eitaa logo
مقتل "یارالی آقام "
219 دنبال‌کننده
243 عکس
37 ویدیو
13 فایل
الله 🔸یارالی یعنی آقای من حسین، که جسمش پر از زخم بود. 🔸یارالی کلمه ای آذری است که به معنی کسی که بر جسمش زخم فراوان دارد ، این کلمه معنایی عمیق دارد که تداعی غم و مصیبت بزرگی می نماید. کانال های دیگر: @qalalsadegh135 @azizamhosen
مشاهده در ایتا
دانلود
📜مقتل خوانی شهادت امام حسن مجتبی علیه‌السلام ☘حضرت علیه السلام علیه السلام •┈┈••✾••┈┈• @yaraliagham
ا ﷽ ا /۹۱ 🔸حضرتامام حسن علیه السلام 🔸حضرت امام حسین علیه السلام ﴿السَّلاَمُ عَلَیْکُمَا یَا سَیِّدَیْ شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّةِ﴾ ✅در مورد شهادت آمده است : «وَ رَمَوْا بِالنِّبَالِ جَنَازَتَهُ حَتَّى سَلَّ مِنْهَا سَبْعُونَ نَبْلَاً» ♦️جنازه‌‏ ی امام حسن(علیه السلام) را تیر باران کردند، تا جایی که هفتاد چوبه‌‏ی تیر به تابوت ایشان آویخته شد.(۱) ┈┉┅━❀⚫❀━┅┉┈ ✅در مورد شهادت علیه_السلام آمده است : «وَ رَمَوُهُ بِالنِّبَالِ لَمَّا أُثْخِنَ الْحُسَیْنُ(عَلَیْهِ السَّلَامُ) بِالْجِرَاحِ وَ بَقِیَ کَالْقُنْفُذِ» ♦️امام حسین(علیه السلام) را تير باران کردند، و هنگامی که جراحات بسیاری بر بدن ایشان وارد شد، حضرت(علیه السلام) همانند «خارپشت» شد.(۲) ﴿وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ﴾ 📚منابع : ۱)مناقب ابن شهر آشوب، ج۴، ص۴۴ ۲)اللهوف سید بن طاووس، ص۱۵۰ منبع: اسناد المصائب حضرت علیه السلام حضرت علیه السلام •┈┈••✾••┈┈• @yaraliagham
ا ﷽ ا /۱۰۸ 🔸حضرت امام حسن علیه السلام 🔸حضرت امام حسین علیه السلام جُنادَةِ بن اَبی اُمَیه می گوید : 《دَخَلْتُ عَلَى الْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ(ع) فِی مَرَضِهِ الَّذِی تُوُفِّیَ فِیهِ وَ بَیْنَ یَدَیْهِ طَشْتٌ یُقْذَفُ فِیهِ الدَّمُ وَ یَخْرُجُ کَبِدُهُ قِطْعَةً قِطْعَةً مِنَ السمِّ الَّذِی أَسْقَاهُ مُعَاوِیَةُ》 ♦️پس از مسموم شدن امام حسن مجتبی(ع) در لحظات آخر عمر شریفان، به حضور ایشان شرف یاب شدم. دیدم در پیش روی ایشان، طشتی گذاشته شده و پاره پاره جگر مبارکشان به خاطر زهری که معاویه به وسیله جعده به ایشان خورانیده بود، در آن طشت ریخته می شود. عرض کردم، چرا خود را درمان نمی کنید؟ حضرت(ع) فرمودند : 📋《بِمَاذَا أُعَالِجُ الْمَوْتَ؟》 ♦️مرگ را به چه چیز علاج می توان کرد؟ و من هم گفتم :《إِنَّا لِلّه و إِنَّا إِلَیهِ رَاجِعُونَ!》 جناده می گوید : 📋《ثُمَّ انْقَطَعَ نَفَسُهُ وَ اصْفَرَّ لَوْنُهُ حَتَّى خَشِیتُ‏ عَلَیْهِ》 ♦️سپس نفَس حضرت(ع) به شماره افتاد و رنگ مبارکش زرد شد به طورى که بر آن حضرت(ع) ترسناک شدم. در این هنگام؛ امام حسین(ع) وارد شدند. 📋《فَانْکَبَّ عَلَیْهِ حَتَّى قَبَّلَ رَأْسَهُ وَ بَیْنَ عَیْنَیْهِ ثُمَّ قَعَدَ عِنْدَهُ وَ تَسَارَّا جَمِیعَاً》 ♦️آن حضرت(ع)، امام حسن مجتبی(ع) را در بر گرفت و سر مبارکش و میان دو دیدگانش را بوسید و نزدش نشست، پس مقدارى آهسته با هم صحبت کردند. سپس ندای《إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُونَ‏》بلند شد.(۱) هنگام دفن امام حسن مجتبی(ع) در قبرستان بقیع، امام حسین(ع) وارد قبر شد و بدن مطهر را در داخل قبر گذاشت و سپس این ابیات را در سوگ آن حضرت(ع) زمزمه کرد. 📋《فَلَيْسَ حَرِيبَاً مَنْ أُصِيبَ بِمَالِهِ‌ وَ لَكِنَّ مَنْ وَارَى أَخَاهُ حَرِيْبٌ‌》 ♦️غارت زده آن کس نیست که مالش ربوده شده، بلکه غارت زده، کسی است که برادرش را در دل خاک، بپوشاند. 📋《أَ أَدْهُنُ رَأْسِي أَمْ اَطِيبُ مَحَاسِنِي، وَ رَأْسُكَ مَعْفُورٌ وَ أَنْتَ سَلِيبٌ؟》 ♦️آیا من، موی سرم را روغن بزنم و یا محاسنم را معطر کنم، در حالی که سر تو روی خاک است و تو مانند درخت شاخ و برگ ریخته، شده‌ای!(۲) از سال ۵۰ هجری تا واقعه کربلا امام حسین(ع) محاسن خود را خضاب نکرد. اما چرا امام زمان(ع) در زیارت ناحیه می فرماید : 📋《أَلسَّلامُ عَلَى الشَّیْبِ الْخَضیبِ》 ♦️سلام بر آن کسی که محاسنش خضاب شد!(۳) محاسن مبارک امام حسین(ع) در چند جای کربلا به خون خضاب شد. 1⃣هنگام شهادت : وقتی امام حسین(ع) در روز عاشورا، جوان برومندش را، در حالی که بر زمین افتاده بود و نفس های آخر را می کشید، مشاهده کرد، خود را به بالین او رساند و او را به آغوش کشید. در این هنگام؛ 📋《وَضَعَ خَدَّهُ عَلَى خَدِّهِ》 ♦️حضرت(ع) صورت خود را بر صورت على اکبر(ع) گذاشت و محاسن امام(ع) به خون صورت علی اکبر(ع) خضاب شد.(۴) 2⃣هنگام شهادت : در مقاتل آمده است که؛ امام حسین(ع) به درب خیمه آمد و طفل خویش را برای وداع درخواست کرد و آن طفل به نزد امام(ع) آورده شد. در این هنگام؛ حرمله تیری به سوی او افکند که به گلویش اصابت کرد و سرش را جدا نمود. 📋《فَتَلَقَّى الْحُسَيْنُ(ع) الدَّمَ بِكَفَّيْهِ حَتَّى امْتَلَأَتَا وَ رَمَى بِالدَّمِ نَحْوَ السَّمَاءِ》 ♦️امام حسین(ع) دو دستانش را از خون پر نمود و به سوی آسمان پاشید و سپس با خون علی اصغر(ع) محاسن مبارک خود را خضاب کرد.(۵) 3⃣هنگام شهادت خود : در روز عاشورا نیز امام حسین(ع) در لحظات شهادت خود، دعاى قربانى را خواندند و فرمودند : 📋《بِسْمِ اللهِ وَ بِاللهِ وَ عَلى‏ مِلِّةِ رَسُولِ اللهِ(ص)》 ♦️به نام خدا و به یارى خدا و بر آیین رسول خدا(ص)! 📋《ثُمَّ وَضَعَ يَدَهُ عَلَى الْجُرْحِ فَلَمَّا امْتَلَأَتْ لَطَخَ بِهَا رَأْسُهُ وَ لِحْيَتِهِ》 ♦️سپس حضرت(ع) دست مبارک خود بر روی جراحت گذاشت و دست خود را از خون مبارکش پر نمود و آن را به سر و محاسن خود کشید و محاسن خود را خضاب کرد.(۶) 📝شعر : شورش روز قیامت به جهان برپا بود  آه از آن روز که در دشت بلا غوغا بود  خصم چون دایره گرد حرم و شاه شهید  در دلِ دایره چون نقطه ی پا برجا بود  عرصه ی دشت چو دیبای مُنَقّش از خون  و آن همه صورت زیبا که در آن دیبا بود  جان به قربان ذبیحی که به قربانگه دوست  با لب تشنه روان می شد و خود دریا بود  در همه مُلک بلا نیست به جز ذکر حسین  قاف تا قاف جهان صوت همین عنقا بود  👤نیّر تبریزی  📚منابع : ۱)بحارالانوار مجلسی، ج۴۳، ص۱۳۴ ۲)مناقب ابن‌ شهر آشوب، ج۴، ص۴۵ ۳)المزار الکبیر ابن مشهدی، ص۵۰۴ ۴)اللهوف سید بن طاووس، ص۱۱۴ ۵)الارشاد شیخ مفید، ج۲، ص۱۰۸ ۶)مقتل الحسین(ع) خوارزمی، ج۲، ص۳۹ منبع: اسناد المصائب حضرت علیه السلام حضرت علیه السلام •┈┈••✾••┈┈• @yaraliagham
ا ﷽ ا /۱۱۵ 🔸حضرت امام حسن علیه السلام 🔸حضرت امام حسین علیه السلام 🔹🔷《اَلسَّلٰامُ عَلَی رِیحَانَتَیِ الرَّسُولِ(ص)، سَیِّدَی شَبَابِ اَهلِ الجَنَّةِ الحَسَنِ(علیه السلام) وَ الحُسَینِ(علیه السلام)》🔷🔹 ✅حضرت رسول اکرم(ص) به امام حسن(ع) و امام حسین(ع) علاقه وافری داشت و آنان را همواره دوست می داشت. ابن مسعود نقل می کند : 📋《حَمَلَ رَسُولُ اللهِ(ص) الحَسَنَ(ع) وَ الحُسَینَ(ع) عَلَی ظَهرِهِ، الحَسَنُ(ع) عَلَی اَضلَاعِهِ الیُمنَی وَ الحُسَینُ(ع) عَلَی اَضلَاعِهِ الیُسرَی ثُمَّ مَشَی》 ♦️حضرت رسول اکرم(ص) حسنین(ع) را بر پشت مبارکشان سوار می کرد، درحالی که حسن(ع) را بر دوش راست خود و حسین(ع) را بر دوش چپ خود، حمل می کرد.(۱) و در روایتی دیگر آمده است که حضرت رسول اکرم(ص) خطاب به اصحاب می فرمود : 📋《إِنَّ اَلْحَسَنَ وَ اَلْحُسَيْنَ(عَلَيْهِمَا السَّلاَمُ) رَيْحَانَتِي مِنَ اَلدُّنْيَا》 ♦️حسن(ع) و حسین(ع) دو گل من در دنيا هستند.(۲) 🏴اما با دردانه های حضرت رسول اکرم(ص) چه کردند؟! آنچه در تاریخ آمده، نشان از جنایات امت در قبال این دو بزرگوار است. وجه اشتراک این جنایات این بود که هر دو بزرگوار را مورد هدف تیر قرار دادند. ابن شهر آشوب در مناقب نقل می کند؛ هنگام حمل جنازه امام حسن مجتبی(ع) به سمت مسجد حضرت رسول اکرم(ص)؛ 📋《وَ رَمَوْا بِالنِّبَالِ جَنَازَتَهُ حَتَّى سَلَّ مِنْهَا سَبْعُونَ نَبْلَاً》 ♦️جنازه‌‏ی آن‌ حضرت(ع) را تیر باران کردند، تا جایی که هفتاد چوبه‌‏ی تیر به تابوت آویخته شد.(۳) در مورد امام حسین(ع) نیز آمده است؛ در روز عاشورا که امام حسین(ع) تنها مشغول جنگ کردن بود، دستور تیر باران حضرت(ص) را دادند. 📋《وَ رَمَوُهُ بِالنِّبَالِ لَمَّا أُثْخِنَ الْحُسَیْنُ(ع) بِالْجِرَاحِ وَ بَقِیَ کَالْقُنْفُذِ》 ♦️حضرت(ع) را تير باران کردند، و هنگامی که بر امام حسین(ع) جراحات بسیاری وارد گردید، همانند خارپشت شد.(۴) {وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ} 📝شعر : جنت، بهارِ پیرهنت، أیّها الکریم از نور جامه ای به تنت، أیّها الکریم ای همدم تو زمزمه های زلال وحی ای جبرئیل همسخنت أیها الکریم تو مطلع کرامتی و لطف و مهر و جود پروانه های انجمنت أیها الکریم نشنید آنکه بر تو روا داشت ناسزا یک ناروا هم از دهنت أیها الکریم اما تو که غریب نواز مدینه ای هستی غریب در وطنت أیها الکریم حتی شهادت تو نداده ست خاتمه بر روضه های دل شِکَنت أیها الکریم مادر نبود تا که ببیند در آن غروب تشییع شد چگونه تنت أیها الکریم بیرون کشید با دل غرق به خون، حسین هفتاد تیر از بدنت أیها الکریم شد روضه خوان کشته ی مظلوم کربلا تابوت و پیکر و کفنت أیها الکریم آنجا ولی شراره ی غم پُر گُدازه بود یعنی به جای تیر و کمان نعل تازه بود 👤رحیمی 📚منابع : ۱)احقاق الحق شوشتری، ج۱۰، ص۷۲۰ ۲)بحارالانوار مجلسی، ج۴۳، ص۲۶۲ ۳)مناقب ابن شهر آشوب، ج۴، ص۴۴ ۴)اللهوف سید بن طاووس، ص۱۵۰ منبع: اسناد المصائب حضرت علیه السلام حضرت علیه السلام •┈┈••✾••┈┈• @yaraliagham
ا ﷽ ا /۱۲۲ 🔸حضرت امام حسن علیه السلام ✅بعد از صلح امام حسن(علیه السلام) با معاویه، امام حسن(ع) از کوفه به مدینه رفت، اما امام(ع) همچنان برای معاویه خطری بزرگ محسوب می شد. معاویه تصمیم گرفت، حضرت(ع) را به واسطه همسر امام(ع)، یعنی «جعده بنت اشعث بن قیس کندی» به قتل برساند. معاویه برای جَعده پیغام فرستاد که : 📋《أَنِّی مُزَوِّجُکِ یَزِیدَ ابْنِی عَلَى أَنْ تَسُمِّیَ الْحَسَنَ(ع)》 ♦️من تو را به ازدواج پسرم یزید در می آورم به شرط آنکه حسن بن علی(ع) را مسموم کنی و او را به قتل رسانی. و هزار درهم نیز برای او فرستاد. جعده نیز با وساطت و پافشاری پدرش اشعث پذیرفت. تا اینکه روزی که امام حسن(ع) روزه بود، جعده زهر را در شیر ایشان ریخت و در هنگام افطار به امام(ع) داد، امام(ع) مقداری از آن را نوشید و بلافاصله زهر را احساس کرد و فرمود : «إِنَّا للّه وإِنّا إِلَیهِ رَاجِعُونَ»! از آن پس، امام(ع) پیوسته لخته‌های خون بالا می‌آورد. طولی نکشید که آثار زهر در بدن امام(ع) ظاهر شد و زمانی که لحظه شهادت امام حسن(ع) نزدیک شد، آن حضرت(ع) برادرش امام حسین(ع) را طلب کرد و در آن لحظات پایانی به ایشان فرمود : 📋《یَا أَخِی! إِنِّی مُفَارِقُکَ وَ لَاحِقٌ بِرَبِّی جَلَّ وَ عَزَّ وَ قَدْ سُقِیتُ السَّمَّ》 ♦️اى برادر! به زودى از تو جدا مى شوم و به دیدار پروردگار خود، نائل مى گردم. مرا مسموم کرده اند و امروز پاره جگرم در میان طشت افتاد؛ می دانم چه کسى این جفا را بر من کرده و این ظلم از کجا سرچشمه گرفته؛ من در پیشگاه خدا با وى دشمنى خواهم کرد؛ ولی سوگند به حقى که بر تو دارم از تو می خواهم که این پیشآمد و مرتکب آن را تعقیب مکن و منتظر قضای الهی درباره من باش. 📋《فَإِذَا قَضَیْتُ فَغَمِّضْنِی وَ غَسِّلْنِی وَ کَفِّنِّی وَ احْمِلْنِی عَلَى سَرِیرِی إِلَى قَبْرِ جَدِّی رَسُولِ اللَّهِ(ص) لِأُجَدِّدَ بِهِ عَهْداً ثُمَّ رُدَّنِی إِلَى قَبْرِ جَدَّتِی فَاطِمَهَ بِنْتِ أَسَدٍ(س) فَادْفِنِّی هُنَاکَ》 ♦️هر گاه من از دنیا رفتم چشم مرا بپوشان و غسل بده و کفن کن و بر تخته ای(تابوتی) گذارده؛ کنار مزار جدم رسول خدا(ص) ببر تا تجدید عهدى کنم. سپس مرا به سوی قبر جده ام فاطمه بنت اسد[مادر امام علی(ع)] منتقل کن و در آنجا به خاک بسپار. سپس فرمود : به زودى خواهى دید جمعى به این گمان که مى خواهى مرا در کنار قبر جدم به خاک بسپاری براى جلوگیرى گرد هم مى آیند و مقابلتان می ایستند. اکنون به تو سفارش مى کنم که؛ 📋《وَ بِاللَّهِ أُقْسِمُ عَلَيْكَ أَنْ لَا تُهْرِقَ فِي أَمْرِي مِحْجَمَةَ دَمٍ》 ♦️تو را به خدا قسم مى‌دهم كه به خاطر من، هيچ خونى حتی به قدر خون حجامت ريخته نشود! سرانجام امام حسن(ع) در روز بیست و هشتم صفر سال ۵۰ قمری، به شهادت رسید. امام حسین(ع) طبق وصیت، برادر را غسل داد و کفن کرد و بر روى سریری گذارد تا براى آخرین وداع، بدن مطهرش را کنار قبر مقدس رسول اکرم(ص) ببرد. مروان و سایر بنی امیه که جزو دار و دسته او بودند یقین کردند که مردم مشایعت کننده قصد دارند، بدن مطهر را در کنار رسول خدا(ص) به خاک بسپارند. از این رو خود را مجهز به تجهیزات نبرد کردند و با اجتماع خود راه را بر کاروان عزادار بستند. 📋《فَلَمَّا تَوَجَّهَ بِهِ الْحُسَیْنُ بْنُ عَلِیٍّ(ع) إِلَى قَبْرِ جَدِّهِ رَسُولِ اللَّهِ(ص) لِیُجَدِّدَ بِهِ عَهْداً أَقْبَلُوا إِلَیْهِمْ فِی جَمْعِهِمْ وَ لَحِقَتْهُمْ عَائِشَهُ عَلَى بَغْلٍ وَ هِیَ تَقُولُ مَا لِی وَ لَکُمْ تُرِیدُونَ أَنْ تُدْخِلُوا بَیْتِی مَنْ لَا أُحِبُّ》 ♦️همین که امام حسین(ع) بدن مبارک را به سوی مزار شریف حرکت دادند، تا تجدید عهدی با جدش رسول خدا(ص) کرده باشد؛ طرف مقابل در قالب جماعتی در مقابلشان صف آرایی کردند و مانع آنها شدند. در این هنگام، عایشه هم سوار بر قاطری به جمع آنها ملحق شد؛ در حالی که می گفت : ما را با شما چه کار؟! می خواهید کسی را وارد خانه من کنید که محبتی و ارادتی نسبت به او ندارم؟ مروان که زمینه را برای عقده گشایی مناسب دید دهان باز کرد و گفت : 📋《أَ یُدْفَنُ عُثْمَانُ فِی أَقْصَى الْمَدِینَهِ وَ یُدْفَنُ الْحَسَنُ مَعَ النَّبِیِّ؟!!》 ♦️عثمان در دورترین نقطه مدینه دفن شود و حسن(ع) در کنار پیامبر(ص)؟! چنین چیزی نشدنی است. و بعد با جمله ی «وَ أَنَا أَحْمِلُ السَّیْفَ» تشیع کنندگان را تهدید به جنگ و برخورد شدید کرد.(۱) ابن شهر آشوب در مناقب نقل می کند که؛ 📋《وَ رَمَوْا بِالنِّبَالِ جَنَازَتَهُ حَتَّى سَلَّ مِنْهَا سَبْعُونَ نَبْلَاً》 ♦️در این هنگام، جنازه‌ی آن‌ حضرت(ع) را تیرباران کردند، تا جایی که هفتاد چوبه‌ی تیر به تابوت آویخته شد.(۲) ادامه مطالب :👇 حضرت علیه السلام •┈┈••✾••┈┈• @yaraliagham
ا ﷽ ا /۱۲۸ 🔸حضرت امام حسن علیه السلام 🔸🔶《السَّلاَمُ عَلَیکَ یابْنَ رَسُولِ اللهِ(ص) یَا وَصِیَّ أَمِیرِالْمُؤْمِنِینَ(ع)، أَشْهَدُ أَنَّکَ عِشْتَ مَظْلُوماً وَ مَضَیتَ شَهِیدَاً》🔶🔸 ✅امام حسن مجتبی(علیه السلام) از دو جهت نسبت به امام حسین(علیه السلام) از مظلومیت برخوردار بود. 1⃣از جهت همسر :👇 همسر امام حسین(ع) حضرت رباب(س) بود که امام(ع) علاقه زیادى به ایشان داشت، تا جایی که امام(ع) در مورد رباب(س) چنین سروده است : 📋《اِنِّى لَاَُحِبُّ دَارَاً تَکُونُ بِهَا السَّکِینَهُ وَ الرُّبَابُ أُحِبُّهُمَا وَ اَبذِلُ جُلَّ مَالِي وَ لَيسَ لِعَاتِبِِ عِندِي عِتَابُ》 ♦️آن خانه اى را که سکینه و رباب در آن باشند را دوست دارم. آن دو را دوست مي دارم و مالم را بذل مي كنم، و عتاب كننده را نزد من حق عتاب نيست.(۱) رباب در کوفه نیز، در مجلس ابن زیاد، وقتی نگاهش به سر مقدس امام حسین(ع) افتاد، بی‌ تاب شد، و آن سر مبارک را گرفت و بوسید و در کنار خود نهاد و نوحه‌ سرایی کرد و گفت : 📋《وَاحُسَینَا! فَلَا نَسِیتُ حُسَینَاََ اَقصَدَتْهُ اُسِنَةُ الاَعدَاءِ غَادَروُهُ بِکَربَلَاء صَرِیعَاََ لَا سَقَی اللهُ جَانِبَی کَربَلَاءَ》 ♦️وا حسینا! هیچ گاه حسین(ع) را از یاد نخواهم برد، که نیزه‌های دشمنان، بدن او را چاک چاک کرده است. در کربلا به نیرنگ، او را بر زمین زدند. خداوند، کران تا کران کربلا را سیراب نکند!(۲) اما همسر امام حسن مجتبی(ع) جعده دختر اشعث بن قیس بود که معاویه برای اینکه او را برای به قتل رساندن امام حسن مجتبی(ع) تطمیع و تحریک کند، به او پیغام فرستاد که : 📋《أَنِّی مُزَوِّجُکِ یَزِیدَ ابْنِی‏ عَلَى أَنْ تَسُمِّیَ الْحَسَنَ(ع)》 ♦️من تو را به ازدواج پسرم یزید در می آورم به شرط آنکه حسن بن علی(ع) را مسموم کنی و او را به قتل رسانی! 📋《وَ بَعَثَ إِلَيهَا بِمِائَةِ أَلفَ دِرهَمِِ فَقَبِلَت》 ♦️و هزار درهم نیز برای جعده فرستاد و جعده نیز با وساطت و پافشاری پدرش اشعث پذیرفت. تا اینکه روزی که امام حسن(ع) روزه بود، جعده زهر را در شیر ایشان ریخت و در هنگام افطار به امام(ع) داد، امام(ع) مقداری از آن را نوشید و بلافاصله زهر را احساس کرد و فرمود : «إِنَّا للّه وإِنّا إِلَیهِ رَاجِعُونَ»!(۳) 2⃣از جهت اصحاب و یاران :👇 امام حسین(ع) در شب عاشورا خطاب به اصحاب خود فرمود : 📋《يَا قَوْمِ! فَإِنِّي غَدَاً أُقْتَلُ وَ تُقْتَلُونَ كُلُّكُمْ حَتَّى لَا يَبْقَى مِنْكُمْ أَحَدٌ》 ♦️من فردا کشته می‌شوم، همۀ شما نیز با من کشته خواهید شد و کسی از شما نمی‌ماند.(۴) سپس فرمود : 📋《تَفَرَّقُوا فِی سَوادِ هذَا اللَّیْلِ وَ ذَرُونِی وَ هؤُلاءِ الْقَوْمَ، فَإِنَّهُمْ لا یَطْلُبُونَ غَیْرِی》 ♦️اکنون در این سیاهى شب، پراکنده شوید و مرا با این گروه دشمن تنها بگذارید، که آنان تنها مرا مى طلبند!(۵) کلام امام(ع) تمام شد و حضرت عباس(ع) به نمایندگی از بنی هاشم عرضه داشت : 📋《لَا اَرَانَا اللهُ ذَلِکَ اَبَدَاً》 ♦️خدا چنین روزی را نیاورد که ما تو را رها کنیم و به‌سوی شهر خود برگردیم.(۶) و زهیر بن قین به نمایندگی از غیر بنی هاشم ایستاد و گفت : 📋《وَ اللَّهِ لَوَدِدْتُ أَنِّي قُتِلْتُ ثُمَّ نُشِرْتُ ثُمَّ قُتِلْتُ حَتَّى أُقْتَلَ هَكَذَا أَلْفَ مَرَّةٍ وَ أَنَّ اللَّهَ تَعَالَى يَدْفَعُ بِذَلِكَ الْقَتْلَ عَنْ نَفْسِكَ وَ عَنْ أَنْفُسِ هَؤُلَاءِ الْفِتْيَانِ مِنْ أَهْلِ بَيْتِكَ》 ♦️به خدا سوگند! دوست دارم کشته شوم، باز زنده گردم، و سپس کشته شوم، تا هزار مرتبه، تا خداوند تو و اهل بیتت را از کشته شدن در امان دارد!(۷) امام(ع) وقتی وفاداری یاران را دید، فرمود : 📋《فَاِنّي لَا أََعلَمُ أَصحَابَاً أَوفَي وَ لَا خَيرَاً مِن أَصحَابِي، وَ لَا أَهلَ بَيتِِ أَبَّرَ وَ لَا أَوصَلَ مِن أَهلِ بَيتِي؛ فَجَزَاکُمُ اللهُ خَيرَاً》 ♦️به راستي که من اصحابي را بهتر و باوفاتر از اصحاب خود نمی دانم و اهل بيتي نيکوتر و صله کننده تر از اهل بيت خود نمي دانم، پس خدای متعال شما را جزای خير دهد.(۸) ادامه مطالب :👇 حضرت علیه السلام •┈┈••✾••┈┈• @yaraliagham
ادامه 👆 اما امام حسن مجتبی(ع) هنگامی که در ساباط خواست یاران خود را امتحان کند و میزان اطاعت پذیری آنها بداند و از این طریق دوست را از دشمن تشخیص دهد، به دلیل خیانت برخی فرماندهان و نبود اصحابی برای جنگ با معاویه، از پیشنهاد صلحی که معاویه به امام(ع) داده بود، سخن به میان آورد و خطبه خواندند و سپس به خیمه خود بازگشتتند. در این میان، سپاه امام(ع) گفتند : 📋《كَفَرَ وَاللَّهِ الرَّجُلُ! ثُمَّ شَدُّوا عَلَى فُسْطَاطِهِ فَانْتَهَبُوهُ حَتَّى أَخَذُوا مُصَلَّاهُ مِنْ تَحْتِهِ ثُمَّ شَدَّ عَلَيْهِ عَبْدُ الرَّحْمَنِ أَزْدِيُّ فَنَزَعَ مِطْرَفَهُ‏ عَنْ عَاتِقِهِ فَبَقِيَ جَالِساً مُتَقَلِّداً السَّيْفَ بِغَيْرِ رِدَاءٍ!》  ♦️به خدا قسم، اين مرد کافر شده است و بـه خيمه ی حضرت(ع) حمله ور شدند! حتى سجاده ايشان را از زير پايش غارت کردند و عبدالرحمن ازدى به طرف آن بزرگوار یورش برد و مِطرَف (شال بزرگى که روى شانه ها انداخته مي شود) را از گردن آن حضرت(ع) کشید، پس آن حضرت(ع) در حالي که شمشيرش را به گردن آويخته بود، نشست.(۹) تا جایی که یاران، ایشان را این چنین خطاب می کردند : 📋《عَلَیْکَ السَّلامُ یَا مُذِلَّ الْمُومِنِینَ!》 ♦️سلام بر تو ای کسی که مؤمنان را خوار و ذلیل کرده ای!(۱۰) ابن اثیر می نویسد : هنگامی که معاویه به امام حسن مجتبی(ع) پیشنهاد صلح داد، مردم به گرمی آن را پذیرفتند. امام حسن(ع) در خطبه ای پیشنهاد معاویه را به اطلاع لشکر خود رسانید و فرمود : 📋《أَلا وَ إِنَّ مُعَاوِيَةَ دَعَانَا إِلَى أَمْرٍ لَيْسَ فِيهِ عِزٌّ وَلا نَصَفَةٌ، فَإِنْ أَرَدْتُمُ الْمَوْتَ رَدَدْنَاهُ عَلَيْهِ، وَحَاكَمْنَاهُ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَجَلَّ بِظُبَا السُّيُوفِ، وَإِنْ أَرَدْتُمْ الْحَيَاةَ قَبِلْنَاهُ، وَ أَخَذْنَا لَكُمُ الرِّضَا》 ♦️بدانید همانا معاویه ما را به امری فرا می خواند که نه عزّت ما در آن است و نه مطابق با انصاف است. اگر دارای روحیه شهادت طلبی هستید، درخواستش را رد کنیم و دست به شمشیر ببریم تا خداوند سبحان میان ما حکم کند، ولی اگر زندگی دنیا را می طلبید، خواسته اش اجابت کرده و رضایت شما را فراهم کنیم. هنگامی که کلام امام حسن(ع) به این جا رسید : 📋《فَنَادَاهُ الْقَوْمُ مِنْ كُلِّ جَانِبٍ : الْبَقِيَّةَ! الْبَقِيَّةَ! فَلَمَّا أَفْرَدُوهُ أَمْضَى الصُّلْحَ》 ♦️مردم از هر سو فریاد برآوردند که ما زندگی و بقای دنیایی را می خواهیم. با این سخن، صلح را بر امام(ع) تحمیل کردند و امام(ع) پس از آن که از آن ها جدا شد، صلح با معاویه را امضاء نمود.(۱۱) {وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ} 📚شعر : قوتت همه شب خون جگر بود حسن جان  گریان ز غمت چشم سحر بود حسن جان  از دوست و دشمن به تو پیوسته ستم شد  مظلومی تو ارث پدر بود حسن جان  مادر که زمین خورد، تن پاک تو لرزید  تنها کمکت اشک بصر بود حسن جان  از طعنه و از زخم زبان های پیاپی  هر دم به دلت زخم دگر بود حسن جان  شد قلب تو مجروح تر از جسم برادر  کز او جگرت سوخته تر بود حسن جان  هر کس به تنش زخم رسد از دم شمشیر  زخم تو به تن نه، به جگر بود حسن جان  در کوچه و در مسجد و در خانه مغیره  پیوسته تو را پیش نظر بود حسن جان  در راه حسین بن علی چار فداییت  در کرببلا چار پسر بود حسن جان  👤سازگار 📚منابع : ۱)بحارالانوار مجلسی، ج۴۵، ص۴۷ ۲)شرح الاخبار ابن حیون، ج۳، ص۱۷۸ ۳)الارشاد شیخ مفید، ج۲، صص۱۷_۱۸ ۴)الهدایه الکبری خصیبی، ص۲۰۴ ۵)اللهوف سید بن طاووس، ص۹۰ ۶)الارشاد شیخ مفید، ج۲، ص۹۱ ۷)الارشاد شیخ مفید، ج۲، ص۹۲ ۸)مثیرالاحزان ابن نما حلی، ص۵۲ ۹)الارشاد شیخ مفید، ج۲، ص۱۱ ۱۰)تحف العقول شعرانی، ص۳۰۸ ۱۱)اسدالغابه ابن اثیر، ج۲، ص۱۳ منبع: اسناد المصائب حضرت علیه السلام •┈┈••✾••┈┈• @yaraliagham