eitaa logo
یاقوت سرخ
1.1هزار دنبال‌کننده
172 عکس
91 ویدیو
13 فایل
#گروه_یاقوت_سرخ 🖋️دفتر شعر و ادب آئینی شهرستان بروجرد
مشاهده در ایتا
دانلود
لحظات اذان مغرب بود دست در دست عمه‌زینب داشت ضربانش شدید می‌کوبید مضطرب بود و آه بر لب داشت از روی تل نگاه می‌انداخت غیر گرد و غبار چیزی نیست غیر چندین پیاده با نیزه غیر چندین سوار چیزی نیست ناگهان نیزه‌دارها را دید همه با هم نشانه می‌رفتند نیزه‌هاشان بدون دقت بود ولی اصلا خطا نمی‌رفتند نوک سرنیزه‌های سربالا نوک سرنیزه‌های سرپایین دید در بین آن همه نیزه که عمویش نشسته روی زمین چند دفعه کشید دستش را تا مگر که به یاری‌اش برود تا به یاری آن تن عریان با جراحات کاری‌اش برود گفت عمه عموم را کشتند یک نفر به هزار و نهصد زخم می‌زند هر که می‌رسد از راه  روی زخم‌ش چرا مجدد زخم ناگهان دید روی پیشانی‌ش سنگی از روی بغض‌وکینه نشست لشگر از عمد دوره‌اش کردند شمرِ بی شرم روی سینه نشست دست خود را کشید و عازم شد تا که سرباز آخری باشد دست خود را سپر کند شاید آخر قصه مادری باشد غنچه‌ی نوشکفته‌ی خیمه بین آغوش باغ پرپر شد قطره قطره چکید خونش تا قتلگاه عمو معطر شد @Yaqoote_sorkh @Alikavand333
هدایت شده از سجاد روان مرد
بسم الله الرحمن الرحیم عجیب نیست که دائم سر زبان من است حسن قشنگ‌ترین واژه درجهان من است اگر به گفتن ذکرش همیشه مشغولم زبان برای همین کار در دهان من است همیشه أشهَدُ أَنّ حسن کریم الله پس از علی ولی الله در اذان من است گدای سفره ‌ی او بوده اند اجدادم همین بزرگترین فخر خاندان من است به تیره روزی شب های خویش مفتخرم برای اینکه حسن ماه آسمان من است غم نداری خود را نمی‌خورم هرگز چرا که مُهر حسن پای آب و نان من است مرا به شاعر درگاه او شناخته اند هزار شکر که در شهر این نشان من است قبول اگر غزلم در خور مقامش نیست ولی محبت او برتر از توان من است اگر چه جان جهان شد برای ما اما همیشه گفته حسن جان حسین جان من است 📝گروه ادبی یاقوت سرخ @Yaqoote_sorkh @sajad_ravanmard