4_5974182393567773946.mp3
1.61M
⭐️ذوق عشق
🎷علامه حمیدرضا مروجی سبزواری
برگرفته از جلسات
#مثنوی_معنوی
علمی عرفانی👇
@wittj2
برگی از معرفت🍂
در مرتبه احدیت روی وجود هیچ اسمی نمی توانیم بگذاریم،چون قید ندارد.در آنجا هیچ نامی روی وجود نمی توانیم بگذاریم،غیر از اینکه فقط با ضمیر اشاره کنیم و هو بگوییم،یا بگوییم او.
اما در مرتبه دوم،یعنی در دومین تجلی،که وجود خودش را با همه صفات،یکجا نشان میدهد،نام الله را میگوییم.نامگذاری از اینجا به بعد شروع میشود...
علامه حمیدرضا مروجی سبزواری🌻
📗#شرح_رساله_نور_وحدت
از خواجه عبدالله،معروف به خواجه حوراء🌻
علمی عرفانی👇
@wittj2
🔮🎷مفهوم وجود، مشترک معنوى است!
و اين مفهوم بر آنچه حمل مىشود به 👌معناى "واحدى" حمل مىشود.
⭐️اين نكته روشن است وقتى كه به ذهن خود مراجعه كنيم، هنگامى كه وجود را بر اشياء مختلفى حمل مىكنيم يا از آنها نفى مىنماييم، مانند آنكه مىگوييم <<انسان موجود است>> <<گياه موجود است>> <<خورشيد موجود است>> يا <<اجتماع نقيضين موجود نيست>> <<اجتماع ضدين موجود نيست>>.
و چه خوب فرموده است مرحوم آخوند، صدرالمتألهين(ملا صدرا)🌻
<<مشترک معنوى بودن وجود بين ماهيات، قريب به قضاياى اولیه است>>.
ضمن اینکه اشتراک، دو گونه است: "لفظى" و "معنوى".👇
🍀اشتراک لفظى این است كه لفظ، ميان معانى مختلفى مشترک باشد. يعنى يک لفظ از چند معناى مختلف حكايت كند، و به عبارت ديگر، يک لفظ نماينده چند معناى مختلف باشد، مانند آنكه در فارسى لفظ <<شير>> به شير نوشيدنى، شير درنده و شير آب اطلاق مىشود.
🍀 اشتراک معنوى این است كه لفظ، معناى واحدى داشته و ميان چند مصداق نابرابر، مشترک باشد، مانند <<انسان>> كه معناى آن ميان مرد و زن، پير و جوان مشترک است.
در اينجا لفظ، نماينده چند معناى مختلف، آن طورى كه در اشتراک لفظى بود، نيست. لفظ، يک معنا بيشتر ندارد. اما همان يک معنا سعه و شمول داشته، مصاديق گوناگون را شامل مىشود.
🎯اما قضیه مهم بحث ،اين است كه آيا لفظ "وجود" مشترک لفظى است، كه معانى مختلف و متغايرى دارد يا مشترک معنوى است كه فقط يک معنا دارد.
⭐️يعنى <<هست>> لكن مصاديق آن گوناگون مىباشد، يكى "وجود بالفعل" است، ديگرى "وجود بالقوه" ، يكى "واجب" است ديگرى "ممكن"، يكى "وجود جوهر" است ديگرى "عَرَض" و هكذا!
وجود بالقوه یا جوهر👈واجب الوجود
وجود بالفعل یا عَرَض 👈 ممکن الوجود
⭐️وجودِ جوهر گرچه یک مصداق از موجود است و آن متفاوت با وجود عَرَض است، اما از نظر مفهوم و از جهتى كه هر دو <<هست>>اند يكسان مىباشند.
⭐️و اینکه گفته شود به چه دلیل مفهوم <<اشتراک لفظی وجود>>باطل است، مهم به نظر میرسد، لذا در مطلب بعدی ابطال اشتراک لفظی وجود را شرح خواهیم کرد.
ادامه دارد...
#علم.
#ادراک.
#معلوم.
#فلسفه_اسلامی.
#اشتراک_معنوی_وجود.
#موجود.
#آموزش_فلسفه.
#عشق_فلسفه.
#مخالفان_فلسفه_اسلامی.
علمی عرفانی👇
@wittj2
🚨پاسخ به شبهات مخالفان فلسفه اسلامی
🔮🎷متاسفانه یکی از مواردی که مخالفان از آن سو استفاده میکنند، مبحث حدوث و چگونگی شکل گیری خلقت عالم است و اینکه "عالم از چه چیزی ساخته شده؟" میباشد.
این دوستان که همواره ما که از پیروان فلسفه اسلامی هستیم را متهم به کفر و شرک میکنند و گمان میکنند که اصالت وجود ،یعنی عالم از وجود است، و وجود متعلق به ذات خداست، لذا عالم از ذات(باری)خداست!
👌و بعد ادعا میکنند عالم از عَدَم خلق شده، و این همان " لا من شیء " است!
در پاسخ به این عزیزان میگوییم:👇👇
⭐️اولا،خلقت از عدم محال است زیرا از عدم وجود صادر نمیشود! زیرا بین عدم و وجود سنخیتی نیست.
اگر عالم b باشد و وجود حقیقی B ، و عدم A امکان ندارد که A تبدیل به b بشود، چون عدم نقطه مقابل وجود و آگاهی است.
⭐️ثانیا، فعلیت داشتن ذاتی ماده ای نیز محال است زیرا ماده ای که "حد و حدود" دارد قطعا حادث است!
🎯فلاسفه به خلقت از لا من شیء قائل هستند و میگویند خداوند هیولی که قوه محض است را به فعل صورت دار تبدیل کرده، هیولی قوه محض است!
در پاسخ ممکن است اشکال کنید که...
👈پاسخ در ادامه...
علمی عرفانی👇
@wittj2
🚨پاسخ به شبهات مخالفان فلسفه اسلامی
ادامه مطلب....👇
🔮🎷در پاسخ ممکن است اشکال کنید که "ماده در هر مرحلهای استعداد صورتی را دارد؟" اين استعدادها در واقع چيست؟ آيا بنا بر اينکه ماده در هر مرحلهای استعداد صورتی را دارد، نمیتوان گفت پس ماده بايد امری مجزای از صورت باشد؟
در پاسخ میگوییم:👇👇👇
⭐️ما گاهی ماده اولی را اعتبار میکنيم و گاهی ماده ثانيه را. ماده اولی همان هيولای اصلا اولی است که قوه محض است، و ماده ثانيه يعنی ماده در حالی که متعين و متلبس به يک صورت خاص است و مستعد برای صورتی ديگر است؛ مثلا نطفه را که میگوييم " ماده ثانيه " به اين معناست که هيولای اولی و قوه محض در آن هست در حالی که اين هيولای اولی الان متلبس به صورت نطفه است؛ نطفه انسان استعداد صورت انسانيت را دارد و نطفه گوسفند استعداد صورت گوسفندی.
⭐️پس اين استعدادها برای ماده، به يک اعتبار از صورتها پيدا میشود؛ يعنی مثلا نطفه انسان که استعداد صورت انسانيه را دارد، اين استعداد مولود ماده است به علاوه صورت نطفه بودن.
اينجا حتی موضوع هم دو بيان مختلف ديده میشود چون شما عزیزان متوجه آن نمیشوید باید توضیحی اجمالی بدهیم.
⭐️ گاهی میگويیم "ماده با هر صورتی ( ماده ثانيه) استعداد صورت خاصی را دارد؛ مثلا دانه گندم که ماده ثانيه است استعداد خوشه گندم شدن را دارد و دانه جو که ماده ثانيه ديگری است استعداد جو شدن را دارد."
⭐️در اينجا اين استعدادها چيست؟ آيا وقتی ماده صورتی پيدا میکند استعدادی در آن حادث میشود، يا حقيقت چيز ديگری است؟ حقيقت اين است که صورتها برای ماده بيشتر شکل مانع را دارند نه شکل شرط ،و ما میگويیم:
در هيولای اولی ،يعنی ماده محض، قوه محض، همان معنا که از همه مراتب طبيعت قابل انتزاع است، استعداد همه صورتها است.
🎯اين يعنی:
هيولای اولی لاتعين محض است و هرچه شیء غيرمتعين تر باشد قابليتش برای صورتهای گوناگون بيشتر است؛ يعنی استعداد از جنبه عدمی پيدا میشود و هرچه شیء بیتعينتر باشد استعداد صورتهای مختلف در آن بيشتر است.
⭐️پس اگر ما هيولای اولی را که مجاور عدم محض است اعتبار کنيم، چون فاقد هر فعليتی غير از فعليت قوه است استعداد همه صورتهای عالم را دارد. اما وقتی هيولی متلبس به صورتی شد خاصيت اين صورت اين نيست که به کمک هيولی استعداد جديدی حادث میکند، بلکه خاصيت صورت اين است که جلوی همه استعدادها را میگيرد الا يک استعداد. هيولای اولی مثل شیئی است که در يک نقطه مرکزی قرار گرفته و براي او در ذات خودش به عدد شعاعهایی که از مرکز دايره به محيط آن میتوان کشيد راه باز است، ولی وقتی هيولی متلبس به صورتی شد مثل اين است که شما برای آن شیء وضعی را به وجود بياوريد که تمام راهها بر او بسته شود غير از يک راه.
⭐️لذا صورت ملاک تمانع است و صورتها با يکديگر تمانع و تضاد دارند. دانه گندم از آن جهت که دارای ماده اولی است استعداد انسان شدن در او هست، ولی صورت گندم امکان انسان شدن را از او گرفته است؛ همچنين با صورت گندم امکان گوسفند شدن، طلا شدن، جو شدن و... از دانه گندم گرفته شده است، همه امکانات از آن گرفته شده است الا يک امکان و آن امکان خوشه گندم شدن است.
⭐️👌پس اين استعدادها حادث نيستند که بگوييد "اين استعدادها از کجا پيدا شدهاند؟" بلکه استعداد مثل قوه از جنبه عدمی پيدا میشود؛ هرچه شیء از نظر صورت ضعيفالوجودتر باشد امکانِ شدن در آن بيشتر است و هرچه قوی الوجودتر باشد امکانِ شدن از نظر عرضی برای آن محدودتر میشود و از نظر طولی ممکن است بيشتر شود؛ مثلا اگر يک شیء فلان معدن شد امکان اينکه معدنهای ديگر بشود از او گرفته میشود، بعد که گياه شد امکانهای بيشتری از او گرفته میشود، بعد که حيوان شد امکانهای بيشتری گرفته میشود و بعد که انسان شد باز امکانهای بيشتری از او گرفته میشود.
🎯خلاصه هرچه صورت قوی تر و شديدتر شد امکانات ماده محدودتر میشود. پس نقش صورت مانعيت است.
#سینا_حیدری
#هیولی.
#حدوث.
#حدوث_ذاتی.
#فعلیت.
#استعداد.
#عشق_فلسفه.
#مخالفان_فلسفه_اسلامی
علمی عرفانی👇
@wittj2
🔮🎷ما میخواهیم مراعات تقوا کنیم ، مراعات واجبات و مکروهات و مستحبات و... اما موفق نمیشویم، چرا؟
پاسخ:👇👇
➖یا مشکل عقیدتی دارید (ايمانت درست نيست).
➖یا اگر ايمانت درست است دچار غفلت شدی، از ايمانت غافلی.
➖و يا اگر ایمان داری و متوجهى و غافل نیستی، پس انسان زبون و پست و ضعیفی هستی، که علیرغم اینکه ميدانى و غافل نیستی داری تن میدی به هوا و شیطان و یک نحوی از ضعف در توست.
👈اگر مشکل اولی است باید به ایمان برسى، به تصدیق برسى.
👈اگر مشکل دوم را داری باید مراقبه داشته باشی.
استاد رمضانی🌻
📗اوصاف الاشراف
علمی عرفانی👇
@wittj2
مرا در این ظلمات آنکه راهنمایی کرد
نیاز نیمه شبی بود و گریه ی سحری بود
حافظ🌻
➖ ظلمات ، به هر حال ظلمات است
➖ ظلمات طبیعت ،ظلمات نفس است
➖ و انسان تا زمانی که در این ظلمات است
➖ نمی تواند سفر کند که: « لَن یَلِج مَلکوت السَموات مَن لَم یُوَلد مَرّتین≥۲ »
➖ اگر انسان در طبیعت باشد
➖ راه نیست که تولد دوم داشته باشد
➖ باید از این جا عبور کرد که اینجا ظلمتکده است
➖ طبیعت ظلمت است
➖ جسمانیت از ظلمت است
➖ عالم حس ظلمت و جهنم است
➖ ظلمات هر چه هست، همین جاست
➖ و برای راهنمایی انسان در این ظلمات
➖ نماز نیمه شبی و گریه ی سحری لازم است ؛ نبود، نمی شود.
ــــــــــــــــــــــــــــ
قوامی شیرازی صدرالدین محمد ( ملاصدرا و صدرالمتالهین )، تفسیر قرآن الکریم (صدرا) ، ۱۳۶۶ ، چاپ دوم ، انتشار بیدار ، ج (۴) ، ص (۴۲۴)، نرم افزار جامع التفاسیر نور الانوار ۳.
📗نکاحات در افرینش
استاد سمندری🌻
علمی عرفانی👇
@wittj2
🔮🎷راند سوم جدال سخت نظریه ریسمان با انرژی تاریک: هیگز نمیمیرد!
✍توسط فرزان افشاری در۱۸ آبان ۱۳۹۷استادان کوانتوم تازه ترین اخبار کوانتومی فیزیک کوانتومی
در قسمت اول جدال نظریه ریسمان و انرژی تاریک، به ارائهی حدسی پرداختیم که تابستان امسال از سوی دکتر وفا و همکارانش مطرح شد و جامعهی نظریهپردازان ریسمان را در شوک فرو برد. حدسی که تیشه به ریشهی برخی از قویترین بنیانهای نظریه ریسمان میزند و به همین جهت بحث داغی را راه انداخته است. در قسمت دوم این جدال، به بررسی یکی از مقالات انتقادی که توسط تیم ریز ارائه شده و حدس وفا را به تناقض با ذره هیگز محکوم میکند پرداختیم.
🎯اکنون در قسمت سوم، به چگونگی رفع این شبهه در مقاله جدید دکتر وفا خواهیم پرداخت و خواهیم دید هیگز رفتنی نیست!
کامران وفا فیزیکدان دانشگاه هاروارد به عنوان یکی از طرفداران سرسخت نظریه ریسمان شناخته میشود، اما در تابستان گذشته، نظریه پردازان ریسمان را با یک حدس (حدس وفا) دچار سردرگمی کرد. حدسی که ممکن است باعث رد شدن این ایده ۱۰ ساله که انرژی تاریک را ثابت فرض میکند شود. در واقع کار وفا دلالت بر آن دارد که انرژی تاریک تغییر میکند. ایده انرژی تاریک غیرثابت، نتیجه مستقیم تلاشهای دکتر وفا و همکارنش برای اعمال نظریه ریسمان روی جهانی مانند جهان ماست. جایی که به نظر میرسد هر خلا فضایی دارای انرژی ذاتی است. اگر حدس او و خود نظریه ریسمان درست باشد، انرژی تاریک، این ماده اسرارآمیزی که بیش از ۷۰ درصد از مجموع جرم و انرژی کل جهان را تشکیل میدهد و باعث انبساطش میشود، باید یک نیروی متغیر باشد. از طرفی ایده انرژی تاریک ثابت تاکنون به عنوان ستون اصلی بسیاری از نظریه های ریسمان به کار رفته، اما به طور متناقضی، انرژی تاریک غیر ثابت میتواند نشانهی موفقیت نظریه باشد. این اولین باری است که ما از نظریه ریسمان چیز جدیدی به دست میآوریم که قابل اندازهگیری است. به هر حال همانطور که در قسمت دوم دیدیم، تیم ریز مطمئن نیست این اتفاق خواهد افتاد یا خیر.
ادامه دارد...
علمی عرفانی👇
@wittj2
🔮🎷بیایید از ابتدا شروع کنیم : ادامه ی راند سوم...
ما در جهانی زندگی میکنیم که ظاهرا از قوانین خاصی پیروی میکند. در بزرگترین مقیاس، اجرام بسیار بزرگ از نسبیت عام تبعیت کرده و از طریق نیروی گرانش با یکدیگر در تعاملاند. در کوچکترین مقیاس نیز، ذرات زیراتمی از قوانین مکانیک کوانتومی و نظریه میدانهای کوانتومی پیروی میکنند. این برهمکنشها توسط میدان های نیرو که به عنوان ذرات انتقال دهنده نیرو شناحته میشوند، انجام میشود.
نظریه ریسمان در تلاش برای یگانه کردن دو نظریه، هر ذره را به یک ریزرشته تعبیر میکند که ارتعاشات آن در ابعاد بالاتر فضا خواصی را که دانشمندان مشاهده می کنند رمزگذاری میکند. شاید در اینجا واژه نظریه، واژه مناسبی نباشد، چرا که این تعبیر، بیشتر شبیه به یک چارچوب ریاضی جامع است، چارچوبی که پژوهشگران ایدههای بسیاری را به وسیله آن میتوانند استنتاج کنند؛ نظریه هایی راجع به جهان ما و همینطور تعداد بیشمار جهانهای دیگری که امکان دارد وجود داشته باشند. نظریه ریسمان باید بتواند دنیایی مانند جهان ما را توضیح دهد. به نظر میرسد جهان ما تقریبا از ۴ درصد مواد باریونی (مواد تشکیل دهنده تمام آن چیزی که ما میبینیم)، ۲۵ درصد ماده تاریک و حدود ۷۱ درصد انرژی تاریک تشکیل شده است. این اعداد از آخرین مشاهدات انبساط جهان در سال ۱۹۹۸ بدست آمده است. نظریه پردازان ریسمان طبق این فرض عمل میکنند که قدرت انرژی تاریک تغییر نمیکند و دیدگاه آنها بر این مبنا تکامل پیدا کرده است، اما وفا و همکارانش در مورد ارائهی حدس جدید خود میگویند به منظور وجود قوانینی در نظریه ریسمان، جهان ما باید دارای میدان انرژی تاریک باشد، میدانی که مقدار آن در حال کاهش است. وفا توضیح میدهد:
👌✨موضوع اصلی در این جا خود انرژی تاریک است خواه تغییر کند یا نه.
علمی عرفانی👇
@wittj2
🔮🎷ادامه راند سوم
اگر مقدار انرژی تاریک تغییر کند، نظریههایی که بر فرض ثابت بودن آن استوار بودهاند، قطعا با مسئلهی بزرگی مواجه خواهند شد.
ریز معتقدش است باید به اصول اولیه بازگردیم چون این امر ممکن است درک ما از تکامل جهان در گذشته و همچنین آنچه در آینده رخ خواهد داد را دچار تغییر کند. او ادامه میدهد: حدس وفا به اندازه ای مهم بود که منجر به هیجان بسیار بزرگی شد. این در حقیقت دعوتی به همکاری بود برای نظریه پردازانی که احساس میکردند چهارچوب مرجع در معرض تهدید قرار گرفته است. بعضی از آنها این دیدگاه را به طور قطع اشتباه میدانستند. برخی از فیزیکدانان معتقدند این حدس ریشه در تحلیل هایی دارد که پایه های آن بسیار مبهم است.
دیگران از این مقاله به عنوان یک فرصت استفاده میکنند تا اطمینان حاصل کنند که نظریههایشان واقعا میتواند جهان ما را توصیف کند یا خیر. ریز در تازهترین مقالهی خود که در قسمت دوم جدال نظریه ریسمان و انرژی تاریک به آن پرداختیم، میگوید برخی ویژگیهای نظری جهان ما به 👌خصوص در مورد بوزون هیگز بر خلاف تخمین های ریاضیاتی حدس وفاست. اگر به این محاسبات ریاضی نگاهی بیاندازیم، خواهیم دید که تخمین های اولیه بیان میکند رفتار میدان فیزیکی حاکم بر انرژی تاریک، حاصل یک تابع ریاضی بدون بیشینه و کمینه است. یعنی یک خط بر روی نموداری بدون قله و قعر. ریز دریافت که حضور نیروی میدان مرتبط با بوزون هیگز مستلزم وجود قله ای در آن تابع است، اما مقاله او حدس وفا را رد نمیکند، بلکه وفا احساس میکند حتی باعث بهبود آن برای اعمال روی جهانی نظیر جهان ما میشود. از طرفی مقالات دیگری وجود دارند که ایرادات سختگیرانهتری به حدس وفا وارد میکنند و خود او نیز با این اصلاحات موافق است.
در همین راستا دکتر وفا و همکارانش در مقالهی جدیدی، اصلاحاتی را روی حدس خود اعمال کردند. دکتر وفا دربارهی این مقالهی جدید و شبهاتی که توسط ریز مطرح شده بود، به ما چنین گفت:
حدس ما فقط به نقاط پایدار اعمال میشود، نه نقاط ناپایداری که در مثالهای نقض بیان میشود. بنابراین ذره هیگز دیگر یک مثال نقض این حدس نیست، زیرا آن فقط نقطهی ناپایدار خودش را دربرمیگیرد.
👌✨هیجان واقعی آنجا آغاز میشود که ما احتمالا به زودی خواهیم فهمید حدس وفا قابل آزمایش است یا خیر، زیرا این برای اولین بار است که امکان آزمونپذیری برای یک نظریه ریسمان مطرح میشود. امید است آزمایش هایی مانند نقشه برداری انرژی تاریک یا به کار گیری تلسکوپ WFIRST (که به زودی مورد استفاده قرار میگیرد) در آیندهای نه چندان دور این معما را حل کنند که انرژی تاریک در طول زمان ثابت است یا نه.
با تشکر از دکتر کامران وفا به خاطر ارائهی توضیحات و همچنین معرفی وبسایت رسمیشان به آدرس زیر که از طریق آن میتوانید از آخرین فعالیتهای ایشان آگاهی یابید: www.cumrunvafa.org
علمی عرفانی👇
@wittj2
تیت، فیزیکدانی دانشگاه ارواین کالیفرنیا معتقد است که ماده تاریک 👌✨در اصل نشانهای مشخص از بعد اضافی(بعد پنجم یا ششم) است! بخش بزرگی از ماده موجود در جهان ممکن است به بعد بالاتر منتقل و تاریک شده باشد.
علمی عرفانی👇
@wittj2
ماده تاریک ظاهراً هیچگونه برهمکنشی با مواد دیگر جز از طریق جاذبه ندارد و تنها از روی آثار گرانشی آن است که دانشمندان معتقد به وجود آن هستند.
علمی عرفانی👇
@wittj2
صد مرحله زانسوی خرد خواهم شد
فارغ ز وجود نیک و بد خواهم شد
از بس خوبی که در پس پرده منم
ای بیخبران عاشق خود خواهم شد
مولانای جان🌻
@wittj2
در نظربازی ما بیخبران حیرانند
من چنینم که نمودم دگر ایشان دانند
عاقلان نقطه پرگار وجودند ولی
عشق داند که در این دایره سرگردانند
لسان الغیب حافظ🌻
👇
@wittj2
لاف عشق و گله از یار زهی لاف دروغ
عشقبازان چنین مستحق هجرانند
مگرم چشم سیاه تو بیاموزد کار
ور نه مستوری و مستی همه کس نتوانند
لسان الغیب حافظ🌻
👇
@wittj2
برگی از معرفت🍂
هیچکس نمیتواند خدا را بجوید. زیرا انسان ظرفیت چنین جستجویی را ندارد
اما وقتی کسی آماده ناپدید شدن میشود، آماده هیچ شدن و خالی بودن میشود، آنگاه الوهیت حتماً او را خواهد یافت.
تنها خدا میتواند انسان را بجوید. انسان هرگز نمیتواند الوهیت را بجوید.
زیرا حتی در جستجو «نفس» حاضر است. جایی که نَفس باشد، الوهیت نیست تو. میگویی «من» جستجو میکنم. «من» باید به خدا برسم. این «من» همان نفس است.پس به جای جستجوی خدا، به جستجو برای یافتن «منِ» خود برو، نه جستجو برای یافتن خدا. زمانی که از «منِ» خود خالی شدی، ناگهان از خدا پُر میشوی.
سخنی از بزرگان🌻
👇
@wittj2
پندانه🍂
اعمال انسان اعمالی حیوانی است،دقیقا با حیوان یکی است.چرا اینطور است؟به خاطر این که فکر میکند حیوان است،لذا میبینید که مردم چقدر روی جسم شان سرمایه گذاری میکنند،مواظبش هستند که مریض نشود،لباس خوب برایش بخرند،غذای خوب بدهند،به تفریح ببرند،یعنی هرچه این جسم بگوید،چشم میگویند.
میخواهد روزه بگیرد،مواظب است که یک غذایی بخورد که طی روز گرسنه نشود،تشنه نشود و امثال اینها.
یعنی فعالیت های انسان همه در جهت برآوردن نیازهای جسمانی آنهاست.
تا وقتی انسان این ادراک را دارد حیوان بالفعل است،سلوک الی الله معنیش این است که این ادراک عوض بشود،این نگرشی که به خود دارد،این نگرش عوض بشود،یعنی بفهمد که من جسم نیستم،من روح هستم،اصل و حقیقت وجود من روح است و این جسم عاریه است،یک چند سال خداوند به من داده که با این جسم کمالات روحانی خودم را به دست بیاروم.
خداوند این جسم را که به ما داده،یک ابزاری است،گفته است که با این جسم عمل صالح انجام دهید،اعمال حقه کسب کنید،تا از خودتان،از این روحی که در اختیارتان گذاشته ام،این روح را یک چیزی درست کنید،که وقتی نزد من میایید،من از آن خوشم بیاید.
شما این روحتان را به شکل من در بیاورید،خداگونه اش بکنید،اسماء صفات مرا در درون خودتان پیاده بکنید.
این جسم در اختیار ما ابزار است،بعدا خدا این جسم را از ما میگیرد،سوال میکند حالا ببینم چه کرده ای؟
بنابراین سلوک الی الله یا عرفان همین است که اولا انسان خودش رو بشناسد که من روح هستم نه جسم،من حیوان نیستم،من انسانم،من ظلمت نیستم،من نورم،و ثانیا عوض شدن این اندیشه که ادراکش از خودش عوض بشود،بفهمد که من جسم نیستم،من روحم،حیوان نیستم،انسانم.
در درجه دوم شروع کند به انجام اعمالی،که به واسطه این اعمال،این حجاب نفس ظلمانی را از جلو خودش کنار بزند و به مقام روحش صعود بکند،سلوک الی الله این است.
لذا اصل سلوک عوض شدن اندیشه است.
این عوض شدن اندیشه در اختیار ما نیست،این یک عنایتی میخواهد،یک عنایتی میخواهد که از طرف خداوند،از طرف یک ولی،از طرف یک صاحب نفس،یک صاحب نفس،یکمرتبه در انسان یک حالتی ایجاد بشود که بفهمد،در سایه این حالت درک کند که من این که هستم نیستم،من یک چیز دیگری هستم.
البته اینها را از لحاظ عقل میدانیم،ولی این که میگویم عوض شدن ادراک،یعنی قلب ادراک کند،این مهم است.
ادراک قلبی با ادراک عقلی چه فرقی دارد؟
علامه حمیدرضا مروجی سبزواری🌻
برگرفته از جلسات
#منطق_الطیر_عطار
علمی عرفانی👇
@wittj2
4_5978725171886818269.mp3
2.92M
⭐️فرق عالم و عارف
علامه مروجی سبزواری🌻
برگرفته از مثنوی مولوی
👇
@wittj2