eitaa logo
رهروان ولایت
145 دنبال‌کننده
12.5هزار عکس
7.7هزار ویدیو
137 فایل
ارتباط با ادمین @ya_ali118
مشاهده در ایتا
دانلود
🗒‌‌‌‌ آسمانی ‌‌شهیدحاج‌قاسم‌ سلیمانی 💖‌‌«‌‌ » 🌴💫🌴💫🌴 ✍خطاب به مردم عزیز کرمان... 📌 نکته‌ای هم خطاب به مردم عزیز کرمان دارم؛ مردمی که دوست داشتنی اند و در طول ۸ سال دفاع مقدس بالاترین فداکاری‌ها را انجام دادند و سرداران و مجاهدین بسیار والامقامی را تقدیم اسلام نمودند. ⭕️من همیشه شرمنده آن‌ها هستم. هشت سال به خاطر اسلام به من اعتماد کردند؛ 🔆فرزندان خود را در قتلگاه‌ها و جنگ‌های شدیدی، چون کربلای ۵، والفجر ۸، طریق القدس، فتح المبین، بیت المقدس و… روانه کردند و لشکری بزرگ و ارزشمند را به نام و به عشق امام مظلوم حسین بن علی به نام ←«ثارالله»→، بنیانگذاری کردند. 💟🔰💠 این لشکر همچون شمشیری برنده، بار‌ها قلب مِلَتمان و مسلمان‌ها را شاد نمود و غم را از چهره آن‌ها زدود💖 ➖عزیزان! من بنا به تقدیر الهی امروز از میان شما رفته ام... من شما را از پدر و مادرم و فرزندان و خواهران و برادران خود بیشتر دوست دارم، چون با شما بیشتر از آن‌ها بودم؛ ضمن اینکه من پاره تن آن‌ها بودم و آن‌ها پاره وجود من اما آن‌ها هم قبول کردند من وجودم را نذر وجود شما و ملت ایران کنم. 💔😭🌹 🔹دوست دارم کرمان همیشه و تا آخر با ولایت بماند..!! این ولایت، ولایت علی بن ابیطالب است و خیمه او خیمه حسین فاطمه است. دور آن بگردید. با همه شما هستم✅ 💠 میدانید در زندگی به «انسانیت و عاطفه‌ها و فطرت‌ها» بیشتر از رنگ‌های سیاسی توجه کردم خطاب من به همه شما است که مرا از خود میدانید، برادر خود و فرزند خود میدانید.❗️ 🗒وصیت می‌کنم "اسلام" را در این برهه که تداعی یافته در انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی است، تنها نگذارید. 🌸دفاع از اسلام نیازمند ←هوشمندی و توجه خاص→ است. در مسائل سیاسی آنجا که بحث اسلام، جمهوری اسلامی، مقدّسات و ولایت فقیه مطرح می‌شود، این‌ها رنگ خدا هستند؛ رنگ خدا را بر هر رنگی ترجیح دهید 💯♻️💠 🌺@IslamLifeStyles
💌 📚 خانم مگه میشه؟ اصلا غیر ممکنه. چند نفر ديگر هم همراهی اش کردند. _چه جوری آدم میتونه این قدر کم بخوابه؟ _مگه ما چقدر توان داریم؟ من که هشت ساعت خواب رو شاخمه. تعجب بچه ها را که دیدم دوباره سرم را به بلند گو نزدیک کردم. _البته ما اکثر جمعه ها می ریم تفریح یا مهمونی و من در طول هفته درسام رو می خونم. باز مدرسه را رو سرشان گذاشتند. _خانم، شاید راضیه از یه کُره دیگه اومده؟! مدیر کنارم ایستاد و سعی کرد با حرکات دست بچه ها را آرام کند. _بچه ها راضیه با تمرین به همه اینا رسیده. درسش رو مرتب خونده و نذاشته روی هم تلنبار بشه. شما هم مطمئن باشین با تمرین و پشتکار می تونین مثل راضیه توی همه زمینه ها موفق بشین) راضیه این ها را تعریف می کرد و می خندید. اما امشب من باید با گریه راضیه را به انتظامات معرفی می کردم. وقتی از پرس و جو ناامید شدم، نگاهم را به داخل حسينيه بردم و سعی کردم از بین جمعیت وارد شوم که کسی با دست جلویم را گرفت. دستش را گرفتم و گفتم: ( دختر من اینجا بوده. باید برم دنبالش حالش بده. ) _خانم همه رو داریم بیرون می کنیم دیگه کسی توی حسينيه نمونده. کلافه نگاهی به اطراف دوراندم و دوباره سر برگرداندم. _ یه نفر زنگ زد خونه ی ما و گفت دخترتون حالش بده بیاین ببریدش. با دست شانه بقیه را می گرفت تا زودتر خارج شوند. _حتما اشتباهی گرفته. فقط... دخترتون که از اعضای کادر نبوده؟! فرآيند كمال بشرى به وسيله‏ى كتاب تحقق مى‏يابد. ۳۵۵_و_۳۵۶ به ما در کانال رهروان ولایت بپیوندید. 👇🏻 @yafatar نثار شهدا از صدر اسلام تا ظهور مهدی صلوات🥀