🔮🎷خودشناسی(۲)
آیا ما به فکر خود غالبیم یا نه ، این فکراست که مارا بی چو وچرا در انحصار و در اختیار برده وار و مطیع خود دارد؟
شاید بعضی ها فکر می کنند ، فکر جویباری ست که تحت اختیار ماست و این انسان است که به فکر خود غلبه دارد. اما زمانی که فکر خود و ماهیت و عملکرد فکر را در خود با جدیت و پشتکار و با ذره بین بصیرت در خود نگاه کنیم در می یابیم که فکر برما غالب است و هرکدام ما از آدم ها ابزاری فاقد اختیار در اسارت فکر خود هستیم. شما به مواردی چون رشک و کینه و حسد نگاه کنید ؛ آیا این سه موضوع که تنها یک فکر هستند برما غلبه دارند یا برعکس ما غالب بر رشک و آز و کینه درخود هستیم ؟..... آدمی در هرسطحی چندان رغبتی به ماندن با خود ( به معنای واقعی آنچه هست) ندارد و با چنگ انداختن به هر عاملی از خود دور می شود ، چون جرات و شهامت ماندن با خود را ندارد و شدیدا از دیدن واقعی خود درهراس است و ناخودآگاهانه و ناآگاهانه ازخود در ذهن خود یک تصویر و سایه آفریده و خود را اسیرآن سایه و تصویر بدلی وغیر واقعی نموده است. پیش پا افتاده ترین تفکرات و در ظاهر سخت ترین افکار در هرکسی همان رشک و آز و حسد هستند که هرکسی را در اسارت گریزناپذیر خود دارند. و گفتیم همه ی اینها یک فکرند . و معدود کسانی که چشم بصیرت را در خود با غلبه بر «خود/فکر» تقویت کرده اند، توانایی مشاهده ی (رشک و کین وحسد) را در خود به چنگ آورده اند و تازمانی که هرکسی گریزان از خود باشد، قدرت به چنگ آوردن مشاهده را و غالب شدن بر فکر آلوده در خود را ندارد و همچنان ابزاری بی اختیار سرسپرده ی (فکر/خود) در خویشتن است .
آدمی ، موجودی شرطی و برنامه ریزی شده است و همین شرطی شدگی او را تبدیل به یک «ربات» نموده . رباتی فاقد اختیار و آگاهی لازم از خویش ( زمانی که فرد چشمش به ماهیت واقعی خودش گشوده و باز می شود ، در می یابد که آیا با اختیار خود تلاش و حرکت می کند یا خیر؟... یا نیرویی مرموز و مبهم او را کورکورانه با سرسختی به جلو می راند ).
انسان زمانی که بتواند بدون قضاوت و هرگونه پیش داوری آلوده ی ذهنی درمورد خود، خود را در آیینه ی وجود خویش مشاهده نموده و بنگرد به خود واقعی خویش دست یافته است .
زندگی ساده ی آدمی برای او آنگونه غامض و پیچیده و مبهم شده است همانگونه که یک ریاضی دان متبحر فرمول های ریاضی را می فهمد ماهیت واقعی زندگی نیز برای کسانی قابل درک و فهم است که به خودشناسی به معنی واقعی رسیده باشند .
⭐️گران بهاترین ارمغان انسان با خودشناسی رسیدن به آرامش است که از تمام تنش ها واضطراب و دلهره و بیم و نگرانی ها انسان خود را با شناخت واقعی خویشتن است که برای همیشه رهایی می دهد .
این مطالب برای کسانی نوشته می شود که اشتیاق وافر آگاه شدن را دارند و با تمام وجود می خواهند خود را از کلاف سردرگم مصیبتی که بشرخود را در آن گرفتار نموده رها نمایند . واگر برای کسانی پرسش باشد : آیا می توان از زندان مصیبت و تیره روزی که انسان در آن اسیر افتاده است خود را خلاص و رها نمود؟ می گوییم : آری . می توان و شرط آن رسیدن به « خودآگاهی » است.
ترس از حقارت و پوچی ست که انسان را ناخودآگاهانه گرفتار درخت تنومند و ستبر هویتی کاذب نموده است و به آسانی نیز نمی تواند خودرا از اسارت آن درخت خیالی و توهمی خلاص نماید و سرسختانه برای حراست ازخود ، عمرش را قربانی حفظ آن درخت موهوم وخیالی می کند.
انسان موجودی است آزاد ، چون پرنده ، چون باد و چون ابر، اما آن آزادی که انسان برا ی خودش دربند و حصار معین می کند و می آفریند، آزادی انسان نیست بلکه فضای تناقض وتضاد و مشاجره ی اوست . آزادی واقعی را هر انسانی باید درخویشتن کشف نماید . آزادی تعیین شده ی بیرونی آزادی دیگران را نقض می کند و برای آدمی مرز می سازد . اما آزادی درونی انسان ودیعه ایست که تمام انسان ها دراین آزادی یکی هستند . با کاوش عمیق در خویشتن است که انسان به آزادی واقعی دست می یابد .
انسان ناآگاهانه کلافی به نام زندگی ؛ میل وامید و آرزوها ، و رنج و اندوه و مرارت ها ، و ستیز و جدال را برای خود ساخته و قرنها در این کلاف مخرب خود را با قهر و خشونت اسیر و زندانی نموده است ، باید این کلاف سرسخت را درهم شکسته و خود را از اسارت این زندان رها نمود . تازمانی که از این فضای جهنمی آزاد و رها نشویم ، ما گرفتار زندانی هستیم که جز ظلمت و تاریکی نیست . رهایی از زندان ذهن است که چشم انسان را به روشنایی و نور می گشاید و درک بی واسطه ی حقیقت را برای آدمی امکان پذیرمی نماید .
⭐️«تنها سکوت درون، پل ارتباط انسان تا بی نهایت و تا خداست...»
ادامه دارد....
علمی عرفانی👇
@wittj2
انسان موجودی شرطی است و کسی که نسبت به شرطیت خویش وقوف نداشته باشد، بازیچه ی بی چند و چون و بی اختیار محتویات ذهن خویشتن است، تنها کسی که نسبت به این امر آگاهی لازم را داشته باشد می تواند مهاری به ذهن خویشتن زده و در برابر تمایلات خوب و بد خویش « نفس تمایلات به دلیل مرضی بودنشان در انسان قابل ابهام و تردید و تامل هستند » خودباخته ی ذهن نشود.
#خودشناسی #روانشناسی
علمی عرفانی👇
@wittj2
🔮🎷خودشناسی (۳)
⭐️ذهن پیچیده ترین پدیده ی القایی در وجود آدمی ست که جز قدرت با طیف وسیع آن را نمی شناسد؛ و همین مرکز توهمی در وجود انسان است که او را برای به چنگ آوردن و شدن به بهایی بسیار گزاف کورکورانه به جلو پرتاب می کند؛ شاید فهم هیچ واقعیتی برای آدمی مهم تر و اولی تر و دگرگون کننده تر از شناخت ماهیت ذهن در خودش نباشد. ذهن مرکزی تحمیلی و خودساخته در وجود ماست که فقط با قدرت سیراب و اشباع می شود و آدمی اگر چشمش به این مرکز کاذب درونی گشوده نشود ، فعل و انفعال و بازتاب ها و عکس العمل های آن را در خود مشاهده نکند، اگر فرهیخته ترین اندیشه مند نیز باشد ، این مرکز خیالی درونی ست که وی را دچار سراب و فریب نموده و بازی می دهد . این ذهن شرطی ست که آدمی را با هزاران خدعه و نیرنگ و فریب برای استمرار خود به سوی سرابها روانه می کند و او را با هزاران دسیسه توجیه ، وظیفه مند حفظ و بقای خود می نماید . نیاز نیست که بخواهیم در برابر این واقعیت ، سرسختانه جبهه گیری کنیم . جبهه گیری یعنی غرق شدن بیشتر در مردابی که خودمان ناخودآگاهانه برای خود آفریده ایم و نا آگاهانه نیز سرسپرده ی این مرداب مخوف می شویم . واقعیت ، واقعیت است و توسط ما ، تغییر ناپذیر است . راه درست این است که واقع بینانه به اعماق و به پنهان وجود خود رخنه نموده واین موجود زیرک را در خود ببینیم . و با دیدن و مشاهده ی آن ، خود را از اسارت و برده گی این پدیده ی شوم نجات دهیم .
ما از دنیای دیگری حرف می زنیم ؛ دنیایی بکر و ناشناخته که در درون یکایک انسان ها به ودیعه نهاده شده و هرکس توانایی کشف آن را درخویشتن دارد . دنیایی که از تمام تضادها ، و ستیز و جدال و رنج و غم ها مبراست و در آنجا انسان دمادم تازه ترین پدیده ها را کشف می کند . آنجاست که آدمی تازه مفهوم ومعنی عشق را می فهمد و با کشف عشق از جهان ارزشی خویش فراتر می رود . آنجاست که زندگی مفهوم واقعی اش را به آدمی نشان می دهد و انسان با رها شدن از زندگی ارزشی به مقامی الوهی می رسد .
اگرچه اغلب و اکثریت مردم از محدوده ی فکری خویش فراتر نمی روند و درباره ی آن چیزی هم نمی دانند، ولی سوال اینجاست آیا مغز انسان توانایی هایی هم غیراز این توانایی معمول و شناخته شده که همان قدرت تفکر و اندیشیدن است دارد یاخیر؟ می گوییم ؛ آری . مغز انسان توانایی های خارق العاده دیگری نیز دارد که آن توانایی شگرف را زمانی آدمی در خویشتن می تواند درک کند و بفهمد و تجربه کند که از فکرمعمول و شناخته شده فراتر برود . سفر به ماورای فکر برای انسان امکان پذیراست آن هم زمانی که انسان با آگاهی و وقوف کامل به خویشتن حصار فکر را در خود درهم شکسته و از اسارت فکر خود را رها نماید، به فضای دیگری وارد می شود که فضای معمولی نیست . فضایی بکر و ناشناخته است . دنیایی پاک و مبرای از تمام انحراف و آلودگی ها ست .
جوشش هر فکر در ضمیر انسان بطور ناخودآگاهانه ، آدمی را اسیرخود می کند . هرقدر سطح آگاهی و اطلاعات فرد پایین باشد و یا بالا ، فکر با تمام نشیب و فراز و زیروبم ها و با تمام بارمنفی و مثبتش « که همه ماحصل همان فکرهستند » یکایک آدمیان را درمحاصره کامل خود دارد . فکری که در آدمی جوشش کرده وی را دربند خود نگاه می دارد، یک فکرسطحی و حباب روی آب است اگرچه آدمی آن را درخود بسیارعمیق ومتعالی بخواند . درمیان تمامی انسان ها هرکس نیزبازتاب فکر را برای خود «وحی منزل» تلقی می نماید ، اما راه رهایی ازفکرسطحی نیز برای انسان وجود دارد .
👌انسان ذاتآ موجودی متناقض و دوگانه نیست بلکه این تناقض از ره آوردهای ذهن و یا بهتراست بگوییم همان ذهن شرطی است وتازمانی که آدمی درمحاصره ی این جبر متناقض باشد هرگز نمی تواند «وحدت ویگانگی» را درک کند و اگر از یگانگی و وحدت گفتگو می کند، این لقلقه ی زبان اوست . با تخریب ذهن و رهایی کامل از این هویت پوشالی ما می توانیم بیرنگی ویگانگی انسان را درخویشتن کشف کنیم . اگر از نظرگاه فلسفی بگوییم انسان موجودی متناقض ودوگانه است پس رمز وحدت ویگانگی چیست ؟...
⭐️با آزادی بی قیدوشرط رهایی مطلق ازتمام قید و بندها، است که آدمی به تعالی و کمال می رسد و حصارهای پیرامون خود را از هم می گسلد و به سرزمین ناشناخته ها وارد می شود .
چندان به فکرخود اعتماد مکن چون فکر پدیده ای شرطی و برنامه ریزی شده و موروثی در وجود انسان است که جزآشفتگی وسرگردانی و سردرگمی و نگرانی را نمی شناسد (فکرانسان ابتروشکسته نگراست وتوانایی نفوذ به عمق هیچ موضوعی وپدیده ای را ندارد ) وماغالبآ فکرشرطی را درضمیرخویش باکسب شاخه های متعدد دانش وآگاهی تقویت نموده وتعالی میدهیم و از ماورای فکر در خویشتن آگاهی لازم را نداریم .
ادامه دارد...
علمی عرفانی👇
@wittj2
⭐️تجربه ی سکوت درون ، تنها با غیبت وعدم حضور فکر امکان پذیر است، چون فکر پدیده ای آشوبگر و سرگردان در ضمیر است و تا در ضمیر انسان حضورداشته باشد آدمی گرفتار فکر سرگردان خویشتن است و از کشف سکوت درونی غافل می ماند .
آدمی مسافری ست که از تولد تا مرگ فیزیکی لحظه ای و دمی از سفر باز نمی ایستد . اگردر ایده آل ترین و معنویت بخش ترین مکان از حرکت بازماند دچارانجماد و فساد گردیده است . حتی اگر مکان توقفش بخشش و سخاوت باشد . سخاوت وبخشش نیز برای یک مسافر رازی ست که باید گشوده گردد . حال ای مرد مسافر هرقدر سبک بارباشی ، برای سفرسبک بال تروآزادتری . پس اگرزندگی نیز تورا وزنه ای ست ، راز زندگی را برای خویشتن بگشا وازاسارت خودرا رهایی ببخش.
ره آسمان درون است، پر عشق را بجنبان*
پر عشق چون قوی شد، غم نردبان نماند*
تو مبین جهان ز بیرون، که جهان درون دیده است*
چون دو دیده را ببستی ز جهان، جهان نماند*
مولانای جان🌻
#خودشناسی #روانشناسی
علمی عرفانی👇
@wittj2
🔮🎷عرفان مخلصانه و جهاد مصلحانه در سلوك حسينى (۱۶)
با توجه به توضیحات قبلی:
بنابراين، سالك مسلك عرفان راستين سه مرحله را پيش رو دارد:
مخلِص باشد، مخلَص شود و بار ديگر مخلِص گردد.
امام حسينعليه السلام جهاد را چهارگونه دانستهاند كه دو نوع آن سنت است و دو تاى ديگر واجب:
«فجهادان فرضٌ... فامّا احدُ الفرضين فجهادُ الرجُل نفسه عن معاصى اللّه. و هو من اعظمِ الجهاد و مجاهدةُ الذين يلونكُم من الكُفار فرضٌ»؛
پس دو جهادى كه واجب است، يكى مبارزه با نفس است براى ترك گناهان و اين برترين و بزرگترين جهاد است و ديگرى، ستيز با كفار.
منبع: ماهنامه معرفت ،شماره ۷۳
علمی عرفانی👇
@wittj2
🔮🎷عرفان مخلصانه و جهاد مصلحانه در سلوك حسينى (۱۷)
پيوندهاى معرفت شهودى با جهاد مصلحانه
معرفت شهودى 👌مراحل و منازلى دارد؛ مراتب آغازين، تاب و توشه جهاد مصلحانه در درون را فراهم مىآورد.
⭐️.... در منازل نهايى عارف به مقام مخلَص رسيده و در مقام عمل غرض غير الهى براى او نمىماند؛
زيرا در آينه آگاهى و در قلب عرشى مخلَصين اثرى از غير نيست...؛ هرچه مىبينند نور خداست و هرچه مىخواهند روى اوست.
⭐️پس عارفان مخلَص همه عالم را نام و نشان حق مىبينند و مىيابند كه همه نور است و حضور.و اگر چيزى يا كسى بيايد و بساط ظلم و ظلمت را بگستراند و موجب غيبت نور و هجرت پاكى و عدالت گردد،غيرت الهى عارفان بر او به جوش و خروش آمده و براى لقاى محبوب و كشف جمال وجه كريم او به جهاد مصلحانه برمىخيزند،👌تا غبار اغيار و اثر كبر و كدورت شيطان را از عالم، كه وجه جميل است، برگيرند
و بذر صلاح و فلاح را در جوامع بشرى بيفشانند؛بذرى كه حاصل آن نشاط و خرمى گلزار روى گلعذار عالمآراست.
بنابراين،
معرفت شهودى، بعد نظرى عرفان مخلصانه،
و جهاد مصلحانه 👌بُعد عملى آن است.
علمی عرفانی👇
@wittj2
🔮🎷 بهترین وسیله قرب معنوی
آیت الله شاه آبادی می فرمود:🌻
در نوافل شب، به مقام شامخ حضرت زهرا (علیهاالسلام )توجه کنید و بدانید که استمداد گرفتن از آن حضرت، موجب ترقی و قُرب معنوی می شود و خداشناسی انسان را زیاد می کند.
⭐️همچنین قبل از اذان صبح، صلوات حضرت زهرا علیهاالسلام را بفرستید.
علمی عرفانی👇
@wittj2