eitaa logo
تَوَسُّل‌بِه‌ امام‌ز‌َمٰان‌وَشهدا🇵🇸
1.9هزار دنبال‌کننده
12.5هزار عکس
4.8هزار ویدیو
83 فایل
🦋اینجا همه،بچهایِ امام‌زمان ودوستان شهدا محسوب میشن😍 📌اهداف کانال: ✨سهمی درظهورامام زمان عج ✨زنده نگه‌داشتن یادشهـدا 💚فروشگاه‌مون: @ForoshgahMeshkat کانال تبلیغ وتبادل ندارد🚫
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹 علیه السلام: 🌺 هرگاه سختی های شدید به شما وارد شد بوسيله ما از خداوند کمک بگیرید هرکس غیر از ما اهل بیت را وسیله بگیرد، ناامید و هلاک خواهد شد. 📚 تفسیر عیاشی ج۲ ص۴۲ @yadeShohada313
◽️◽️◽️◽️🖤 🖤 خوب شد خواهرت نبود و ندید ...😭 خواهرت بین جمع محترم است بر سرش آتشی نمی بارد هرکجا هم که خواهرت برود هیچ کس سنگ بر نمی دارد هیچ جایی شبیه شام نبود😭 ..😭😭..
«ع»💔 🌹یاامام رضا شب اول شب تنهایی و وحشت به دادمون برس😭😭 آيت‌‌الله شيخ مرتضی حائری قدس سرّه، برايش ليلة‌ الدّفن خواندم همان نمازی که در بين مردم به نماز وحشت معروف است. بعدش هم يک سوره ياسين قرائت کردم و ثوابش را به روح آن عالم هديه کردم 💠چند شب بعد او را در عالم خواب ديدم حواسم بود که از دنيا رفته است کنجکاو شدم که بدانم در آن طرف مرز زندگی دنیائی چه خبر است؟! پرسيدم: آقای حائری، اوضاعتان چطور است؟ آقای حائری که و به نظر می‌آمد، رفت توی فکر و پس از چند لحظه، انگار که از گذشته‌ای دور صحبت کند شروع کرد به تعريف کردن👇 وقتی از خیلی مراحل گذشتیم همين که بدن مرا در گذاشتند، روحم به آهستگی و سبکی از بدنم خارج شد و از آن فاصله گرفت درست مثل اینکه لباسی را از تنت درآوری، کم کم ديگر بدن خودم را از بيرون و به طور کامل می‌ديدم خودم هم مات و مبهوت شده بودم، اين بود که رفتم و يک گوشه‌ای نشستم و زانوی غم و تنهائی در بغل گرفتم ناگهان متوجه شدم که از پائین پاهايم، صداهائی می‌آید، صداهائی رعب‌آور و ! صداهائی نامأنوس که موهايم را بر بدنم راست می‌کرد، به زير پاهايم نگاهی انداختم از مردمی که مرا تشيع و تدفين کرده بودند خبری نبود. بیابانی بود برهوت با افقی بی‌انتها و فضائی سرد و سنگين و دو نفر داشتند از دور دست به من نزديک می‌شدند، تمام وجودشان از آتش بود آتشی که زبانه می‌کشيد و مانع از آن می‌شد که بتوانم چشمانشان را تشخيص دهم انگار داشتند با هم حرف می‌زدند و مرا به يکديگر نشان می‌دادند ترس تمام وجودم را فرا گرفت و بدنم شروع کرد به لرزيدن، خواستم جيغ بزنم ولی صدایم در نمی‌آمد. تنها دهانم باز و بسته می‌شد و داشت نفسم بند می‌آمد، بدجوری احساس بی‌کسی غربت کردم خدايا به فريادم برس! خدايا نجاتم بده در اينجا جز تو کسی را ندارم همين که اين افکار را از ذهنم گذرانيدم متوجه صدائی از پشت سرم شدم صدائی دلنواز، آرامش ‌بخش و روح افزا و زيباتر از هر موسیقی دلنشين! سرم را که بالا کردم و به پشت سرم نگريستم را ديدم که از آن بالا بالاهای دور دست به سوی من می‌آمد، هر چقدر آن نور به من نزديکتر می‌شد آن دو نفر آتشين عقب‌تر و عقب‌تر می‌رفتند تا اينکه بالاخره ناپديد گشتند نفس راحتی کشيدم و نگاه دیگری به بالای سرم انداختم. آقائی را ديدم از جنس نور نوری چشم نواز آرامش بخش ابهت و عظمت آقا مرا گرفته بود و نمی‌توانستم حرفی بزنم و تشکری کنم، اما خود آقا که گل لبخند بر لبان زیبایش شکوفا بود سر حرف را باز کرد و پرسید: آقای حائری! ترسیدی؟ من هم به حرف آمدم که بله آقا ترسيدم، آن هم چه ترسی! هرگز در تمام عمرم تا به اين حد نترسيده بودم اگر يک لحظه ديرتر تشريف آورده بوديد حتماً زهره ‌ترک می‌شدم و خدا می‌داند چه بلایی بر سر من می‌آوردند بعد به خودم جرأت بيشتر دادم و پرسيدم: راستی، نفرموديد که شما چه کسی هستيد و آقا که لبخند بر لب داشت و با نگاهی سرشار از عطوفت، مهربانی و قدرشناسی به من می‌نگريستند فرمودند:😊 من علی‌بن موسی‌الرضا هستم✋🏼🕊 🍃🌸آقای حائری! شما 38 مرتبه به زيارت من آمديد من هم 38 مرتبه به بازديدت خواهم آمد، اين اولين مرتبه‌اش بود 37 بار ديگر هم خواهم آمد🌸🍃 ✍ناقل آيت‌الله العظمی سيدشهاب‌الدين مرعشی نجفی (ره) ...💚@yadeShohada313
••• «ع»💔🏴 طرف‌تو‌حرمِ‌آقا‌علی‌بن‌موسی‌الرضا‌ قدم‌میزد دید‌لبه‌ےقالی‌برگشته.. با‌خودش‌گفت‌با‌پا‌برش‌گردونم،‌ بعد‌گفت: نه‌حرم‌اربابه،‌بزار‌دولا‌بشم‌ با‌دست‌برگردونم.. ـ ـ شب‌تو‌عالم‌رویا‌خواب‌ِ آقا‌علی‌بن‌موسی‌الرضا‌رو‌دید امام‌رضا(ع)گفت‌: ما‌ادب‌تو‌رو‌دیدیم‌لبه‌ے قالی‌ما‌رو‌با‌پا‌برنگردوندے... "این‌دستگاه‌شھدا‌و‌دستگاه‌اهل‌بیت، دستگاهِ‌دقیقیه! :) " 🌼 ...💚@yadeShohadaa
8.11M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥یادگاری حاج قاسم از انفجار حرم علیه السلام 🔹نگین انگشتری حاج قاسم سلیمانی، بخشی از شیشه شکسته ضریح حرم امام رضا(ع) بعد از واقعه تروریستی انفجار در حرم رضوی بود، می‌گفت این زمرد نیست، بعدا برایم حرف در نیاورید https://eitaa.com/yadeShohada313
🕊 آخرین بارے ڪہ مهدے بہ ایران اومد با هم بہ رفتیم بعد از اینڪہ زیارت ڪردیم تو صحن سقاخونہ دیدم وایساده و مے خنده بہ مهدے گفتم: چیہ مادر، چرا مے خندی؟ گفت: مادر امضاے شهادتم رو از آقا (ع) گرفتم! 🥀🕊 https://eitaa.com/yadeShohada313 🕊
تَوَسُّل‌بِه‌ امام‌ز‌َمٰان‌وَشهدا🇵🇸
#رزق_لایحتسب ممنونم که بیاد مون بودین ماهم به رسم رفاقت صلواتی جهت حاجت دلشون هدیه کنیم ان شاءالله.
◽️◽️◽️◽️🖤 🖤 خوب شد خواهرت نبود و ندید ...😭 خواهرت بین جمع محترم است بر سرش آتشی نمی بارد هرکجا هم که خواهرت برود هیچ کس سنگ بر نمی دارد هیچ جایی شبیه شام نبود😭 ..😭😭..
6.03M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شفای کور مادر زاد در حرم امام رضا علیه السلام به ما نگاه بینداز که چشم‌ سلطان هم گهی به روی غلام سیاه می‌افتد... 💔 🎙 صابر خراسانی 🥀