بسم الله الرحمن الرحیم
از خانه وقتی که سفر کردی شبانه
هی می کشید از قلب من آتش زبانه
ای روشنای هر شب حیدر،عزیزم
بی تو چه سرد است و چه تاریک است خانه
مهمان پیغمبر شدی رفتی پس از تو
من ماندم و نامردهای این زمانه
با تو شبیه کوه بودم بی تو امّا
صد کوه از داغ تو دارم روی شانه
تنها قرار بی قراری های زینب
دُردانه ات بعد از تو می گیرد بهانه
وقتی که مسکینی به پشت در می آید
با گریه اول از تو می گیرد نشانه
زهرای من ای کاش می بردی مرا هم
از خانه وقتی که سفر کردی شبانه
#حضرت_زهراسلاماللهعلیها
#عباس_گودرزی
📝گروه ادبی یاقوت سرخ
@yaqoote_sorkh
@Abbasgoodarzicanal
بسم الله الرحمن الرحیم
خدا ز خاک کفِ پایت بنا گذاشته عالَم را
به افتخار وجود توست که آفرید اگر آدم را
کنار احمد و در معراج میان عرش برین بودی
ندیده مثلِ تو از نزدیک مَلَک خدای مُعظّم را
به خیبر و اُحد و خَندق همیشه یاور او ماندی
نداشتند لیاقت جز تو جانشینی خاتَم را
عبادت است علی گفتن،که ذرّه ذرّهی مخلوقات
به عشق بر لب خود دارند علی علیِ دمادم را
عجیب نیست که هر چشمی به روز حشر ببیند رب
به یک اشارهی چشمانت بهشت کرده جهنّم را
#مدح_مولا
#امیرالمؤمنین_سلاماللهعلیه
#عباس_گودرزی
📝گروه ادبی یاقوت سرخ
@yaqoote_sorkh
@Abbasgoodarzicanal
هدایت شده از مجتبی خرسندی
بسم الله الرحمن الرحیم
الحق که تو از نسل شجاعی هستی
الگوی وقار اجتماعی هستی
در زمرهی شاعران عاشورایی
تو صاحب بهترین «رباعی» هستی
#مجتبی_خرسندی
#رباعی
#حضرت_امالبنین_سلاماللهعلیها
📝گروه ادبی یاقوت سرخ
@Yaqoote_sorkh
@Mojtaba_khorsandi
#دوبیتی
#انتظار
#یلدا
جهان سرد و زمین سرد و زمان سرد
زمین تنها نه، حتی آسمان سرد
شب یلدای غیبت این چنین است؛
خیابان،کوچه،منزل هایمان سرد
#عباس_گودرزی
📝گروه ادبی یاقوت سرخ
@Yaqoote_sorkh
@Abbasgoodarzicanal
بسم الله الرحمن الرحیم
ما را به غیر تو چه تمنّا و حاجت است؟
وقتی که خانهی تو سرای کرامت است
جود و سخاوت از پدرت ارث بردهای
در این تبار خُلق کریمانه عادت است
چشم امید ما به در آستان توست
چشم گدا همیشه به شاه سخاوت است
شیر درنده پیش تو زانو زده ست چون
زانو زدن به پیش تو نوعی عبادت است
وقتی که در کلام تو جاریست "جامعه"
واژه به واژه چشمهی پاک هدایت است
نه اختیار و جبر که امری میانشان
راضی شدی به هرچه خدا را رضایت است
هر راه غیر راه تو گمراهی است چون
عشق و ارادت به تو راه سعادت است
اکسیر و کیمیاست نگاهت به حال ما
از ما گدایی از تو یقیناََ اجابت است
#امام_هادیسلاماللهعلیه
#امام_زمان_عجلاللهفرجه
#عباس_گودرزی
📝گروه ادبی یاقوت سرخ
@Yaqoote_sorkh
@Abbasgoodarzicanal
بسم الله الرحمن الرحیم
خدا ز خاک کفِ پایت بنا گذاشته عالَم را
به افتخار وجود توست که آفرید اگر آدم را
کنار احمد و در معراج میان عرش برین بودی
ندیده مثلِ تو از نزدیک مَلَک خدای مُعظّم را
به خیبر و اُحد و خَندق همیشه یاور او ماندی
نداشتند لیاقت جز تو جانشینی خاتَم را
عبادت است علی گفتن،که ذرّه ذرّهی مخلوقات
به عشق بر لب خود دارند علی علیِ دمادم را
عجیب نیست که هر چشمی به روز حشر ببیند رب
به یک اشارهی چشمانت بهشت کرده جهنّم را
#مدح_مولا
#امیرالمؤمنین_سلاماللهعلیه
#عباس_گودرزی
📝گروه ادبی یاقوت سرخ
@yaqoote_sorkh
@Abbasgoodarzicanal
بسم الله الرحمن الرحیم
جهان در اضطرابی سخت و سنگین غرق وحشت بود
بشر بازیچهای بیچاره در چنگ جهالت بود
در آن عصری که خالی بود از انسانیت دنیا
و انسان تشنهی یک جرعه از جام عدالت بود
پدر می کَند گور دختر دردانهی خود را
که این دختر کشی بین عرب نوعی فضیلت بود
فقط اعراب نه بلکه زمین با ساکنان خود
اسیر فتنه و ظلم و فساد و قتل و غارت بود
برای حیله هرلحظه قریش آماده و ابلیس
میان جمع آنها در پی کسب مهارت بود
شرافت شد لگد مال شیاطین کشته شد غیرت
نماند آثاری از عزّت بشر در بند ذلّت بود
به یکباره ورق برگشت در آشوب دورانی
که خلقی روز و شب سرگشته سرگرم جنایت بود
خدا نوری فرستاد و از آن روشن شد این عالم
که بر اندیشه ها تابید و آغاز هدایت بود
خدا از عرش خود روی زمین آورد احمد را
محمّد در جهان و خلقت آن رکن و علّت بود
همان پیغمبری که قبل از آدم خلق شد آمد
که پیش از او میان عرش مشغول عبادت بود
نمی دانم که از ترسش فرو می ریخت یا از شوق؟
مدائن داشت ایوانی که جولانگاه قدرت بود
به قصد سجده عزّی و هبل ها بر زمین خوردند
نصیب مشرکان خواری،نبی در اوج عزّت بود
زبان پادشاهان بند آمد تاجشان افتاد
ابوجهلان حقیر امّا محمّد با صلابت بود
چه اعجازی از این بهتر که در یک دست او قرآن
و در یک دست دیگر هم ید بیضای عترت بود
#قصيده
#پیامبراعظمصلواتاللهعلیه
#عباس_گودرزی
📝گروه ادبی یاقوت سرخ
@yaqoote_sorkh
@Abbasgoodarzicanal
بسم الله الرحمن الرحیم
سبک شور تولد حضرت عباس علیه السلام
بند اول
بگوش بگوش
خبر میدن به شیعهها بگوش
منادی میگه از توی عرش خدا بگوش
دارن میگن خادما از توو کربلا بگوش
شور قیامت اومد
خوش قد و قامت اومد
امام هیات اومد
وفا و غیرت اومد
بزرگ طائفهی جرعت و شهامت اومد
شیر شجاعت اومد
یار امامت اومد
اون که با اسمش مریضا میشن سلامت اومد
گره گشا اومده تا گره گشایی کنه ماشالا ماشالا
اومده تا به قلب عاشقا خدایی کنه ماشالا ماشالا
باب الحوائج تموم حاجتا اومده ماشالا ماشالا
میخواد تموم نوکراش و کربلایی کنه ماشالا ماشالا
الدخیل یبو فاضل
بند دوم
بگوش بگوش
میر و علمدار اومده بگوش
وارث ذوالفقار کرار اومده بگوش
علی مرتضی به تکرار اومده بگوش
ماه عشیره اومد
به جنگ چیره اومد
پهلوونی که بی نظیره اومد
اون کسی که یک تنه جنگ و دست میگیره اومد
فاتح میدون اومد
شیر رجزخون اومد
عموجون رقیه خاتون اومد
برید کنار که حیدر از خیمهها بیرون اومد
جگر نداره کسی حتی روبروش وایسه ماشالا ماشالا
حداقل یکی برای آبروش وایسه ماشالا ماشالا
رقیه ذوق میکنه وقتیکه بهش میگن ماشالا ماشالا
هیشکی نمیتونه مقابل عموش وایسه ماشالا ماشالا
بند سوم
بگوش بگوش
واسه شنیدن خبر بگوش
علی مرتضی بازم شده پدر بگوش
پیدا شده توو آسمونه شب قمر بگوش
عشق به هوش اومده
ساقی سبوش اومده
علی اصغر و بگید بیاد عموش اومده
شیر نر ام بنینه به خروش اومده
علم بدوش اومده
باده فروش اومده
صدای حیدر از توو گهواره بگوش اومده
بوسه زهرا رو ببین زیر گلوش اومده
اومده اونکه روی ناموس حسین حساسه ماشالا ماشالا
حتی تموم زائراشو هم به اسم می شناسه ماشالا ماشالا
قبله حاجات تموم ارمنی ها روز تاسوعا ماشالا ماشالا
به قول پیرمردای عراقیا امام عباسه ماشالا ماشالا
#علی_کاوند
#قمربنی_هاشم_علیهالسلام
#شعبانیه
@Alikavand333
@yaqoote_sorkh
بسم الله الرحمن الرحیم
شروع شد غزلی جاودانه شکل گرفت
برای عشق در عالم بهانه شکل گرفت
نوشت قافیه را چشم و شد ردیف ابرو
پس عاشقانهترین عاشقانه شکل گرفت
زمین تشنه دهان را به سمت ساحل برد
برای وسعت دریا کرانه شکل گرفت
نوشت کربوبلا تازه قبله شد تشکیل
نوشت بزم عزا تازه خانه شکل گرفت
زمین به خاک قدم های زائرش زل زد
سپس به وجد درآمد زمانه شکل گرفت
و با حسینیه و پرچم و کتیبه و سنج
مفاعلن فعلاتن ترانه شکل گرفت
جهان به یمن وجود ابارقیه و بعد
به ناز مقدم آن نازدانه شکل گرفت
حسین رونق دنیای نوکری شده است
حسین آمد و دنیا چه محشری شده است
سپرده ام به نخ پرچمش که دل دل شد
حسین تا ابد ارباب هرچه سائل شد
نماز عشق به ابروی او تمایل داشت
به سمت کرب و بلا قبله نیز مایل شد
زیاد کرده همیشه کم مرا یعنی
که شاعر از قِبَل لطف اوست مقبل شد
چقدر شعر نوشتند شاعران اما
به ذره او نظری کرد و بعد دعبل شد
ثواب گریه ما در مصائبش با صد
نماز و روزهی پیغمبران معادل شد
«به آسمان رود و کار آفتاب کند»
کسی که با حرم کربلا مقابل شد
گرفته حاجت خود را قسم به قاسم و اکبر
هر آن که از یکی از این دو درب داخل شد
بزرگ طایفهی آب ها سلام آقا
امام بی سر ارباب ها سلام آقا
#علی_کاوند
#سیدالشهداعلیهالسلام
#شعبانیه
📝گروه ادبی یاقوت سرخ
@Alikavand333
@yaqoote_sorkh
هدایت شده از 📝کربلایی علی کاوند
بحر طویل حضرت اباالفضل العباس علیه السلام
من قمرم
ماه فقط جلوه ای از روی دلآرای من است
آینهی چهرهی زیبای من است
صورت من ماه شب چهارده و خال لبم نقطه ی پرگار دل آرایی و زیبایی و معروف شده قامت من در همه ی شهر به رعنایی و آقایی و اصل و نسبم شهرهی شهر است ادبم نقل زبان همه ی مردم دهر است
من قمرم
من پسر حیدر کرارم و سردارم و سالارم و از نسل یل بی بدل کل عرب هستم و با اصل و نسب هستم و پس مادرم من فاطمهی بنت کلاویه همان ام بنین است
مقامش بخدا عرش برین است ملک زیر جلال و جبروتش همه دم سایه نشین است
خداوند حیا و ادب و حجب و عفاف است که خورشید به دور سر او گرم طواف است
مقامات کرامات پر از برکت او قلهی قاف است
من قمرم
ماه بنی هاشمم و اسوهی اخلاق و ادب هستم و جود و کرمم مثل حسن نقل زبان است همان مرد کریمی که به آقایی وبخشندگی اش شاه کریمان جهان است
خوش اخلاقی او مثل رسول است همانند بتول است وَ چیزی که عیان است چه حاجت به بیان است
من قمرم
طالع من سعد و سرشتم همه از نور نوشته است و فرشته است غلام نسبم
فرّ همایونی من پاک سرشته است پدرم صاحب املاک بهشت است پدرم شیر خدا شاه عرب شاه عجم حیدر کرار اسدالله
علی بن ابیطالب و بر کل یلان غالب و آن فاتح خیبر شه قنبر به جنان ساقی کوثر که در بدر و احد پوزهی کفار به تیغ دودمش یکسره بر خاک رسیده است کنون وارث این شوکت و این صولت و این هیبت و این قدرت بازو و دم قدسیه هوهوش منم
من که به ابروی گره خوردهی خود ترس به جان و دل یک لشکری از خود و زره ، نیزه و شمشیر بیانداخته ام دوش به دوش پدرم گرچه که یک بار ولی باز در آن بار چنان تاخته ام تا که یلان را که نه حتی شتر و مرکب و اسب همه را از نفس انداخته ام
نعره ی من غرش صد شیر شکاریست
سپاه از غضبم صید فراری ست
منم ذخر الحسین آنکه به صفین صف از یورش من پاره شد و با گره ابروی من مالک اشتر جگرش آب شد و معرکه بی تاب شد و چشم فلک تیره شد و صورت خورشید گرفته و همه دیدند که مهتاب شد و من اسدالحیدر اباالفضل علمدارم و من
حیدر کرار به تکرار مکرر شده ام
من قمرم
نور دو چشمان همه اهل حرم پر جگرم شیر نرم
شانه من قلهی آمال رقیهست فقط مال رقیه است دلم دربهدر زینب و دنبال رقیه است
به این مفتخرم ساقی اهل حرمم پشت و پناه علیِ اکبرم و قاسم و کلثوم سکینهم و آرام و قرار دل بی تاب ربابم
عموجان علی اصغرم اما به همین منصب خود فخر نمایم که فدایی حسینم همان نور دوعینم
من قمرم
#علی_کاوند
#حضرت_عباس_علیهالسلام
#شعبانیه
📝گروه ادبی یاقوت سرخ
@Alikavand333
@yaqoote_sorkh