات و جمادات در خدمت انسان هستند كه او را در مسير حركت تكاملي كمك كنند. حيوانات و نباتات و جمادات، از جهت جسماني به او كمك ميكنند و ملائكه از جهت روحاني به او كمك ميكنند تا انسان آرام آرام در مسير حركت خود به سوي كمال نهائيش گام بردارد تا به عین ثابت خودش برسد.
👈بنابراين انسان از عالم عقل اول بايد تا حد مادي نزول كند و به عالم ماده وارد شود. اما چيزي كه هست اين سفر از عقل به ماده، يكبارگي نيست...
ادامه دارد...
علامه مروجی سبزواری🌻
📗اسرار حج
کانال علمی عرفانی👇
@wittj2
علامه مروجی سبزواری☀️.mp3
3.65M
⭐️سلوک الی الله چیست؟
🎷مروجی سبزواری
کانال علمی عرفانی👇
@wittj2
🔮🎷سیر تکامل انسان در نگاه مولوی
🌻از جمادی مردم و نامی شدم وز نما مردم ز حیوان سر زدم
مردم از حیوانی و آدم شدم پس چه ترسم من ز مردن کم شدم؟
لحظه ی دیگر بمیرم از بشر تا بر آرم از ملائک بال و پر
بار دیگر از ملک پرّان شوم آنچه اندر وهم ناید آن شوم🌻
شاید بتوان با اطمینان گفت که سیر تحوّل و تکامل انسان ، یعنی مراحل گوناگون حرکت از خاک به افلاک و از آنجا به عرش و سپس به ملکوت و آنگاه پیوستن به حقیقت مطلق و یگانه شدن با اصل خویش، کامل و واضح در این چهار بیت مثنوی بیان گردیده است.
اینکه آیا این سیر تکامل خود مولوی بوده است یا نه، نیاز به تحقیق بیشتری دارد.به بیان دیگر ، آیا شخص مولوی از مراحل جمادی و نما و حیوانی گذر کرده و اینک در مرحله ی آدمی است و تلاش می کند تا از این مرحله هم بگذرد و ملک شود و آنگاه از مرحله فرشته بودن هم فراتر رود و جایی برسد که در وهم نمی گنجد و دست نیافتنی است، یا مولوی در جای یک مراد و معلّم نشسته و به دیگران راه نشان می دهد که ، انسان می تواند این مراحل را طی نماید؟
به نظر من مولوی خود این راه را طی کرده است و تجربه ی خود را در اختیار دیگران نیز قرار می دهد. و باز با اطمینان می توان گفت که مولانا، هفت شهر عشق را دیده و در نوردیده و راه را یافته و انسان کامل شده است. البتّه اگر با دقت به زندگی حضرت مولانا بنگریم و دقیق شویم، ایشان هیچگاه در بند خاکی وجود، اسیر نبوده و در دنیای جهل و غفلت و دوری یا همان جمادی سیر نکرده است. پدرش بهاء ولد خود از راه یافتگان اصیل بوده و این فرزند هم خوشبختانه اهل بوده است. شاید او برای خود چنین مسیری را نه در عالم واقع ،که در عالم مُثل و قیاس طراحی کرده و آن را پیموده است و آنگاه این دنیای مجازی را به حقیقت تبدیل نموده و به مریدان خود چه در عصرش و چه در اعصار آینده تقدیم کرده است.
مولوی مصراع دیگری نیز دارد که برای من جای بسی سوال است.
خام بدم، پخته شدم، سوختم
اگر خام بودن را به معنی جوانی و بی تجربگی فرض کنیم، مولوی چنین بوده، امّا ایشان در سیر تکاملی خویش به درجات عرفانی به مقتضای سن و زمانش خام نبوده است. نباید انتظار داشته باشیم که یک جوان چون یک پیر استخوان خرد کرده در راه عشق باشد . مولوی هم در جوانی و هم در میانسالی و هم در پیری در کارش بی نظیر بوده است. بهتر است بگویم که مولوی اینها را واقعاً درک نکرده ، امّا برای خود چنین دنیایی متصوّر شده است.
⭐️بپردازم به این ابیات، نخست ظاهر و عین که بر همگان مبرهن است. خاک بودم و جماد که هیچ درک و حرکت و سیری نداشتم. خداوند مرا با دستان خویش پرداخت و من انسان شدم(مرحله ی اوّل)
⭐️مدّتی در دنیای نباتی بودم. دوران جنینی و نوزادی که فقط جان داشتم و حرکت و هیچ عمل و رونقی نداشتم.(مرحله ی دوم)
⭐️از این دوره هم گذشتم و به مرحله ی حیوانی رسیدم. جوانی و شادابی و حرکت و البتّه جهل. کارم خوردن بود و گشتن و خفتن و بهره بردن از وجود خود. یعنی همین کارهایی که حیوان می کند.(مرحله ی سوم)
⭐️دوره ی حیوانی هم گذشت و فهمیدم که من برای امر بزرگی خلق شده ام. موجودی بزرگ و عجیب و افتخار آمیزم. فهمیدم اصلی دارم و مبدایی و مقصدی دارم و منظوری. لذا به خود آمدم و انسان شدم.(مرحله ی چهارم)
⭐️روزی از این مرحله هم خواهم گذشت و با فرشتگان الهی هم صحبت( عزراییل، بشیر، مبشر و ... ) خواهم شد و با برخی هم نشست.( مرحله ی پنجم)
⭐️در مرحله ی پایانی چون اصل خلقت من روح خدا بوده است و منظور از همه من بوده ام، از فرشتگان هم خواهم گذشت و فراتر خواهم رفت و به جایی خواهم رسید که اندر وهم و خیال هیچ کسی نرسد.( مرحله ی ششم)
این سیر طبیعی خلقت بود. می دانیم که مولوی یک انسان عادی یا یا طبیعت گرای تجربی نگر نیست. او عارف است. جان در کف دست گرفته و بی پروا و شبانه روز در پی اصلش می گردد. می خواهد به معشوقش برسد و با او در گردن شود و در وجود معشوق گم شود و یکی گردد. لذا باید با اطمینان گفت ، این سیر مورد نظر او نبوده است.
انسان به حکم نسیانش گاهی در غفلت محض و جهل کامل است. غرق در ماده و دنیا و تخت و بخت و گشت و خورد و خواب. آنچنان که گویا اصلاً انسان نیست، بلکه در اصل یک سنگ است که نه دل دارد که بجنبد و نه عقل که درک کند و لذا جمود است و از انسانیت پرت.
تلنگری او را از این مرحله بیرون می آورد و تکانی می خورد که می شود نبات و می فهمد که چه است و که، می شود انسان و از مرحله ی انسانی فراتر می رود می شود فرشته و بعد در وجود اصل خود یکی می شود که پای هیچ ملکی بدان نمی رسد.
رسد آدمی به جایی که به جز خدا نبیند بنگر تا چه حد است مکان آدمیّت
🎯یا ایتها النفس المطمئنه، ارجعی الی ربک راضیّة مرضیه، فادخلی فی عبادی وادخلی جنّتی
عضویت👇
@wittj2
درخت، میز، ابر، سنگ ... علم قرن بیستم همه ی اینها را تجزیه کرده و به یک چیز رسیده: توده ای از امواج-ذرات چرخان که از قوانین فیزیک کوانتوم پیروی می کنند. یعنی همه ی اشیایی که مشاهده می کنیم، تصاویر سه بعدی هستند که طبق فرآیند هسته ای و الکترومغناطیسی از امواج متحرک و ایستا تشکیل شده اند. اصلا همه ی اشیای جهان ما، تصاویری سه بعدی اند که به همین روش الکترومغناطیسی تهیه شده اند. به عبارت دیگر، نوعی ابرهولوگرام هستند.
📗چارلز موزس (کتاب آگاهی و واقعیت)
کانال علمی عرفانی👇
@wittj2
🔮🎷گام بزرگی برای مشاهده ی فیزیک کوانتومی در زندگی واقعی
✍توسط ناهید سادات ریاحی در ۹ اردیبهشت ۱۳۹۵تازه ترین اخبار کوانتومی فیزیک کوانتومی
مکانیک کوانتومی، علم شگفت انگیزی است که در دنیای ذرات زیراتمی، حکمفرمایی می کند. حالا دانشمندان موفق شده اند گام مهمی در راستای مشاهده ی فیزیک کوانتومی در زندگی واقعی بردارند.
همانطور که می دانید اشیای کوچکی مثل الکترون ها و اتم ها طبق قوانین مکانیک کوانتومی رفتار می کنند. منظور از رفتارهای کوانتومی، نشان دادن اثراتی مانند برهم نهی، درهم تنیدگی وتله پورت است که هر یک دنیای از شگفتی هستند. یکی از جذاب ترین سوالاتی که در مورد علم کوانتوم، پرسیده می شود، مشاهده ی فیزیک کوانتومی در زندگی واقعی است. به نظر شما آیا روزی می رسد که اشیای بزرگی مانند یک فنجان قهوه هم رفتارهای کوانتومی از خود نشان دهند؟ واقعیت این است که در حال حاضر دانشمندان، تلاش می کنند تا به این سوال، پاسخ مثبت بدهند. در مقاله ی حاضر، فیزیکدانان دانشگاه صنعتی دلفت هلند، سعی کرده اند تا مشاهده ی فیزیک کوانتومی در زندگی واقعی را امکان پذیر کنند و جالب اینکه تا حد زیادی موفق به این کار شده اند. به این منظور، آنها غشایی با انعکاس پذیری بالا ساختند که با چشم غیرمسلح، قابل رویت است و می تواند با کوچکترین تغییر انرژی در دمای اتاق، ارتعاش و نوسان کند. نتیجه ی این پژوهش جالب در ژورنال Physical Review Letters منتشر شد.
مشاهده ی فیزیک کوانتومی در زندگی واقعی :تاب خوردن
تصور کنید در یک پارک و روی یک تاب نشسته اید. حالا از دوست خود میخواهید تا شما را یکبار هل دهد. حالا تصور کنید که به همین یکبار هل، نزدیک به ده سال، بدون وقفه تاب بخورید! شگفت انگیز است، اما واقعی! دانشمندان، یک نسخه ی میلی متری از چنین تابی را روی یک تراشه ی سیلیکونی ساختند!
مشاهده ی فیزیک کوانتومی در زندگی واقعی : تنش کششی
به منظور انجام ایجاد تنش کششی، دانشمندان، فیلم های بسیار نازکی از سرامیک را روی تراشه های سیلیکونی قرار دادند. این کار به آنها اجازه می داد تا یک میلیون پوند بر اینچ تنش کششی را داخل غشاهای معلق میلی متری که فقط ۸ برابر ضخیم تر از عرض یک DNA هستند، مهندسی کنند. جالب است بدانید که این تنش کششی ، ۱۰ هزار برابر فشار روی یک تایر خودرو است. هندسه ی فوق نازک و انرژی های زیاد ذخیره شده در این غشاها، باعث می شود تا آنها، زمان فوق العاده زیادی با اتلاف میزان بسیار کمی انرژی، ارتعاش کنند.
مشاهده ی فیزیک کوانتومی در زندگی واقعی :ابرآینه ها
برای کنترل موثر حرکت غشاها با لیزر، این غشاها باید فوق العاده انعکاس پذیر باشند. به دلیل نازکی فوق العاده ی این ساختار، تنها راه برای بدست آوردن این انعکاس پذیری بالا، ایجاد شبه ماده از طریق قلم زنی یک الگوی میکروسکوپی در داخل غشا بود. دانشمندان، باریک ترین آینه ی جهان را با انعکاس پذیری بیش از ۹۹ درصد ساختند. این غشاها همچنین بهترین حسگرهای نیرو در دمای اتاق هستند، چرا که آنها می توانند کشش گرانشی بین دو نفر که ۱۰۰ کیلومتر از یکدیگر دور هستند را اندازه گیری کنند!
مشاهده ی فیزیک کوانتومی در زندگی واقعی :دمای اتاق
انعکاس پذیری بالا به همراه ایزوله سازی فوق العاده، به دانشمندان اجازه داد تا برای نخستین بار در دمای اتاق، بر مانع بزرگی که بر سر راه مشاهده ی فیزیک کوانتومی در زندگی واقعی بود، غلبه کنند؛ چرا که حتی یک ارتعاش، برای گرم کردن و خراب کردن ماهیت شکننده ی کوانتومی اشیای بزرگ، کافی است. (چیزی که به آن، واهمدوسی کوانتومی گفته می شود). به همین دلیل، دانشمندان برای از بین بردن چنین گرمایی، بر سیستم های برودتی یا سرمایشی بزرگ برای سرد کردن و ایزوله کردن دستگاه های کوانتومی، تکیه کردند. ایجاد نوسانگرهای کوانتومی بزرگی که در برابر واهمدوسی در دمای اتاق، به اندازه ی کافی، قوی هستند، یک شاهکار برای فیزیکدانان به حساب می آید.
مشاهده ی فیزیک کوانتومی در زندگی واقعی :فنجان قهوه
یکی از قوی ترین پیش بینی های مکانیک کوانتومی این است که اشیا می توانند به طور همزمان در دو مکان باشند که به آن، برهم نهی کوانتومی گفته می شود. این پدیده برای اشیای کوچکی مانند الکترون ها یا اتم ها، به وضوح ثابت شده است. اما مکانیک کوانتومی می گوید که همین قواعد باید برای اشیای ماکروسکوپی مانند فنجان قهوه هم برقرار باشد. مثلا تصور کنید یک فنجان قهوه به طور همزمان می تواند روی میز با داخل ماشین ظرفشویی باشد یا گربه ی شرودینگر می تواند به طور همزمان واقعاً زنده یا مرده باشد. اما این رفتاری نیست که ما در زندگی روزمره ی خود می بینیم! فنجان قهوه یا روی میز است یا در ماشین ظرفشویی و گربه یا زنده است یا مرده. از نظر آزمایشگاهی اثبات اینکه یک گربه در دمای اتاق، به طور همزمان مرده و زنده باشد، هنوز یک سوال باز در مکانیک کوانتوم
ی است. پژوهش حاضر می تواند در نهایت منجر به مشاهده ی گربه های کوانتومی در مقیاس زندگی روزمره شود.
عضویت👇
@wittj2
متفاوتی دارند.
ابرتقارن یک توسعهی منطقی و جذاب از فیزیک شناخته شده است و میتواند با ریاضیات زیبایی، پیادهسازی شود. بسیاری از فیزیکدانان، احساس میکنند که ابرتقارن شایسته حقیقت داشتن است، اما علاقه ما مهم نیست چرا که حرف آخر را طبیعت میزند! در حالی که شواهد غیر مستقیم و متقاعد کنندهای برای ابرتقارن وجود دارد، اما تاکنون اثبات مستقیمی برای آن پیدا نشده است. برای این کار، ما باید ابرهمزادها را پیدا کنیم. جستجوی ابرهمزادهای ذرات شناخته شده، دغدغهی بسیاری از محققان برخورد دهنده بزرگ هادرونی (LHC) است. اما متاسفانه تاکنون نتایج، منفی بوده است. با این وجود هنوز امید و ظرفیت زیادی برای اکتشاف ابرهمزادها وجود دارد، چرا که هر چه LHC با انرژی بیشتری کار کند، برخوردهای بیشتری تحلیل خواهند شد و شانس اکتشاف بالا خواهد رفت.
⭐️پرده سوم: آمار کوانتومی
واضح است که آمار کوانتومی، یکی از دانشهای بنیادی ما در مورد طبیعت است. از طرفی وقتی درباره وحدت ماده، کنکاش میکنیم، سوالات عمیق دیگری، پیش میآید. برای درک چنین مفاهیم مهمی، ابتدا باید مبانی را خوب بفهمیم. کوانتوم آماری واقعا چیست؟ پاسخ نوین به این پرسش، بسیار عمیق و زیباست. این پاسخ در اواخر دهه ۱۹۷۰، حدود ۵۰ سال پس از بلوغ مکانیک کوانتوم، ظهور کرد و با کارهای پیشروی جان لیناس و ژان میرهیم، توسعه یافت.
به صورت خلاصه، آمار کوانتومی، بازتاب توپولوژی خطوط جهان کوارتیکلهاست. در ادامه، رازها و پیچیدگیهای این جملهی به ظاهر ساده را خواهیم شکافت.
در نظریه کوانتوم، احتمال یک فرایند، با مجذور دامنه تابع موج آن بیان میشود. دامنهها نسبت به احتمالات، بنیادیتر بوده و از قوانین سادهتری پیروی میکنند. از این رو مساله اصلی در دینامیک کوانتومی، محاسبه دامنه تابع موج آرایش ذرات در زمانهای متفاوت است.
در محاسبه دامنه کلی برای دو کوارتیکل تمیزناپذیر که در آغاز در مکانهای A و B هستند و در پایان در C و D، باید سهم تمام حرکات ممکن که مکان آغازین را به مکان نهایی متصل میکند، درنظر بگیریم. این مسیرها، خطوط جهانی کوارتیکلها هستند. حرکتها به دو دسته تقسیم میشوند: اول، کوارتیکلهایی که از نقاط A و B، حرکت را آغاز کرده به ترتیب به نقاط C و D میروند، و دسته دوم به ترتیب به نقاط D و C میروند.
کانال علمی عرفانی👇
@wittj2
🔮🎷ظهور ذرات شگفتانگیزی به نام انیون از قلب آمار کوانتومی در دنیایی دو بعدی !
✍یاسر سلیمی در ۱۸ فروردین ۱۳۹۶ تازه ترین اخبار کوانتومی دیپرلوک شیمی کوانتومی
ذرات کوانتومی، دنیایی از شگفتی در دل خود دارند. آمار کوانتومی نشان میدهد دو نوع ذره در عالم داریم، فرمیون و بوزون. اما این همهی ماجرا نیست، ذرات جذاب دیگری به نام انیون ها متولد شده اند که در دنیای دو بعدی زندگی میکنند. آنها نه در دنیای فرمیون ها جای میگیرند و نه در قالب بوزون ها. این ذرات شگفتانگیز، کاربردهای بسیار جذابی دارند.
این نوشتار، ترجمهای از مقاله فیزیکدان نظری و برنده جایزه نوبل، ✍فرانک ویلچک است، فیزیکدانی که برای اولین بار، نام انیون را برای این ذرات شگفت انگیز انتخاب کرد. این مقاله، ماه پیش، در سایت معتبر Quantamagazine منتشر شد.
⭐️پرده اول: کوارتیکل یا ذرات کوانتومی
پیش از پدید آمدن مکانیک کوانتوم، فیزیک پایه درگیر دوگانگی عجیبی بود. از طرفی، میدانهای الکتریکی و مغناطیسی را داشتیم که دارای ویژگیهای زیر بودند:
از قوانین ماکسول پیروی میکردند
میدان آنها تمام فضا را پر کرده بودند
پیوسته بودند
از سوی دیگر اتمها را داشتیم که از مکانیک نیوتون پیروی میکردند. اتمها از نظر فضایی اشیایی محدود و در حقیقت، بسیار ریز و مجزا بودند. در قلب این دوگانگی تقابل میان نور و ماده بود، زمینهای که نه تنها دانشمندان، بلکه هنرمندان و عارفان را برای قرنها شیفته خود کرده بود. یکی از افتخارات نظریه کوانتوم این است که این دیدکاه دوگانه ماده را با دیدگاهی یکپارچه جایگزین کرده است. ما یاد گرفتیم از فوتونها میدانها را بسازیم و از الکترونها اتمها را ( البته همراه با دیکر ذرات بنیادی دیگر). هم الکترونها و هم فوتونها با استفاده از ساختاری ریاضیاتی توصیف میشوند. آنها ذره هستند از این نظر که مجزا بوده و دارای خواص قطعی و قابل بازسازی هستند، اما به «ذرات» مکانیک کوانتومی، نمیتوان مکان قطعی در فضا نسبت داد، بلکه نتایج ممکن اندازهگیری مکان آنها، به صورت توزیعی از احتمالات داده میشود. این توزیع، یک میدان فضا پرکن است که تابع موج آن ذره نامیده میشود.
ار نظر مفهومی، ذرات کوانتومی چنان تفاوت قابل توجهی نسبت به اجداد کلاسیکشان دارند که به نظر میرسد باید اسم متفاوتی برای آنها برگزینیم. همانطور که «کیوبیت» کوانتومی متناظر با «بیت» کلاسیک نامگذاری شده است، من هم اینجا عبارت «کوارتیکل» را برای ذره (پارتیکل یا Particle) کوانتومی استفاده میکنم. توجه کنید در این واژه، تاکید روی خاصیت ذرهای است؛ در مقابل خاصیت ذرهای، خاصیت موجی قرار میگیرد که واژه «ویویکل» (wavicle) را برای آن در نظر میگیرم.
⭐️پرده دوم: فرمیون ها و بوزون ها
وحدت کوانتومی نور و ماده، در عین راضیکننده بودن، در دامنهی محدودی، واقع شده است. وقتی پا را فراتر از یک تک کوارتیکل گذاشته و به دنبال بررسی رفتار مجموعهای از کوارتیکلهای یکسان میرویم، دوگانگی جدیدی پدید میآید. جهان ذرات کوانتومی به دو قلمرو بزرگ و البته ناسازگار بایکدیگر تقسیم میشود: قلمرو بوزونها که به نام ساتیندرا بوز نامگذاری شده، و قلمرو فرمیونها که به افتخار انریکو فرمی این نام را به خود گرفته است. تمام ذرات، یا بوزن هستند یا فرمیون.
برهمکنش میان بوزونها بسیار متفاوت با فرمیونهاست. ما این اثر را آمار کوانتومی مینامیم. برای آشنایی بیشتر، یک معرفی ساده را ارائه میکنیم.
بوزونها سازشکارند. آنها دوست دارند مانند یکدیگر رفتار کنند. (به زبانی علمیتر:احتمال اینکه بوزونهای همسان، حالت کوانتومی یکسانی را انتخاب کنند، بیشتر است). فوتونها به قلمرو بوزونها تعلق دارند. یک پرتوی لیزر مظهر بوزون بودن است. لیزر شامل تعداد زیادی فوتون از یک طول موج (رنگ) است که در یک راستا حرکت میکنند. لیزر نتیجهی گسیل القایی فوتونهاست.
در مقابل،فرمیونها فردگرا هستند. آنها از برگزیدن یک حالت کوانتومی یکسان، سر باز میزنند، واقعیتی که تحت عنوان اصل طرد پائولی شناخته میشود. الکترونها به قلمروی فرمیونها تعلق دارند و همین، دلیل اصلی وجود جدول تناوبی است (جزییات بیشتر را در کلاس درس کوانتومی هفتم مطالعه کنید). الکترونها با بار منفی، جذب هسته اتمی با بار مثبت میشوند، اما به شیوهی ساده و کارامدی، مانع از فروافتادن یکدیگر روی هسته میشوند. الکترونهای اطراف هسته، ساختار پیچیدهای را میسازند که ریشه جذاب علم شیمی است.
ابرتقارن یک گمانهزنی نظری است که اگر درست باشد، این دو قلمرو (بوزونها و فرمیونها) را با هم آشتی میدهد. بر اساس ابرتقارن، تمام کوارتیکلهای بنیادی، یک جفت یا یک ابرهمزاد در قلمروی مقابل دارند. ابرهمزاد یک بوزون، یک فرمیون است و بالعکس. ابرهمزادها، دارای بار الکتریکی و چند ویژگی یکسان دیگر هستند، اما جرم و اسپین...
@wittj2