eitaa logo
تَوَسُّل‌بِه‌ امام‌ز‌َمٰان‌وَشهدا🇵🇸
1.9هزار دنبال‌کننده
12.7هزار عکس
4.9هزار ویدیو
83 فایل
🦋اینجا همه،بچهایِ امام‌زمان ودوستان شهدا محسوب میشن😍 📌اهداف کانال: ✨سهمی درظهورامام زمان عج ✨زنده نگه‌داشتن یادشهـدا 💚فروشگاه‌مون: @ForoshgahMeshkat کانال تبلیغ وتبادل ندارد🚫
مشاهده در ایتا
دانلود
مسیریاب‌های نشان nshn.ir بلد balad.ir دال daal.ir هم قوی‌تر از گوگل‌مپ و ویز، در خدمتند. تارنامه (ایمیل) النون elenoon.ir چاپار chmail.ir میهن‌میل mihanmail.ir هم به‌جای جی‌میل و یاهو فعالند هورسا hoorsa.ir لنزور lenzor.ir نزدیکا nazdika.ir هم به‌جای اینستاگرام، در حال سرویس‌دهی هستند. پارسی‌جو parsijoo.ir یوز yooz.ir سلام salam.ir 💠به جای گوگل و دیگر جست و جوگر های خارجی در خدمت هموطنان عزیز قرار دارند
♥️حـرف بـزن....اما طـوری حرف بـزن ڪہ بـدانے خـدایـت راضے اسـت و بہ تو لبخنـد میـزند! ♥️گوش ڪن....اما طوی گـوش ڪن ڪہ مطمئـن باشے اگر خـدایت از تو پرسیـد گوشت چہ چیـزهایے شنیـده شـرمسـار نبـاشے..... ♥️نگـاه ڪن....اما طوری نگاه ڪن ڪہ چشمهـایت آیینہ ای از وجـود خـدا باشد! پر باشد از خـدا و هرچہ مے بینے خـدا را یـادت بیـاورد... ♥️فڪر ڪن ....اما بہ ڪسے و بہ چیـزی فڪر ڪن ڪہ خـدا را از یـادت نبـرد.... طوری فڪر ڪن ڪہ آخـرش یڪ سر نخے از خـدا پیـدا ڪنے! ♥️عاشـق باش...اما طـوری عاشق باش ڪہ هم بہ دست آوری و بتـوانے از دسـت بدهے! طـوری ڪہ معنـای عشق واقعے را گم نڪنے! ♥️عاشـق زمینے ها باش! اما نہ طوری ڪہ زمینگیـرت ڪنـد و از رسیـدن بہ آسمـان و آن عشـق ابـدی باز مانے!... ❣ عاشـق خــدا بـاش... ❣ @yadeShohada313 🌸🌱🌸🌱✨🌸🌱🌸
🌹بِسـم ربّ الشـهدا🌹 🕊امشب همگی بنیت شهدای دفاع امنیت شهیدان مرتضی ابراهیمی، رضا صیادی ، میخوانیم.ان شاءالله ذخیره شب اول خودمون قرار بگیره وشامل دعای این شهدای عزیزمان قراربگیریم🌷 💔 @yadeShohada313
1_43832673.mp3
1.01M
💚 •|أین عمار نگووو خودم عمارتم •|عاشق‌منطق‌وفڪربیدارتم😍 @yadeShohada313
تَوَسُّل‌بِه‌ امام‌ز‌َمٰان‌وَشهدا🇵🇸
#حماسے💚 •|أین عمار نگووو خودم عمارتم •|عاشق‌منطق‌وفڪربیدارتم😍 #شهدا_رهبرم_رادعاکنید @yadeShohada
💠آقاجان! ما شما را تنها نخواهیم گذاشت؛✌️🏼✌️🏼💔 حاج حسین یکتا: بچه‌ها! آروم آروم داریم می‌ریم جلو می‌فهمیم اینها (دشمنان) دیگه الان دعواشون با حضرت آقاست؛ پیداست! میگن کار با فعلاً نداریم، ما مشکل‌مون با این سید [علی خامنه‌ای] هست؛ که خیلی میفهمه، خیلی حواسش جَمع هست، خیلی جوانان رو درک می‌کنه، خیلی موضوعات رو دقیق میکنه، مشکل‌مون با این هست. می‌بینی آقا رو دارن می‌زنن؟ از همه طرف می‌زنن...😔😔 💠میگه وقتی آقا امام حسین علیه‌السلام گفتش که دست زن و بچه رو بگیرید و برید و اینها با من کار دارند، اول آقا قمربنی‌هاشم بلند شد گفت: «آقاجون ما زنده باشیم و تو نباشی؟» بعد دیگری هم همینو گفت، دیگری هم همینو گفت؛ و همه‌ی جمع یه حرفی بود که زدند: «آیا همین‌طور تو را بگذاریم و برویم؟ و برگردیم با این همه دشمن که تو را فراگرفته؟ هرگز به خدا چنین نخواهدشد🙂💔 آقاجون ما شما رو تنها نخواهیم گذاشت، ما تا آخرش ایستادیم پای شما✌️🏼🌹 @yadeShohada313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
تَوَسُّل‌بِه‌ امام‌ز‌َمٰان‌وَشهدا🇵🇸
🌹قسمت چهل وهشتم #کرامات_و_معجزات_شهدا 🚶وارد آسایشگاه شدیم رئیس آسایشگاه اومد استقبالمون. اول یه تو
🌹قسمت چهل ونهم 💫چشمام گرم شد انگار وارد یه دشت سرسبز شدم نزدیکم حاج ابراهیم همت و یه آقای که کنارش رو ویلچر بود نشسته. یهو ماشین از روی یه دست انداز پرید و من سرم خورد به شیشه ماشین😐 بعداز چند ثانیه که هوشیار شد‌م به طرف سمیه برگشتم و گفتم : سمیه کاغذو خودکار پیشت هست +آره 📃کاغذ و خودکار از سمیه گرفتم و خوابمو نوشتم دادم به پاسداری که همراهمون بود و گفتم بده به آقارضا همون جانباز سوم که قطع نخاع از کمر بود. 👌تو نامه ازشون خواسته بودم بامن تماس بگیرن. روزها از پس هم میگذشت، روزها به هفته ها و هفته ها به ماه تبدیل شدن. 👤منم درگیر درس حوزه، بسیج و...بودم اما همچنان منتظر زنگ آقارضا بودم. 🍃شش ماه شد و الان دو هفته مونده سال ۹۰جاشو به سال ۹۱ بده. منم مثل هرسال امسال هم میرم جنوب 🤔اما همه فکرم درگیر اون جانباز بود و همچنان منتظر زنگش. ✅فردا باید بریم جنوب داستان زندگیمو شهدا نوشته بودن... ادامه دارد...
تَوَسُّل‌بِه‌ امام‌ز‌َمٰان‌وَشهدا🇵🇸
🌹قسمت چهل ونهم #کرامات_و_معجزات_شهدا 💫چشمام گرم شد انگار وارد یه دشت سرسبز شدم نزدیکم حاج ابراهیم
🌹قسمت پنجاه ❤️😍عاشق و طلائیه بودم 💫ورودی شلمچه کفشامو درآوردم و تا خود یادمان شهدا پیاده با کاروان رفتیم صدای مداحی هم با دلم بازی میکرد و اشکام جاری میشد. 🎙راوی شروع کرد روایتگری بچه ها این شلمچه باید بشناسید چندسال پیش یه کاروان از شهر...اومدن جنوب 👌تو این کاروان یه دختر خانمی بود که اصلا به شهدا معتقد نبود تو همین شلمچه شروع کرد ب مسخره کردن شهدا 😔اما شب که از شلمچه رفت نصف شب گریه و زاری که منو ببرید شلمچه راوی ها میگن اون خانم توسط حاج ابراهیم همت برگشت و الان یه خانم محجبه است و عاشق و دلداده ی شهدا شده -داستان من بود 😐 یکی از دخترای پشت سرمون: وای خوشبحالش المیرا فکرشو کن این دختره واقعا نظرکرده شهداست. 👥بچه ها حتی زینب و لیلا نمیدونستن چقدر من میترسم که پام بلرزه یا اینکه شهدا یه لحظه ولم کنن به حال خودم. 😔اگه حاج ابراهیم همت تنهام بذاره اگه بشم همون ترلان مست و غرق گناه چی؟ زینب: حنانه کجایی؟ پاشو بریم یه دور اطراف بزنیم نیم ساعت دیگه میخایم بریم طلائیه ادامه دارد...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا