#راض_بابا🌻
#قسمت_پنجاه_وششم✨
(بی توای صاحب الزمان بی قرارم هر زمان)
چند صباحی است که این تخت بیمارستان میزبانم شده است و هم نوای ناله های کتمانم و رازهای مگویم. وقتی بین این چهار دیوار دلتنگ میشود برای آرام کردن من را به دو سال پیش و حرم می برد. در زیرزمین حرم رو به ضریح کنار مادر می نشینم.
آن هنگام است که کلمات هم اهنگ دلم می شود و مثل دانه های باران ذهنم را می شوید و بر زبانم می نشیند. لطیف نباشی همجواری دوست ممکن نیست. عطر حرم هم کارش همین است آینه در آینه انگار همه جا انعکاس اوست.
اینجا قدر درنگ می باید. فقط دیدن و حل شدن وقتی یارش شدی کنار ضریح و زیر زمین را توفیری نیست هنگامه صدای ملاقات رسیده بود و در آن لحظه دیگر هیچ کس جواب رد به سینه اش نمی خورد الله اکبر الله اکبر لا اله الا الله لبیک گویان صف در صف اقامت بستیم آخرین سحر و نماز دیدار ما نبود با تمام دلتنگیام تکبیر را سر دادم.
چشمم به مهر بود و دلم داخل ضریح لحظه های عجول ثانیه ها را دو تا یکی می کردند از شب تا صبح چشمانم را بیدار گذاشته بودم تا از دیدن لحظهای محروم نماند و حالا شانه به شانه مادر پیشانی به خاک می ساییدیم و بلند می کردیم.
رکعتی را سر برداشتیم و حالا آخرین رکعت و دل کندن با شنیدن الله اکبری دربرابرش خمیدم و با الله اکبر دیگر خود دیگری خود را در آغوشش یافتنم و در دومین سجده تمام التماس شدم و عجز اما اتفاقی در حال رخ دادن بود و من از آن نا آگاه.
به ناگاه سجده بار دستی مهر و سرم را کمی بلند کردم مبهوت مانده بودنم او که بود؟ سجاده ای و پارچه سبزی را زیر مهر زد و رفت اصلا مگر می شود کسی از بین آن همه صف طویل در دقیقه آخر نماز به آن سقف و میانه بیاید و بعد هم ناپدید شود.
#ادامه_دارد
فرآيند كمال بشرى به وسيلهى كتاب تحقق مىيابد.#امام_خامنه_ای
#الگوی_سوم_زن
#پایگاه_مقاومت_حجتیه_حوزه_۳۵۵_و_۳۵۶
به ما در کانال رهروان ولایت بپیوندید.
👇🏻
@yafatar
نثار شهدا از صدر اسلام تا ظهور مهدی صلوات🥀