حَنان | یحیی
دیدگاه های مختلف در ارتکازات و سیره عقلا به دین ترتیب ذکر شد: 1- مشهور: نیازمند احراز معاصرت با معص
امام خمینی ره :
الاجتهاد و التقليد، النص، ص: 82
الغيبة وحرمانهم عن الوصول إلى الإمام، لا محيص لهم من الرجوع إلى كتب الأخبار والاصول والجوامع، كما أخبروا بذلك، ولا محالة يرجع عوامّ الشيعة إلى علمائهم بحسب الارتكاز والبناء العقلائي المعلوم لكلّ أحد.
فلولا ارتضاؤهم بذلك لكان عليهم الردع؛ إذ لافرق بين السيرة المتّصلة بزمانهم وغيرها؛ ممّا علموا وأخبروا بوقوع الناس فيه، فإنّهم أخبروا عن وقوع الغيبة الطويلة[1]، وأنّ كفيل أيتام آل محمّد صلّى اللَّه عليه وعليهم علماؤهم[2]، وأنّه سيأتي زمان هرج ومرج يحتاج العلماء إلى كتب أصحابهم[3]، فأمروا بضبط الأحاديث وثبتها في الكتب.
فتحصّل من جميع ذلك: أنّ الإشكال على أصل السيرة غير وارد، فيدلّ على أصل التقليد الارتكاز القطعيّ العقلائيّ.
( 1)- انظر بحار الأنوار 51: 72 وما بعدها.
( 2)- مستدرك الوسائل 17: 317، كتاب القضاء، أبواب صفات القاضي، الباب 11، الحديث 22، 23، 24، 27، 28.
( 3)- الكافي 1: 42/ 11، وسائل الشيعة 18: 56، كتاب القضاء، أبواب صفات القاضي، الباب 8، الحديث 18.
اصل اولی در حجیت سیره عقلا-ضیائی فر.pdf
278K
دیدگاه نزدیک به مبنای حضرت امام خمینی ره
حَنان | یحیی
بازدید با جمعی از دوستان از نمایشگاه مراکز تخصصی در جمکران
مراکز تخصصی حوزه به عرضه و نمایش پایان نامه های خود پرداخته بودند. نداشتن «نظم و نظام» میان عناوین و موضوعات پایان نامه ها و فقدان «نقشه علمی» و یک «نظام اندیشه جامع» که بتواند تحقیقات را مدیریت و هدفمند کند، مشهود بود.
💢💢💢 معرفی کانال ها
🔸کانال حنان (تحقیقات شخصی)
https://eitaa.com/yahyayahya
🔸کانال درایت (معارف حدیثی و حدیث شناسی)
https://eitaa.com/deraiat
🔻 پرونده بحث «غلو سیاسی» از مباحث استاد مددی:
https://eitaa.com/deraiat/419
🔻پرونده بحث «مُلک یا مالکیت؟:
https://eitaa.com/deraiat/478
🔸کانال فقه ولائی و سرپرستی
(آشنایی با فقه حکومتی از منظر مرحوم سیدمنیرالدین حسینی ره
و دیدگاه های فقهی و اصولی استاد سید احمد مددی)
https://eitaa.com/feghhevelaee
🔸کانال فلسفه تابع وحی
https://eitaa.com/fotoooh
🔻پرونده بحث «فاعلیت»:
https://eitaa.com/fotoooh/257
طرح جامع ایده ها 2.pdf
697.9K
طرح جامع ایده های تحول در روش تفقه/ ویرایش دوم
معرفی اجمالی ایده فقه تمدنی.pdf
505.3K
با انتشار ویرایش اول این طرح، استاد گرامی حضرت آقای واسطی لطف کردند ایده خود را به اجمال بیان کرده و ارسال فرمودند که مجدداً آن را تقدیم می کنم.
هدایت شده از اجتهاد
💢تأملی انتقادی بر بنای عقلا در علم اصول
✍️یحیی عبدالهی
🔻«سیره عقلا» در علم اصول، طبق نظریه مشهور با احراز معاصرت با معصوم و امضای آن (عدم ردع) پذیرفته شده و حجت تلقی میشود. برخی دیدگاههای غیر مشهور نیز حجیت سیره عقلا را بی نیاز از دو قید «معاصرت» یا «امضاء» میدانند، به عنوان مثال امام خمینی (ره) سیرههای مستحدثه را هم اگر ردعی از آن وارد نشده باشد نیز حجت میدانند.
یا برخی همچون محقق اصفهانی و آیتالله بروجردی و برخی شاگردانشان همچون علامه طباطبایی (ره) از آنجا که بازگشت سیره عقلا را به حکم عقل میدانند، آن را بی نیاز از دو قید فوق معرفی میکنند. مقصود از عقل در اینجا عقل عملی یا به تعبیر برخی، عقل فطری است. آیتالله بهجت و آیتالله مفیدی نیز «ارتکاز متشرعه» را حجت مستقلی در عرض دیگر منابع فقه و به عنوان دلیل پنجم ذکر کردهاند.
آیتالله سیستانی نیز حجیت «میثاق عقلایی» را مستقل از کشف و درجه احتمال تبیین میکنند. برخی محققین نیز به اثبات «ذاتی بودن حجیت سیره عقلا» پرداختهاند. در مقابل، استاد محسن اراکی سیره عقلا را متأثر از شریعت میداند نه اینکه شریعت، سیره عقلا را تأیید کند. استاد سیدمهدی میرباقری نیز تأیید سیره عقلا توسط شرع را منتفی میدانند.
نگارنده در ادامه از سه منظر، دیدگاه مشهور علم اصول در سیره عقلا را ملاحظه کرده و به ارائه تأملاتی انتقادی حول آن میپردازد.
👈این یادداشت #اختصاصی را بخوانید: https://b2n.ir/f74732
🆔 @ijtihad
هدایت شده از مرکز تفقه علوم اسلامی
🔶 فهم مساله «ولایت» و بازنگری در بسیاری از دوگانه ها
🔸یحیی عبدالهی
مفهوم «ولایت» که معادل هدایت، سرپرستی و تربیت است، به عنوان اصل و اساس دین، می بایست در مفاهیم پایین دستی دین جاری شود، از این رو ضروری است که در بسیاری از مفاهم خودساخته تجدید نظر کنیم.
به عنوان مثال دوگانه «تعبد یا تعقل» که خصوصاً در فضای روشنفکری رایج است از غفلت از همین مفهوم ولایت شکل می گیرد، به این نحو که آنجا که دین سخنی دارد، ما تعبداً می پذیریم و اگر دین سخنی نداشت با عقل خود سیر می کنیم، در حالیکه دین نیامده است که عقل را تعطیل کند و جای آن بنشیند و بدیل آن باشد، بلکه اساساً مخاطب دین، عقل انسان هاست و عقل را رشد می دهد.
دو گانه دیگری که در علم اصول رایج است، دو گانه «تعبدی یا عقلائی» است. در خصوص بسیاری از روایات بحث می شود که آیا روایات در صدد تعبد است یا به نکته عقلائی اشاره دارد که در این صورت ارشادی (در مقابل تأسیسی) می شود. این دوگانه نیز محل مناقشه است که بر تصور خاصی از شأن شارع استوار است و آن شأن مولای عرفی است که گاهی به عبد خود فرمان می دهد و گاهی او را ارشاد می کند درحالیکه اعمال ولایت نمی کند. اما شارع حقیقی از آنجا که در مقام ولایت همه شئون عباد است و قصد دارد او را به سوی قرب الهی سوق دهد، معنا ندارد که اعمال ولایت صورت نگیرد. به بیان دیگر خروج از ولایت الهی آنگونه که در معارف وحیانی سراغ داریم، ورود به ولایت طاغوت است.
شارع وقتی در مقام هدایت و ولایت قرار می گیرد همه قوای انسانی از عقل و تجربه و روح و ذهن را هدایت می کند و رشد می دهد. همچنین جامعه بشری و عقلائی را هدایت می کند، از این رو هم تعبد جاری می شود و هم با عقلاء ارتباط می گیرد و فهم و درک عقلائی در پرتو سرپرستی شارع، شکوفا می شود.
بحث جایگاه رأی و نظر مردم در حجیت هم می بایست از این منظر بازنگری شود؛ «ولایت» مقوله ای دو طرفه است و می بایست با «تولی» ملاحظه شود. ولایت و تولی، متقوم به یکدیگرند و یکدیگر را قید می زنند، از این رو «ولایت» می بایست متناسب با «تولی اجتماعی» باشد و اگر این تناسب رعایت نشود، به «حجیت» و «مشروعیت» نمی رسد. ولیّ اجتماعی نمی تواند به حدی جلوتر از تولی اجتماعی حرکت کند که همراهی اجتماعی اتفاق نیافتد.
براین اساس، دین آمده است که همه عرصه ها را به سوی تقرب هدایت و سرپرستی کند، نه اینکه همه عرصه ها را تعطیل کند و خودش جای آنها بنشیند و نه اینکه امری در کنار دیگر عرصه ها باشد، مثلاً دین را یک امر معنوی تلقی کنیم که در کنار امور معیشتی و مادی قرار می گیرد.
به عنوان مثال به این متن توجه بفرمایید که با دو گانه «تعطیل» و «در کنار» بیان شده است:
«انتظار برنامه سازی برای فقه بسان انتظار حل مشکلات فیزیک از شیمی است و این یک انتظار بی جاست. اسلام برای این نیامده است که کلیه افکار و اندیشه ها را تعطیل کند، و خود یکه تاز میدان زندگی باشد و تکلیف همه چیز را تعیین کند، بلکه اسلام، جامعه را به تفکر و اندیشه و شور و مشورت در امور دعوت کرده است آن گاه خود نگهبان برنامه ریزی می باشد و مشروع آن را از نامشروع مشخص می کند. اصولاً رمز خاتمیت در این است که در دعوت خود به کلیات اکتفا کند، و جزئیات را به مقتضیات زمان واگذار کند.و اگر روز نخست برنامه ریزی می کرد مسلماً این برنامه ریزی با تمام چهره های زندگی منطبق نمی گشت.»
📚 آیت الله جعفر سبحانی، فلسفه فقه و بررسی مقاله ی فقه در ترازو، مجله تخصصی کلام اسلامی ، سال دهم، مسلسل 37، ص97
از منظر «ولایت»، دین حتماً به عرصه برنامه ریزی وارد می شود، همچنین هدایت و سرپرستی دینی همه افکار و اندیشه ها را در بر می گیرد اما این، به معنای تعطیلی همه افکار و اندیشه ها نیست بلکه شکوفایی فکر و اندیشه در پرتو استضائه از نور ولایت است.
فقه اولویت.mp3
12.61M
نکاتی که پیرامون این موضوع عرض شد در باب ضرورت توجه به زیرساخت های حکم شناسی و روش شناسی این مساله