eitaa logo
🍃پایگاه یاس نبی🍃
118 دنبال‌کننده
2.6هزار عکس
1.2هزار ویدیو
112 فایل
┏━━━━━━━━🍀🍃━┓ 👈همراه ما باشید در کانال رسمی پایگاه یاس نبی (سلام الله علیها)👇 🍀کانال اطلاع رسانی ✳ برنامه ها ✳ نشست ها 🍀eitaa.com/yaassenabii https://eitaa.com/ @ghore ┗━🍃🍀━━━━━━━━┛
مشاهده در ایتا
دانلود
بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضهshab sevom01.mp3
زمان: حجم: 2.45M
|⇦•برید کنار میخوام سَرُ ببینم .. و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیه اجرا شده شب سوم محرم ۹۸ به نفس سید مجید بنی فاطمه •✾ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ در کربلا آنهایی که نمازشان را به وقتش خواندند شدند... و آنها که نمازشان را قضا کردند ! ۹۹ 🏴🏴🏴🏴🏴🏴
⚠️راههای نفوذ شیطان بر بندگان 🌸امام صادق عليه السّلام فرمودند:🌸 قالَ الشَّيْطانُ: ☘إذا اسْتَمْکنْتُ مِنْ ابْنِ آدَمَ فِي ثَلاثٍ لَمْ اُبالِ ما عَمِلَ فَإِنَّهُ غَيْرُ مَقْبُولٍ مِنْه 🌸 إذا اسْتَکثَرَ عَمَلَه 🌸 و نَسِيَ ذَنْبَهُ 🌸ودَخَلَهُ الْعُجْبُ. ➖➖🌸🍁🌿🌿🍁🌸➖➖ 👌شيطان (به يارانش) گفت: 🍀از راه سه چيز بر بني آدم غلبه مي کنم و در اين صورت باکي ندارم که او چه اعمال (نيکي) انجام مي دهد ☘ زيرا اعمال نيک وي در نزد خدا پذيرفته نمي شود. و آن سه عبارتند از: 🍁هنگامي که «عمل» خود را بيش از واقع آن ارزيابي کند 🍁و گناهان خود را فراموش کند 🍁و داراي عجب و خودپسندي باشد. 📚سفينة البحار، ج۲، ص۱۶۱ ۹۹ 🏴🏴🏴🏴🏴🏴
ذکر مصیبت شب سوم محرم حضرت رقیه(س) شب سوم محرمه میخوام روضه خانمی رو بخونم که عزیز دل حسینه...روضه خانمی که سه سال بیشتر سن نداره اما همه بی بی صداش میکنند.... شما امشب هر چه گریه کنید و ناله بزنید و اسم امام حسین را بیاورید، کسی با شما کاری ندارد اما دلها بسوزد برای آن سه ساله ای که تا اسم بابا رو می آورد و گریه میکرد با تازیانه میزدنش....نمیشه شب سوم محرم بیاد و یادی از دختربچه های مدافعین حرم نکنیم....اونایی که وقتی شب سوم محرم میرسه یاد باباشون میکنند...اون دختربچه هایی که تا از مادر میپرسن بابا کجاست میگه دخترم بابات رفته سفر....لذا همیشه چشمشون به دره بابا از سفربرگرده... دختری را که پدر در سفر است...........دائما چشم امیدش به در است هر صدایی که ز در می آید.......................به گمانش که پدر می آید دختر شهیدمدافع حرم، سجاد دهقان دیدند عکس باباش رو بغل گرفته میگه رقیه جان من هر وقتی بهانه بابام رو گرفتم برام عکس زیبای بابام رو برام آوردن اما شنیدم وقتی تو بهانه بابات رو گرفتی سربابات برات آوردند......من بمیرم برا اون سه ساله ای که تا بهانه باباش رو گرفت یک وقت دیدند سر باباشو براش آوردند......فجاؤا بالرأس الشریف و هو مغطى بمندیل دیبقى فکشف الغطاء عنه سر رو گذاشتن جلوش،یه پارچه رو سر،پارچه رو زدن کنار،دید یه سر بریده جلوش گذاشتن،با تعجب نگاه کرد ما هذا الرأس این سر کیه؟نامرد گفت : قال رأسُ اَبوك ،این سر بابات ،تا نگاش به سر باباش افتاد،تا فهمید سر باباش ، فانکبت علیه تقبله و تبکى و تضرب على راسها و وجهها حتى امتلاء فمها بالدم دیدن محکم با دست میکوبه تو صورتش،رو لباش میزنه،دو دستی میزد رو سرش، تو بابای منی. اینقدر زد،صورتش ،دهانش خونی شد،سر رو نگاه کرد،گذاشت تو بغلش، تازه درد و دلهاش شروع شده....گفت بابا.... دوباره روضه ی با آب و تاب میگیرم................. من از مراثی ام آخر جواب میگیرم پر است چهره ام از روضه های مکشوفه............. ولی ز چشم تو بابا حجاب میگیرم نشسته ام که برای سر تو گریه کنم.................... عزا برای سرت با رباب میگیرم زبانحال: بابا کتکم زدند صبر کردم ، طاقت آوردم ....با تازیانه زدند صبر کردم بابا.....از روی ناقه تو دل صحرا به زمین افتادم صبرکردم بابا....اما بابا یک جا دیگه نتونستم صبر کنم دیگه طاقت نیوردم...بابااااا من از شنیدن لفظِ کنیز بیزارم.......من از شنیدن آن اضطراب میگیرم بابا تو مجلس یزدی مرد شامی دستش رو دراز کرد میخواست مارو برا کنیزی ببره. ..... فَاُرعِدتُ وظَنَنتُ أنَّ ذلِکَ جائِزٌ لَهُم ، فَأَخَذتُ بِثِیابِ عَمَّتی زَینَبَ..بابا خیلی ترسیدم...بدنم از ترس میلرزید ...لباس عمه زینب رو محکم گرفتم فَقالَت عَمَّتی لِلشّامِیِّ: کَذَبتَ وَاللّه ولَؤُمتَ، وَاللّه ما ذلِکَ لَکَ ولا لَه اما عمه زینب اجازه نداد.. امشب به نیت شهدا ی مدافع حرم بگو یاحسین...... آمد چو یار آشنا ، آرام شو آرام شو............................................. از غم شدی دیگر رها آرام شو آرام شو ای مرغ خوش الحان بخواب ای ماه سرگردان بخواب.................بگذشته شب از نیمه ها آرام شو آرام شو دیدی که آخر این سفر پایان شد و آمد پدر................................... آمد که تا بیند تو را آرام شو آرام شو چون کاروان مرگ را ، آرام گشتی حالیا................................... راحت شدی از رنج و بلا آرام شو آرام شو منبع: منتخب طُریحی ج 1 ص 141 ،حدائق الانس مرحوم بیرجندی ارشاد شیخ مفید ج 2 ص 121 ۹۹ 🏴🏴🏴🏴🏴🏴
نوحه شب سوم حضرت رقيه (س) سلام ای شاه سر بریده – تو هم کارت اینجا کشیده رخت شویم با اشک دیده – ( پدر جان ) خرابه جای کاروان شد – زدیده اشک غم روان شد تو رفتی عمه قد کمان شد ( پدر جان ) ابتا – بیا من خودم میکشم نازت را کنم مادری بهر تو ای بابا – شدم مثل زهرا بیا و بنشین بر دامنم پدر پیر سه ساله گردیده در سد مرا تو امشب همراه خود ببر (( یابن الزهرا مظلوم کربلا )) به پایت گیسویم بریزم – سوالی دارم ای عزیزم بگو آیا شکل کنیزم ( پدر جان ) ترک خورده ظرف بلورم – ز هر جایی دادند عبورم شکسته شد آنجا غرورم ( پدر جان ) ابتا – به من دختری با اشاره خندید به پیراهن پاره پاره خندید – به آواره خندید سه ساله اما قامت خمیده ام از این زمانه دیگر بریده ام چه ناسزاها بابا شنیده ام (( یابن الزهرا مظلوم کربلا )) شبی که در صحرا نبودی – مرا پیدا کرد آن یهودی ز سر تا پایم شد کبودی ( پدر جان ) میان صحرا می دویدم – صدای مرکب را شنیدم مرا با گیسویم کشیدم ( پدر جان ) ابتا – بماند میان من و تو این راز از آن شب کمر درد من شد آغاز – خودت چاره ای ساز دگر از آن شب کرده سرم ورم نمانده سالم یکجای پیکرم به جان بلای عشق تو میخرم (( یابن الزهرا مظلوم کربلا )) ۹۹ 🏴🏴🏴🏴🏴🏴
🏴صلی الله علیک یا اباعبدالله الحسین🏴 کروناهست; ولی پرچم تو ! پابرجاست/ نفسی هست اگر، از اثر ذکر شماست/ این محرم علمت مثل همیشه بالاست/ "بابی انت و امی"به لب نوکرهاست/ مامریضیم که ذکر تو شفای دل ماست/ اسمت ارباب شهیدم به خدا رمز بقاست/ مرگ ما با کرونا نیست به والله حسین/ آن زمانی است که گویند ز ارباب جداست/ مرگ ما هم وسط روضه بیاید عشق است/ لحظه ای که سر ما باز به دامان شماست/ روز محشر همه حسرت زدگان می بینند/ که حسین بن علی آمده دنبال گداست/ یادمان هست ولی محض تذکر گویم/ اذن برپایی این روضه فقط با زهراست/ ۹۹ 🏴🏴🏴🏴🏴🏴
زیارت عاشورا4_87035338999988533.mp3
زمان: حجم: 4.31M
⚫️🔶زیارت عاشورا فرهمند السلام علیک یا ابا عبدالله و علی الارواح اللتی حلت بفنائك ... ۹۹ 🏴🏴🏴🏴
🚨 خواب عجیب علامه امینی درباره عذاب شمر 💠 علامه امینی می‌گوید: مدتها فکر می‌کردم که خداوند چگونه شمر را عذاب می‌کند؟ در عالم رویا دیدم، آقا امیرالمؤمنین علیه‌السلام در مکانی خوش آب و هوا، روی صندلی نشسته و من هم خدمت آن جناب ایستاده‌ام. دو کوزه نزد ایشان بود. فرمود: این کوزه‌ها را بردار و برو از آنجا آب بیاور. اشاره به محلی فرمود که بسیار با صفا و طراوت بود؛ استخری پر آب و درختانی بسیار شاداب در اطراف آن بود. کوزه‌ها را بر داشته و رفتم آنجا و آنها را پر آب نمودم. ناگهان دیدم هوا گرم شد و هر لحظه گرمی هوا و سوزندگی صحرا بیشتر می‌شود. دیدم از دور کسی رو به من می‌آید. هر چه او به من نزدیکتر می‌شود هوا گرمتر می‌گردد؛ گویی همه این حرارت از آتش اوست. در خواب به من الهام شد. که او ، قاتل حضرت سیدالشهداء علیه‌السلام است. وقتی به من رسید. دیدم هوا به قدری گرم و سوزان شده است که دیگر قابل تحمل نیست. آن ملعون هم از شدت تشنگی، به هلاکت نزدیک شده بود رو به من نمود که از من آب را بگیرد. مانع شدم و گفتم، اگر هلاک هم شوم نمی‌گذارم از این آب قطره ای بنوشد. حمله شدیدی به من کرد و من ممانعت می‌نمودم .دیدم اکنون کوزه‌ها را از دست من می‌گیرد؛ آنها را به هم کوبیدم. کوزه‌ها شکست و آب آنها به زمین ریخت و بخار شد. او که از من ناامید شد رو به استخر نهاد. من بی‌اندازه غمگین و مضطرب شدم که مبادا آن ملعون از آن استخر بیاشامد و سیراب گردد. به مجرد رسیدن او به استخر، چنان آب استخر ناپدید شد که گویی سالهاست یک قطره آب در آن نبوده است؛ درختان هم خشکیده بودند. او از استخر مأیوس شد و از همان راه که آمده بود بازگشت هر چه دورتر می‌شد، هوا رو به صافی و شادابی رفت و درختان و آب استخر به طراوت اول بازگشتند. به حضور حضرت علی علیه السلام شرفیاب شدم، فرمودند: خداوند متعال این چنین آن ملعون را جزا و عقاب می‌دهد. اگر یک قطره آب آن استخر را می‌نوشید از هر زهری تلخ‌تر، و از هر عذابی برای او درد ناک‌تر بود. بعد از این فرمایش، از خواب بیدار شدم. 📙داستان دوستان، ج ۳، ص ۱۶۳ ۹۹ 🏴🏴🏴🏴🏴🏴
زیارت عاشورا4_87035338999988533.mp3
زمان: حجم: 4.31M
⚫️🔶زیارت عاشورا فرهمند السلام علیک یا ابا عبدالله و علی الارواح اللتی حلت بفنائك ... ۹۹ 🏴🏴🏴🏴
زیارت عاشورا4_87035338999988533.mp3
زمان: حجم: 4.31M
⚫️🔶زیارت عاشورا فرهمند السلام علیک یا ابا عبدالله و علی الارواح اللتی حلت بفنائك ... ۹۹ 🏴🏴🏴🏴
زیارت عاشورا4_87035338999988533.mp3
زمان: حجم: 4.31M
⚫️🔶زیارت عاشورا فرهمند السلام علیک یا ابا عبدالله و علی الارواح اللتی حلت بفنائك ... ۹۹ 🏴🏴🏴🏴