eitaa logo
«کمــی کــافــر...»
3.1هزار دنبال‌کننده
218 عکس
86 ویدیو
0 فایل
یک صبح «کمی کافر» و یک صبح «مسلمان» یک مـــرتبــه زنــدیــقـــم و یک مـــرتبــه درویــــش کمی کافر.../ شعر و گاه‌نوشت‌های مصعب یحیایی @MOSAB_YAHYAEI
مشاهده در ایتا
دانلود
مقدمه: فی‌الحال چه و چگونه‌اش بماند؛ لکن چند سال پیش طرحی را درباره زیباسازی شهری دادم به عوامل شهرداری. از قضا خیلی هم استقبال کردند و در همان جلسه نیم‌ساعته دستور خورد و ارجاع شد به کارشناس‌ برای تدبیر و اجرا. به قول شاعر «خندان‌لب و مست» رفتم توی اتاق کارشناس. نگاهی انداخت و «ملوکانه» تایید و تمجید کرد. فقط این‌که یک «فقط» گذاشت آخر حرف‌هایش و محتاج گفتن نیست که همین یعنی اساس بهانه‌گیری‌‌ها و سنگ‌اندازی‌ها توی کار! هر چه گفت چشم بستم و همراهی کردم تا شاید کوتاه بیاید و با اندکی تحدید و تحریف و بل‌که تحقیر، آخرالامر قدمی بردارد برای اجرا. -یادم رفت بگویم- آن روزها شروع کار روگذر برج بود و تازه دور «میدان آزادی» را دیوار بتنی چیده بودند. القصه؛ کارشناس یک مشت ایده‌ی نسنجیده برای اجرا داد و آخر سر هم کأنه الهام از غیب گرفته باشد گفت: «اسم طرح را هم می‌گذاریم قطعه هنرمندان...!». فاتحه‌ای خواندم و زدم بیرون. توی دلم گفتم: «لامصّب اصلاً همه‌ی ان‌قلت‌هایت به‌جا. این آخری چه بود دیگر؟! قطعه هنرمندان؟! دور از جان، آدم یاد بهشت زهرا می‌افتد که!» موخره: ۱. زمان زیادی تا «ماه محرم» نمانده. زبانم مو درآورد از بس این چندساله گفتم و کسی خودش را صاحب نکرد. الی‌ماشاالله شاعر خوب و درجه یک داریم توی این استان. حضرات مادحین و اهل هیأت باید این را یک فرض بگیرند بر خودشان که تا حد ممکن از اشعار شاعران بومی در مراسمات استفاده کنند. شخصاً با تعداد زیادی از جامعه مداحان حرف زده‌ام و پیشنهاد داده‌ام که از یک «کانال معتبر» اشعار موضوعی شاعران استان را دریافت کنند و متناسب با شرایط به اجرای این ابیات «اهتمام» داشته باشند. الزامی نیست که الا و لابد همه و در هر شرایطی از این اشعار استفاده کنند، لکن این حد از بی‌توجهی هم ناپسند است. امید دارم که امسال اتفاق بهتری بیفتد. ۲. از لابلای همین اشعاری که ذکر کردم می‌شود بندها، مصارع و یا ابیات منتخبی را بیرون کشید و در فضاسازی‌های محیطی برای محرم و البته سایر مناسبت‌ها استفاده کرد. الساعه دارم به کتیبه‌ای از شعر فکر می‌کنم که ابتدایش «در خون نشسته نیمه‌ای از ماه در فرات/ این جلوه دیدنی‌ست شبانگاه در فرات» است و انتهایش «ثاراللهی‌ست خون تو؛ کی می‌شود بلند/ بانگ ظهور مهدی خون‌خواه در فرات». نگویید تنها محتشم و شعرش نظر کرده‌ی آقا بودند؛ مگر بی‌اذن و رخصت حضرت ارباب می‌شود گفت و نوشت و دم زد؟! یک وجه از وجوه «جامعه ایمانیِ» ما شیعه‌ها همین هم‌گرایی و هم‌پوشانی در اعمال است. شاعر می‌سراید؛ طراح شعر را به تصویر می‌کشد؛ مداح می‌خواند؛ رسانه طرح و اجرا را منتشر می‌کند و ... این‌جور می‌توان «ید واحده» شد برای حرکت به سمت جامعه ایمانی عصر ظهور. ۳. کاش رسانه‌ها هم پای کار باشند. هم در تبدیل این ایده به یک خواست عمومی و فراگیر در استان علی‌الخصوص در محرم پیش رو؛ و هم در انتشار آثار تولید شده در این مجرا. نقل قیاس و تقابل نیست، لکن نه مدح مادحین ما در توان، از برجستگان کشوری کمتر است و نه شعر شاعران از مابقی ضعیف‌تر. البته نقش سازمان‌ها و ارگان‌های دولتی هم کم نیست. بودجه‌های فرهنگی را می‌شود هدفمند‌تر هزینه کرد. عضو شوید: (کمی کافر.../ شعر و گاه‌نوشت‌های مصعب یحیایی) 🔴@yahyaei_m
انسانِ معاصر چیست؟! مُشتی گِلِ وامانده! از حــق بــه مــراتب دور، بــر بــاطلِ وامانده! عضو شوید: (کمی کافر.../ شعر و گاه‌نوشت‌های مصعب یحیایی) 🟡@yahyaei_m
برای روضه همین جمله بس؛ خدا نکند که پیش پای پدر یک پسر زمین بخورد... ⚫️@yahyaei_m
خدا به داد شب سرد آسمان برسد ستون خیمه‌ی خورشید اگر زمین بخورد ⚫️@yahyaei_m
هر چه گشتم تعریفی دقیق‌تر از این آیه برای این سطح از جهل نیافتم که «فَبِمَا نَقْضِهِمْ مِيثَاقَهُمْ لَعَنَّاهُمْ وَجَعَلْنَا قُلُوبَهُمْ قَاسِيَةً يُحَرِّفُونَ الْكَلِمَ عَنْ مَوَاضِعِهِ وَنَسُوا حَظًّا مِمَّا ذُكِّرُوا بِهِ » نفرین‌شدگانی که به واسطه نقض میثاق، بدل به آدم‌هایی قسی‌القلب شده‌اند تا آن‌جا که کلام حق را از مواضعش منحرف می‌کنند و اندرزها را فراموش می‌کنند. مساله فقط یک اظهارنظر سیاسی نیست که فلانی نظر متفاوتی از ما در فلان اتفاق دارد. قصه این است که بعضی‌ها حتی دفاع‌شان از حسین‌بن علی‌(ع) هم نهایتاً به واسطه مظلومیت‌ حضرت است، نه حقانیت مکتب حسین(ع). این بابا هم که کلاً -نعوذ بالله- کیان را بدل امام معصوم می‌داند! منطقش هم این است که کیان مظلوم بود و حسین(ع) هم مظلوم. پس می‌شود بجای «حسین» نوشت «کیان»... همین‌قدر سطحی و مبتذل! البته فارغ از این باید پذیرفت که فی‌الحال بخش عمده‌ای از جامعه‌ ناخواسته به قرائتی معتقدند که در آن محبت به اباعبدالله(ع) مبتنی بر «مظلومیت» حضرت است، نه بر اساس «مودت» به امام واجب‌الاطاعه! این همان نقطه افتراقی‌ست که این روزها در مناقشه‌ی «لاک سیاه زنان» بروز کرده است. عده‌ای معتقدند که این خوانش از دین نقطه ورود عامه به دایره‌ی مغناطیس حسینی‌ست و برخی بالعکس این اتفاق را انحراف از معیار و قرائتی ناصواب می‌دانند که سر از گمراهی درخواهد آورد. به شخصه با نگاه دوم به قضیه همراهم لکن این هم نکته‌ای‌ست که گمان می‌کنم حداقل فرصت تبلیغی «محرم» برای حاکمیت تقریباً انحصاری‌ست. چرا باید این قرائت‌های سطحی این قدر غلیظ باشد؟! ⚫️@yahyaei_m
تا فتح بلندی‌ها تنها قدمی مونده یک ذره تحمل کن تا قله کمی مونده 🔴@yahyaei_m
خستگی ممنوع.mp3
9.7M
بیش از یک سال است که این شعر را با دغدغه‌ی امیدآفرینی و نگاه به جلو نوشته‌ام و شکر خدا که آخرالامر به همت دوستان به سرود تبدیل شد. مانده بودم اسمش را چه بگذارم که با نگاه به فرمایشات امروز رهبری به «خستگی ممنوع» رسیدم. کم و کاستی‌اش را ببخشید و دعا کنید به جان دوستانم علی صفری، هادی صفرپور، اکبر ابراهیمی و گروه سرود منهاج بوشهر که زحمت این سرود را به دوش کشیدند. ممنون می‌شوم اگر صلاح دیدید منتشر کنید. 🔴 عنوان سرود: خستگی ممنوع شعر: مصعب یحیایی ملودی و تنظیم: اکبر ابراهیمی پیگیری و اجرا: گروه سرود منهاج کانون نخبگان آفتابگردان با تشکر از صدا و سیمای مرکز بوشهر و بنیاد حفظ آثار دفاع مقدس استان بوشهر عضو شوید: (کمی کافر.../ شعر و گاه‌نوشت‌های مصعب یحیایی) 🟢@yahyaei_m
سرگشته بین کفر و یقینیم ما فقط بــاری به روی دوش زمینــیم ما فقط عضو شوید: (کمی کافر.../ شعر و گاه‌نوشت‌های مصعب یحیایی) 🟢@yahyaei_m