eitaa logo
تَوَسُّل‌بِه‌ امام‌ز‌َمٰان‌وَشهدا🇵🇸
1.9هزار دنبال‌کننده
12.5هزار عکس
4.8هزار ویدیو
83 فایل
🦋اینجا همه،بچهایِ امام‌زمان ودوستان شهدا محسوب میشن😍 📌اهداف کانال: ✨سهمی درظهورامام زمان عج ✨زنده نگه‌داشتن یادشهـدا 💚فروشگاه‌مون: @ForoshgahMeshkat کانال تبلیغ وتبادل ندارد🚫
مشاهده در ایتا
دانلود
💫 السلام اے همہ‌ے جلوه‌ے زینب فخر و زینٺ زینب مےنویسم فقط نام شما را سطر اول،سر هر برگہ‌ے دفتر (س)💫💞 💫💞 💫💞 https://eitaa.com/yadeShohada313
👌ماجرای ایت الله سیبوی....👇 ❤️آیة الله سیبوی می گوید یک بار که در سرداب مقدس مشغول عبادت بودم از پشت سرم صدای عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف را شنیدم که فرمودند خدا را به حق ام زینب دهید تا در امرفرج تعجیل کند💔🤲 👌دوستان این یعنی مقام بی‌بی نزد پروردگار و آسمانیان خیلی بالاست... 👌خوش به سعادت شهدای مدافع حرم و خانواده هاشون این عزیزان گلچین خاص حضرت زینب الکبری سلام الله علیها هستن ... 🔑دوستان هرگرفتاری دارید امشب و فردا به نیابت از هر که خودتون ارتباط بیشتری دارید یا همه مدافعان حرم نیت کنید نمازها و اعمال مخصوص و قرآن و ذکرها رو به نیابت شهدای مدافع حرم انجام بدین. 🕊شهدای مدافع حرم انتخاب خاص حضرت زینب سلام الله و یجورایی مورد تایید امام زمان هستن🌷 💔این شهدا خیلی مظلومن خیلی ازمردم کشور خودمون به این شهدا توهین میکنن درحالی که اون عزیزان برای امنیت وبه عشق دفاع ازحرم ناموس آل‌الله رفتن ... 🔺هیچ دقت کردین حاج قاسم عزیزمون هم دوروز بعد ولادت حضرت زینب سلام‌الله‌علیها اذن شهادتشون روگرفتن و پر کشیدن. 🔺شهدای این سالهای اخیر یه ارتباط خاصی بین و و دارن. ♦️امشب جز شبهایی هست که ناامیدی در اون نیست ... ♦️بیاید در این شب خاص همگی دست بدعا برداریم 🤲 🔸برا تعجیل در فرج مولا و صاحبمون دعا کنیم... 👌رفقا بخدا اگر ماها مضطرانه دعا کنیم برا فرج مولایمان یقین بدونید خود امام زمانمون برای ما دست بدعا میشن🤲 برای حل مشکلمون دعا میکنن... 👈اینکه امام و صاحب عصر و زمانمون برامون دعا کنن به اجابت نزدیکتره یاوقتی خودمون دعامیکنیم⁉️ شما امشب خدا رو به اضطرار بی بی زینب الکبری سلام الله علیها قسم بده برا تعجیل فرج❤️ و دعا در حق دیگران کنید... 🔶من یقین دارم شهدا سفارشمونو به حضرت زینب و اهل بیت میکنن و از طرفی ام خود امام زمان برامون دست بدعا بر میدارن ... التماس دعا داریم از همتون🌷 سلام‌الله‌علیها ........🌸🍃
...🎊 🎉...... ولادت باسعادت خانم عقیله بنی‌هاشم سیده‌زینب‌کبری«س» را خدمت امام زمان مون و همچنین شما عزیزان تبریک عرض میکنیم😍👏👏 وهمچنین روز روهم خدمت تمام مدافعان سلامت مون بخصوص چند. پرستار عضو کانال مون تبریک میگم😍👏 سرتون سلامت🌹🌹 سلام‌الله‌علیها ...🎊 🎉......
از امشب این خانوم میشه پرستار مادر... میشه همدم پدرش میشه یار برادرش میشه پناه یتیم های کربلا خانوم خوش اومدی💫❤️ 🌸🍃......
تَوَسُّل‌بِه‌ امام‌ز‌َمٰان‌وَشهدا🇵🇸
. اما باخودم میگم امام حسین یه خواهر داشت که همیشه همراه اش بود... اما ای کاش امام زمان مون هم زینب
. همه باهم به امید نیم نگاهی امشب به‌نیت حروف ابجد خانوم صلوات به نیابت از امام زمان وشهدا هدیه کنیم به محظر ملکوتی عقیله بنی هاشم حضرت زینب کبری«سلام‌الله‌علیها» و دو رکعت نماز هم هدیه کنیم به ایشون...🌷 همه باهم زیارتنامه خانوم رو زمزمه کنیم ان شاءالله سلامت برسه به دمشق و امشب ماهم جز زائرین خانوم در دمشق باشیم💔 سلام‌الله‌علیها 🌸🍃........
🌺زیارتنامه حضرت‌زینب کبری(سلام‌الله‌‌علیها): 🌸اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا بِنْتَ رَسُولِ اللهِ،اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا بِنْتَ فاطِمَةَ وَخَدیجَةَ،اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا بِنْتَ اَمیرِ الْمُؤْمِنینَ،اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا اُخْتَ الْحَسَنِ وَالْحُسَیْنِ،اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یابِنْتَ وَلِیِّ اللهِ،اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا اُخْتَ وَلِیِّ اللهِ،اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا عَمَّةَ وَلِیِّ اللهِ وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَکاتُهُ 🌸اَلسَّلامُ عَلَیْکِ عَرَّفَ اللهُ بَیْنَنا وَبَیْنَکُمْفِی الْجَنَّةِ،وَحَشَرَنا فی زُمْرَتِکُمْ،وَاَوْرَدَنا حَوْضَ نَبیِّکُمْ،وَسَقانا بِکَاْسِ جَدِّکُمْ مِنْ یَدِ عَلِیِّ بْنِ اَبی طالِب،صَلَواتُ اللهِ عَلَیْکُمْ،اَسْئَلُ اللهَ اَنْ یُرِیَنا فیکُمُ السُّرُورَ وَالْفَرَجَ،وَاَنْ یَجْمَعَنا وَاِیّاکُمْ فی زُمْرَةِ جَدِّکُمْمُحَمَّد صَلَّی اللهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ،وَاَنْ لا یَسْلُبَنا مَعْرِفَتَکُمْ، اِنَّهُ وَلِیٌّ قَدیرٌ،اَتَقَرَّبُ اِلَی اللهِ بِحُبِّکُمْ،وَالْبَرائَةِ مِن اَعْدائِکُمْ،وَالتَّسْلیمِ اِلَی اللهِ راضِیاًبِهِ غَیْرَ مُنْکِروَلا مُسْتَکْبِروَ عَلی یَقینِ ما اَتی بِهِ مُحَمَّدٌ،وَ بِهِ راض نَطْلُبُ بِذلِکَ وَجْهَکَ یا سَیِّدی،اَللّهُمَّ وَ رِضاکَ وَالدّارَ الآخِرَةَ،یا سَیِّدَتی یا زَیْنَبُ، اِشْفَعی لی فِی الْجَنَّةِ،فَاِنَّ لَکِ عِنْدَ اللهِ شَاْناً مِنَ الشَّاْنِ، اَللّهمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ اَنْ تَخْتِمَ لی‌ بِالسَّعادَةِ،فَلاتَسْلُبْ مِنّی ما اَنَا فیهِ،وَ لا حَوْلَ وَلا قُوَّةَ اِلاّ بِاللهِ الْعَلِیِّ الْعَظیمِ 🌸اَللّهمَّ اسْتَجِبْ لَنا وَ تَقَبَّلْهُ بِکَرَمِکَ وَ عِزَّتِکَ،و َبِرَحْمَتِکَ وَ عافِیَتِکَ،وَ صَلَّی اللهُ عَلی مُحَمَّد وَآلِهِ اَجْمَعینَ،و سَلَّمَ تَسْلیماً یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ اللهم عجل لولیک الفرج بحق خانم زینب کبری سلام الله علیها🌷🤲 سلام‌الله‌علیها 🌸🍃.......
تَوَسُّل‌بِه‌ امام‌ز‌َمٰان‌وَشهدا🇵🇸
🌺زیارتنامه حضرت‌زینب کبری(سلام‌الله‌‌علیها): 🌸اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا بِنْتَ رَسُولِ اللهِ،اَلسَّلام
خانوم جان امشب خیلی ها اومدن زیارت تون در دمشق ماهم ک دست مون به زیارت نمیرسه اما از همینجا دست برسینه و عرض ارادت کردیم...💔 بی بی جان خیلی ها مون مریض داریم... حاجت داریم... امشب یه نیم‌نگاهی به دل این بچه‌های محفل ماهم بنداز خانوم💔 همین نیم‌نگاه شما برامون کافیه😭.. قربون دل شکسته خانوم زینب چه سختی هایی برشما گذشت😭 دیگه ایام بی مادری هم در راهه💔 روزهای کربلا و اسارت هم در راهه... یا زینب💔💔 خدایا شب میلاد خانوم زینب کبری است خدایا به حق قلب شکسته خانوم زینب قسمت میدیم فرج مولامون رو برسون😭😭😭🤲 مارو از یاران باوفای حضرت امام زمان قراربده🤲 کمک مون کن راه و رسم زندگیمون زینبی وار باشه 🤲 اللهم عجل لولیک الفرج بحق عقیله بنی هاشم حضرت زینب کبری«سلام‌الله‌علیهـا»🤲💔 اللهم صل علی محمد وال محمد وعجل‌فرجهم✨ سلام‌الله‌علیها 🌸🍃......
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌱بخوان دعای فرج دعا اثر دارد 🌱دعاکبوتر عشق است و بال‌وپر دارد 🌼شبی دیگر از شبهای عشق وانتظار...با مولا هستیم ان شاءالله تا ظهور حضرتش...دعای فرج میخوانیم همه به‌نیابت از اهلبیت و شهدا🤲 خدایا به حق عمه سادات حضرت زینب کبری سلام الله علیها فرج مولامون رو برسون 🤲 ┄┅─✵❤️✵─┅┄ @yadeShohada313 ┄┅─✵❤️✵─┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از دلنوشته های یک طلبه
بسم الله الرحمن الرحیم 🔥 حیفا (2) 🔥 ✍️نویسنده: محمدرضا حدادپور جهرمی 💥 قسمت اول 💥 🔺اردن-باشگاه نظامیان ارتش آمریکا-یک هفته قبل اِما(Emma) که زنی حدودا 26 ساله و سرحال و زیبا بود، به همراه دختر هفت ساله‌اش که میا(Mia) نام داشت در گوشه ای از محوطه بزرگ، منتظر ایستاده و به بقیه نگاه میکردند. به خانواده هایی که پس از ماه ها انتظار، فرزند یا همسرشان را در یونیفرم نظامی ارتش آمریکا میدیدند. میا که موهای بلند و طلایی رنگ داشت، عروسکِ در دستش را جابجا کرد و رو به مادرش گفت: «نکنه نیاد!» اِما که معلوم بود دارد حرص میخورد و از این تاخیر به وجود آمده کلافه است، خودش را کنترل کرد و گفت: «وقتی گفته میاد، ینی میاد.» میا: «کو؟ همه اومدن و دارن با بچه‌هاشون حرف میزنن و خوشحالن الا ما!» اِما چشم از جمعیت برداشت و رو به دخترش با تندی گفت: «بس کن میا! این همه راه نیومدیم که پدرت نیاد و دو ساعت اینجا معطل...» هنوز جمله اش تمام نشده بود که از دور مردی حدودا 38 ساله و قد بلند، لاغر با شانه هایی نوک تیز(فرمانده بخش راداری گردان دوم ارتش آمریکا) از یکی از درها وارد حیاط شد. چند نفر به او احترام نظامی گذاشتند. اِما فورا دستش را بالا آورد و با خوشحالی وصف ناشدنی برایش دست تکان داد. آن مرد به طرف زن و دخترش دوید. میا و اِما هم به طرفش دویدند. میا زودتر به آغوش پدرش رسید. پدرش او را از زمین به هوا پرتاب کرد و وقتی به بغلش افتاد، او را محکم فشار داد و دو نفری، به آغوش اِما رفتند. آن مرد که معلوم بود خیلی دلش برای همسر و دخترش تنگ شده، اینقدر آنها را در آغوش گرفت و همگی گریه کردند که بعضی از اطرافیان به آنها نگاه میکردند. لحظه ای که زن و شوهر از هم فاصله گرفتند، اِما با صورت پر از گریه گفت: «مارشال(MARSHAL)! من دیگه تحمل ندارم. بیا برگردیم.» مارشال صورتش را تمیز کرد و گفت: «الان نمیشه. اصلا الان وقت این حرفا نیست. امشب جشن داریم. باید خیلی خوش بگذره.» اِما قصد نداشت کوتاه بیاید. او که معلوم نبود در آن مدت چه بر سرش آمده که آنقدر دلتنگ و غصه دار است گفت: «مارشال قسم میخورم که یا تو رو با خودم میبرم یا منم پیشِ خودت همین جا میمونم.» مارشال همین طور که میا را در بغل داشت، صورتش را به گوش ایما نزدیک کرد و گفت: «من اینجا نیستم. اینجا کار نمیکنم. خودت میدونی که. خطرناکه...» میا فورا بلند و با خنده گفت: «شنیدم چی گفتی بابا... شنیدم چی گفتی ...» مارشال خنده ای کرد و از میا پرسید: «چی گفتم؟» میا گفت: «گفتی عراق! خودم شنیدم که گفتی باید برم عراق!» مارشال و اِما خنده ای کردند و همگی با هم به طرف سوییت مجهز و زیبایی که برای آنها آماده کرده بودند حرکت کردند. 🔺عراق-مقر فرماندهی عملیات آمریکا در عراق در یک اتاق شیشه ای که بخشی از یک سالن بزرگ بود و اطراف آنها(خارج از اتاق شیشه ای) را نظامیان ارتش آمریکا با تعداد زیادی کامپیوتر و تجهیزات راداری و ماهواره ای احاطه کرده بودند، پنج نفر که چهار نفر از آنها با یونفرم های نظامی ارتش آمریکا بودند حضور داشتند و حرکت کاروان لجستیکی را از طریق چهار مانیتور و پهبادهای بالای سر آن کاروان رصد میکردند. مایک(Mike) که ارشد و فرمانده آنها بود و حدودا 55 سال سن داشت، مردی بور و متوسط الاندام بود. وقتی چیزی نظرش را جلب میکرد، چشمانش را نازک میکرد و از آن چشم برنمیداشت. همین طور که به مانیتور دوم زل زده بود و آرام آرام چای مینوشید گفت: «از 2003 که تامی فِرنکس ... یا بهتره بگم ژنرال تامی فرنکس پاشو گذاشت تو عراق و صدام سقوط کرد، روزی نیست که تلفات نداشته باشیم. اکثر تلفاتی که داشتیم با نبرد رودررو نبوده. یا بمب کنار جاده بوده و یا کمین...» که جمله اش ناقص ماند و لیوانش را زمین گذاشت و چشمانش را که به مانیتور زل زده بود، نازک کرد. ادامه...👇