eitaa logo
یادِ شهدا
1.1هزار دنبال‌کننده
4.3هزار عکس
1.3هزار ویدیو
2 فایل
مقام معظم رهبری: گاهی رنج و زحمتِ زنده نگهداشتن خون شهید، از خود شهادت کمتر نیست.‌ 💌این دعوتی از طرف شهداست؛ شهدا تو رفاقت سنگ تموم می‌ذارن و مدیون هیچکس نمی‌مونن! کپی با ذکر صلوات برای سلامتی و فرج امام زمان✅ ادمین کانال @yade_shoohada
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🥀امام خمینی«ره»: اگر روزی اسراء برگشتند و من نبودم، درود مرا بـه آن‌ها برسانید و بگویید خمینی در فکرتان بود. ❤️‍🔥شهید والامقام «بهروز ترکاشوند 💔 شهید روز اول فروردین ماه سال ۱۳۴۷ در شهر اراک و در یک خانواده نظامی چشم به جهان گشود. در ۱۳ اردیبهشت ماه سال ۶۵ به همراه سایر همرزمانش با استعداد یک لشکر پیاده و یک لشکر مکانیزه به مواضع دشمن در منطقه فکه حمله می‌کنند و در این حمله تا نزدیکی پل کرخه جلو می روند. در همین عملیات بود که بهروز به اسارت نیروهای بعثی درمی آید. او مدت ۵ سال در اسارت نیروهای بعثی بود و در این دوران نیز از آزادگان فعال و مسئول بند ۶ اردوگاه کمپ ۱۰ عراق بود که بارها مورد شکنجه‌های بعثی‌ها قرار گرفت. یکی از روزهایی که بهروز در اسارت به سر می‌بُرد بعثی‌ها تصمیم می‌گیرند که جمعی از آزادگان را برای زیارت به بین الحرمین ببرند و او در این هنگام با سَر دادن شعارهای انقلابی و مذهبی باعث ناراحتی بعثی‌ها می‌شود. بعثی‌ها که از این کار او خشمگین شده بودند پس از آزار و اذیت بهروز ۱۸ علامت بر پشت بدن این شهید و همرزمانش حک می‌کنند. اواسط تابستان سال ۱۳۶۹ بود که بهروز به همراه سایر آزادگان وارد کشور می‌شود و پس از مدتی ازدواج می‌کند. آذرماه همان سال بود که پس از گذشت یک ماه از ازدواجش هنگامی که از منزل خارج شده بود به علت عارضه‌های ناشی از دوران اسارت در کنار خط آهن بدحال شد و به یاران شهیدش پیوست. پیکر مطهر این شهید در کنار امامزاد حسین رضای ورامین به خاک سپرده شد. ♦️قرائت «سوره حمد» هدیه به روح مطهرش. سی‌ودوم 🥀 @yaade_shohadaa
🌾 رمان (بدون تو هرگز) 🌾قسمت: ۶۰ 🌾 خانواده   برای چند لحظه واقعا بریدم … خدایا، بهم رحم کن … حالا جوابش رو چی بدم؟ … توی این دو سال، دکتر دایسون … جزء معدود افرادی بود که توی اون شرایط سخت ازم حمایت می کرد … از طرفی هم، ارشد من … و رئیس تیم جراحی عمومی بیمارستان بود …  و پاسخم، می تونست من رو در بدترین شرایط قابل تصور قرار بده …  – دکتر حسینی … مطمئن باشید پیشنهاد من و پاسخ شما…کوچک ترین ارتباطی به مسائل کاری نخواهد داشت …پیشنهادم صرفا به عنوان یک مرده … نه رئیس تیم جراحی…  چند لحظه مکث کردم تا ذهنم کمی آروم تر بشه … – دکتر دایسون … من برای شما به عنوان یه جراح حاذق و رئیس تیم جراحی …احترام زیادی قائلم … علی الخصوص که بیان کردید … این پیشنهاد، خارج از مسائل و روابط کاریه… اما این رو در نظر داشته باشید که من یه مسلمانم … و روابطی که اینجا وجود داره … بین ما تعریفی نداره … اینجا ممکنه دو نفر با هم دوست بشن و سال ها زیر یه سقف زندگی کنن …حتی بچه دار بشن … و این رفتارها هم طبیعی باشه … ولی بین مردم من، نه … ما برای خانواده حرمت قائلیم … و نسبت بهم احساس مسئولیت می کنیم…  با کمال احترامی که برای شما قائلم …پاسخ من منفیه… ادامه دارد ... ✍نویسنده: شهید مدافع حرم طاها ایمانی ⛔️کپی بدون ذکر نام نویسنده حرام است. 🥀 @yaade_shohadaa
🥀کوتاه ولی دلنشین... 💔هیچکس پشت آدم نیست فقط خدا هست که پشت شما می‌ایستد... ''شهید علی خلیلی''   🥀 @yaade_shohadaa
11.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🥀 کاش هر کسی که امروز تو این ممکلت یک مسئولیتی داره رو به زور بشونن این مستند رو ببینه و بهش بگن: یادت نره صندلی‌ای که روش می‌شینی رو خون این شهدا استوار شده...   🥀 @yaade_shohadaa
🥀قلب كوچكى از خون 💔به دستور آقاى كارنما مجبور بودم در مقر بمانم، اما بعد از گذشـت دو هفته آن قدر اصرار كردم تا راضى شدند مرا به خط اعـزام كننـد. بـه عنوان امدادگر رفتم شلمچه. ❤️‍🔥در يكى از عملياتها گلوى يكى از بچه ها تركش خورده بود و حالش خيلى وخيم بود. دو نفرِ ديگر هم بـه شـدت زخمى شده بودند. آنها را سوار آمبولانس كرده و با راننده آمبـولانس بـه عقب برگشتيم. 💔جاده باريـك بـود و آتـش دشـمن شـديد. سـرِ يكـى از مجروحان روى پاى من بود و خونى كه از او روى شلوار من مى ريخت، به شكل قلب كـوچكى روى شـلوارم نقـش بـسته بـود و مـن احـساس مى كردم با قلمو كسى آن را نقاشى كرده است. ❤️‍🔥دلم نميخواست خون را از لباسم پاك كنم. مى خواستم هر لحظه آن را مى بينم، به يـاد آن رزمنـده بيفتم كه در سختترين شرايط هم غير از ذكر خدا چيزى نمى گفت. او ذكر مى گفت و اظهـار شـرمندگى مى كرد كـه بـه واسـه مجروحيـت نمى تواند در عمليات بعدى شركت كند. 📚 كتاب خاكريز و خاطره 🥀راوى: رزمنده عبدالرضا دامغانى   🥀 @yaade_shohadaa
💔بخوان دعای فرج را؛ دعا اثر دارد... 🥀 @yaade_shohadaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨﷽✨ 💫اللّٰهُمَّ أَعِذْهُ مِنْ شَرِّ كُلِّ باغٍ وَطاغٍ 💫وَمِنْ شَرِّ جَمِيعِ خَلْقِكَ 💠خدایا پناهش ده از شرّ هر متجاوز و سرکش 💠و از شرّ همۀ آفریدگانت «روزتون پر از نگاه خاص امام زمان عجل الله و شهدا» 🌹 🥀 @yaade_shohadaa
🥀«۱۵ مهر ماه» 🌹زندگی زیباست؛ شهادت زیباتر🌹 💔 سرباز ۲۰ ساله مدافع وطن که حين گشت زنی در منطقه مرزی آذربایجان غربی بعلت واژگونی خودروی سازمانی به لقاء الله پيوست. ♦️هدیه به روح شهید بزرگوار مهدی وجدان «صلوات» 🥀 @yaade_shohadaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🥀امام خمینی«ره»: اگر روزی اسراء برگشتند و من نبودم، درود مرا بـه آن‌ها برسانید و بگویید خمینی در فکرتان بود. ❤️‍🔥شهید والامقام «بهروز ترکاشوند» 💔 شهید ذبیح الله ۱۸ ساله بود که به جبهه رفت. در عملیات ام الرصاص و در همان منطقه اسیر شد. ۴۳ ماه کسی از او خبر نداشت و خانواده نمی دانستن که اسیر شده تا اینکه نامه اش به دستشان می‌رسد و متوجه می‌شوند که او در اردوگاه موصل است. از آنجایی که  ذبیح الله طلبه بود توی اردوگاه هم به فعالیت های فرهنگی و دینی خود ادامه می داد. دوستان آزاده ی ذبیح الله تعریف می کنند که بالاخره یکی از روزها افسران عراقی می آیند که ذبیح الله را ببرند برخی از اسرا بلند می شوند و میگویند اگر میخواهید حاج آقا را ببرید ما هم با او می آییم. بعد هم  دیگر از ذبیح الله و ده نفر از دوستانش خبری نمی شود.  صدام در یکی از مصاحبه های تلویزیونیش اینطور عنوان می کند که این ده نفر را در روستای چومان (از روستاهای مرزی کردستان) آزاد کرده بود. ولی هیچ خبری از ذبیح الله نشد. ذبیح الله بهالدینی اسیری است که همراه ده نفر دیگر از اسرا سرنوشتشان نامعلوم ماند. گمنامی شهادت به گمنامی اسارت پیوند خود تا  تنها یادگاری از نامه ای باشد که در همان ابتدای اسارت به خانواده اش فرستاد. دیگر نه خبری از ذبیح الله شد نه پیکرش به کشور بازگشت. ♦️قرائت «سوره حمد» هدیه به روح مطهرش. سی‌وسوم 🥀 @yaade_shohadaa