یاد یاران
. . 🌹 سرداری که مردم عراق در محل شهادتش زیارتگاه ساختهاند ❤️ . . 🌷شهید سید حمید تقوی فر در اهواز به
🌷🌷 محل شهادت و یادمان شهید تقوی در حومه سامراء 🌷🌷
#شهید_حاج_سید_حمید_تقوی_فر 🍃
@yadeyaran313
خواستم بپرسم: مادر! فرزندت کجاست؟
دیدم هنوز روضه گلوی بریده فرزندش به دست گروهک کومله را میخواند.
#شهید_بهزاد_همتی
@yadeyaran313
یاد یاران
@yadeyaran313
🔹جایی که حاج احمد گریست💦
🔸 منطقه #اورامان به دليل وضعيت خاص جغرافيايي و دارا بودن ارتفاعات مختلف، براي ما اهميت ويژه اي داشت. يک سلسله از کوه هاي منطقه که در خطوط مزري بود، در اختيار عناصر #رزگاری بود و همين امر موجب شده بود تا ارتباط آن ها با حزب بعث به سهولت انجام پذيرد. در جلسه اي با حضور #حاج_احمد_متوسليان، شهيد #ابراهيم_مرادی، شهيد #عثمان_فرشته، شهيد #جلال_بارنامه، شهید #حسن_مدنیفرد تصميم گرفته شد طي عملياتي اين ارتفاعات را از لوث وجود عناصر "رزگاري" پاکسازي کنيم.
طرح عمليات ريخته شد و خوشبختانه توانستيم عمليات را با موفقيت به انجام رسانديم و بر ارتفاعات مسلط شديم. و بر روي يکي از ارتفاعات پايگاهي ايجاد کرده بوديم.
▪️ به اتفاق يکي از #پيشمرگان با دوربين در حال کنترل و تحرکات دشمن بوديم که متوجه شديم يک نفر مقداري بار را بر دوش گذاشته و يک گالن بيست ليتري را هم در دست دارد و به طرف پايگاه مي آيد. وقتي نزديک تر شد متوجه شديم جاويد الاثر #حاج_احمد_متوسليان است که مقداري خرما و نفت را از يک فاصله دور بر دوش گرفته بود تا براي رزمندگان مستقر در پايگاه بياورد. به استقبالش رفتيم و خواستيم بار را از دوشش پايين بياوريم و خودمان حمل کنيم، اجازه نداد. علت را از او سوال کرديم، گفت:
▫️من دارم وظيفه ام را انجام مي دهم. وقتي وارد پايگاه شد، بعد از احوالپرسي و روبوسي با رزمندگان به شدت گريست. ابتدا تصور کرديم مشکلي پيش آمده است. وقتي از او سوال کرديم چرا گريه مي کني؟ گفت: ما در مريوان داخل شهر هستيم و از امکانات بيشتري استفاده مي کنيم ولي شما بر روي خاک مي خوابيد، آن هم در کوه دور افتاده بدون هيچ نوع امکاناتي! خدمت واقعي را شما انجام مي دهيد. خدمت ما و شما هيچ وقت با هم قابل مقايسه نيست.
او را دلداري دادم و گفتم: شما در آنجا بهتر مي توانيد خدمت کنيد، ما هم در اينجا! بنا بر اين هر دو گروه جز رضاي حق و خدمت به مردم نيست.
(نقل از: "محمدصالح عبدی" همرزم شهید #عثمان_فرشته ، از پیشمرگان کُرد مسلمان)
@yadeyaran313
یاد یاران
🍂🍂🍂🍂🍂🍂
قصه مگو
امروز برای شهدا وقت نداریم
از عشق مگو قصه كه ما وقت نداریم
با حضرت شیطان سرمان گرم گناه است
از بهر ملاقات خدا وقت نداریم
در كوفه تن غیرتمان گوشه نشین است
بهر سفر كرببلا وقت نداریم
هر چند كه خوبست شهیدانه بمیریم
زیباست ولی حیف كه ما وقت نداریم!
@yadeyaran313
یاد یاران
⭕️ امروز #ضدانقلاب کسی است که آن کاری که مشغول هست، در آن کار سستی کند، در آن کار بیکاری کند یا وادار کند اشخاصی را که آنها کم کاری کنند، از زیر بار شانه خالی کنند که این ضربه است به کشور خودشان.
#امام_روح_الله
@yadeyaran313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
جان جانم علی خسرو خوبانم علی
توشهرحلب با موتور میرفتیم
دیدم سرش پایین داره میره
مدح امیرالمومنین رو میخوند
ترسیدم...👇👇👇
@yadeyaran313
یاد یاران
توشهرحلب با موتور میرفتیم دیدم سرش پایین داره میره مدح امیرالمومنین رو میخوند ترسیدم...👇👇👇 @yadeyara
توشهرحلب با موتور میرفتیم
دیدم سرش پایین داره میره
مدح امیرالمومنین رو میخوند
ترسیدم
فقط میتونست.دوسه مترجلو روببینه‼️
گفتم داداش مواظب باش تصادف میکنیم
توجه نکرد
همینطورکه میخوندبا ناراحتى گفتم.سر تو بیار بالا خیلےخطرناکه
بازبه حرفم توجه نکرد
داشتم عصبانےمیشدم که باجدیت گفت چکارم دارى نمیخوام سرموبیارم بالا
یکلحظه توجه کردم به دوروبرمون👀دیدم اطرافمون پر از زنهاى بى حجابِ میترسیدچشمش بیفته بهشون #شهید_حسن_قاسمی_دانا
تعریف می کرد تو حلب شبها با موتور حسن غذا و وسائل مورد نیاز به گروهش میرسوند .
ما هر وقت می خاستیم شبها به نیروها سر بزنیم با چراغ خاموش میرفتیم .
یک شب که با حسن میرفتیم غذا به بچه هاش برسونیم . چراغ موتورش روشن می رفت .
چند بار گفتم چراغ موتور رو خاموش کن امکان داره قناص ها بزنند .
خندید . من عصبانى شدم با مشت تو پشتش زدم و گفتم مارو می زنند . دوباره خندید . و گفت: مگر خاطرات شهید کاوه رو نخوندى .
که گفته. شب روى خاک ریز راه می رفت . و تیر هاى رسام از بین پاهاش رد میشد نیروهاش میگفتن فرمانده بیا پایین . تیر میخورى .
در جواب می گفت اون تیرى که قسمت من باشه هنوز وقتش نشده .
و شهید مصطفى می گفت: حسن می خندید و می گفت: نگران نباش اون تیرى که قسمت من باشه . هنوز وقتش نشده .
و به چشم دیدم که چند بار چه اتفاقهایى براش افتاد . و بعد چه خوب به شهادت رسید
راوی:شهید صدرزاده
🌷🌷
@yadeyaran313
#کلام_شهید
خدایا مرا به خاطر گناهانی که در طول روز با هزاران قدرت عقل توجیهشان میکنم ببخش!
#شهید_مصطفی_چمران 🌹
@yadeyaran313
یاد یاران
جان جانم علی خسرو خوبانم علی
😊 شوخ طبعی رزمنده ها
🌷عید غدیر که می شد خیلی ها عزا می گرفتند. لابد می پرسید چرا...؟ به همین سادگی که چند تا از بچه ها با هم قرار می گذاشتند، به یکی بگویند؛ سید ...البته کار که به همین جا ختم نمی شد.
🌷ایستاده بودیم بیرون چادر، یک دفعه دیدیدم چند نفر دارند دنبال یکی از برادر ها می دوند. می گفتند: وایسا سید علی کاریت نداریم! و او مرتب قسم می خورد که من سید نیستم ولم کنید. تا بالاخره می گرفتندش و می پریدند به سر و کله اش و به بهانه بوسیدنش آش و لاشش می کردند.
🌷بعد هم هر چی داشت، از انگشتر، تسبیح، پول، مهر نماز تا چفیه و گاهی هم لباس، همه را می گرفتند و از تنش به بهانه متبرک بودن در می آوردند ...
🌷جالب اینجاست که به قدری جدی می گفتند؛ سید
که خود طرف هم بعد که ولش می کردند، شک می کرد و می گفت: راستی راستی نکند ما هم سید هستیم و خودمان خبر نداریم، گاهی اوقات کسی هم پا پیش می گذاشت و ضمانتش را می کرد: قول می دهد وقتی آمد تو چادر، عیدی بچه ها یادش نرود؛ حتی اگر سکه ٢٠ ریالی باشد و او هم سکه را می داد و غر می زد که: عجب گیری افتادیم، بابا ما به کی بگیم ما سید نیستیم ...؟
@yadeyaran313
مجری جلسه گفت:اکنون #دکتر_رجایی با شما سخن میگوید
پشت تربیون که قرارگرفت بعداز یاد نام خداگفت:
عزیزان ! اول بدانید که #من_دکتر_نیستم
شهید رجائی#قابل توجه برخی ها
فردا سالروز شهادت#دکتر_رجائی
یاد یاران
#خاطره
🎉بزرگترین عید مسلمانان ، عید امامت و ولایت، #عیدغدیر مبارک باد🎉
🌷 شهید احمدی روشن به امام علی (ع) ارادت ویژه ای داشت، به سادات هم همینطور، به طوری که دوستانش می گفتند #عید_غدیر یا #سیزده_رجب هر چه که به عنوان عیدی میخواستیم نه نمیگفت...
#امشب_از_مصطفای_شهید_عیدی_بخواهید
🌷 با #نهج_البلاغه مانوس بودند و برای اثبات قضیه #غدیر چندین کتاب از جمله کتاب های شهید مطهری را خوانده بودند.
و در دورانی که #حج بودند توانسته بودند با #زبان_عربی دست و پا شکسته، با یک #سنی بحث کند و به قول خودشان آخر سر هم مرد سنی کم آورده بود...
#ولایت
#دومین_غدیر_شیعه_ظهور_مهدی_است
#شیعه
#وحدت_شیعه_و_سنی
@yadeyaran313
یاد یاران
یکبار که از سوریه اومده بود با مادرم راهےکربلا شد
مادرم توی کربلا بهش گفته بود: تو رو به امام حسین قسم دیگه نرو سوریه 😭
اما حسین خیلےناراحت شده بود و گفته بود :مادر من راهم رو انتخاب کردم و نمےتونم از این مسیر برگردم
و اضافه کرده بود که: من توی سوریه نامردی هایےدیدم که نمےتونم ساکت بمونم
نمےتونم خودم رو شیعه امام علی بدونم و در مقابل هتک حرمت اهل بیت سلام الله ساکت بمونم 😞✋
#شهید_حسین_فدایی
@yadeyaran313
#شهید_احمد_بیابانی
یکی از هزاران افراد | حُرِّ انقلاب اسلامی |
📝 حتما مطالعه کنید 👇
یکی از ثمرات انقلاب اسلامی :
توبه کردن و به سعادت رسیدن امثال این جوانان است ... 👇
@yadeyaran313
یاد یاران
#شهید_احمد_بیابانی یکی از هزاران افراد | حُرِّ انقلاب اسلامی | 📝 حتما مطالعه کنید 👇 یکی از ثمرات
🌷🌷
#شهید_احمد_بیابانی
یادمه یه شب توی محل سپاه
با احمد بودم
بهش گفتم : داش احمد، فکرش
رو می کردی که یه روزی
کارت به اینجا برسه که بشی یه
رزمنده و ... 🙁
لبخندی زد و گفت : اصلا ✋
اما کار خداست دیگه، من یه عمر
توی لجن زار بودم.
عاقبت من و امثال من این بود که
توی جوب و کنار خیابون بمیریم،
یا اینکه سرمون بره بالای دار😞
اما قربون اوستا کریم برم.همچین
ما رو سوا کرد و آورد اینجا که
باورمون نمی شد 😓
بعد یادی از چند ماه قبل کرد و
گفت : یادته دفعه ی اولی که به
من گفتی بریم جبهه چقدر مسخره
ات کردم؟ 😒
من اصلا فکر نمی کردم که یه
روز پام به جبهه باز بشه و دیگه
نتونم دل بکنم 😢
صحبت هامون که تموم شد
رفتیم پیش مهدی و دیگر رفقا
اون شب برنامه ی دعای توسل
داشتند
دوست داشتم ببینم احمد توی
مجلس دعا چیکار می کنه🤔
او قبلا هم توی مجالس عزاداری
امام حسین (علیه السلام) حضور
داشت اما اهل حال و گریه نبود‼️
اما اون شب به محض ورود به
مجلس، از من جدا شد و به یه
گوشه ای رفت
بعد چفیه ای که دور کمرش
بسته رو باز کرد و روی سر و
صورتش انداخت ✋
دیگه صورتش پیدا نبود.
احمد با حال عجیبی که پیدا
کرده بود مشغول شد
شونه هاش بالا و پایین می
رفت و گریه می کرد.
او خدا رو به حق معصومین قسم
می داد تا از تقصیراتش بگذره😭
بعد ها از رفقاش شنیدم که
احمد در این اواخر، نیمه
شب ها🌙از مقر سپاه بیرون
می رفت و در گوشه ای از
زمین خدا برای خودش حال
خوشی داشت
او اهل خلوت کردن با خدا در
نیمه شب ها شده بود و به زبان
خودش با خدا حرف می زد 😞✋
✍ به روایتی از دوست شهید
📚 بخشی از کتاب : احمد
🌷🌷
@yadeyaran313
یاد یاران
✏️ همسر شهید : 🍃| گاهی که می خواستیم به مهمونی بریم کمی،چند لقمه غذا می خورد و می گفت : _باشد که فق
✏️ همسر شهید :
🍃| گاهی که می خواستیم به مهمونی بریم کمی،چند لقمه غذا می خورد و می گفت :
_باشد که فقط برای رضای خدا برویم نه برای شکممان
این اخلاص عمل رو از علی بن ابی طالب (علیه السلام) آموخته بود
چون حدیثی از حضرت علی در این باره نقل شده است که قبل از رفتن به مهمانی مقداری طعام میل می فرمودند و می گفتند : می خواهم فقط برای رضای خدا به مهمانی بروم نه به خاطر غذا خوردن |🍃
#بصیرت_افزایی
💢اگر روز غدیر، تلگرام بود؟
🔻تصور کنید اگر ۱۴۰۰ سال پیش، در چنین روزی(روز غدیر) گوشی هوشمند وجود داشت، مردم و رسانه ها از سخنرانی پیامبر(ص) فیلممیگرفتند؟
🔹تصور میکنید رسانه ها چگونه با این واقعه برخورد میکردند؟
🔺 آمد_نیوز می نوشت که محمد(ص)، داماد و پسرعموی خود را بدون در نظر گرفتن صلاحیتها بدلیل خانوادگی به جانشینی منصوب کرد!!
🔺 بی_بی_سی از اساس منکر حضور علی(ع) در غدیر خم میشد و مستند پخش میکرد!
🔺 صدای_آمریکا خبر با تحریف خبر و از رضا پهلوی و حکومت ایران میگفت!
🔺 صدا و سیمای خودمان هم خندوانه پخش میکرد، بهنام بانی و محسن چاووشی هم آهنگ غمگین میخوانند.
🔸و در آخر جناب وزیر تلگرام و ارتباطات هم میگفت در واقع غدیر ۱۰ نفر بیشتر نبود و در صدد تضعیف آن بر می آمد
🔹دشمنانِ علی(ع) بدون رسانه های امروزی حق او را غصب کردند، با شایعه با دروغ با ترساندن مردم، با سکوت خواص! اگر رسانه های امروزی دست شان بود، همین میکردند که ۱۴۰۰ سال پیش کردند، با شدت بیشتر...
علیرضا_زادبر
@yadeyaran313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 فرقی بین تهرانی و روستایی نیست!
📌 کاری که منافقین نگذاشتند شهید #رجایی انجام بدهد.
@yadeyaran313
رژیم سابق برای ما خطر نداشت !
امروز قلمهای دشمنهای ما در خارج و گاهی در داخل ، برداشته شده است ، قلمفرسایی میشود که مکتب ما را بد جلوه بدهند !
@yadeyaran313