✂️ برشی از یک کتاب ⭐️سقوط جاذبه ریشه دختر خوبم ! سقوط و انحطاط خیلی آسان و طبیعی است . جاذبه ها تو را به سقوط می خوانند ، ولی بالا رفتن و از کشش جاذبه آزاد شدن ، « موتورهای روشن » می خواهد . ببین ! یک سنگ به اندازه ای بالا می رود ، که نیرویی پشت آن باشد با تمام شدن نیرو ، سقوط و افتادن سنگ طبیعی است ، ولی یک گیاه کوچک را نگاه کن ، که چطور از زیر خاک ها و سنگ ها سر بیرون می آورد و حتی آسفالت ها و سیمان ها را می شکند و سر بلند می نماید . اگر تو به اندازه ی این گیاه کوچک ، ریشه داشته باشی ، از زیر خاک و سنگ و از زیر عادت و غریزه و از زیر حرف ها و هوس ها سر بیرون می آوری و سربلند می شوی . دخترم می دانی ریشه ی آدم چیست ؟ ریشه ی تو ، فهم تو ، علاقه تو و انتخاب توست ، عمل تو از این ریشه ها سر بلند می کند . 📗نامه های بلوغ ، علی صفایی حائری ، ص 162 علمی عرفانی👇 @wittj2

🔮🎷آیا ایمان قابل زیادت و نقصان است؟ ➖ قرآن میگوید ایمان به بعض و کفر به بعض مردود است. ➖معنی ندارد که انسان بگوید خدا هست، اما منکر معاد باشد. ➖ معنا ندارد کسی وحی را بپذیرد، اما ارمغان و فرآورده وحی را نپذیرد... ➖اینها در هم تنیده اند و اگر یکی را منکر شود به بقیه سرایت میکند و همه را مخدوش میکند و این ایمان دیگر ایمان نیست. اگر مقوم ایمان بیاید، ایمان محقق میشود وگرنه محقق نمیشود. استاد رمضانی🌻 📗اوصاف الاشراف 👇 @wittj2

🔮🎷نشانه داشتن ایمان چیست؟ امام صادق(ع) : الایمان عقد بالقلب و اقرار بالسان و عمل به ارکان ✍براین اساس خواجه نصیر میگوید: آنچه اعتقاد یافتنی است، اعتقاد پیدا کند، آنچه را باید بگوئید ، بگوئید و آنچه را باید عمل کند و آنچه را باید احتراز کند، احتراز کند. و بعد خواجه نصیر میگوید لازمه ی این ایمان، #عمل است، عمل صالح و این عمل قابل زیادت و نقصان است، ممکن است طرف عصیان کند و مثلا در نماز و واجبات بلنگد، که اینجا ایمانش ضربه نمیبیند. افراط است، عمل رو در قسمت ایمان قرار بدهیم و تفریط است، کسی که هیچ عملی ندارد و فقط اعتقاد دارد مومن بدانیم. 🎯بهترین راه این است که بگوییم عمل لازمه ی ایمان است و لاینفک از ایمان. پس ایمان شدت و ضعف و مراتب دارد. استاد رمضانی🌻 📗اوصاف الاشراف 👇 @wittj2

🔮🎷تمثل اعمال در اشعار (۱) مولانا🌻 ⚡️پس پیمبر گفت بهر این طریق ⚡️با وفاتر از عمل نبود رفیق ⚡️گر بود نیکو ابد یارت شود ⚡️ور بود بد در لحد مارت شود حافظ🌻 دهقان سالخورده چه خوش گفت با پسر کای نور چشم من به جز کشته خود ندروی صغیر اصفهانی🌻 🔻داد درویشی از سر تمهید 🔻سر قلیان خویش را به مرید 🔻گفت که از دوزخ ای نکو کردار 🔻قدری آتش به روی آن بگذار 🔻بگرفت و ببرد و باز آورد 🔻عقد گوهر ز درج راز آورد 🔻گفت که در دوزخ هرچه گردیدم 🔻درکات حجیم را دیدم 🔻آتش و هیزم و ذغال نبود 🔻اخگری بهر اشتعال نبود 🔻هیچ کس آتشی نمی افروخت 🔻ز آتش خویش هر کسی می سوخت 🔻ز آتش خویش هر کسی می سوخت استاد ضیایی🌻 علمی عرفانی👇 @wittj2

🔮🎷تمثل اعمال در اشعار (۲) مولانا در مثنوی👇 ➖چون سجودی یا رکوعی مرد کشت ➖شد در آن عالم سجود او بهشت ظاهرش سرروی مهر گذاشتن و خدا خدا کردن است ‌، باطنش بهشت ظهور و بروز دارد. ➖چونک پرید از دهانش حمد حق ➖مرغ جنت ساختش رب الفلق الحمدلله ، سبحان الله ، لااله الاالله ، ذکر زبانی تو را میگوید. ➖چون ز دستت رست ایثار و زکات ➖گشت این دست آن طرف نخل و نبات ➖آب صبرت جوی آب خلد شد ➖جوی شیر خلد مهر تست و ود ➖ذوق طاعت گشت جوی انگبین ➖مستی و شوق تو جوی خمر بین ➖آن صفت در امر تو بود این جهان ➖هم در امر تست آن جوها روان ➖آن درختان مر ترا فرمان‌برند ➖کان درختان از صفاتت با برند ➖چون ز دستت زخم بر مظلوم رست ➖آن درختی گشت زان زقوم رست ⭐️در سوره واقعه آمده لاکلون من شجر من زقوم ‌ ➖آن سخنهای چو مار و کژدمت ➖مار و کژدم گردد و می‌گیرد دمت تهمت و غیبت نیش لفظی است و باطنش مار و عقرب درونی در قبر داخل است. ➖خشم تو تخم سعیر دوزخست ➖هین بکش این دوزخت را کین فسخت استاد ضیایی🌻 👇 @wittj2

🔮🎷ابطال اصالت ماهیت، و مغایرت در اصالت ماهیت! ⭐️خود اصالت ماهوی ها (ماهیت را اصیل داننده گان )قبول دارند که ماهيت فى حد ذات ها اعتبارى است، و نمى‌توان ملاک واقعيت را به اين امر اعتبارى استناد داد. اما در توجیه مى‌گويند:👇 🤔"ماهيت وقتى صلاحيت آن را پيدا كرد كه بشود از آن مفهوم وجود را (به دليل شرايط خاصى) انتزاع كرد، آنگاه اين ماهيت اعتبارى، اصيل خواهد شد." 🎯جواب اين ادعا اين است كه اگر انتزاع مفهوم اعتبارى وجود از ماهيتى كه تا به حال، خود نیز اعتبارى بوده، دليلی بشود بر اين كه آن ماهيت از اعتباريت به اصالت، تغيير موضع داده و از اين پس، ماهيت يک حقيقتى شود كه واقعيت به آن مستند بوده و حقيقت خارجى بر آن قائم شده باشد، اين انقلابى خواهد بود كه در ذات ماهيت پديده آمده و ذات آن را بدون هيچ دليل از اعتباریت به اصالت منقلب می‌کند، و انقلاب در ذات، همانطورى كه همه منطق می‌دانند می‌دانند که👈 یعنی تقدم بر نفس است، محال است، مانند این است که بگوییم حادث شدن(پدیده آمدن) مستلزم به داشتن علت نیست. ادامه دارد... #فلسفه_اسلامی. #حکمت. #اصالت_وجود. #اعتباریت_ماهیت. #آموزش_فلسفه. #عشق_فلسفه. #‌مخالفان_فلسفه_اسلامی. علمی عرفانی👇 @wittj2

🚨توصیه ی مهم رهبرمعظم انقلاب: 👇 مکرراً به آقای جوادی آملی و آقای مصباح یزدی گفته ام نباید قم از مرکزیّت و مرجعیّت فلسفه بیفتد. 🎯مرکز فلسفه هم باید حوزه ی علمیه باشد. یکی از بزرگترین خسارت هایی که ما کردیم، این بوده که مرکز فلسفه‌ی اسلامی از حوزه‌ی علمیه به مناطق مختلف منتقل شده است. بعضی از آقایانِ اساتید فلسفه، ماه رمضان پیش من بودند؛ می گفتند برخی از آقایانی که اصلاً اهلیّت ندارند، در مساجد فلسفه تدریس می کنند و ناقص و سطحی و به عمق نرسیده و جویده جویده مطالبی را دست افراد می دهند. اینها خسارت است؛ ما نباید بگذاریم این کار ادامه پیدا کند. 👈من خدمت آقای «جوادی» و آقای «مصباح» هم به تفاریق مکرّراً گفته‌ام باید کاری کنیم که قم از مرکزیّت و مرجعیّتِ فلسفه نیفتد و قطب  اصلىِ فلسفه‌ی اسلامی همچنان باقی بماند. 👌بنابراین در این زمینه هرچه شما تلاش کنید، بجا و بحق خواهد بود. همه باید تلاش کنند؛ مدیریّت حوزه و اساتید فلسفه هم باید تلاش کنند. طلّابِ فلسفه را باید تشویق کرد. 👈در دیدار با اساتید علوم عقلی حوزه علمیه قم- ۲۹ دی ۸۲. #رهبر. #فلسفه. #طلاب. #قم. #مصباح_یزدی. #جوادی_آملی. علمی عرفانی👇 @wittj2

⭐️رند و خراباتی 🎷سراج 👇 @wittj2

⭐️مرگ چیست؟؟ 🎷علامه حمیدرضا مروجی سبزواری علمی عرفانی👇 @wittj2

کسی که روی تو دیده‌ست حال من داند که هر که دل به تو پرداخت صبر نتواند مگر تو روی بپوشی و گر نه ممکن نیست که آدمی که تو بیند نظر بپوشاند حضرت سعدی🌻 درود طلب خیر برای همراهان عشق 🌺💓 👇 @wittj2

زندگانی چیست مردن پیش دوست کاین گروه زندگان دل مرده‌اند حضرت سعدی🌻 👇 @wittj2

مرض عشق نه دردیست که می‌شاید گفت با طبیبان که در این باب نه دانشمندند حضرت سعدی🌻 👇 @wittj2

وریدِ پاکِ امیرم من که در تدارکِ حمّام است چه حکمتیست در این مُردن در عاشقانه ترین مُردن... حسین صفا🌻 👈 اشاره به شهادت امیر کبیر🌹 👇 @wittj2

یادآوری

🔮🎷"نظر میچیو کاکو راجع به علم و دین" از آنجایی که تئوری ابرفضا، ارتباطات جدید زیادی بین فیزیک و ریاضیات محض برقرار کرده است، عده‌ای از افراد، برخی دانشمندان را به بنانهادن یک الهیات جدید براساس ریاضیات متهم کرده‌اند. یعنی اینکه ما اسطوره‌ی مذهب را رد کرده‌ایم اما پذیرای مذهبی حتی عجیب‌تر براساس فضا-زمان انحنادار، تقارن‌های ذره و انبساط‌های کیهانی شده‌ایم. اگرچه ممکن است کشیشان، وردهایی را به زبان لاتین بخوانند که به سختی فهمیده می‌شوند، اما فیزیکدان‌ها معادلات اسرارآمیز ابرریسمان را به‌میان می‌آورند که عده حتی کمتری آنها را می‌فهمند. حال ایمان به خدای قادر متعال با ایمان به تئوری کوانتوم و نسبیت عام جایگزین شده‌است. وقتی دانشمندان نسبت به غیرقابل بررسی بودن این وردهای ریاضی در آزمایشگاه اعتراض می‌کنند، پاسخ آن است که خلقت را نمی‌توان در آزمایشگاه بررسی کرد و بر همین اساس، تئوری‌های انتزاعی نظیر ابرریسمان را هیچگاه نمی‌توان مورد آزمایش قرار داد. ادامه دارد... علمی عرفانی👇 @wittj2

🔮🎷ادامه از "علم و دین" این بحث جدیدی نیست. در طول تاریخ دانشمندان مجبور بودند که در مورد قوانین طبیعت با الهیون به بحث و مجادله بپردازند. به‌عنوان مثال، در اواخر قرن نوزدهم، زیست‌شناس بزرگ انگلیسی، توماس هاکسلی، مشهورترین مدافع تئوری داروین مبنی بر انتخاب طبیعی گونه‌ها در مقابل انتقادات کلیسا بود. دقیقاً به‌همین ترتیب، دانشمندان فیزیک کوانتومی و نمایندگان کلیسای کاتولیک در بحث‌های رادیویی راجع به اینکه آیا اصل عدم قطعیت هایزنبرگ موضوع اختیار را نفی می‌کند یا نه -پرسشی که ممکن است تعیین‌کننده آن باشد که ارواح ما به بهشت خواهند رفت و یا به جهنم- حضور داشته‌اند. اما دانشمندان معمولاً تمایلی برای ورود به بحث‌های مذهبی در مورد خدا و خلقت ندارند. آنچه من (میچیو کاکو) دریافته ام این است که "خدا" برای بسیاری از مردم معانی مختلفی دارد و استفاده از واژه‌های مملو از سمبل‌های پنهانی و توصیف‌ناپذیر تنها باعث مبهم شدن موضوع می‌شود. برای اینکه قضیه اندکی روشن‌تر شود فکر می‌کنم مفید باشد که به‌دقت بین دو نوع از معانی برای واژه خدا تمایز ایجاد کنیم: گاهی وقت‌ها بهتر است بین خدای معجزه‌ها و خدای نظم و ترتیب، تفاوت قائل شویم. ادامه دارد... علمی عرفانی👇 @wittj2

🔮🎷ادامه از "علم و دین" دانشمندان وقتی از واژه خدا استفاده می‌کنند، معمولاً منظورشان خدای نظم و ترتیب است. به‌عنوان مثال یکی از مهمترین چیزهایی که در اوایل دوران کودکی انیشتین بر وی معلوم شد، زمانی رخ داد که او اولین کتاب علمی خود را مطالعه می‌کرد. او بلافاصله دریافت اکثر چیزهایی که در مورد مذهب به او آموزش داده بودند ممکن است نادرست باشند. اما او در سراسر دوران کاری‌اش به این اعتقاد پایبند بود که یک نظم اسرارآمیز الهی بر جهان حاکم است. وی می‌گفت که رسالت زندگی‌اش آن است که با جستجو در افکارش دریابد آیا خدا انتخابی در خلقت جهان داشته است؟ انیشتین در نوشته‌هایش پیوسته به این خدا اشاره می‌کرد و او را از روی عشق و علاقه "پیرمرد" می‌نامید. وقتی که با یک مسئله ریاضی غیرقابل حل مواجه می‌شد اغلب می‌گفت "خدا مکار است ولی بدخواه نیست". به‌عبارتی دیگر، اکثر دانشمندان معتقدند شکلی از نظم کیهانی در جهان وجود دارد. اما واژه خدا از نظر افراد غیر دانشمند تقریباً در سراسر جهان به خدای معجزات اطلاق می‌شود و این منشاء عدم ارتباط صحیح بین دانشمندان و افراد عادی است. بنابراین خدای معجزات در کارهایمان مداخله می‌کند، معجزه می‌کند‌، جوامع غیراخلاقی را نابود می‌کند، لشکریان دشمن را در هم می‌کوبد، افراد فرعون را غرق می‌کند و انتقام افراد پاکدامن و درستکار را می‌گیرد. ادامه دارد... علمی عرفانی👇 @wittj2

🔮🎷بخش پایانی "علم و دین" اگر دانشمندان و افراد عادی از برقراری ارتباط با یکدیگر در زمینه مسائل مذهبی عاجزند، به این دلیل است که آنها به خداهای کاملاً متفاوتی اشاره می‌کنند. علت این امر آن است که بنیاد علم براساس مشاهده رخدادهای تجدیدپذیر است حال آنکه معجزات، بنا به تعریف تجدیدناپذیر هستند و اگر هم اتفاق بیفتند، تنها یکبار در زندگی رخ می‌دهند. بنابراین خدای معجزات به‌مفهومی ورای آن چیزی است که به‌عنوان علم می‌شناسیم. این بدان معنی نیست که معجزات نمی‌توانند رخ بدهند، تنها منظور این است که آنها خارج از محدوده آن چیزی هستند که علم نامیده می‌شود. زیست‌شناسی به نام ادوارد ویلسون، حیرت‌زده از این مسئله، این پرسش را مطرح می‌کند: "آیا دلیل علمی وجود دارد که چرا انسان‌ها اینقدر سرسختانه به دینشان متکی‌اند؟" به نظر او حتی دانشمندان کارآزموده که معمولاً در تخصص علمی‌شان کاملاً منطقی‌اند، برای دفاع از مذهب خود به دلایل غیرمنطقی متوسل می‌شوند. به‌هرصورت، خدای معجزات، یک برتری عمده بر خدای نظم و ترتیب دارد. خدای معجزات اسطوره هدف ما را در جهان توضیح می‌دهد حال آنکه در این مورد، خدای نظم سکوت اختیار می‌کند. علمی عرفانی👇 @wittj2

🚨نقدی بر نظر میچیو کاکو راجع به علم و دین دانشمند گرامی ، تفکیکی در خدائیت نیست اعجاز و نظم توامند. و این معنای توحید است. در ثانی اعجاز علمی قرآن در مواردی اشاره به برخی قوانین فیزیک و برخی علوم دیگر دارد .علاوه بر معجزات و خرق عادت. در ضمن اصل عدم قطعیت هایزنبرگ و سایر قوانین فیزیک در عالم مادی و کائنات ما ظهور دارند نه در ماوراء هستی. عدم قطعیت در مورد پدیده ای نفی کننده ی اختیار انسان نمی باشد بلکه نشانگر دو طریقه و روش انتخاب در هر مسیر است.(خاصیت موج_ذره) و جهل ما هر لحظه نسبت به نتیجه ی هر انتخاب ، موید اختیار ما خواهد بود. #اسماء علمی عرفانی👇 @wittj2

یادآوری

یاد آوری

یاد آوری

یاد آوری آزمایش دو شکاف و خاصیت موج و ذره فوتون های نور