هدایت شده از رب الناس/بقلم علیرضا کمیلی
🤓 عدالتخواهی پیرمردی یعنی چه؟!
💎 دوستانی دارم که برایم حجت اند و مطمئن هستم آن دنیا خدا بعنوان #حجت جلویم می گذارد. مثلا یکی دارد تنهایی کار #خیریه و جهادی می کند و دهها کارآفرینی کرده و صدها دکتر را به محرومان وصل کرده تا #درمان رایگان بشوند و خلاصه کلی نیازهای مردم را تامین کرده و خب طبعا هم مثل ما حرافان، نقدش بیشتر از ماست چون در ارتباط روزانه با #محرومان است نه مثل برخی از ما سالی دو بار!
⚠️ برخی هم به اسم نقادی و #عدالت خواهی کارشان صرفا بیان مشکلاتی است که همه مردم از جمله پیرمردهای بیکار پارک نشین هم همان ها را به خوبی تکرار می کنند!
⭕️ البته بنده از آنجا که نسبت به #کارآمدی دستگاههای رسمی بشدت منتقدم و اساسا نبودن آنها را بهتر از بودن شان می دانم مشکلی با این محتوای انتقادی ندارم ولی مشکل من با ادعای فرهیختگی و #مصلح_اجتماعی بودن این دوستان است در حالی که نقدشان ناامیدکننده است و اقدام ایجابی هم که بلد نیستند!
💠 حال آنکه وقتی می بینیم در شرایط سخت فعلی، می توان کلی کار ایجابی کرد و به مردم #امید را که تنها عامل حرکت است، تزریق کرد، صرفا و صرفا نقدهای تکراری ناامیدکننده را طرح می کنیم! و جالب اینکه هر چه بیکارتریم تندتریم! شاید چون وقت اضافی بیشتری داریم! و اصلا نشستن یک گوشه و نوشتن را یک شغل فرض کرده ایم! البته شاید سالی یکبار هم اطلاعیه کمک به فقیری را استوری کنیم...
⛔️ من این مدل عدالت طلبی را #پیرمردی می نامم چون نتیجه اش بی تحرکی و #تنبلی و گوشه نشینی است نه #حرکت و امیدبخشی و دستگیری از مردم..
📍 @komeilialireza
☘لطفا متن را کامل بخوانید.
اندکی دربارهی مناقشهی اخیر:
قرنها دشمنان اهل بیت علیهم السلام خواستهاند فضایل و مناقبشان را پنهان کنند ولی چشمشان کور امروز نام علی و اولادش عالمگیر است.
آیا با "علی مع الحق و الحق مع علی" یا با حدیث ثقلین کسی مخالفتی دارد؟ هرگز! آیا باید فضایل اهل بیت را با صدای بلند گفت؟ حتماً
🔸️
اهل تسنّن مانند ما شیعیان محبّ اهل بیت علیهم السلام اند و از همین شهرشریف گنبد کاروان های زیارتی امام رضا علیهالسلام راه میاندازند و نام ائمه بر فرزندان خود میگذارند.
آنچه مورد اعتراض بود اینکه از میان دهها لقب مولی الموحدین امیرالمومنین علی علیه السلام، چیزی در برخی بنرهای تبلیغی انتخاب شده بود که نوعی هجمهی مستقیم به اهل تسنّن بحساب میآمد و حتی برای برادران سنّی محبّ اهل بیت حساسیتزاست؟ درباره اینکه این القاب برای امیرالمومنین علیه السلام ثابت شده است مناقشه ای نداریم. من هم به آن معتقدم.
اتفاقی که چندسالی است دقیقا در ایام غدیر رخ میدهد و تاکنون مشکلاتی را در برخی مناطق بوجود آورده است.(من نمی خواهم اینجا همان مطالب مورد اعتراض را تکرار کنم)
🔸️
آیا این عقب نشینی است که به خاطر حفظ وحدت و جلوگیری از تنش و کدورت برخی مطالب در مناطقی با اکثریت شهروندان سنّی گفته نشود؟
قرار نیست ما از عقیدهمان دست برداریم ولی اصل، حفظ وحدت است و این ملاحظه بر شیوه و روش ما حاکم است. به این جمله رهبر انقلاب دقت کنید:
"حفظ وحدت را اصل قرار بدهیم و اگر تکلیف شرعییی هم احساس کردیم، ولی دیدیم عمل به این تکلیف ممکن است مقداری تشنج به وجود آورد و وحدت را از بین ببرد، قطعاً انجام آنچه که تصور میکردیم تکلیف شرعی است، حرام است و حفظ وحدت واجب خواهد بود."
🔸️
بنابراین به فتوای رهبری حتی تکلیف شرعی که خلاف وحدت باشد حرام است.
اگر غیر از این روش امام و رهبری بود، ایران سالها قبل تر از سوریه به آتش جنگ داخلی سوخته بود. ایران هنوز باقی است و هنوز شیعه خانهی اهل بیت علیهم السلام است چون قرنها همزیستی و تعایش تمرین شد و تندروهای شیعه و سنی طرد شدند.
🔸️
فرمودند "محاسن کلام" ما را به مردم برسانید، آنها به ما رو خواهند کرد. محاسن از حُسن به معنای زیبایی است. تبلیغ باید بر اساس اصول زیباییشناختی باشد. آیا فریاد زدن و وجوه تمایز و افتراق را توی چشم کردن زیباست؟ آیا اصلا تبلیغ است یا ضد تبلیغ؟ آیا روشن کردن تنور لجاجت اسمش تبلیغ است؟ شما به سخن کسی که با فریاد با شما حرف بزند، گوش میدهید؟
برای اهل بیت علیهم السلام زینت باشیم نه مایهی شرمندگی.
عید غدیر مبارک🌹
https://www.instagram.com/p/CDjgvpupyl-/?igshid=8hgeenoj1mm
🔻در پیشینۀ تاریخی بحث اخیر بر سر وحدت
🔸️یادداشتی مهم از دکتر سجاد صفارهرندی
ماجرا ماجرای دیروز و امروز نیست. بحث این روزهای ما دربارۀ وحدت عقبۀ تاریخی دارد. اگر نخواهیم خیلی عقب برویم، دست کم از دهۀ 1340 ما با دو مکتب یا دو مدرسه مواجهیم: از یکسو، مدرسۀ انقلاب اسلامی که اسلام/تشیع را به مثابه دعوتی فراگیر و عمومی در جهت اقامۀ حق و قسط طرح میکند. در مقابل مدرسه ای (البته ریشه دار و کهنسال) که خود را نگهبان تشیع به مثابه نوعی کیش و آموزۀ تاریخی قلمداد میکند. موارد تمایز این دو مدرسه متعدد است اما مشخصاً در سطح هویتی مدرسۀ انقلاب اسلامی دیگریِ خود را «رژیم» و در امتداد آن غرب و صهیونیسم می¬بیند و جریان دیگر، که مسامحتاً می¬تواند جریان «سنتی» یا «ولایتی» نامیده شود، به عادت تاریخی هویت خود را در تمایز با عامۀ مسلمین (اهل سنت) یا در مراتبی در تقابل با جریان¬های بدعت آمیزی چون بهائیت و وهابیت تعریف میکند.
در اینجا ما صرفاً از دو ایده یا گفتمان علمی و کلامی که در دوره ای از تاریخ تشیع مقابل هم بوده اند سخن نمی گوییم. سخن از تضادی واقعی و داغ و زنده است. خاطرات پرشمار انقلابیون از آن سالهای تنگنا و شدت و مبارزه حاکی از این واقعیت است که زخمی که آنان از این نارفیقان همخانه میخوردند کم از زخم داغ و درفش دستگاه امنیتی رژیم نبود. «ولایتی»ها البته داغ و درفش نداشتند اما سلاحی داشتند بسیار قدرتمند: زخم زبان. کاری بودن این زخم زبانها را اگر میخواهید ببینید به منشور روحانیت امام مراجعه کنید. (پیام سوم اسفند 67) همان امامی که دنیا و مافیها را در برابر عمل به تکلیف خود هیچ می انگارد، بعد از گذر سالها با یادآوری جفاکاری و زخم زبان «ولایتی»ها و «حجتیه ای»ها سینه اش تنگ و بیانش تلخ میشود.
وقتی انقلاب شد، درخشش نور آن چنان بود که کمتر دیده ای توانایی چشم پوشی از آن را داشت. این چنین بود که اغلب سنتی ها و حجتیه ای ها و ولایتی ها هم ولو دیر به انقلاب پیوستند. برخی صادقانه عهد جدید بستند و بعضی محاسبه گرانه به انتظار گذر زمان نشستند. با گذشت زمان این تمایزها و تفاوتها مجددا سر بر آورد ولی در دهۀ نخست انقلاب میدان واقعی عشقبازی با ولایت چنان نزدیک و آدرس آن در جبهه های غرب و جنوب چنان سرراست بود که مجالی به خودنمایی دیگران نمی داد.
اما در دهه های بعد این شرایط تا حدی دگرگون شد. در سایۀ ناملایمت ها و ناکامی های انقلاب، جریان سنتی مجدداً فضایی برای تجدید حیات یافت و بر تمایز خود از مدل دینداری انقلاب اسلامی تأکید کرد. چیزی که خود را در تأکید مضاعف بر اموری چون قمه زنی و مجالس موسوم به عیدالزهراء و برنامه های تبلیغاتی شبکه های ماهواره ای ظاهر میساخت. فراتر از این، فرآیندی آغاز شد که اینک در آغاز دهۀ پنجم انقلاب با نتایج حاد آن مواجه هستیم. به تدریج برخی محافل و مجامع مذهبی انقلابی نیز از خلال «فرهنگ غیررسمی هیأتی» یا تأثیرات «سلسله مراتب علمایی» بخشهایی از گفتمان سنتی و «ولایتی» پیش از انقلاب را وام گرفته و در آمیزه ای غریب با داعیه ها و شعارهای انقلابی تلفیق کردند. نتیجه ظهور هیأت هایی است که همزمان «رهسپاریم با ولایت تا شهادت» و «با ما مگو که سنی و شیعه برادرند» را دم میگیرند و حتی تأکیدات چندبارۀ رهبری بر مسألۀ وحدت و امثال آن را با عناوینی چون تقیه و امثال آن از سر باز میکنند. بالاتر اینکه، یادآوری معارف و آموزۀ انقلاب اسلامی و بلکه مسلمات برآمده از عقل سلیم را با همان جنس از زخم زبان هایی که در دهۀ چهل و پنجاه رایج بود، سنّیگری و «مُنّیگری» مینامند.
در فرهنگ و مرام انقلاب اسلامی این گزارۀ محوری که «هر گامی که به عقب برداری، دشمن وقیح جلوتر می آید» ناظر به آمریکا و اسرائیل است. اگر برادر فاضلی همین رتوریک را در تعامل با اهل سنت به کار میگیرد، نباید از اینکه فاصلۀ گفتمانی اش با فرهنگ انقلاب اسلامی را یادآوری کنیم، مکدر شود. در اینجا ما از نسب و نسبتهای گفتمانی صحبت میکنیم و داعیۀ قضاوت دربارۀ اشخاص را نداریم. ما که باشیم که کسی را از دایرۀ انقلاب خارج کنیم؟ مسأله تنها این است: آن گفتاری که معتقد است ما با مسألۀ وحدت در مقابل اهل سنت واداده ایم، گفتار برآمده از فرهنگ انقلاب اسلامی نیست. این امتداد گفتار همان شخصیت محترمی است که به طور ضمنی گرایش رهبران انقلاب به وحدت با اکثریت جهان اسلام را «سنّیْ ذلیل بودن» نامید. این امتداد نگاه همانهایی است که به قول امام در منشور روحانیت «حسرت ولایتِ دورۀ شاه را میخورند.» اگر از آنها نیستید، که نیستید، به شیوۀ آنها، سخن نگویید.
هدایت شده از کُنّاش | حمیدرضا میررکنی
15_1824.pdf
462.6K
تفقّه و جستن از دام تحجر
[درباره مناقشات بنری در عیدغدیری که گذشت]
حمیدرضا میررکنیبنادکی
متن یادداشت را در صفحه اندیشه روزنامه فرهیختگان بخوانید👆
@konashmirrokni
هدایت شده از حامی انقلابی🇮🇷
4_6030676490708846120.mp3
34.71M
🔸️سخنرانی وحید یامین پور
فتح خون، روایت فلسفه تاریخ شیعی
🔹️هیئت خدام الرضا علیه السلام
جلسه اول
@hamieh_enghelabi
هدایت شده از حامی انقلابی🇮🇷
4_6030676490708846121.mp3
29.4M
🔸️سخنرانی وحید یامین پور
فتح خون، دوگانه باطن و ظاهر، امام باطن قبله است.
🔹️هیئت خدام الرضا علیه السلام
جلسه دوم
@hamieh_enghelabi
هدایت شده از حامی انقلابی🇮🇷
4_6030676490708846122.mp3
31.53M
🔸️سخنرانی وحید یامین پور
فتح خون، دشواری تشخیص محکمات از متشابهات
🔹️هیئت خدام الرضا علیه السلام
جلسه سوم
@hamieh_enghelabi
هدایت شده از حامی انقلابی🇮🇷
4_6030676490708846123.mp3
17.77M
🔸️سخنرانی وحید یامین پور
فتح خون، فتنه خواص ساکت
🔹️هیئت خدام الرضا علیه السلام
جلسه چهارم
@hamieh_enghelabi
هدایت شده از حامی انقلابی🇮🇷
4_6030676490708846156.mp3
20.78M
🔸️سخنرانی وحید یامین پور
فتح خون، ابتلاء مومن ابتلاء جامعه مومنین
🔹️هیئت خدام الرضا علیه السلام
جلسه پنجم
@hamieh_enghelabi
4_6030676490708846120.mp3
34.71M
🔸️سخنرانی وحید یامین پور
شرحی بر کتاب فتح خون(شهید آوینی)،
روایت فلسفه تاریخ شیعی
🔹️هیئت خدام الرضا علیه السلام
جلسه اول
🆔 @yaminpour
4_6030676490708846123.mp3
17.77M
🔸️سخنرانی وحید یامین پور
شرحی بر کتاب فتح خون(شهید آوینی)،
فتنه خواص ساکت
🔹️هیئت خدام الرضا علیه السلام
جلسه چهارم
🆔 @yaminpour
📚کتاب "آداب و احکام عزاداری و مداحی مطابق فتاوای حضرت آیت الله خامنهای" توسط چاپ و نشر بینالملل منتشر شد.
به همه رفقای هیئتی علیالخصوص مادحین و ذاکرین اهل بیت علیهم السلام مطالعه این کتاب را توصیه میکنم.
#هیئت
#روضه
#کتاب_خوب #رهبری #رهبر_انقلاب
#شرکت_چاپ_و_نشر_بین_الملل
@nashrebeynolmelal
📚کتاب را به صورت اینترنتی از سایت پاتوق کتاب فردا تهیه کنید.
https://www.instagram.com/p/CEQ6Fr1Jwf5/?igshid=1f9chjdffrki2
🔻رحمت و نفرت
🔸️یادداشت دکتر سیدحسین شهرستانی در نقد سیدحسن آقامیری
نیچه در تبارشناسی اخلاق، ایدهای اساسی درنقد اخلاقِ رحم و شفقت مسیحی طرح میکند که خلاصه آن اینست:
در پس چهره اخلاق رحم و شفقت مسیحی، کینتوزی و نفرت یهودی نهان است.
من به تفصیل این ایده کاری ندارم و علاقهمندان را به دو اثر "فراسوی نیک و بد" و "تبارشناسی اخلاق" #نیچه و "کینتوزی" از ماکس شلر ارجاع میدهم.
مساله من میزان خشونت، کینورزی و تهاجم و پرخاشی است که در لحن آقای #آقامیری موج میزند، چیزی که درست درجهت خلاف فحوای کلام و محتوای گزارههایی است که او بر زبان میراند.
سخن، تنها چینش دستوری کلمات نیست. آنچه سخن را جان و جهت میبخشد، "لحن" و "طرز" کلام است.
در مورد سخنرانی اخیر آقامیری، تضاد میان محتوا و لحن گفتار، بس آشکار است. به خشونتبار ترین لحن، خشونت محکوم میشود و به تهاجمیترین طرز، سخن از رحم و مهربانی میرود.
دروغ همیشه کذب منطقی نیست، دروغ همچنین ناسازی لحن و محتوا و دوگانگی حال و قال است.
اما مساله من در اینجا نه مسالهای اخلاقی و قضاوتی روانشناختی است. من درمقام افشای "باطن" ضمیر کسی نیستم بلکه میخواهم نیروی ستیزهجو، ضدگفتگو و خشونتباری را که در متن (و نه در باطن) گفتار دین رحمانی شبهروشنفکرانه وجود دارد منعکس سازم. نیرویی که پیش از طرح هر تزی، در کار تشدید تقابلهای دوقطبی است.
بعد از دیدن این سخنرانی به یاد ایده نیچه افتادم و از ژرفای نفرتی که درپس کلماتی "درباره رحم و محبت" موج میزند شگفتزده شدم.
گرچه گفتار امثال آقامیری نازلتر از آنست که مصداق حقیقی تحلیل نیچه باشد، لیکن این تحلیل برای نشان دادن بحران ذاتی ایدههای شبهمسیحی مدعی "اسلام رحمانی" در ایران معاصر بشدت راهگشاست.
چنانچه در خصوص بزرگترین نماینده روشنفکری دینی یعنی عبدالکریم سروش نیز این وضع را شاهدیم، کسی که فحوای سخن و موضوع گفتارش رواداری و تساهل و آزادفکری است حالآنکه لحن و طرز و سیره سخن و گفتارش، یکسره جدلی پرخاشگر و مملو از توهین و هتک و برچسبزنی است.
نیچه خود به امتداد این انحطاط فریبکارانه اخلاق مسیحی در عصر مدرن اشارات بسیار نموده است.
ازهمین سنخ است پدیده آشنای "استبداد روشنفکرانه" و خشونت آزادیخواهانه.
بسیاری آقامیری را بخاطر مضمون سخنانش رد یا تایید میکنند، اما آنچه درین پدیده برای من معنیدار است اینست که ظهور و رونق چنین چهرههایی بهرغم برخی ظواهر کُمیک، نهتنها کمکی به بهبود روحیه رواداری و تفاهم و همسخنی در جامعه نمیکند، بلکه هر نوع گفتگوی عقلانی و همدلانه را از پیش مخدوش میسازد.
اما در اینجا چند پرسش اساسی باید پیش کشیده شود:
این کینتوزی و ستیزهجویی که در پس گفتار رحم و رواداری نهان گردیده، در چه ساختار و بستر اجتماعی و فرهنگی ریشه دارد؟
موضوع یا ابژه این نفرت دقیقا چیست؟
و چرا این گفتار چنین مورد سمع و قبول بخشی از بدنه اجتماعی واقع میشود؟
یکی از زوایایی که ذهن مرا مشغول داشته، مساله بستر رشد و تکثیر چنین چهرههای نوخواستهای است: شبکههای اجتماعی سلبریتیپروری که هیاهو را جایگزین گفتگو کردهاند، آزادی را در ولگردی و مصرف خلاصه میکنند و فرهنگ را به رسانه فرومیکاهند و از این مسیر آنرا دستآموز اقتصاد سرمایهسالار میسازند.
و دراینجا سوال اخیر پیش میآید: خطابه پرخاشگرانه آقامیری درباره رحم و شفقت و ترند شدن آن، چقدر خلق سرمایه کردهاست؟
#سید_حسین_شهرستانی
@parvayenaghd
https://www.instagram.com/p/CEpUNQ3se5o/?igshid=ptk4unpexqwp