هدایت شده از صدا و سیمای مرکز قم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 مداحی حماسی حسین طاهری در دیدار فعالان دفاع مقدس با رهبر انقلاب
دیروز پدرها همه رفتند به میدان
امروز پسرها همه در خط شهیدان
@qomirib
هدایت شده از کانال شهید ابراهیم هادی(علمدار کمیل)
┄༻☘🌸☘༺┄
🍂روح خشک و بی لطافت هیچ گاه در امر تربیت موفق نمی شود. ابـراهیـم وقتی مجروح بود و در خانه بستری بود گروه گروه افراد برای ملاقاتش می آمدند که با شخصیت او سنخیت نداشتند.
🍎 از صنف قصابان تهران از میوه فروش ها حتی گروهی از جوانان شمال شهری که به ظاهر با دین بیگانه بودند و همه اقرار داشتند که به خاطر #اخلاق_خوب آقا ابراهیم جذبش شدند او واقعا پیرو رسول الله بود که خداوند در توصیفش می فرماید.
📚خدای خوب ابراهیم
⤵️⤵️⤵️⤵️
https://eitaa.com/joinchat/3309109376Cec5ab8b2a9
هدایت شده از کانال شهید ابراهیم هادی(علمدار کمیل)
چشـم هـایِ یِڪـ شَهیـد؛
حَٺےاَز پُشـٺِقــابِشیشِـهای؛
خیـࢪه خیـره دُنبـالِ ٺُوسـٺ؛
ڪِھ بِـ گُنـاه آلـودِه نَشــوی..🥀
بِـ چشـمهایَـش قَسَـمـ
اِبـراهـیم تو را مےبینَــد
#سلام_بر_ابراهیم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اولین درس شـــــهدا
#حاج_حسین_یکتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺رهبر انقلاب: واقعه دفاع مقدس یک برهه برجسته و مهم از تاریخ انقلاب است
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 مداحی حسین طاهری در دیدار فعالان دفاع مقدس با رهبر انقلاب
دیروز پدرها همه رفتند به میدان
امروز پسرها همه در خط شهیدان
💢کانال خبری #شهدای_ایران
✅@shohadayeiran57
30.88M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
،🎥 رجزخوانی حسین طاهری در حضور رهبر انقلاب
دیروز پدرها همه رفتند به میدان
امروز پسرها همه در خط شهیدان
هدایت شده از 🏴کانال گردان شهید ابراهیم هادی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ اشاره رهبر انقلاب به جوانی که در اغتشاشات بازداشت و در اردوی راهیان نور منقلب شده بود
🔺 رهبر انقلاب: یک جوانی در فتنه شرکت میکند و به زندان میرود اما مورد عفو قرار میگیرد و برای گردش به اردوی راهیان نور میرود. اما در آنجا با صحبتهای راوی منقلب میشود.
🔺 با زبان نرم گاهی میشود خیلی از موفقیتها را بدست آورد.
#امام_زمان
#کانال_گردان_شهید_ابراهیم_هادی
https://eitaa.com/gordanshidhadi
هدایت شده از شـهداۍ گـمـنـام ( زندگی به سبڪ شهدا )
#سبک_زندگی_شهدا
🔸حسن می گفت: «با جمعی از فرماندهان سپاه رسیدیم خدمت حضرت آیت الله بهاء الدینی و از مشکلات اداره امور جنگ گفتیم.
ایشان فرمودند:
❤️ ما در ایران یک طبیب داریم که شفا دهنده همه دردهاست. چرا حاجت های خود را از امام رضا نمی خواهید؟!
🔸بعد از زیارت ایشان رفتیم، خدمت امام رضا . یاد جمله آیت الله بهاء الدینی افتادم. فکر کردم که بهتر از شهادت چیزی نیست که از حضرتش بخواهم و خواستمش».
🌹هنوز یک هفته از این زیارت نورانی نگذشته بود که #امام_رضا علیهالسلام همه دردهای حسن را با شهادت التیام بخشید...
#شهیدحسنباقری
اللهمعجللولیکالفرج
┏━━━━━━━━ 🍃🌺🍃 ━┓
@parastohae_ashegh313
┗━━ 🍃🌺🍃 ━━━━━━━┛
هدایت شده از سَبزِ سُرخ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#استوری چهارشنبه های زیارتی
چهارشنبه های امام رضایی
————-
هر جا تو باشی حرمه
هر جا که پرچم تو رو سرمه…
@sabzsorkh
هدایت شده از صدا و سیمای مرکز قم
✅ تمجید رهبر انقلاب از شهید حسن باقری
🔰 دیدار پیشکسوتان و فعالان دفاع مقدس و مقاومت با رهبر انقلاب٫ ۱۴۰۲٫۶٫۲۹
@qomirib
هدایت شده از صدا و سیمای مرکز قم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 نامش را زیاد شنیدهاید، ولی واقعا سورنا را میشناسید؟!
@qomirib
هدایت شده از صدا و سیمای مرکز قم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 ماجرای دیدار حضرت امام (ره) با دانش آموزان قمی
🔅 روز اول مهرسال ۱۳۵۸ امام خمینی (ره) به همراه آقای سید احمد خمینی به دبستان فیض که در یکی از محلات جنوبی شهر قم هست، رفتند و به بازدید از کلاس های مدرسه پرداختند. اهالی محل که از تشریف فرمایی امام آگاه شدند در مدرسه اجتماع کردند...
🔻 فایل فوق بخش کوتاهی از صحبت های امام با دانش آموزان و معلمان در روز اول مهر بوده است.
امام خمینی (ره):
معلمان مدارس در هر جا هستند عنایتشان به این کودک ها بیشتر باشد؛ که این کودکها امید آتیه مملکت ما هستند. با کودک های امروز، انسانها و دانشمندان فردا درست می شود. اینها هستند که در آتیه مملکت ما را اداره می کنند.
@qomirib
هدایت شده از صدا و سیمای مرکز قم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#یاامامرضاجانم
هر جا تو باشی حَرَمه
هر جا که پرچم تو رو سَرَمه
#چهارشنبههای_امامرضایی💚
یاد شهدا
#خاطراتشهدا📚 🔴امام رضا(ع) محمد را طلبید محمد از بچگي علاقه شديدي به آقا داشت. هر موقع مي خواست كا
روز تولد امام رضا(ع) توی کرمانشاه به دنیا آمده بود. از بچگی علاقه شدیدی به آقا داشت. هر موقع می خواست کاری بکنه که ما دوست نداشتیم انجام بده و منعش می کردیم، ما را به امام رضا(ع) قسم می داد و ما هم مات و مبهوت نگاهش می کردیم. هر روز که می خواست مدرسه برود، همراهش مهری بود که پشتش عکس امام رضا(ع) درج شده بود، آن هم توی خفقان قبل از انقلاب. بچه ها می گفتند: موقع نماز که همه می رفتند توی حیاط مدرسه، محمد مهرش را درمی آورد و نماز می خواند.
اینجا بود که پدر شهید با تمام کسالتی که داشت، شروع کرد صحبت کردن. می گفت: همیشه بعد از نماز می آمد کنار من و ازم می خواست از امام رضا(ع) براش بگم، از غریبی امام رضا(ع) از کرامت آقا، از رئوف بودن آقا. من هم با حالتی متعجبانه از رفتار محمد از کتابی که داشتم براش می خوندم. تا اینکه محمد دیپلم گرفت و عازم سربازی شد. حدود سه ماه از سربازی محمد می گذشت که جنگ شروع شد. یکی از جاهایی که عراق خیلی روی اونا مانور هوایی می داد، از بین بردن تأسیسات نفتی ما بود. رفیقای محمد تعریف می کردند که شب ها دست ما را می گرفت. حدود بیست نفر از ما را می برد برای حفاظت از آن تأسیسات نفتی. چون حفاظت از اون ها خیلی مهم بود و نیروی کافی هم برای دفاع وجود نداشت و سطح حملات دشمن هم خیلی بالا بود.
حاج آقا پدر شهید می گفت: یک روز که محمد آمده بود برای مرخصی، گفت: بابا خیلی دلم می خواد برم مشهد، پابوسی آقا امام رضا(ع). گفتم: خُب، بابا چند روز دیرتر برو جبهه، برو مشهد زیارت آقا. گفت: همه بچه ها تو جبهه دلشون می خواد برن زیارت امام رضا(ع) و نمی تونن برن. من هم مثل اون ها. از طرفی دیگه دفاع از کشور واجب تره. آقا هم بیشتر راضی است. و مشهد نرفت. رفت سنندج و حدود یک ماه بعد شهید شد. روزی که محمد به شهادت رسید، مادر شهید خیلی بی تابی می کرد. عجیب بی قرار بود. انگار یه چیزهایی رو می دونست. وقتی در منزل را زدند، مادر شهید در را باز کرد و من هم بعد از او آمدم دم در. بچه های سپاه بودند. از حالاتشون و طرز صحبت کردنشون و بغضشون فهمیدم قضیه چیه. دیگه نفهمیدم چی شد.
به ما گفتند: بیاین توی معراج شهدا و جنازه شهیدتان را تحویل بگیرین. وقتی رفتیم، دیدیم جنازه اون نیست. تحقیق کردند، گفتند جنازه شهدا را اشتباهی بردند مشهد برای تشییع. وصیت نامه محمد را که خوندیم، نوشته بود: پدرم و مادرم، اگر برای تان ممکن است مرا کنار امام رضا(ع) دفن کنید. ما هم حسب علاقه و وصیت محمد، گفتیم همان مشهد کنار مرادش امام رضا(ع) به خاک بسپاریمش. از آن موقع هم ما از کرمانشاه آمدیم مشهد، کنار محمد.
🌹امام رضا(ع) محمد را طلبید🌹
◇ محمد روز تولد امام رضا(ع) در کرمانشاه به دنیا آمده بود. از بچگی علاقه شديدی به آقا داشت. هر موقع میخواست كاری بكنه كه ما دوست نداشتيم انجام بده و منعش میكرديم، ما را به امام رضا(ع) قسم میداد و ما هم مات و مبهوت نگاهش میكرديم. هر روز كه میخواست مدرسه برود، همراهش مهری بود كه پشتش عكس امام رضا(ع) درج شده بود، آن هم توی خفقان قبل از انقلاب. بچه ها میگفتند: موقع نماز كه همه میرفتند توی حياط مدرسه، محمد مهرش را درمیآورد و نماز میخواند.
◇يك روز كه محمد آمده بود برای مرخصی، گفت: بابا خيلی دلم میخواد برم مشهد، پابوسی آقا امام رضا(ع). گفتم: خُب، بابا چند روز ديرتر برو جبهه، برو مشهد زيارت آقا. گفت: همه بچه ها تو جبهه دلشون میخواد برن زيارت امام رضا(ع) و نمیتونن برن. من هم مثل اون ها. از طرفی ديگه دفاع از كشور واجب تره. آقا هم بيشتر راضی است و رفت سنندج و حدود يك ماه بعد شهيد شد. روزی كه محمد به شهادت رسيد، مادر شهيد خيلی بی تابی میكرد. عجيب بی قرار بود. انگار يه چيزهای رو میدونست. بچه های سپاه در منزل را زدند و به ما گفتند: بياين معراج شهدا و جنازه شهيدتان را تحويل بگيرين. وقتی رفتيم، ديديم جنازه اون نيست. تحقيق كردند، گفتند :جنازه شهدا را اشتباهی بردند مشهد برای تشييع.
◇وصيت نامه محمد را كه خونديم، نوشته بود: پدرم و مادرم، اگر برایتان ممكن است مرا كنار امام رضا(ع) دفن كنيد. ما هم حسب علاقه و وصيت محمد، گفتيم همان مشهد كنار مرادش امام رضا(ع) به خاك بسپاريمش. از آن موقع هم ما از كرمانشاه آمديم مشهد، كنار محمد.
#شهید_محمد_مردانی
🌹امام رضا(ع) محمد را طلبید🌹
محمد روز تولد امام رضا(ع) در کرمانشاه به دنیا آمده بود. از بچگی علاقه شديدی به آقا داشت. هر موقع می خواست كاری بكنه كه ما دوست نداشتيم انجام بده و منعش می كرديم، ما را به امام رضا(ع) قسم می داد و ما هم مات و مبهوت نگاهش می كرديم. هر روز كه می خواست مدرسه برود، همراهش مهری بود كه پشتش عكس امام رضا(ع) درج شده بود، آن هم توی خفقان قبل از انقلاب. بچه ها می گفتند: موقع نماز كه همه می رفتند توی حياط مدرسه، محمد مهرش را درمی آورد و نماز می خواند.
يك روز كه محمد آمده بود برای مرخصی، گفت: بابا خيلی دلم می خواد برم مشهد، پابوسی آقا امام رضا(ع). گفتم: خُب، بابا چند روز ديرتر برو جبهه، برو مشهد زيارت آقا. گفت: همه بچه ها تو جبهه دلشون می خواد برن زيارت امام رضا(ع) و نمی تونن برن. من هم مثل اون ها. از طرفی ديگه دفاع از كشور واجب تره. آقا هم بيشتر راضی است و رفت سنندج و حدود يك ماه بعد شهيد شد. روزی كه محمد به شهادت رسيد، مادر شهيد خيلی بی تابی می كرد. عجيب بی قرار بود. انگار يه چيزهای رو می دونست. وقتی در منزل را زدند، مادر شهيد در را باز كرد. بچه های سپاه بودند. به ما گفتند: بياين معراج شهدا و جنازه شهيدتان را تحويل بگيرين. وقتی رفتيم، ديديم جنازه اون نيست. تحقيق كردند، گفتند :جنازه شهدا را اشتباهی بردند مشهد برای تشييع.
وصيت نامه محمد را كه خونديم، نوشته بود: پدرم و مادرم، اگر برایتان ممكن است مرا كنار امام رضا(ع) دفن كنيد. ما هم حسب علاقه و وصيت محمد، گفتيم همان مشهد كنار مرادش امام رضا(ع) به خاك بسپاريمش. از آن موقع هم ما از كرمانشاه آمديم مشهد، كنار محمد.
#شهید_محمد_مردانی