تَوَسُّلبِه امامزَمٰانوَشهدا🇵🇸
🌹قسمت بیست ونهم #کرامات_و_معجزات_شهدا 🎙سخنرانیهای پرشور و آتشین محمدابراهیم، علیه رژیم كه بدون مصل
🌹قسمت سی ام
#کرامات_و_معجزات_شهدا
👥مأموران رژیم در هرفرصتی در پی آن بودند كه این فرزند شجاع و رشید اسلام را از پای درآورند، ولی او با تغییر لباس و قیافه، مبارزات ضد دولتی خود را دنبال میكرد تا اینكه انقلاب اسلامی به رهبری حضرت امام خمینی (ره) به پیروزی رسید.
🔸فعالیت های پس از پیروزی انقلاب :
بعد از پیروزی انقلاب در جهت ایجاد نظم و دفاع از شهر و راه اندازی كمیته انقلاب اسلامی #شهرضا نقش اساسی داشت.
🌸او از جمله كسانی بود كه #سپاه شهرضا را با كمك دوتن از برادران خود و سه تن از دوستانش تشكیل داد. با درایت و نفوذ خانوادگی كه درشهر داشتند مكانی را بعنوان مقر سپاه دراختیار گرفته و مقادیر قابل توجهی سلاح از شهربانی شهر به آنجا منتقل كردند و از طریق مردم، سایر مایحتاج و نیازمندیها را رفع كردند.
✅به تدریج عناصر حزب اللهی به عضویت سپاه درآمدند. هنگامی كه مجموعه سپاه سازمان پیدا كرد، او مسؤولیت روابط عمومی سپاه را به عهده داشت.
🔰به همت این شهید بزرگوار و فعالیتهای شبانه روزی برادران پاسدار در سال 58، یاغیان و اشرار اطراف شهرضا كه به آزار واذیت مردم میپرداختند، دستگیر و به دادگاه انقلاب اسلامی تحویل داده شدند و شهر از وجود افراد شرور و قاچاقچی پاكسازی گردید. از كارهای اساسی ایشان در این مقطع، سامان بخشیدن به فعالیتهای فرهنگی، تبلیغی منطقه بود كه در آگاه ساختن جوانان و ایجاد شور انقلابی تأثیر بسزایی داشت.
✅اواخر سال 58 برحسب ضرورت و به دلیل تجربیات گرانبهای او در زمینه امور فرهنگی به خرمشهر و سپس به بندر چابهار و كنارك (در استان سیستان و بلوچستان) عزیمت كرد و به فعالیتهای گسترده فرهنگی پرداخت.
ادامه دارد...
#حنانه
#شهید_محمد_ابراهیم_همت
در قسمت های قبل حنانه به دنبال زندگی #شهید_محمد_ابراهیم_همت رفت، شخصی که سبب تحول در زندگی او شد...
در ادامه به ادامه ی معرفی این شهید معزز از جست و جوهای بانو #حنانه می پردازیم. 😊🌹
تَوَسُّلبِه امامزَمٰانوَشهدا🇵🇸
🌹قسمت سی ام #کرامات_و_معجزات_شهدا 👥مأموران رژیم در هرفرصتی در پی آن بودند كه این فرزند شجاع و رشید
🌹قسمت سی ویکم
#کرامات_و_معجزات_شهدا
🍃🔸نقش #شهید_محمد_ابراهیم_همت در كردستان و مقابله با ضدانقلاب
🌹شهید همت در خرداد سال 1359 به منطقه كردستان كه بخشهایی از آن در چنگال گروهكهای مزدور گرفتار شده بود، اعزام گردید.
😊ایشان با توكل به خدا و عزمی راسخ مبارزه ی همه جانبه ای را علیه عوامل استكبار جهانی و گروهك های خودفروخته در كردستان شروع كرد و هر روز عرصه را برآنها تنگتر نمود.
✅از طرفی در جهت جذب مردم محروم كُرد و رفع مشكلات آنان به سهم خود تلاش داشت و برای مقابله با فقر فرهنگی منطقه اهتمام چشمگیری از خود نشان می داد تا جایی كه هنگام ترك آنجا، مردم منطقه گریه میكردند و حتی تحصن نموده و نمیخواستند از این بزرگوار جدا شوند.
❤️رشادتهای او در برخورد با گروهك های یاغی قابل تحسین وستایش است. براساس آماری كه از یادداشتهای آن شهید به دست آمده است، سپاه پاسداران پاوه از مهر 59 تا دیماه 60 (بافرماندهی مدبرانه او) عملیات موفق در خصوص پاكسازی روستاها از وجود اشرار، آزادسازی ارتفاعات و درگیری با نیروهای ارتش بعث داشته است.
ادامه دارد...
تَوَسُّلبِه امامزَمٰانوَشهدا🇵🇸
🌹قسمت سی ویکم #کرامات_و_معجزات_شهدا 🍃🔸نقش #شهید_محمد_ابراهیم_همت در كردستان و مقابله با ضدانقلاب
🌹قسمت سی ودوم
#کرامات_و_معجزات_شهدا
👤این انسان پارسا تا آخرین لحظات حیات خود، دست از دعا و نیایش برنداشت. #نماز_اول_وقت را برهمه چیز مقدم میشمرد و قرآن و توسل برنامه روزانه او بود.
👌او به راستی همه چیزش را فدای انقلاب كرده بود. آن چیزی كه برای او مطرح نبود خواب و خوراك و استراحت بود. هر زمان كه برای دیدار خانواده اش به شهرضا میرفت، در آنجا لحظه ای از گره گشایی مشكلات و گرفتاریهای مردم باز نمی ایستاد و دائماً در اندیشه انجام خدمتی به خلق الله بود.
🌹 #شهید_محمد_ابراهیم_همت آنچنان با جبهه وجنگ عجین شده بود كه در طول حیات نظامی خود فرزند بزرگش را فقط شش بار و فرزند كوچكتر خود را تنها یكبار در آغوش گرفته بود.
روحیه ایثار و استقامت او شگفت انگیز بود. حتی جیره و سهمیه لباس خود را به دیگران میبخشید و با همان كم، قانع بود و در پاسخ كسانی كه میپرسیدند چرا لباس خود را كه به آن نیازمند بودی، بخشیدی؟ میگفت:
«من پنج سال است كه یك اوركت دارم و هنوز قابل استفاده است»
🔸او فرماندهی مدیر و مدبّر بود. قدرت عجیبی در مدیریت داشت. آن هم یك مدیریت سالم در اداره كارها و نیروها. با وجود آنكه به مسائل عاطفی و نیز اصول مدیریت احترام میگذاشت و عمل میكرد، در عین حال هنگام فرماندهی قاطع بود. او نیروهای تحت امر خود را خوب توجیه میكرد و نظارت و پیگیری خوبی نیز داشت. كسی را كه در انجام دستورات كوتاهی مینمود بازخواست میكرد و كسی را كه خوب عمل میكرد تشویق مینمود.
🍃بینش سیاسی بُعد دیگری از شخصیت والای او به شمار میرفت. به مسائل لبنان و فلسطین و سایر كشورهای اسلامی بسیار میاندیشید و آنچنان از اوضاع آنجا مطلع بود كه گویی سالیان درازی در آن سامان با دشمنان خدا و رسول (ص) در ستیز بوده است. او با وجود مشغله فراوان از مطالعه غافل نبود و نسبت به مسائل سیاسی روز شناخت وسیعی داشت.
❤️از ویژگیهای اخلاقی شهید همت برخورد دوستانه او با بسیحیان جان بركف بود. به بسیجیان عشق میورزید و همواره در سخنانش از این مجاهدان مخلص تمجید و قدرشناسی میكرد.
«من خاك پای بسیجیها هم نمیشوم. ای كاش من یك بسیجی بودم و در سنگر نبرد از آنان جدا نمیشدم.»
🍞وقتی درسنگرهای نبرد، غذای گرم برای شهید همت می آوردند سؤال میكرد :
آیا نیروهای خط مقدّم و دیگر اعضای همرزممان در سنگرها همین غذا را میخورند یا خیر؟
و تا مطمئن نمیشد دست به غذا نمیزد. شهید همت همواره برای رعایت حقوق بسیجیان به مسؤلان امر تأكید و توصیه داشت. او كه از روحیه ایثار و استقامت كم نظیری برخوردار بود، با برخوردها و صفات اخلاقی اش در واقع معلمی نمونه و سرمشقی خوب برای پاسداران و بسیجیان بود و خود به آنچه میگفت، عمل میكرد.
💝عشق و علاقه نیروها به او نیز از همین راز سرچشمه میگرفت. برای شهید همت مطرح نبود كه چكاره است، فرمانده است یا نه. همت یك رزمنده بود، همت هم مرد جنگ بود و هم معلمی وارسته.
ادامه دارد...
#حنانه
تَوَسُّلبِه امامزَمٰانوَشهدا🇵🇸
🌹قسمت سی ودوم #کرامات_و_معجزات_شهدا 👤این انسان پارسا تا آخرین لحظات حیات خود، دست از دعا و نیایش ب
🌹قسمت سی وسوم
#کرامات_و_معجزات_شهدا
🕊 #نحوه شهادت #شهید_محمد_ابراهیم_همت :
شهید همت در جریان عملیات خیبر به برادران گفته بود :
«باید مقاومت كرده و مانع از بازپسگیری مناطق تصرف شده، توسط دشمن شد. یا همه اینجا شهید میشویم ویا جزیره مجنون را نگه میداریم.»
👥رزمندگان لشكر نیز با تمام توان در برابر دشمن مردانه ایستادگی كردند. حاجی جلو رفته بود تا وضع جبهه توحید را از نزدیك بررسی كند، كه گلوله توپ در نزدیكی اش اصابت میكند و این سردار دلاور به همراه معاونش، #شهید_اكبر_زجاجی، دعوت حق را لبیك گفتند و سرانجام در 17 اسفند سال 62 در عملیات خیبر به لقاء خداوند شتافتند...🕊🕊
ادامه دارد...
🌹قسمت سی وچهارم
#کرامات_و_معجزات_شهدا
🌐صفحه های گوگول تمام شد و من اشکام پشت سر هم میبارید...
❤️حاج ابراهیم همت مردی بود که واقعا کل زندگیمو عوض کرد
یاد قدیما تداعی شد، پارتی، گناه، هوس، قهقهه های مستانه...
👌حالا به کمک یه شهید از همه چی بریدم. باید آدرس مزارش پیدا کنم. گوشی تلفن برداشتم و شماره خونه زینب گرفتم
-الو سلام زینب جان، خوبی؟
+: ممنون تو خوبی؟ چرا صدات میلرزه؟ چی شده؟
-میای بریم مزار شهدا؟
+مزارشهدا رفتن مگه گریه داره؟
-خوب میای میریم؟ تند و زود بیا بریم.
+باشه باشه من تاکسی میگیرم میام گریه نکن
🍃تا زينب بیاد حاضر شدم، روسریمو لبنانی بستم مانتوی بلندی پوشیدم چادرمو سرم گذاشتم کیف پولم گذاشتم تو کیفم.
🔔صدای زنگ در بلند شد. در که باز کردم نذاشتم زینب بیاد تو
+تو رو خدا چای، شربتی نیاریا
- زینب شوخی نکن حالم خوب نیست بریم.
+باشه بیا بریم من با ماشین داداش اومدم بیا بریم.
🍃❤️بازم مثل همیشه رفتیم قطعه #سرداران_بی_پلاک، خیلی بی تاب بودم😔
+حنانه چته؟
باهق هق گفتم : میخام برم حاج ابراهیم ببینم😭😭
+یعنی چی؟
-آدرس مزارش میخام برام پیداش کن
+باشه باشه آروم باش
👌زینب بعداز یک ساعت گفت : بیا پیدا کردم
🌹امامزاده شهرضا، قطعه ۲۴ ردیف ۷۷، شماره ۲۷...
ادامه دارد...
#حنانه
#شهید_محمد_ابراهیم_همت
تَوَسُّلبِه امامزَمٰانوَشهدا🇵🇸
🌹قسمت سی وچهارم #کرامات_و_معجزات_شهدا 🌐صفحه های گوگول تمام شد و من اشکام پشت سر هم میبارید... ❤️ح
🌹قسمت سی وپنجم
#کرامات_و_معجزات_شهدا
-پاشو پاشو زینب
زینب:إه کجا دیونه شدی
-میخام برم شهرضا 😔
+ای خدا این دختر جنی خولی شد چرا یهویی؟ تو اصلا میدونی شهرضا کجاست؟
-خب میرم پیدا میکنم
+الله اکبر، حنانه جان سخته اینهمه راه طولانی را دوتایی بریم بذار زنگ بزنم داداشم
👌منو زینب باهم رفتیم خونم داداش زینب، یه ساعته خودش رسوند. زینب پشت ماشین، پیش من نشست سرمو به بغل گرفت
😢اشکام میومدن، بعداز ۷-۸ ساعت رسیدیم ورودی اصفهان. حسین آقا ورودی شهر از یه نفر آدرس جاده شهرضا را گرفت، یک ساعتی با سرعت متوسط طول کشید برسیم.
🍃🌸تو حیاط امامزاده شهرضا مزار #شهدا بود. بخاطر بدبودن حالم سرم گیج میرفت که یهو پیداش کردم.
دویدم سمت مزار، خودم انداختم رو مزار....
ادامه دارد...
#حنانه
#شهید_محمد_ابراهیم_همت
تَوَسُّلبِه امامزَمٰانوَشهدا🇵🇸
🌹قسمت سی وپنجم #کرامات_و_معجزات_شهدا -پاشو پاشو زینب زینب:إه کجا دیونه شدی -میخام برم شهرضا 😔 +
🌹قسمت سی وششم
#کرامات_و_معجزات_شهدا
🔸باهاش حرف میزدم یه نیم یا چهل پنج دقیقه بعدش زینب اومد بلندم کرد پاشو بسه حنانه.
😔همون جا کنار مزارش نشستم گریه کردم...
💔دختری که شهید را مرده می نامید و اونا را چهارتا استخوان میدونست و همش تمسخر میکرد حالا کاملا دیدگاهش عوض شده و شهید دستشو گرفته.
-میخام بمونم پیشش زینب
+حنانه میزنمتا
-زینب از تنهایی خسته شدم ۲ ساله مامان و بابام ندیدم دلم تنگه آغوش بابامه، ززززینب دلم میخاد مامان و بابام همقدمم باشن.😭
+درست میشه عزیزم غصه نخور
حسین آقا زینب رو صداش کرد زینب رفت و برگشت.
+حنانه بهتره برگردیم تهران توکل بخدا و شهدا کن
-باشه
👌زینب همیشه همه جا توی ۲سال کنارم بود اما جای خالی خانواده کنارم معلوم بود.
🍃برگشتیم خونه زینب رفت خونشون، تا کلید در انداختم وارد خونه شدم بازم دلم گرفت و اشکام جاری شد.
رفتم تو اتاقم همون جوری با گریه خوابم برد...
ادامه دارد...
#حنانه
#شهید_محمد_ابراهیم_همت
تَوَسُّلبِه امامزَمٰانوَشهدا🇵🇸
🌹قسمت چهل و دو #کرامات_و_معجزات_شهدا ⏱تایم شروع کلاسها ۸ صبح بود اما من باید ۶:۳۰ -۷ صبح از خونه م
🌹قسمت چهل وسوم
#کرامات_و_معجزات_شهدا
🎙مراسم اختتامیه با روایتگری #حاج_حسین_یکتا تموم شد.
👌عالی بود
😢وقتی برگشتم خونه دیدم هیچکس خونه نیست. ساعت ۱۰شبِ، یعنی کجا رفتن
📋یه برگه رو در اتاقم بود دست خط پدرم بود نوشته بود رفته بودن پارتی😔
وارد اتاقم شدم چند تا از عکسای حاج ابراهیم همت تو اتاقم زده بودم روسریم باز کردم زدم به چوب لباسی داخل کمد.
نشستم رو تخت روبروی عکس با اشک گفتم داداش هوای خانوادمو داشته باش دست اونام را هم بگیر از گناه نجاتشون بده
ساعتم کوک کردم رو ساعت ۲:۳۰ برای نماز شب؛ هرزمانی دلم میگرفت #نماز_شب میخوندم.
دلم هوای شلمچه، طلائیه و حاج ابراهیم همت کرده بود. زیارت عاشورا خوندم بعدش خوابیدم.
ساعت دونیم از جیغای ساعت پاشدم برای نماز. برای وضو که رفتم فهمیدم هنوز خانواده ام برنگشتن😔
وضو گرفتم برگشتم اتاقم، قامت نماز شب بستم.
😍بنظرمن حال هوای آدم با نماز شب عوض میشه. بعد نماز همون جا کنار سجاده دراز کشیدم خوابم برد.
🍃خواب دیدم تو #طلائیه ام روضه بود انگار
زینب برام دست تکون داد : حنانه حنانه بیا اینجا
رفتم نشستم کنارش آروم گفتم : چه خبره؟
+حضرت آقا (رهبر) دارن میان طلائیه بچه ها میگن حاج ابراهیم همت و حاج ابراهیم هادی هم قراره بیان.
-وای خدایا 😭😭
❤️نیم ساعت نشد رهبر اومدن دیدم صف اول یه سری از شهدا نشسته بودن
آقا حرفهاشون تموم شد رفتن همه بچه ها جمع شدن دور شهدا منو زینبم رفتیم سمت حاج ابراهیم همت.
سرمو انداختم پایین که یهو حاجی گفت : خانم معروفی درسته من برادرتم اما نامحرمم بهتون هرزمان که میخواهید با بنده صحبت کنید روسری سر کنید.
💫یهو از خواب پریدم صدای اذان صبح تو اتاقم میومد
اشکام جاری شد 😭
خانم معروفی روسری کن 😭
دوباره وضو گرفتم برای نماز. از خواب به بعد هرزمان که میخوام با حاجی حرف بزنم روسری سر میکنم.
فردا حلقه صالحین دارم...
#حنانه
#شهید_ابراهیم_هادی
#شهید_محمد_ابراهیم_همت
تَوَسُّلبِه امامزَمٰانوَشهدا🇵🇸
🌹قسمت چهل ونهم #کرامات_و_معجزات_شهدا 💫چشمام گرم شد انگار وارد یه دشت سرسبز شدم نزدیکم حاج ابراهیم
🌹قسمت پنجاه
#کرامات_و_معجزات_شهدا
❤️😍عاشق #شلمچه و طلائیه بودم
💫ورودی شلمچه کفشامو درآوردم و تا خود یادمان شهدا پیاده با کاروان رفتیم صدای مداحی هم با دلم بازی میکرد و اشکام جاری میشد.
🎙راوی شروع کرد روایتگری بچه ها این شلمچه باید بشناسید چندسال پیش یه کاروان از شهر...اومدن جنوب
👌تو این کاروان یه دختر خانمی بود که اصلا به شهدا معتقد نبود تو همین شلمچه شروع کرد ب مسخره کردن شهدا
😔اما شب که از شلمچه رفت نصف شب گریه و زاری که منو ببرید شلمچه راوی ها میگن اون خانم توسط حاج ابراهیم همت برگشت و الان یه خانم محجبه است و عاشق و دلداده ی شهدا شده
-داستان من بود 😐
یکی از دخترای پشت سرمون: وای خوشبحالش المیرا فکرشو کن این دختره واقعا نظرکرده شهداست.
👥بچه ها حتی زینب و لیلا نمیدونستن چقدر من میترسم که پام بلرزه یا اینکه شهدا یه لحظه ولم کنن به حال خودم.
😔اگه حاج ابراهیم همت تنهام بذاره اگه بشم همون ترلان مست و غرق گناه چی؟
زینب: حنانه کجایی؟ پاشو بریم یه دور اطراف بزنیم نیم ساعت دیگه میخایم بریم طلائیه
ادامه دارد...
#حنانه
#شهید_محمد_ابراهیم_همت
تَوَسُّلبِه امامزَمٰانوَشهدا🇵🇸
🌹قسمت هفتاد و هفت #کرامات_و_معجزات_شهدا ✅اولين و برجسته ترين حادثه در شرهاني غرق شدن حدود 400 نفر
🌹قسمت هفتاد وهشت
#کرامات_و_معجزات_شهدا
📝قلم و کاغذ گذاشتم کنار لب تاپ رو میز چادرمو سر کردم از اتاق خارج شدم.
مامان: کجا میری
-مزارشهدا
+باشه
تا رسیدن به مزار یکی دوساعت طول کشید.
از قطعه شهدای #مدافع_حرم وارد مزار شهدا شدم بعد رفتم قطعه #سرداران_بی_پلاک با اشک گفتم :
😭نمیدونم کدومتون برای #شرهانی هستید، اما ازتون ممنونم...
یکی دوساعت همون جا بودم برای نماز بلند شدم که با حاج آقا رمضانی چشم تو چشم شدم.
-سلام حاج آقا
+سلام دخترم، ماشالله چقدر تغییر کردین
-حاج آقا دارم ۵ساله میشم
یه نیم ساعت باهاش حرف زدم از این چندسال گفتم، آخرشم بهش گفتم خادم شرهانی ام.
👌با لحنی که مخصوص یه #رزمنده است گفت من را عشق شرهانی #دیوانه کرده است؛ عشق بازی را شرهانی عاشق کرده است...
اون لحظه نفهمیدم یعنی چی ۴ماه بعد وقتی پا به دشت شقایق ها گذشتم فهمیدم.
اینجا نقطه مرزی ایران امنیت بیداد میکند، ۵ سال از مسخره کردن شهدا میگذره و حالا به کمک همون چهارتا استخوان و یه پلاک دست از #بندگی_نفس کشیدم و به کمک #شهدا الان #بنده_خدام 😊
پایان
تقدیم به روح پر فتوح #شهید_محمد_ابراهیم_همت
#حنانه
#قسمت_آخر
باتشکر از نویسنده بانو ..ش
تَوَسُّلبِه امامزَمٰانوَشهدا🇵🇸
#فضیلت_زیارت_آل_یاسین 💠زیارت آل یاسین با ۲۳ سلام آغاز شده است: سلام اول به آل یس (عترت پاک پیامبر ص
#زیارت_آل_یاسین🌸🍃
✨ #بنیابت از👇👇
#شهید_محمد_ابراهیم_همت
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ
سَلامٌ عَلى آلِ يس،اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا داعِيَ اللهِ وَرَبّانِيَ آياتِهِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا بابَ اللهِ وَدَيّانَ دينِهِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا خَليفَةَ اللهِ وَناصِرَ حَقِّهِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا حُجَّةَ اللهِ وَدَليلَ اِرادَتِهِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا تالِيَ كِتابِ اللهِ وَتَرْجُمانَهُ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ في آناءِ لَيْلِكَ وَاَطْرافِ نَهارِكَ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا بَقِيَّةَ اللهِ في اَرْضِهِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا ميثاقَ اللهِ الَّذي اَخَذَهُ وَوَكَّدَهُ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا وَعْدَ اللهِ الَّذي ضَمِنَهُ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَا الْعَلَمُ الْمَنْصُوبُ وَالْعِلْمُ الْمَصْبُوبُ وَالْغَوْثُ وَالرَّحْمَةُ الْواسِعَةُ،
وَعْداً غَيْرَ مَكْذوُب، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ حينَ تَقوُمُ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ حينَ تَقْعُدُ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ حينَ تَقْرَأُ وَتُبَيِّنُ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ حينَ تُصَلّي وَتَقْنُتُ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ حينَ تَرْكَعُ وَتَسْجُدُ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ حينَ تُهَلِّلُ وَتُكَبِّرُ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ حينَ تَحْمَدُ وَتَسْتَغْفِرُ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ حينَ تُصْبِحُ وَتُمْسي، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ فِي اللَّيْلِ اِذا يَغْشى وَالنَّهارِ اِذا تَجَلّى، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَا الاِْمامُ الْمَأمُونِ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَا الْمُقَدَّمُ الْمَأمُولُ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ بِجَوامِعِ السَّلام اُشْهِدُكَ يا مَوْلاىَ اَنّى اَشْهَدُ اَنْ لا اِلـهَ اِلا اللهُ وَحْدَهُ لا شَريكَ لَهُ، وَاَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَرَسوُلُهُ لا حَبيبَ اِلا هُوَ وَاَهْلُهُ، وَاُشْهِدُكَ يا مَوْلايَ اَنَّ عَلِيّاً اَميرَ الْمُؤْمِنينَ حُجَّتُهُ وَالْحَسَنَ حُجَّتُهُ وَالْحُسَيْنَ حُجَّتُهُ وَعَلِيَّ بْنَ الْحُسَيْنِ حُجَّتُهُ وَمُحَمَّدَ بْنَ عَلِيٍّ حُجَّتُهُ، وَجَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍّ حُجَّتُهُ، وَموُسَى بْنَ جَعْفَر حُجَّتُهُ، وَعَلِيَّ بْنَ موُسى حُجَّتُهُ،وَمُحَمَّدَ بْنَ عَلِيٍّ حُجَّتُهُ، وَعَلِيَّ بْنَ مُحَمَّد حُجَّتُهُ، وَالْحَسَنَ بْنَ عَلِيٍّ حُجَّتُهُ، وَاَشْهَدُ اَنَّكَ حُجَّةُ اللهِ، اَنْتُمُ الاَْوَّلُ وَالاْخِرُ وَاَنَّ رَجْعَتَكُمْ حَقٌّ لا رَيْبَ فيها يَوْمَ لا يَنْفَعُ نَفْساً ايمانُها لَمْ تَكُنْ آمَنَتْ مِنْ قَبْلُ اَوْ كَسَبَتْ في ايمانِها خَيْراً، وَاَنَّ الْمَوْتَ حَقٌّ، وَاَنَّ ناكِراً وَنَكيراً حَقٌّ، وَاَشْهَدُ اَنَّ النَّشْرَ حَقٌّ، وَالْبَعَثَ حَقٌّ، وَاَنَّ الصِّراطَ حَقٌّ، وَالْمِرْصادَ حَقٌّ، وَالْميزانَ حَقٌّ، وَالْحَشْرَ حَقٌّ، وَالْحِسابَ حَقٌّ، وَالْجَنَّةَ وَالنّارَ حَقٌّ، وَالْوَعْدَ وَالْوَعيدَ بِهِما حَّق، يا مَوْلايَ شَقِيَ مَنْ خالَفَكُمْ وَسَعِدَ مَنْ اَطاعَكُمْ، فَاَشْهَدْ عَلى ما اَشْهَدْتُكَ عَلَيْهِ، وَاَنَا وَلِيٌّ لَكَ بَريٌ مِنْ عَدُوِّكَ، فَالْحَقُّ ما رَضيتُمُوهُ، وَالْباطِلُ ما اَسْخَطْتُمُوهُ، وَالْمَعْرُوفُ ما اَمَرْتُمْ بِهِ، وَالْمُنْكَرُ ما نَهَيْتُمْ عَنْهُ، فَنَفْسي مُؤْمِنَةٌ بِاللهِ وَحْدَهُ لا شَريكَ لَهُ وَبِرَسُولِهِ وَبِاَميرِ الْمُؤْمِنينَ وَبِكُمْ يا مَوْلايَ اَوَّلِكُمْ وَآخِرِكُمْ، وَنُصْرَتي مُعَدَّةٌ لَكُمْ وَمَوَدَّتى خالِصَةٌ لَكُمْ آمينَ آمينَ ..
❤️🍃مشمول دعا و لبخند امام زمان«عج» قراربگیرید ان شاءالله...