eitaa logo
دیالکتیک علم و عرفان ناب
416 دنبال‌کننده
3هزار عکس
268 ویدیو
114 فایل
کوانتوم(علم فیزیک جدید) وتعالیم عرفانی،دلنوشته ها و اشعارم وسخنان و اشعار بزرگان اهل علم و ادب تلاشی در حد توان تقدیم به وجود مقدس صاحب الزمان .عج. و تمامی شهدای اسلام❤ 👈نشر باذکر شریف صلوات بر محمّد و آل محمّد و عجل فرجهم❤
مشاهده در ایتا
دانلود
چون به جان فانی شدم در راه او در فتا شایستهٔ جانان شدم چون بقای خود بدیدم در فنا آنچه می‌جستم به کلی آن شدم عطار نیشابوری🌻 @wittj2
چون موضوع کانال در مورد شناخت و اندیشه و هستی شناسی است پیشنهاد میکنم یه سری هم به وب سایت بینش نو بزنید. (نگاهی نو به دین) http://binesheno.com 👇 @wittj2
🔮🎷سوئیچ کوانتومی : داستان مرغ و تخم مرغ کوانتومی ✍توسط طناز محمدی اکبری در ۲۷ شهریور ۱۳۹۷تازه ترین اخبار کوانتومی فلسفه ی کوانتوم فیزیک کوانتومی تقریبا همه ما روزی به داستان جنجالی مرغ و تخم مرغ فکر کرده‌ایم و قطعا هیچ یک از ما جوابی برای این معما نیافته‌ایم! معمایی که به سادگی اهمیت قانون علیت را پیش می‌کشد. اخیرا دانشمندان یک داستان مرغ و تخم مرغ کوانتومی را خلق کرده‌اند. در واقع آنها ابزاری طراحی کرده‌اند که برای خلق یک سوئیچ کوانتومی از تک اتم‌ها استفاده کرده و می‌تواند جریان فوتون‌ها را مسدود یا باز کند. این آزمایش معنای قبل و بعد را در جهان کوانتومی در هم می شکند. نتیجه‌ی این پژوهش جذاب، چند روز پیش در مجله معتبر Physical Review Letters منتشر شد.  نزدیک به یک قرن بود که مردم فکر می‌کردند، ذرات خواص مشخصی ندارند تا زمانی که با یک اندازه‌گیری آنها را به دام انداختند. یک ذره را در نظر بگیرید که ممکن است دو رویداد را به طور همزمان تجربه کند؛ این مسئله سبب می‌شود که آگاهی از ترتیب این رویدادها، غیرممکن شود. فیزیکدانان دانشگاه کوئینزلند مسابقه‌ای برای نور طراحی کردند که تک ذره را مجبور می‌کند از دو گذرگاه بگذرد و تعیین توالی رویدادها غیرممکن شود. در زندگی روزمره‌ می‌توانید یک گوی را به سمت پایین روی یک سطح شیبدار بغلتانید و زنگ صدای A و سپس زنگ صدای ‌B را بشنوید؛ یا اگر ترجیح می‌دهید می‌توانید توپ را از یک سطح شیبدار دیگر بغلتانید و صدای زنگ B را پیش از A بشنوید. هیچ یک از این رویدادها عجیب و دیوانه کننده نیستند، زیرا ما آنها را در جهانی بررسی می‌کنیم که یک رویداد باعث رویداد دیگری می‌شود (یعنی چیزی را بر دیگری مقدم می‌دانیم یا همان قانون علیت). اما وقتی بپذیریم که واقعیتِ قبل از اندازه‌گیری، فقط مجموعه‌ای احتمالات مبهم است، دیگر نمی‌توانیم از کنار هیچ چیزی، ساده عبور کنیم. فیزیکدانان برای اثبات طرح مذکور، چیزی به نام سوئیچ کوانتومی ساختند. سوئیچ کوانتومی به حالتی اطلاق می‌شوذ که چندین عملیات بر روی ذره‌ای که در یک برهم نهی از حالت‌های  مختلف قرار دارد، انجام شود. دانشمندان با در نظر گرفتن وابستگی هر انشعاب به قطبش نور ورودی، گذرگاهی ساختند که منشعب می‌شد و دوباره در یک تداخل‌سنج همگرا می‌شد. امواج نور گذرنده از هر انشعاب در گذرگاه، تمایل به ادغام و تداخل دارند تا الگوی متمایزی بسازند که به خواص آنها وابسته است. در یک مورد خاص، دو موج نوری که در واقع همان فوتون‌ها هستند، هر دو مسیر را در یک زمان می‌پیمایند. پیش از اندازه‌گیری، یک فوتون می‌تواند یا قطبیده‌ی افقی یا  عمودی باشد، یا با دقت بیشتری به طور همزمان هم قطبیده‌ی عمودی و هم قطبیده‌ی افقی باشد. چون قطبش یک فوتون غیرمشخص، هم عمودی است و هم افقی، با در نظر گرفتن نسخه‌ی قطبیده شده‌ی عمودی، فوتون با سرعت زیادی به سمت پایین یک کانال و  همچنین با در نظر گرفتن نسخه‌ی قطبیده‌ی افقی آن، فوتون با سرعت زیادی به سمت پایین دومین کانال از هر دو گذرگاه عبور می‌کند. دانشمندان به دنبال دو مسیر ذکر شده، معادل کوانتومی‌ زنگ‌هایی که پیش‌تر اشاره کردیم را قرار دادند (به شکل لنزهایی که به صورت ماهرانه ظاهر فوتون‌ها را تغییر می‌داد). قطبش عمودی قبل از برخورد با B به «زنگ» A اصابت می‌کند، در حالی که قطبش افقی ابتدا به «زنگ» ‌B و سپس A برخورد می‌کند. بررسی الگوی تداخلی فوتون نهایی، اثراتی از به هم ریختگی در توالی نتایج ممکن را نشان داد. از یک طرف، تصور دو ذره‌ی نور جداگانه آسان است (یکی قطبیده‌ی عمودی و دیگری قطبیده‌ی افقی) که از هر لنز به ترتیب و جداگانه می‌گذرند؛ اما این چیزی نبود که واقعا رخ داد: تک فوتونی با دو تاریخچه‌ی ممکن وجود داشت، که هیچ یک از آنها تا زمانی که اندازه‌گیری انجام نشد، واقعیت نیافتند. در حالی که رویدادهای A و B در این سوئیچ کوانتومی‌ مستقل هستند، می‌توانند بر  رویداد دیگر اثرگذار باشند، A می‌تواند علت B و B می‌تواند علت A باشد. علمی عرفانی👇 @wittj2
از عشق سخن باید گفت ، همیشه از عشق سخن باید گفت . عشق در لحظه پدید می آید ، دوست داشتن در امتداد زمان . این اساسی ترین تفاوت میان عشق و دوست داشتن است . نادر ابراهیمی🌻 @wittj2
برگی از معرفت🍂 دنیا چون کاه است، عشق چون گندم. بادِ اجل کاه را ببرد، یک پرّه کاه نماند. دنیا چون دهل است. خلایق از بانگِ او حیران، بر او جمع می آیند و او میان تهی. در او هیچ چربشی نی و منفعتی نی. خنک آن كه طبله ی عطّارِ عشق یافت و از بانگ طبلِ ملکِ دنیا دل، سرد کرد. مولانا🌻 📗مکتوبات @wittj2
عشق آمد و شد چو خونم اندر رگ و پوست تا کرد مرا تهی و پر کرد ز دوست اجزای وجود من همه دوست گرفت نامیست ز من بر من و باقی همه اوست مولانای جان🌻 @wittj2
تا تو به خاطر منی کس نگذشت بر دلم مثل تو کیست در جهان تا ز تو مهر بگسلم حضرت سعدی🌻 @wittj2
🔮🎷تحلیه: تحلیه "حُلّی" است، حُلّی زیور است، و عبارت است از زیب و زینت کردن خود، که عبارت باشد از متصف شدن به و و دارا شدن استاد سمندری🌻 📗 نکاحات در آفرینش 👇 @wittj2
حال که به این مرحله رسیدیم خود را با چه زیور زیبا کنیم؟!👇👇👇👇👇 انسان باید خود را با زیور کند، و تقوا یعنی 👈 ایستادن در مقابل حرام ها و نارواها، و متصف شدن به صفات و اسماء، و این رنج زیادی دارد، چون انسان شدن کار آسانی نیست. 👈 اویس قرن با وجود آنکه پیامبر (ص) را هرگز ندید، ولی هر صفت و عملی را که شنیده بود پیامبر (ص) داراست، 👌خود را به آن صفت متصف می کرد، 🎷 اگر انسان اینگونه شد، 👈 تحلیه ی کامل اتفاق می افتد، و در این مرحله صفات رذیله با صفاتُ الله جایگزین می شود، و در اینجاست که دیگر از خود انسان صفت و خودیتی نمانده است و این متخلق شدن به و است‌. استاد سمندری🌻 📗 نکاحات در آفرینش 👇 @wittj2
🔮🎷فنا 💎 اهل معرفت معتقدند، "فنا" در سفر اول است، 🍀 چون فنا و تخلیه بهم نزدیک هستند، یعنی انسان در عین حال که خودش یا عالم کثرت وجود دارد ،چون از خودیت و تشخیص به در آمده، 🎯 دیگر خودش و عالم کثرت را مشاهده نمی کند. 🎯 و هر چه می بیند است و تنها خدا را می بیند. یعنی روح عالم وجود را 🎯چون در فنا تمام صفات انسانی را از دست داده، و متصف به صفات الله است. استاد سمندری🌻 📗کتاب نکاحات در آفرینش 👇 @wittj2
اگر زمانی خود یا کثرات را دید آن کثرات را شئون وجودی و یا تجلیات حضرت حق و یا امواج دریای ذات احدی می داند، و این امواج کثیرند، ولی از دریا هستند. و از دریا بر می خیزند و با دریا می امیزند و در دریا می گریزند. و از دریا ناگزیرند. استاد سمندری🌻 📗کتاب نکاحات در آفرینش 👇 @wittj2
🔮🎷 مديتيشن من کيستم؟ ما با درک عادي مي توانيم تنها به کيفيات چيزها پي برده و تازماني که با اين ديد و توهم باقي بمانيم اشيا را هميشه با همان استانداردها مي بينيم و چيزهاي ديگر را هم با مقايسه با اين معيارها مي سنجيم در حاليکه براي درک بينش و ديدن واقعي اشيا مقايسه اي نبايد انجام گيرد. اين مديتيشن روش مستقيم يا تحقيق از خود براي درک و شناخت جهان است، اين مديتيشن از روشهاي ديگر مشکل تر است يعني حداقل پس از چند ماه تمرين مداوم روزانه با مديتيشن هاي اصولي قادر به انجام اين روش مي شويد. در اين تمرين از خود مي پرسيم من کيستم؟ و مرتب و سازمان يافته به هر سوال پاسخ مي دهيم اگر پاسخ نام شماست بايد به خود بگوييد نه اين نامي است که خود داده ام کسي که اين اسم را دارد کيست؟ اگر پاسخ شما احساس يا درکي است مثلا در جواب من کيستم؟ بگوئيد آدمي که احساس خستگي مي کند پاسخ به خود چنين است نه احساسي است که من دارم حال کسي که چنين احساسي دارد کيست؟ اگر پاسخ شما يادآور خاطره ايست مثلا بگوييد من کسي هستم که يکبار پاسخ اين است نه اين خاطره ايست که من دارم، حالا کسي که اين خاطره را دارد کيست؟ اگر پاسخ تصور يا تصويري است که از خود در ذهن داريد نه اين تصويري است که از خود دارم کسي که اين تصوير را دارد کيست؟ اگر بنظرتان شخص يا تيپي به ذهنتان رسيد به عنوان پاسخ پرسش مي گوييد نه اين تفسير از ايده اي يا خاطره اي است که دارم ولي مفسر کيست؟ هر جوابي که بنظرتان مي رسد بايد بدين ترتيب پاسخ داده شود پس از هر پاسخ جستجويي پويا و فعالانه براي رد آن در ذهن شما آغاز مي شود در اين مدیتيشن استراحتي وجود ندارد اين تمرين بايد بطور مداوم و با خشونتي متوالي براي يافتن پاسخ و رد آن انجام شود و پس از آن جستجوي بعدي و رد آن پاسخ ادامه يابد؛ اصول اين روش بايد با دقت و جزئيات دقيق دنبال شود پاسخ ها و پرسش ها به روش فوق و در زمان حال بيان مي شوند؛ اين جستجو براي پيدا کردن ريشه اصلي و واقعي خود است که در پشت بسياري خودهاي دروغين و کاذب نهفته است و ما اين چهره کاذب را به عنوان خود واقعي مي شناسيم. وقتي براي تمرين آماده شديد ابتدا با روزي نيم ساعت و به مدت يک يا دو هفته آنرا انجام دهيد؛ در پايان اين دوره در مورد تنظيم برنامه خود با اين روش تصميم بگيريد؛ گاه ضمن تمرين پاسخي مي يابيد که برايتان قابل قبول است در اين صورت اين تمرين را متوقف کرده و تامدتي از روش هاي ديگر مديتيشن استفاده کنيد. علمی عرفانی 👇 @wittj2
مى گويد بمان و مى گويد برو؛ و اين هردو عقل و عشق را ،خداوند آفريده است تا وجود انسان در حيرت ميان عقل و عشق معنا شود، اگر چه عقل نيز اگر پيوند خويش را با چشمه ى خورشيد نبُرَد، عشق را در راهى كه مى رود تصديق خواهد كرد؛ آن جا ديگر ميان عقل و عشق فاصله اى نيست... 📗از 👇 @wittj2
هشیار سری بود ز سودای تو مست خوش آنکه ز روی تودلش رفت ز دست بی‌تو همه هیچ است در ملک وجود ور هیچ نباشد چو تو هستی همه هست سعدی🌻 👇 @wittj2
عشق راجزعشق لایق هست نیست غیراو معشوق وعاشق هست نیست عقل اگر گوید که غیر عشق هست نزد مااین قول صادق هست نیست شاه نعمت‌الله ولی🌻 @wittj2
یاری خواهی ز یار ، با یار بساز سودت سوداست باخریدار بساز از بهر وصال ماه از شب مگریز وز بهر گل و گلاب با خار بساز مولانای جان🌻 @wittj2
🔮🎷دستور العمل سلوکی ⭐️عظمت سوره های مسبّحات «مرحوم سید علی آقا قاضی، شب ها قبل از خواب👈 مسبحات ششگانه، [یعنی سوره های 🎯حدید، 🎯حشر، 🎯صف، 🎯جمعه،🎯 تغابن و🎯 اعلی] را می خواند: چه آن که روایت دارد پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) هم قبل از خواب می خواندند و می فرمودند: در این سوره ها آیه ای است که بهتر از هزار آیه است و امام باقر (علیه السلام) فرمود: کسی که قبل از خواب مسبحات را بخواند، نمی میرد تا آن که حضرت قائم (علیه السلام) را درک کند و اگر بمیرد، در جوار پیامبر خواهد بود. 🍀[منظوراز مسبحات سوره هایی است که با کلمه سبح یا یسبح شروع میشود] این عمل وذکر سجده یونسیه جزو اولین دستورالعمل های اقای قاضی به شاگردانش بود. 👇 @wittj2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
علامه مروجی سبزواری🌻 خلاصه بعد از همۀ این بحث‌های مفصل، معنای نی معلوم شد و مولانا دارد شکایت می‌کند و حکایت می‌کند از دوری خودش از آن مقام اطلاق و لاتعیّنی. اکنون برویم بر سر این که خطاب مولانا به کیست که می‌گوید بشنو؟ قبل از این‌که وارد این بحث شویم یکی دو مطلب را تذکر دهیم. بلاتشبیه و بلاتشبیه قرآن هم با حرف باء شروع می‌شود، و مثنوی هم با همین حرف شروع شده است. این که می‌گوید بشنو، مسئله‌ی شنیدن در اصلاح نفوس انسان‌ها بسیار مدخلیت دارد. قرآن می‌فرماید: «وَ إِذا قُرِئَ الْقُرْآنُ فَاسْتَمِعُوا لَهُ وَ أَنْصِتُوا لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ» اعراف۲۰۴🌻 (پس هرگاه قرآن قرائت می‌شد، پس گوش دهید شاید مورد رحمت قرار گیرید) دو عبارت آمده؛ استمعوا له، و انصِتوا. استمعوا یعنی گوش دهید. 👌انصتوا یک نوع گوش دادن خاص است. نَصتُ به معنای این است که انسان توقف کند و سکوت کند به جهت شنیدن مطلبی. زیرا که چه بسا انسان دارد در حین انجام کاری به صدای رادیو هم گوش می‌دهد. این استماع و گوش دادن، یک استماع کامل و مفید فایده نیست. کلمات به گوشش می‌خورد، اما چه بسا درک معنای آن کلمات را نکند و لذا اگر کسی بر او وارد شود و بپرسد که الآن رادیو چه گفت؟ می‌گوید نمی‌دانم متوجه نبودم. اما فرض کنیم ناگاه گویندۀ رادیو گفت: شنوندگان عزیز! به خبر مهمی که هم‌اکنون بدست من رسید توجه فرمایید. در این‌جا ناگاه همه دست از کار می‌کشند و درجای خود توقف می‌کنند و تمام قوای خود را در قوۀ سامعه متمرکز می‌کنند که نفس با قوت بیشتری مطلب را درک کند. این می‌شود انصات و نصت. قرآن می فرماید استماع کنید و انصات کنید. یعنی گوش کردن شما به قرآن با توجهی کامل و حواسی جمع باشد و قلبتان را فارغ از هر امر دنیایی نمایید، لعلّکم ترحمون، شاید مورد توجه و عنایت اسم الرحمن قرار گیرید که بعد از اسم اعظم الله است. همۀ این آثار اسم الرحمن زمانی برای انسان حاصل می‌شود که انسان قرآن را گوش دهد. اما گوش دادنی که با قلب باشد نه گوش ظاهر که انسان در این گوش و در این قوۀ سامعه با حیوان شریک است. چرا که صدا دو صداست. یکی صداهایی که از اشیاء مادی به گوش می‌رسد مثل صدای حرف زدن آدم‌ها، صدای حیوانات، صدای باد، باران، و این صداها را هم انسان می‌شنود هم حیوان. اما صداهایی هست که گوش ظاهر آن‌ها را نمی‌شنود که در قسمت بعد مورد بحث قرار خواهد گرفت. علمی عرفانی 👇 @wittj2