یاد یاران
🍂🍂🍂🍂🍂🍂
قصه مگو
امروز برای شهدا وقت نداریم
از عشق مگو قصه كه ما وقت نداریم
با حضرت شیطان سرمان گرم گناه است
از بهر ملاقات خدا وقت نداریم
در كوفه تن غیرتمان گوشه نشین است
بهر سفر كرببلا وقت نداریم
هر چند كه خوبست شهیدانه بمیریم
زیباست ولی حیف كه ما وقت نداریم!
@yadeyaran313
یاد یاران
⭕️ امروز #ضدانقلاب کسی است که آن کاری که مشغول هست، در آن کار سستی کند، در آن کار بیکاری کند یا وادار کند اشخاصی را که آنها کم کاری کنند، از زیر بار شانه خالی کنند که این ضربه است به کشور خودشان.
#امام_روح_الله
@yadeyaran313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
جان جانم علی خسرو خوبانم علی
توشهرحلب با موتور میرفتیم
دیدم سرش پایین داره میره
مدح امیرالمومنین رو میخوند
ترسیدم...👇👇👇
@yadeyaran313
یاد یاران
توشهرحلب با موتور میرفتیم دیدم سرش پایین داره میره مدح امیرالمومنین رو میخوند ترسیدم...👇👇👇 @yadeyara
توشهرحلب با موتور میرفتیم
دیدم سرش پایین داره میره
مدح امیرالمومنین رو میخوند
ترسیدم
فقط میتونست.دوسه مترجلو روببینه‼️
گفتم داداش مواظب باش تصادف میکنیم
توجه نکرد
همینطورکه میخوندبا ناراحتى گفتم.سر تو بیار بالا خیلےخطرناکه
بازبه حرفم توجه نکرد
داشتم عصبانےمیشدم که باجدیت گفت چکارم دارى نمیخوام سرموبیارم بالا
یکلحظه توجه کردم به دوروبرمون👀دیدم اطرافمون پر از زنهاى بى حجابِ میترسیدچشمش بیفته بهشون #شهید_حسن_قاسمی_دانا
تعریف می کرد تو حلب شبها با موتور حسن غذا و وسائل مورد نیاز به گروهش میرسوند .
ما هر وقت می خاستیم شبها به نیروها سر بزنیم با چراغ خاموش میرفتیم .
یک شب که با حسن میرفتیم غذا به بچه هاش برسونیم . چراغ موتورش روشن می رفت .
چند بار گفتم چراغ موتور رو خاموش کن امکان داره قناص ها بزنند .
خندید . من عصبانى شدم با مشت تو پشتش زدم و گفتم مارو می زنند . دوباره خندید . و گفت: مگر خاطرات شهید کاوه رو نخوندى .
که گفته. شب روى خاک ریز راه می رفت . و تیر هاى رسام از بین پاهاش رد میشد نیروهاش میگفتن فرمانده بیا پایین . تیر میخورى .
در جواب می گفت اون تیرى که قسمت من باشه هنوز وقتش نشده .
و شهید مصطفى می گفت: حسن می خندید و می گفت: نگران نباش اون تیرى که قسمت من باشه . هنوز وقتش نشده .
و به چشم دیدم که چند بار چه اتفاقهایى براش افتاد . و بعد چه خوب به شهادت رسید
راوی:شهید صدرزاده
🌷🌷
@yadeyaran313
#کلام_شهید
خدایا مرا به خاطر گناهانی که در طول روز با هزاران قدرت عقل توجیهشان میکنم ببخش!
#شهید_مصطفی_چمران 🌹
@yadeyaran313
یاد یاران
جان جانم علی خسرو خوبانم علی
😊 شوخ طبعی رزمنده ها
🌷عید غدیر که می شد خیلی ها عزا می گرفتند. لابد می پرسید چرا...؟ به همین سادگی که چند تا از بچه ها با هم قرار می گذاشتند، به یکی بگویند؛ سید ...البته کار که به همین جا ختم نمی شد.
🌷ایستاده بودیم بیرون چادر، یک دفعه دیدیدم چند نفر دارند دنبال یکی از برادر ها می دوند. می گفتند: وایسا سید علی کاریت نداریم! و او مرتب قسم می خورد که من سید نیستم ولم کنید. تا بالاخره می گرفتندش و می پریدند به سر و کله اش و به بهانه بوسیدنش آش و لاشش می کردند.
🌷بعد هم هر چی داشت، از انگشتر، تسبیح، پول، مهر نماز تا چفیه و گاهی هم لباس، همه را می گرفتند و از تنش به بهانه متبرک بودن در می آوردند ...
🌷جالب اینجاست که به قدری جدی می گفتند؛ سید
که خود طرف هم بعد که ولش می کردند، شک می کرد و می گفت: راستی راستی نکند ما هم سید هستیم و خودمان خبر نداریم، گاهی اوقات کسی هم پا پیش می گذاشت و ضمانتش را می کرد: قول می دهد وقتی آمد تو چادر، عیدی بچه ها یادش نرود؛ حتی اگر سکه ٢٠ ریالی باشد و او هم سکه را می داد و غر می زد که: عجب گیری افتادیم، بابا ما به کی بگیم ما سید نیستیم ...؟
@yadeyaran313
مجری جلسه گفت:اکنون #دکتر_رجایی با شما سخن میگوید
پشت تربیون که قرارگرفت بعداز یاد نام خداگفت:
عزیزان ! اول بدانید که #من_دکتر_نیستم
شهید رجائی#قابل توجه برخی ها
فردا سالروز شهادت#دکتر_رجائی
یاد یاران
#خاطره
🎉بزرگترین عید مسلمانان ، عید امامت و ولایت، #عیدغدیر مبارک باد🎉
🌷 شهید احمدی روشن به امام علی (ع) ارادت ویژه ای داشت، به سادات هم همینطور، به طوری که دوستانش می گفتند #عید_غدیر یا #سیزده_رجب هر چه که به عنوان عیدی میخواستیم نه نمیگفت...
#امشب_از_مصطفای_شهید_عیدی_بخواهید
🌷 با #نهج_البلاغه مانوس بودند و برای اثبات قضیه #غدیر چندین کتاب از جمله کتاب های شهید مطهری را خوانده بودند.
و در دورانی که #حج بودند توانسته بودند با #زبان_عربی دست و پا شکسته، با یک #سنی بحث کند و به قول خودشان آخر سر هم مرد سنی کم آورده بود...
#ولایت
#دومین_غدیر_شیعه_ظهور_مهدی_است
#شیعه
#وحدت_شیعه_و_سنی
@yadeyaran313