eitaa logo
رهروان ولایت
148 دنبال‌کننده
12.4هزار عکس
7.5هزار ویدیو
137 فایل
ارتباط با ادمین @ya_ali118
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷 شهید کر و لالی که با امام زمان(عج) ارتباط داشت! 🔰 اسمش عبدالمطلب اکبری بود. زمان جنگ توی محل ما مکانیکی می‌کرد و چون کر و لال بود، خیلیا مسخره‌ش می‌کردن. یه روز رفتیم سر قبر پسر عموی شهیدش ”غلامرضا اکبری“. ▪️ عبدالمطلب کنار قبر پسر عموش با انگشت یه چارچوب قبر کشید و توش نوشت ”شهید عبدالمطلب اکبری“! ما هم خندیدیم و مسخره‌ش کردیم! صدای خنده‌ها رو نمی‌شنید. یکی به پشتش زد: 🔹 آره حتما هم تو شهید می‌شی! ▫️ گفتم: 🔸 ول کن، چه کارش داری؟! ▫️ گفت: 🔹 می‌خوام بدونه که دیگه حرف الکی نزنه. چی می‌گم کدوم حرف؟ ▫️ دوباره صدای خنده بلند شد. عبدالمطلب دهانش را باز کرد و دوباره بست. نگاهش غمگین و عمیق بود. یک نگاهی به سنگ قبر کرد، خم شد و با لبه‌ی آستینش نقش روی زمین را پاک کرد. بچه‌ها یکی یکی از دور قبر شهید غلامرضا اکبری بلند می‌شدند‌ و خود را می‌تکاندند. اما او کنار پسرعموی شهیدش ماند. دو زانو نشسته بود. مثل همیشه از دیگران کناره‌گیری می‌کرد.  همانطور که دور می‌شدیم، سرم را برگرداندم و از پشت هیکل درشتش را نگاه کردم. گفتم: 🔸 گناه داره. ▫️ یکی از بچه‌ها گفت: 🔹 دلیل نمی‌شه بی‌زبون‌ها گنده‌گویی کنن. پسره برای خودش جای قبر هم نشون میده! ▫️دور هم گرد شدیم. (و شروع به گفتگو کردیم.) 🔸 می‌دونید فردا اعزام می‌شه؟ ▫️ یکی دیگر از بچه‌ها گفت: 🔹 همه‌ی ما تا یکی دو هفته‌ی دیگه می‌ریم. اینجا شهیدآباده دیگه. ولی دلیل نمیشه که. 🔸 تو کی عازمی؟ 🔹 من هم فردا می‌رم انشالله. ♦️ یکی تعریف می‌کرد وقتی دشمن خمپاره می‌زنه، قبل از این که صدای سوتش برسه، عبدالمطلب اشاره می‌کنه بقیه دراز بکشند! 🟤 عجب! ♦️ دست کم نگیریدش. 🟠 توی مسجد برای خودش یک گوشه دعا می‌خونه. 🟡 دعای کر و لالها چیه؟ 🟢 پسر بی‌آزاریه 🟣 ولش کن بابا ⌛️ (ده روز بعد) 🟢 وصیتنامه هم داره؟ 🟡 بله. مادرش این رو داد. 🟢 بده بخونم. ▫️ برگه‌ی تا خورده را باز کرد. نتوانست سرش را بالا بگیرد. با پشت دستش چشمهایش را پاک کرد. 🟢 بیا تو بخون. 🟣 چی شده؟ 🟢 ده روز پیش رو یادته؟ 🟣 نه 🟤 خدای من! عبدالمطلب رو کجا خاک کردیم؟! 🟠 بده من بخونم. 🟣 بلند بخون! 📝 " بسم الله الرحمن الرحیم یک عمر هرچی گفتم به من می‌خندیدند. یک عمر هرچی می‌خواستم به مردم محبت کنم، فکر کردند من آدم نیستم و مسخره‌ام کردند. یک عمر هرچی جدی گفتم شوخی گرفتند، یک عمر کسی رو نداشتم باهاش حرف بزنم. خیلی تنها بودم. 🕯 اما مردم! حالا که ما رفتیم بدونید، هر روز با آقام امام زمان عج حرف می‌زدم... آقا خودش بهم گفت: 🔶 تو شهید می‌شی. جای قبرم رو هم بهم نشون داد." با هم نشستیم و با حسرت اشک ریختیم. ⬅️ روايت از همرزم شهيد؛ منبع: خبرگزاری بين المللی قرآن 🏷 💚در مسیر مهدویت💚 🌐 @DarMasireMahdaviat 🧮 S4W60