eitaa logo
دیالکتیک علم و عرفان ناب
416 دنبال‌کننده
3هزار عکس
268 ویدیو
114 فایل
کوانتوم(علم فیزیک جدید) وتعالیم عرفانی،دلنوشته ها و اشعارم وسخنان و اشعار بزرگان اهل علم و ادب تلاشی در حد توان تقدیم به وجود مقدس صاحب الزمان .عج. و تمامی شهدای اسلام❤ 👈نشر باذکر شریف صلوات بر محمّد و آل محمّد و عجل فرجهم❤
مشاهده در ایتا
دانلود
شرح و تفسیر 🍂 ✍فضل الله شهیدی داستانی جالب است خلاصه اینکه یک طوطی از صاحبش بواسطه ریختن شیشه روغن بادام ضربه خورده وپرهای سرش ریخته بوداین طوطی بعدا چون یک مرد کله طا س را دید ناگهان گفت که مگرتو هم از شیشه روغن ریختی! “از قیا سش خنده آمد خلق را” مولوی نتایج زیادی از داستان میگیرد وتفاوت اولیا وانبیا راکه گاه با مردم عادی یکسان تلقی میشوند وتفاوت زنبور عسل وزنبور گزنده وتفاوت زمین حاصلخیزو زمین شوره و بالاخره تفاوت حس دنیا وحس عقبی وتفاوت مسیلمه کذاب وپیامبر را خاطر نشان میکند که با نگاه ظاهری و نگرش پزیتیویسمی (باصطلاح غربی) یکسان دیده نشوند جز اینها نکات دیگری مانند عیب خود را در دیگران دیدن و شخصیت خودرا در دیگران دیدن ومحو آنها شدن وشخصیت دیگری را در خود دیدن وغیره در روابط اجتماعی معمول است مثلا بسیاری از تهمت ها که به بیگناهی زده میشود ریشه اش در نفس گوینده است ونوعی فرا فکنی است ومربیان اطفال چه بسا حال کودک را درک نمی کنند وذهنیت خود را بر او تحمیل می کنند و در نتیجه طفل تصور غیر واقعی از خود پیدا میکند وتصور ما از اشخاص مشهورهم چه بسااز قیاس به نفس وتوهم پیدا میشود مولوی در جای دیگر میگوید محبوب ومعشوق تو هم در ذات تست نه در بیرون تو(ویسه معشوق هم در ذات تست..) تا وقتیکه ما انسانها یگا نگی واستقلال ذاتی خودرا نیافته ایم از این اشکالات مصون نبستیم وذهنیت ما برغم بینش درست حرف اول را میزند و دیگران را باخود میآمیزیم( البته یافتن هویت اصلی خویش کار آسانی نیست) هم مولوی گوید: ای تو در پیکار خود را باخته دیگران را تو زخود نشناخته 🔑نتیجه سخن اینکه توفیق بزرگی است اگر بتوانیم توجه کنیم که در عین نیاز به دیگران یگانه ومنحصربه فرد آفریده شده ایم وصفت یگانگی خداوند انعکاسی بر ما دارد که👌”الواحد لا یصدر الی الواحد” واز شرک وشرکا فاصله بگیریم وبدانیم حتی نشئه هستی ما از دیگران پنهان وافاضه غیبی است آنکه از پشت چشمان ما بیرون را مینگرد برای هیچکس جز خدا شناخته نیست (به قول شهید مطهری این بهترین نمونه غیب است) متاسفانه طبق ذهنیت شرطی شده خود را از قیاس با دیگران میشناسیم و گمان میکنیم اصل وجودمان دیده میشود در حالیکه فقط صفات ظاهر ما مرئی است. قابل توجه است که هر کسی مفهوم ومصداق بشریت است وبیهوده مصداق بشررا خارج از خود میجوید اگر کسی بپرسد بشر کیست وچیست پاسخش تنها در خودش است بقول مولوی: ازهمانجا جو جواب ای مرتضی که سوال آمد از آنجا مر ترا علمی عرفانی👇 @wittj2
📗🎓سرآغاز مقدمه كتاب منازل السائرين خواجه عبدالله انصاري🌻 1– اَلْحَمدُ لِلّه الذّي خَصَّ الْعارفين بِمَعْرِفَهِ مالا يعْرِفهُ اِلّاهُو... . ستايش ويژه خداوندي است كه اختصاص داد عارفين را به معرفتي كه غير خودش آن را نشناسد و عقل آنان را به نور خود جذب فرمود و حيران و سرگردان شدند، آنان را فاني و در كنه ذات او ذوب شدند و به حق زنده گشتند و به حق سخن گفتند زماني كه جمال جانان را مشاهده نمودند. 2– وَ اَلصَّلوُه عَلي مَنْ دفَعَ الحجابَ عَنَ بصائِرِ الَذّينَ اَتَبّعَوَهُ... . و درود بر آن‌که از ديدگان پيروانش رفع حجاب فرمود و از درياي علم بيكران او بهره بردند كه آنان پيامبر اكرم حضرت محمد مصطفي( صلي الله عليه و آله و سلم )و آل طاهرين آن حضرت و آنان كه اهداف آن حضرت را دنبال كردند مي‌باشند. 3– اَلْحَمدُ لِلّهِ الْواحِدِ الأَحَدْ... . حمد مخصوص خداوند واحد و اَحَد است و ستايش او ثناء جميل مطلق است چه براي استحقاق ذاتي به كمال تام يا در مقابل احسان و انعام. 4– وَ الله اِسْمُ الذّات مِنْ حَيثُ هِي هِي... . و الله اسم ذات است به همان گونه كه هست نه به اعتبار اتصاف او به صفات و نه به اعتبار آن چه كه به او متصف است بلكه مطلقاً و براي اين كه به « اَلوْاحِد » وصف شده يا آن‌که از شريك و مثل و مانند منزه است. 5– وَالوَصفان سَلبيان... . هر دو صفت سلبي ( واحد و أحد ) لازمه‌ي ذات او بدون ملاحظه‌ي ديگري در مورد باري تعالي لحاظ مي‌شود مثلاً احديت يعني نفي هر چيز ديگر حتي نفي اعتبارات و بست‌هاي ذهني كه در خارج وجودي براي آن‌ها اعتبار نمي‌شود. همان گونه كه امام المتقين اميرالمومنين علي بن ابيطالب (عليه السلام) مي‌فرمايند: « كمال اخلاص براو نفي صفات از اوست ». 6– القيوم، الصمّد ... اين دو صفت هستند كه نسبت به خلق سنجيده مي‌شوند پس قيوم همان قوام دهنده به همه‌ي هستي به اقامت او و الّا هستي عدم محض مي‌باشد، پس او وصفي است بر حق‌تعالي به اعتبار وجود كلّ هستي به او. و صمد همان غنّي باالذات، نمونه وحدت عرفاني، چون كل وجود فقير اوست « يا اَيهِاَ النّاسُ اَنْتُمْ الْفُقَراءُ اِلَي الله »(1) همه هستي به او محتاج هستند و ممكنات بدون حقيقت و معنا و صورتي در علم و نقشي خيالي دارند همان گونه كه مي‌فرمايد: آيا آدمي متذكر آن نمي‌شود كه اول هيچ محض معدوم صرف بوده، ما او را ايجاد كرديم(2). و بعض عرفا فرموده‌اند: من صدايي بيش نيستم و در آن‌ها اُنسي است به قرب از بندگان. 7– اللّطيف اَي الخَفّي... خداوند مخفي و پنهان است چون داراي لطافت باطني است که مي‌فرمايد: او را چشم‌ها در نيابد و خدا در مي‌يابد ديده‌ها را و اوست با لطف به بندگان و دانا به حال ايشان(3). و مي‌فرمايند: خدا بسيار لطف كننده است به بندگانش(4). 8– القريب: اي الجلي الظّاهر: آن‌که آشكارِ آشكار است و بر همه چيز كاملاً آگاه، خداوند به سبب ظهورش به صورت كلي فرمود: ... و ما نزديك‌تريم به او از رگ گردنش(5)... و نيز در سوره بقره فرمود: من با آن‌ها نزديكم، اجابت مي‌كنم دعوت خواننده را وقتي بخواند مرا و اين شش اسم شريف ( واحد، احد، قيوم، حمد، لطيف، قريب ) موجبات اختصاص حمد است به واحد و احد و آن استحقاق كمال ذاتي تام است و اَلأَحَدْ صفت مؤكد است بر واحد و هم‌چنين الصّمد براي قيوم و اَلْقَريب براي لطيف و چه زيباست نظم او. 9– اَلذَّي اَمْطَرَ سَرائِرَ الْعارِفين... اين از ثمرات قرب و لطف است كه سيراب مي‌فرمايد باطن عُرَفا را از كرامت‌هاي كلمات و ابرهاي حكمت كه فرمود: ... و بارانيديم بر آن‌ها باريدني(6)... . پس نزع خافض كرده و فعل بر خودش واقع مي‌شود مانند اين كه فرمود: ... و برگزيد موسي از قومش(7)... . و كرائم الكلم همان معارف و حقايق اسرار الهيه است اختصاص به باطن آن‌ها دارد يا به قلوب صاف و ارواح رساي آنان در ترقي، و غمائم اِلحكم همان خزينه‌هاي آسماني خداوند است كه بين آسمان آن به غمائم استعاره‌اي است بر استعاره‌ي امطار جهت افاضه. 10– وَاَلاحَ لَهُم لوائجَ الْقِدَم في صَفائحِ الْعَدَم... . و اسرار ازلي را كه در الواح محفوظ بود در صفحات استعداد مكتوم جهان مخلوقات آشكار فرمود. 11– ودَلَهُّمْ علي اَقْرَبَ السُّبَلْ... و آنان را به نزديك ترين راه‌ها هدايت فرمود و آن راه احديت جاري در كلّ است كه صِراطْ اَلمُسْتَقيم راه مي‌فرمايد: ... نيست هيچ جنبده‌اي مگر اين كه خدا موي‌هاي پيشاني او را بگيرد ( تسلط كامل حق بر كل هستي ) و پروردگار من بر طريق حقّ است و شكي نيست بر اين كه آن نزديك ترين راه‌ها است(8). 12– اِلي المنهج الأوّل... به روش اول يا تنزّل در مراتبي كه آن‌ها در ايجاد ترتّب به تعينات دخيل هستند تا اين كه هويت الهية در بشريت مخفي شده، پس نزديك‌ترين راه‌ها همان رفع حجاب‌هاي تعنيات است از وجه ذات احديت كه به محو و فنا وحدت در كلّ جاري است، تا نور جمال او تابيده شود و غير از او را محو كند همان گونه..
که پيامبر اكرم( صلي الله عليه و آله و سلم )🌻فرمايند ... بر خداوند هفتاد هزار حجاب است و حضرت اميرالمومنين (عليه السلام) فرمايند ... حقيقت كشف غير مستقيم نورانيت‌هاي جلال است. 13– وردّهم من تفرّق العلل ... و باز مي‌گرداند آنان را از پراكندگي علت‌ها به سوي عين ازليت، و تعنيات همان رسوم و حدود مخلوقات است كه بين خالق و مخلوق حجابي است حافظ 🌻فرمايد: حجاب چهره‌ي جان مي‌شود غبار تنم خوش آن زمان كه ازين چهره پرده برفكنم و هر چه غير از حق‌تعالي باشد علت پراكندگي عقول محجوبين و كوري قلوب آن‌ها است. 14– وَبَثّ فيهم ذخائره... و ذخيره‌هاي خود را بين آنان منتشر و ظاهر كرد، معارف و حقايق اسرار الهي را در دل آنان قبل از وجودشان در دنيا مرحمت فرمود، كه حضرت عيسي علي نبينا و آله و عليه السلام فرمودند: ... نگوييد علم در آسمان است كيست كه بالا رود و آن را بيابد و نه در پستي‌هاي زمين كيست كه نزول كند به آن مي‌رسد و نه در اعماق درياها كيست كه عبور كند و به آن دست يابد، بلكه علم قرار داده شده در قلب‌هاي شما، مودّب شويد در برابر حق‌تعالي به آداب روحانيون، علم بر شما ظاهر مي‌گردد. 15– وَ اوُدَعَهُمْ سَرائرَه... و اسرار خويش را نزد آن‌ها به وديعه نهاده يا اين كه آشكار فرمود بر آنان از اسراري كه در آن‌ها ذخيره نموده و به آن‌ها اطمينان داد كه آن اسرار ذخيره خداوند نزد اُمَناء اوست كه اسرار را بر غير اهلش آشكار نمي‌نمايند. 16– وَاَشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ الِّا الله... و شهادت مي‌دهم كه خدايي نيست جز خداوند متعال، اوست اول و آخر و ظاهر و باطن و بلا شريك وصف نموده خداوند متعال را بعد از يكتايي به اسامي چهارگانه ( اول، آخر، ظاهر، باطن ) تا دلالت كند بر اين كه شهادت او از آشكار و نهان ذوقي، فوق شهادت ايماني علمي است، چون تمام اسماء ابتدايي از عالميت و شروع ام الكتاب و لوح محفوظ و آن چه در آن‌ها است از احكام قضا و قَدَر و مراتب فعاليت در عالم خَلق و امر، تماماً در اسم اول مندرج، و اسمائي كه بر مي‌گردد، همه از افناء و قهر و رجوع امر و خلق به سوي او و جزابه ثواب و عقاب مندرج است در اسم آخر و آن چه ظهور دارد از كلّ در ظاهر، و آن چه ظهور دارد در بطن در الباطن مستترند. 17– اَلذَّي مَدَّ ظِلِ اَلْتلّوينْ... آن‌که سايه‌ي هستي‌هاي رنگارنگ را براي مخلوقاتش گسترش داد، استعاره‌ي ظلّ سبب وجود اضافي است، و اين كه ناميده شده « ظلاً » چون ظلّ عدم منور شدن محل است به حجاب‌هايي كه آنان عين تاريكي هستند دور از نور خورشيد، پس آن در حقيقت عدم يقين است به نور خورشيد و آن « لا شيئ » محض است. هنگامي كه وجودي نيست مگر وجود مطلق حق‌تعالي و تعين او بقيد اضافه امر عقلي است نه اين كه وجودي در خارج بر او متصور باشد، وقتي اضافات اعتبارات عقليه هستند و عينيتّي در خارج ندارند، وجود اضافي امر متخيلي است كه حقيقتي در خارج بر آن متصور نبوده مانند سايه، و شارح « التكوين » به كاف خواند و او از حيث معني درست است، مگر اين كه شيخ قدس الله روحه آورده است در مقابله با تمكين و تمكين مقابله نمي‌كند با تكوين، پس تلوين و تمكين در اصطلاح مقابل يكديگرند. 🔑و تمكين همان تمدّن است در شهود حق سواي وجود خلق و تلوين ظهور حق ساتر براي حق است و حجابي براي شاهد از شهودش، و همانا وصف كرد مد را به طول، جهت وسعت قدرت خداوند متعال بر مخلوقات بي نهايت و بسط وجود اضافي بر همه‌ي هستي مُدام. 18– ثُمَّ جَعَلَ شمس التمّكين لصفوته عليه دليلاً... پس خورشيد متمكن را جهت شوكت و بزرگي آن جهت قرار داد. يا نور شهود حق براي اهل تمكين، آنان كه صفوة الله يا برگزيدگان از بندگان خدا، آنان كه سيرت خود را به شهود حق‌تعالي به دور از رؤيت غير حق صفا داده و به اسم نور متجلّي شده‌اند، دليل است بر سايه‌ي عدمي نزد آن‌ها كه نزد محجوبين متخيل است. 19– ثُمَّ قَبَضَ ظِلُ الَتْفّرَقِهْ... پس به آساني سايه‌ي تفرقه را از آن‌ها گرفت يا اين كه وجود اضافي خيالي را كه موجب تفرقه به ظهور كثرت از آن است از آن‌ها گرفت، و از شهود آن‌ها به ذاتش اضافات را برطرف نمود، يا گرفتني آسان به جهت كمي اندازه ي اضافات و برطرف شدن مجرّد تخيل و گمان در مقام فناء يا گرفتني كم براي از بين بردن رسوم خلقي در عين حق هنگام رؤيت حق‌تعالي، با حق، بلكه به حق در مقام بقاء بعد از فناء، به جهت كمي مقدار آن به طوري كه حجاب بين او و حق‌تعالي نشود، جهت انعدام آن‌ها به ذات‌هاي‌شان و بودنشان صورت‌هاي صفات و اسماء او.و به تحقيق اخذ شده از فرموده خداوند متعال: آيا نبيني صنع پروردگار خود را كه چگونه كشيد و گسترانيد سايه را قبل از طلوع آفتاب، نه به حسب تفسير و لسان عبارت بلكه به حسب تأويل و لسان اشاره بر آن چه كه عادت آن‌ها است. 20– و صَلواتهُ وَ سَلامُهُ علي صفيه... و درود و سلام بر صفّي او همان كه در اقامه‌ي حقّش قسم داده شده ( محمد( صلي الله عليه و آله و سلم )) چه بسيار آن چه @wittj2
اختصاص دارد 👈شهود حقيقي به صفوت و جلالت او كه برگزيده‌ي برگزيدگان و به اسم صفي الله اعظم ناميده شده. و دورد بر او مزيد بر كمالات او و خير تمام بر اوست. و سلام بر او، وي را از بدي‌ها دور و از همه‌ي نقائص پاك نگه مي‌دارد به جهت صفاء فطرت و باطن او، آن‌که خداوند متعال و از همه‌ي نقائص پاك نگه مي‌دارد به جهت صفاء فطرت و باطن او، آن‌که خداوند متعال در سوره‌ي يس(9) مرموزاً و با اشاره به او قسم ياد فرموده به ذکر و حرف، دال بر وقايه و سلامت كه مقتضي بر كمال و تكميل هستند بر اين كه او اقامه‌ي حق‌تعالي را در تبليغ رسالت و اداء آن فرمود و دعوت به سوي حق‌تعالي را از روي بصيرت و بينش كامل با ثبات بر راه مستقيم انجام داد، آن چه كه آن راه توحيد ذاتي حق‌تعالي است. خداوند حكيم فرمود: « اي سيد عالم قسم به قرآن حكمت بنيان كه تو البته از فرستادگان و پيام آوراني و مردم را براه راست هدايت ميكني و بدين و آيين حق كه اسلام است دلالت مي‌نمايي » و آن از والاترين و مهمترين مقامات است و براي اين فرموده: « سوره‌ي هود مرا پير كرد » و آن‌که خداوند متعال فرمود: « پس محكم بايست اي پيامبر در مأموريت خود چنان كه مأمور شده اي » پس دعوت به سوي حق‌تعالي با اين كه مدعي بر راه راست است كاري است بس مهم و ممكن نيست مگر اين كه دعوت كننده بر بصيرت كامل باشد، مي‌بيني اين كه او از اسمي به اسم ديگر خوانده مي‌شود. كتاب منازل السائرين به ده دسته تقسيم شده: كه عبارت‌اند از: 1– قسم بدايات 2– قسم ابواب 3– قسم معاملات 4– قسم اخلاق 5– قسم اوديه 6– قسم اصول 7– قسم احوال 8– قسم ولايات 9– قسم حقايق 10– قسم نهايات (1). سوره فاطر: آيه 16. (2). سوره مريم: آيه 67. (3). سوره انعام: آيه 103. (4). سوره شوري: آيه 19. (5). سوره ق: آيه 16. (6). سوره اعراف: آيه 84. (7). سوره اعراف: آيه 155. (8). سوره هود: آيه 56. (9). ياسين. 👇 @wittj2
پندانه🍂 برنامه ی نظام هستی بر بالا رفتن انسان و ارتقای وجودی اوست.خویشتن را نیک مراقبت کن تا از قافله ی انسان سازی جا نمانی و به تعبیر قرآن نازنین " ولاتکن من الغافلین " که هر کس غفلت زده شود از موحّدین نخواهد بود چه اینکه حق تعالی فرمود: "ولا تکن مع الکافرین" و حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام در نهج البلاغه فرمود🌻: "الناس أعداء ماجهلوا" یعنی ؛ مردم نسبت به آن چه که جاهل اند دشمنی می کنند. 🔑پوینده ی طریق حق را شایسته نیست که اگر به کلامی آگاهی نیافته ، منکر بدان باشد و با اهل علم دشمنی ورزد و چگونه او را رسد که با یافته های خود ، نیافته ها را سنگ محک بزند که حق تعالی فرمود " وما اوتیتم من العلم الا قلیلا" و فرمود :" و فوق کل ذی علم علیم ". قرآن مأدبه و طعام الهی است که وی را ظهرها و بطن هاست.جناب ملاصدرا در "مفاتیح الغیب" کلامی فرمود که ترجمه ی آن این است که: " قرآن غذای همه ی مردم براختلاف مراتب آنهاست و لکن غذاگیری آن ها به اندازه ی منازل و درجاتشان می باشد و در هر غذایی لُبّ و مخّ و نخاله و تِبن است" . 📗شرح نفس شفاء/ص۵۳۲ استاد صمدی آملی🌻 علمی عرفانی👇 @wittj2
👌⭐️روزانه زبان به تلاوت قرآن بگشا و پس از آن قفل قلبت را نيز بگشا تا در قرآن تدبر كند. الله مى فرمايد🌻: 🔑چرا در قرآن تدبر نمى كنند‼️مگر قلب هايشان قفل است⁉️ علمی عرفانی 👇 @wittj2
🔮🎷چالشی در عقل گرایی انتقادی 💎"عقل گرایی انتقادی"،نه "عقلانیت حداکثری" را می‌پذیرد، و نه "ایمان گرایی افراطی"را؛ یعنی هم امکان نقد و ارزیابی عقلانی نظام های دینی اعتقاد دارد و هم صحت یک نظام دینی را به صورت قاطعانه و همگانی میسر نمی‌داند. 💎می‌توان نظام های دینی را عقلا مورد ارزیابی و نقد قرار داد؛ ولی اثبات قاطع و همگانی آنها امکانپذیر نیست. بر اساس این رویکرد، باید تمام تلاش خود را در شناخت براهین موید نظام های دینی به کار گیریم و آنگاه، براهین را در نظام های رقیب مقایسه کنیم و تمام انتقادها را مورد پژوهش قرار دهیم. 🎓عقل گرایی انتقادی؛ بیش از آنکه طالب اثبات قطعی باورهای دینی و نظام های اعتقادی باشد، بر نقش عقل در نقد اعتقادات دینی تاکید می‌ورزد و این نگرش، توجیه عقلانی باورهای دینی را نادیده می‌گیرد و حکم قطعی را از خود سلب می‌کند و نفی حکم قطعی، ساختمان خود اصول انتقاد را ویران کرده و به نسبیت می‌انجامد. 🎓آیا می‌توان با نفی عقل گرایی حداکثرب و ایمان گرایی افراطی با عقل گرایی انتقادی روی آورد و آن را راه حل کافی و متعارف محسوب کرد؟ حق مطلب این است که عقل گرایی انتقادی ، از معرفت شناسی کانت و علم گرایی کارل پوپر متاثر است با توجه به چالش های پیش روی این دو راه ،این مدل از عقل گرایی نیز آسیب پذیر است. 🎓"معرفت شناسی کانت" که همان فلسفه ذهن اوست، با پرداختن نظریه "پدیدار شناسی" ،به توقف ذهن در پشت دیوار "نمود ها" یا پدیدار ها و عدم راهیابی آن به "بود ها" یا واقعیات رأی می‌دهد؛ در نتیجه؛ دست عقل را از کشف واقع و رسیدن به حقایق کلی خلع می‌کند. 🎓پوپر نیز در قاعده "ابطال پذیری"، خود راه رسیدن به یقین توسط علوم و حتی "استقرا" را سد کرده است. بدین ترتیب که: <<عقل توان و صلاحیت صدور حکم قطعی درباره هیچ یافته ای را ندارد.>> در حالی که این دو مکتب توان پشتیبانی از عقل گرایی انتقادی را ندارند. . . . علمی عرفانی👇 @wittj2
🎓چرا ماده‌ بیشتری در برابر ضد ماده به وجود آمده است؟ جواب به این سؤال چگونگی به وجود‌ آمدن جهان ما را توضیح می‌دهد. بر طبق قوانین فیزیک فرض بر این است که در لحظه‌ مهبانگ باید مقدار برابری ماده و ضد ماده به وجود آمده باشد، اما اگر چنین بود جهان تاکنون باید از بین می‌رفت. الکترون‌ها در برخورد با پوزیترون، نورترون‌ها با ضد نوترون و به همین ترتیب بقیه‌ ذرات در برخورد با ضد خود باید از بین می‌رفتند و در نهایت تنها چیزی که باقی می‌ماند دریایی از فوتون‌ها در جهانی بدون ماده است. به دلایلی مقدار بیشتری از ماده نسبت به ضد ماده به وجود آمده است که در نتیجه باعث تشکیل جهان ما شده است، اما هنوز توضیح قابل قبولی برای این حقیقت وجود ندارد. علمی عرفانی👇 @wittj2
1_94671353.mp3
1.76M
🎷علیرضا شهاب& افشین رامین ⭐️سلطان عشق 👇 @wittj2
خوش خرامان می‌روی ای جان جان بی‌من مرو ای حیات دوستان در بوستان بی‌من مرو ای فلک بی‌من مگرد و ای قمر بی‌من متاب ای زمین بی‌من مروی و ای زمان بی‌من مرو این جهان با تو خوش است و آن جهان با تو خوش است این جهان بی‌من مباش و آن جهان بی‌من مرو ای عیان بی‌من مدان و ای زبان بی‌من مخوان ای نظر بی‌من مبین و ای روان بی‌من مرو شب ز نور ماه روی خویش را بیند سپید من شبم تو ماه من بر آسمان بی‌من مرو خار ایمن گشت ز آتش در پناه لطف گل تو گلی من خار تو در گلستان بی‌من مرو در خم چوگانت می‌تازم چو چشمت با من است همچنین در من نگر بی‌من مران بی‌من مرو چون حریف شاه باشی ای طرب بی‌من منوش چون به بام شه روی ای پاسبان بی‌من مرو وای آن کس کو در این ره بی‌نشان تو رود چو نشان من تویی ای بی‌نشان بی‌من مرو وای آن کو اندر این ره می‌رود بی‌دانشی دانش راهم تویی ای راه دان بی‌من مرو دیگرانت عشق می‌خوانند و من سلطان عشق ای تو بالاتر ز وهم این و آن بی‌من مرو مولانای جان🌻 👇 @wittj2
1_54988022.pdf
661.5K
موضوع: بحث شفاعت برگرفته از کتاب شریف معاد شناسی جلد ۹ ✍ مولف: علامه طهرانی قدس سره 💾 حجم: ۶۴۶ KB ⚠️ تذکر : به دلیل اهمیت بحث 👌شفاعت و اینکه طرح کامل آن مباحث در کانال مقدور نمی باشد، این مقاله برای دوستان اهل تحقیق و مطالعه آماده شد ! علمی عرفانی👇 @wittj2
شرح و تفسیر🍂 درس پنجم_بیت شماره 83؛ باز عیسی چون شفاعت کرد، حَقّ خوانْ فرستاد و غَنیمت بَر طَبَقْ 🎓معنای اذن به اولیای الهی از دریچه اتحاد ظاهر و مظهر ✍یکی از مباحث مهم مولانا در مثنوی معنوی، مساله اتحاد ظاهر و مظهر است. و بدین معنی است که مظهری به نام انسان کامل با ظاهر خود یعنی حضرت حق اتحاد پیدا کرده است. اما نه به معنی حلول و اتحاد ذاتی که این از اباطیل است و عارف شبستری قدس سره در رد این قضیه میفرماید: 🚨حُلول و اتحاد اینجا مُحال است که در وحدت دوئی عین ضَلال است|1|. 💎اتحاد ظاهر و مظهر به معنی اتحاد نوری است که مظهر، آینه تمام نمای ظاهر است‌|2|. در این بیت، ممکن است در مساله توحید افعالی شبهه ای پیش بیاید و آن این است که حضرت عیسی علیه السلام با توجه به قربی که نزد خدا دارند، به خدا رو می اندازند و از خدا تقاضای نزول خوان و غنیمت می کنند و خداوند این درخواست را اجابت می نمایند. اما این برداشت غلط و اشتباه است.معجزات و کرامات از ناحیه خود آن نبی یا ولی تجلی می کند و همه آنها خارج از تحت اراده و قدرت نفس آنان نیست|3|. چه اینکه از آن طرف قضیه هم خیلی ها اشتباه کرده اند و خیال می کنند که این نفس ولی است که بدون اذن خداوند این افعال را انجام می دهد. هردو گروه به بیراهه رفته و معنای تاثیر نفوس انبیا و اولیا در معجزات به اذن خدای تبارک و تعالی را نفهمیده اند.مولانا در دفتر دوم مثنوی در بیان این معنای دقیق میفرماید: 🍃چون یَدُالله فَوقَ اَیدیهم بُوَد 🍃دستِ ما را دست خود فرمود احد 🍃پس مرا دست دراز آمد یقین 🍃برگذشته زآسمان هفتمین 🍃دست من بنمود بر گردون هنر 🍃مُقریا بَرخوان که اِنْشَقَّ الْقَمَر|4| 💎هرچند که کُمَلّین از اولیای الهی اگر بخواهند معجزه ای بکنند یا از کسی مرضی را دفع نمایند، مساله را به خداوند ارجاع می دهند و چنان وانمود می کنند که انگار در این مسائل دستی ندارند و کاره ای نیستند و این مطلب از ظرائف و دقائق سیر و سلوک است|5|. همچنان که مولانا فرمود: 🍂دست زیر بوریا کن ای سند 🍂از برای روی پوش چشم بد 🍂پس ز زیر بوریا پر کن تو مشت 🍂ده به دست سایل بشکسته پشت|6|. منابع: 📗1.ر. ک: مفاتیح الاعجاز فی شرح گلشن راز ص319 و تفسیر آیه نور ص79 📗2.امام شناسی ج5ص180و181 📗3.ر. ک :افق وحی ص77، معادشناسی ج6ص40، مناقب اهل بیت ص52 و ترجمه تفسیر المیزان ج1ص124 به بعد 📗4.مثنوی معنوی، دفتر دوم، رنجانیدن اميری خفته یی را.. (1918_1920) 📗5.سر الفتوح ص 111 📗6.مثنوی معنوی، دفتر پنجم، اشارت آمدن از غیب.. (2792،2793) علمی عرفانی👇 @wittj2
دل درگرو دوست زمانی باشد کز پرتو عشق او نشانی باشد او غایب و در پرده ی اسرار نهان بیدل همه حال در فغانی باشد اسماء 🌻 شهریور ۹۸ 👇 @wittj2
قلب مؤمن.mp3
1.08M
🎤 #علامه_حسن_زاده_آملی ✅برش های ناب از 📔 دروس #فصوص_الحکم ✳️ #قلب_مومن ⏳زمان: ۲:۵۹ ◀️کانال علامه حسن زاده آملی🔰🔰 http://eitaa.com/joinchat/4000645139Cde96dd3d95
4_5989809030778848370.mp3
2.2M
🎷 ⭐️بذر محبت 🔑حدید ۴: وَ هُوَ مَعَكُمْ أَيْنَ مَا كُنْتُمْ وَ اللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ برگرفته از Telgram @moraveje tohid علمی عرفانی👇 @wittj2
4_5994714939992835908.mp3
1.53M
🎷 ⭐️شهود عبودیت 🔑زمر ۳۶: أَلَيْسَ اللَّهُ بِكَافٍ عَبْدَهُ برگرفته از Telgram @moraveje tohid علمی عرفانی👇 @wittj2
بیا بیا که شدم در غمِ تو سودایی درآ درآ که به جان‌ آمدم ز تنهایی برو برو که چه کژ می روی به شیوه گری بیا بیا که چه خوش می چمی به رعنایی... مولانای جان🌻 👇 @wittj2
دیالکتیک علم و عرفان ناب
‌مهدی شناسی👇 🌹...و موضع الرسالة...🌹 🔮🎷زیارت جامعه کبیره(۵) 📗ﻗﺮﺁﻥ ﺩﺭ ﺧﺼﻮﺹ ﻃﺒﯿﻌﺖ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﯾﮏ ﺳﺨﻨﯽ ﺩﺍﺭﺩ
مهدی شناسی👇 🌹...و مختلف الملائكة...🌹 🔮🎷زیارت جامعه کبیره(۶) 💎ﭘﺮﻭﺍﻧﻪ‌ﻫﺎ ﺑﺎ ﮔﻞ‌ﻫﺎ ﺳﺮ ﻭ ﮐﺎﺭ ﺩﺍﺭﻧﺪ.ﺑﺎ ﮔﻞ‌ﻫﺎ ﺁﻣﺪ ﻭ ﺷﺪ ﺩﺍﺭﻧﺪ. ﺷﻤﺎ ﯾﮏ ﭘﺮﻭﺍﻧﻪ ﭘﯿﺪﺍ ﻧﻤﯽ‌ﮐﻨﯿﺪ ﮐﻪ ﺑﺎ ﺯﺑﺎﻟﻪ‌ﻫﺎ ﺁﻣﺪ ﻭ ﺷﺪ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ ﻭ ﺳﺮﺍﻍ ﺯﺑﺎﻟﻪ‌ﻫﺎ ﺑﺮﻭﺩ. ⭐️ﺣﮑﺎﯾﺖ ﻓﺮﺷﺘﻪ‌ﻫﺎ ﻭ امام زمان،ﺣﮑﺎﯾﺖ ﻫﻤﺎﻥ ﭘﺮﻭﺍﻧﻪ‌ﻫﺎ ﻭ ﮔﻞ‌ است. 👈ﺍﯾﻦ‌ﻫﺎ ﺑﺎ امام ﺁﻣﺪ ﻭ ﺷﺪ ﺩﺍﺭﻧﺪ.پس ﺑﻪ ایشان ﮔﻔﺘﻪ ﻣﯽ‌ﺷﻮﺩ "ﻣﺨﻠﺘﻒ ﺍﻟﻤﻼ‌ﺋﮑﻪ" 🔑ﻣﺨﺘﻠﻒ ﺍﺯ ﺭﯾﺸﻪ ﯼ ﺍﺧﺘﻼ‌ﻑ است. ﺍﺧﺘﻼ‌ﻑ ﯾﮏ ﻣﻌﻨﺎﯾﺶ ﺁﻣﺪ ﻭ ﺷﺪ ﮐﺮﺩﻥ است. 📗ﻗﺮﺁﻥ ﻫﻢ ﻣﯽ‌ﮔﻮﯾﺪ "ﺇِﻥَّ ﻓِﻲ ﺧَﻠْﻖِ ﺍﻟﺴَّﻤَﺎﻭَﺍﺕِ ﻭَ ﺍﻷ‌َﺭْﺽِ ﻭَ ﺍﺧْﺘِﻼ‌َﻑِ ﺍﻟﻠَّﻴْﻞِ ﻭَ ﺍﻟﻨَّﻬَﺎﺭِ"(ﺁﻝ ﻋﻤﺮﺍﻥ/190) ﺍﯾﻦ ﺍﺧﺘﻼ‌ﻑ ﯾﻌﻨﯽ ﺁﻣﺪ ﻭ ﺷﺪ ﺷﺐ ﻭ ﺭﻭﺯ. ﺷﺐ ﻣﯽ‌ﺁﯾﺪ ﻣﯽ‌ﺭﻭﺩ.ﺭﻭﺯ ﻣﯽ‌ﺁﯾﺪ ﻣﯽ‌ﺭﻭﺩ.ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺑﻪ ﻫﻤﯿﻦ ﺗﺮﺗﯿﺐ. 🔑ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ ﻫﻢ ﻓﺮﻣﻮﺩ:"ﺍﺧﺘﻼ‌ﻑ ﺍﻣﺘﯽ ﺭﺣﻤﻪ"ﺍﯾﻦ ﮐﻪ ﺍﻣﺖ ﻣﻦ ﺑﺎ ﻫﻢ ﺍﺧﺘﻼ‌ﻑ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻨﺪ ﻧﻪ ﺍﯾﻦ ﮐﻪ ﺩﺭﮔﯿﺮ ﺑﺎﺷﻨﺪ،ﺁﻣﺪ ﻭ ﺷﺪ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻨﺪ. 🔑ﯾﻌﻨﯽ ﺩﯾﻦ ﻣﻦ ﺩﯾﻦ ﺍﻧﺰﻭﺍ ﺩﯾﻦ ﮔﻮﺷﻪ ﮔﯿﺮﯼ ﻭ ﺍﻋﺘﺰﺍﻝ ﻧﯿﺴﺖ.ﺩﯾﻦ ﮐﻨﺎﺭ ﻫﻢ ﻧﺸﺴﺘﻦ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺩﺭ ﻫﻤﯿﻦ ﮐﻨﺎﺭ ﻫﻢ ﻧﺸﺴﺘﻦ‌ﻫﺎ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺁﺩﻡ‌ﻫﺎ ﺷﮑﻞ ﻣﯽ‌ﮔﯿﺮﻧﺪ. 🔑 ﺁﺩﻡ‌ﻫﺎ ﻣﺜﻞ ﺩﺍﻧﻪ‌ﻫﺎﯼ ﺍﻧﺎﺭ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﮐﻨﺎﺭ ﻫﻢ ﻧﺸﺴﺘﻨﺪ. ﭼﻮﻥ ﮐﻨﺎﺭ ﻫﻢ ﻧﺸﺴﺘﻨﺪ ﺑﻪ ﻫﻢ ﺷﮑﻞ ﻣﯽ‌ﺩﻫﻨﺪ ﺣﺎﻟﺖ ﻣﯽ‌ﺩﻫﻨﺪ. ﻫﻢ ﺷﮑﻞ ﻣﯽ‌ﺩﻫﻨﺪ و ﻫﻢ ﺷﮑﻞ ﻣﯽ‌ﮔﯿﺮﻧﺪ. 🔑ﺑﻪ ﻫﻤﯿﻦ ﺧﺎﻃﺮ ﺩﺭ ﺁﻣﺪ ﻭ ﺷﺪ‌ﻫﺎ ﺩﺭ ﺁﯾﯿﻦ ﻣﺎ ﺧﯿﻠﯽ ﺗﮑﯿﻪ ﻣﯽ‌ﺷﻮﺩ.ﮐﻪ ﺑﺎ ﻫﺮ ﮐﺴﯽ ﻧﺸﺴﺖ ﻭ ﺑﺮﺧﺎﺳﺖ ﻧﮑﻨﯿﺪ ﭼﻮﻥ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺩﺭ ﻧﺸﺴﺖ ﻭ ﺑﺮﺧﺎﺳﺖ‌ﻫﺎ ﺭﻧﮓ ﻭ ﺷﮑﻞ ﻣﯽ‌ﮔﯿﺮﺩ. 🔑ﮐﻨﺎﺭ ﻫﺮ ﮐﺴﯽ ﻧﻨﺸﯿﻦ.ﮐﻨﺎﺭ ﺁﺩﻡ‌ﻫﺎﯾﯽ ﺑﻨﺸﯿﻦ ﮐﻪ ﺑﺎ ﺧﺒﺮ ﺑﺎﺷﻨﺪ ﻧﻪ ﺩﺭ ﻋﺎﻟﻢ ﻏﻔﻠﺖ ﻭ ﺑﯽ ﺧﺒﺮﯼ ﺳﯿﺮ ﻣﯽ‌ﮐﻨﻨﺪ. از منبع علمی عرفانی👇 @wittj2
کشف ذرات کوانتومی جاودان : چرخه مرگ و زندگی شبه ذرات ✍توسط افشین قلی زاده در ۲۷ خرداد ۱۳۹۸تازه ترین اخبار کوانتومی فیزیک کوانتومی 🚨نابودی در دنیای ماکروسکوپی ما بدون وقفه در حال وقوع است: اشیا شکسته دوباره به یکدیگر نمی‌چسبند و کنار هم مانند روز اول خود نمی‌شوند. با این وجود، در دنیای کوانتومی، قوانین دیگری وجود دارد: پژوهش جدیدی نشان داده که 👌شبه‌ ذرات می‌توانند از بین بروند و سپس دوباره خودشان را ساماندهی کنند و بدین ترتیب به 👈صورت مجازی جاودانه شوند. این شبه‌ ذرات یا به عبارتی ذرات کوانتومی جاودان، چشم‌اندازهای هیجان‌انگیزی برای آینده دنیای کوانتومی ترسیم می‌کنند. همه می‌گویند هیچ‌چیز تا ابد نمی‌پاید. قوانین فیزیک نیز این حرف را تایید می‌کند: در سیاره‌ی ما، تمام واکنش‌ها انتروپی را افزایش می‌دهند و نتیجه‌ی آن‌ها بی‌نظمی مولکولی می‌شود. برای مثال،‌ یک شیشه‌ی شکسته هیچوقت تکه‌های شکسته‌ی خود را کنار یکدیگر جمع نمی‌کند و خود را بازسازی نمی‌کند. فیزیک‌دانان نظری دانشگاه فنی مونیخ و 🔑موسسه‌ی مطالعاتی فیزیک سیستم‌های پیچیده‌ی ماکس پلانک کشف کرده‌اند، چیزهایی که در دنیای روزمره‌ی ما غیر قابل تصور هستند، در سطح میکروسکوپی ممکن می‌باشند. آنها می‌گویند: تاکنون فرض بر این بود که شبه‌ ذرات در برهمکنش با سیستم‌های کوانتومی، بعد از مدت معلومی از بین می‌روند. اکنون ما می‌دانیم که برعکس این امر اتفاق می‌افتد: برهمکنش‌های قوی، حتی می‌توانند زوال را بطور کامل متوقف کنند. ارتعاشات شبکه‌ تجمعی در بلورها که به 💎اصطلاح فونون نامیده می‌شوند، نمونه‌ای از این شبه‌ ذرات هستند. مفهوم شبه‌ ذرات توسط فیزیکدان و برنده‌ی جایزه‌ی نوبل، لاندائو (Lev Davidovich Landau) ابداع شد. او از این عبارت برای توصیف ترازهای جمعی تعداد زیادی از ذرات یا برهمکنش آن‌ها در اثر نیروهای الکتریکی یا مغناطیسی استفاده کرد. به دلیل این برهمکنش، چندین ذره مانند یک ذره تنها رفتار می‌کنند. محققان می‌گویند: تا به امروز، فرآیندهایی که بر سرنوشت این شبه‌ ذرات در سیستم‌های تعاملی تاثیر گذارند، به صورت دقیق شناخته نشده بود. تنها چیزی که اکنون داریم، روش‌های عددی هستند که با آن‌ها می‌توانیم برهمکنش‌های پیچیده‌ای را محاسبه کنیم و همچنین کامپیوترهایی با قدرت عملکرد بالا داریم که برای حل این معادلات کافی هستند. بر اساس نتایج شبیه‌ سازی دقیق، شبه‌ ذرات، حتما از بین می‌روند. با این وجود، موجودات ذره‌ای جدید یکسان از بقایای آن ظهور می‌کنند. اگر این از بین رفتن بسیار سریع رخ دهد، واکنش معکوسی، بعد از زمان معینی رخ خواهد داد و بقایای بازمانده با یکدیگر دوباره جمع خواهند شد. این فرآیند می‌تواند تا ابد تکرار شود و نوسان پایداری بین نابودی و تولد دوباره پدید می‌آید.» از منظر فیزیکی،‌ این نوسان، موجی است که به ماده تبدیل شده که با توجه به دوگانگی موج-ذره در مکانیک کوانتومی نیز ممکن است. بنابراین شبه‌ ذرات جاودانه، قانون دوم ترمودینامیک را نقض نمی‌کنند. انتروپی ثابت می‌ماند و نابودی متوقف می‌شود. کشف ذرات کوانتومی جاودان، پدیده‌هایی را که تاکنون برای دانشمندان گیج‌کننده بود، نیز توضیح می‌دهد. فیزیکدانان تجربی، یک ترکیب مغناطیسی را اندازه‌گیری کرده بودند که به طور شگفت‌آوری پایدار است. دلیل آن شبه‌ ذرات مغناطیسی، مگنون‌ها هستند. روتون‌ها نیز شبه‌ذرات دیگری هستند که تضمین می‌کنند، هلیومی که در سطح زمین یک گاز است، در دمای مطلق صفر به مایعی تبدیل می‌شود که می‌تواند بدون محدودیت جاری شود. به هر حال شاید روزی، نتایج کشف ذرات کوانتومی جاودان، کاربردهایی مانند ساخت حافظه‌های بادوام برای کامپیوترهای کوانتومی آینده نیز فراهم آورند. علمی عرفانی👇 @wittj2
4_5965235160646419851.mp3
14.11M
📣بسیار مهم. چندین بار گوش کنید 🎷استاد میلاد پاکار 🎓نقش خداوند در قانون جذب؟ 🎓جایگاه امامان و قدیسان ادیان در قانون جذب؟ علمی عرفانی👇 @wittj2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎓 فیلسوف فروتن* 👌کلیپ کوتاهی در مورد شخصیت پروفسور لگنهاوزن* 📣سخنان علامه مصباح در مورد پروفسور لگنهاوزن و سخنان پروفسور در مورد علامه ، واقعا شنیدنی است. ❤️امام على عليه السلام : اگر با اين شمشيرم بر بينى بزنم كه مرا دشمن بدارد با من دشمنى نمى كند و اگر همه دنيا را به بدهم تا مرا بدارد هيچگاه دوستم نخواهد داشت. 📗نهج البلاغه(صبحی صالح)، ص 477 ، حكمت 45 ❤️امام على عليه السلام : مؤمن زود خشنود و دير ناراحت مى شود و منافق زود ناراحت و دير خشنود مى گردد. 📗تحف العقول، ص212 ❤️امام على عليه السلام : مؤمن از اندك خشنود مى شود و بسيارش او را ناراحت نمى كند و منافق از اندك خدا ناخشنود مى شود و بسيارش هم او را خشنود نمى سازد. 📗تحف العقول، ص212 ❤️امام حسين عليه السلام : مؤمن نه بدى مى كند و نه معذرت مى خواهد و منافق هر روز بدى مى كند و معذرت مى خواهد. 📗تحف العقول، ص 248 ❤️امام صادق عليه السلام : منافق به آنچه مؤمنان بواسطه آن خوشبخت مى شوند، ميلى ندارد، ولى خوشبخت سفارش به را مى پذيرد هر چَند مخاطب ، كس ديگرى باشد. 📗الكافى(ط-الاسلامیه)، ج8 ، ص151، ح132 🌸الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌸 علمی عرفانی👇 @wittj2