ادامه👆
آنگاه، راهب از حضرت مسیح(ع)، عاجزانه می خواهد، سر مبارک امام حسین(ع)، که نورانیت را به سمت آسمان و با حالتی معجزه گونه، ساطع می کند، با راهب، سخن بگوید.
📋《وَ قَالَ : يا رَبِّ! بِحَقِّ عِيسَى تَأمُرُ هذَا الرَّأسَ بِالتَّكَلُّمِ مَعِي!
فَتَكَلَّمَ الرَّأسُ، وَ قَالَ : يا راهِبُ، أيَّ شَيءٍ تُريدُ؟
قالَ : مَن أنتَ؟
قالَ : أنَا ابنُ مُحَمَّدٍ المُصطَفى(ص)، وأنَا ابنُ عَلِيٍّ المُرتَضى(ع)، وأنَا ابنُ فاطِمَةَ الزَّهراءِ(س)، وأنَا المَقتولُ بِكَربَلاءَ، أنَا المَظلومُ، أنَا العَطشانُ، فَسَكَتَ.》
♦️راهب، سرش را بلند كرد و گفت : پروردگارا! به حقّ عيسى، به اين سر بگو كه با من، سخن بگويد.
سر مبارک امام(ع)، به امر الهی، با راهب سخن گفت : اى راهب! چه مى خواهى؟
راهب گفت : تو كيستى؟
امام(ع) فرمود : من، فرزند محمّدِ مصطفى(ص) و پسر علىِ مرتضى(ع) هستم. پسر فاطمه زهرا(س) و مقتول كربلايم. من، مظلوم و تشنه كامم» و ساكت شد.
📋《فَلَمّا أسفَرَ الصُّبحُ.
قالَ : يا رَأسُ، لا أملِكُ إلّانَفسي!
فَوَضَعَ الرّاهِبُ وَجهَهُ عَلى وَجهِهِ!
فَقالَ : لا أرفَعُ وَجهي عَن وَجهِكَ حَتّى تَقولَ : أنَا شَفيعُكَ يَومَ القِيامَةِ.
فَتَكَلَّمَ الرَّأسُ، فَقالَ: ارجِع إلى دينِ جَدّي مُحَمَّدٍ(ص).
فَقالَ الرّاهِبُ : أشهَدُ أن لا إلهَ إلَّا اللَّهُ، وأشهَدُ أنَّ مُحَمَّداً رَسولُ اللَّهِ، فَقَبِلَ لَهُ الشَّفاعَةَ.》
♦️و صبحگاه گفت : اى سر! من اختياردار جز خود نيستم!
راهب، صورت به صورتش نهاد و گفت : صورتم را از صورت تو بر نمى دارم تا بگويى : من، شفيع تو در روز قيامت هستم!
سر به سخن در آمد و گفت : به دين جدّم محمّد(ص)، درآى!
راهب گفت : گواهى مى دهم كه خدايى جز خداوند نيست و گواهى مى دهم كه محمّد(ص) پيامبر خداست.
آن گاه سر مبارک حسين(ع) پذيرفت كه شفاعتش كند.
📋《ثُمَّ خَرَجَ عَنِ الدَّيرِ وما فيهِ، وصارَ يَخدِمُ أهلَ البَيت(ع)》
♦️آن گاه راهب، از دِير (عبادتگاه) و راه و عقيده اى كه در آن بود، خارج شد و خادم اهل بيت(ع) گرديد.(۴)
📚منابع :
۱)الخرائج و الجرائح، ج۲، ص۵۸۰
۲)تذکرۀ الخواص ابن جوزی، ص۲۶۳
۳)اللهوف ابن طاووس، ص۱۷۳
۴)مناقب ابن شهر آشوب، ج۴، ص۶۰
منبع: اسناد المصائب
#روضه #فیش_روضه
#راهب
#اسارت
حضرت #امام_حسین علیه السلام
•┈┈••✾••┈┈•
@yaraliagham