eitaa logo
مقتل/کامل الزیارات : یارالی آقام
470 دنبال‌کننده
351 عکس
41 ویدیو
13 فایل
الله 🔸یارالی یعنی مولای ما حسین، که جسمش پر از زخم بود 🔸یارالی واژه ای آذری است که به معنی کسی است که بر جسمش زخم فراوان دارد و... کانال های ما: حسینی، محبتی : @azizamhosen مقتل ، روضه: @yaraliagham علمی،حدیثی: @qalalsadegh135
مشاهده در ایتا
دانلود
ا ﷽ ا /۱۳۷ 🔸قیس بن مسهرصیداوی 🔸🔶《اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَا قَیسَ بنَ مُسَهَّر الصَیدَاوِی اَلاَسَدِی وَ رَحْمَةُ‌ اللّٰهِ‌ وَ بَرَكاتُهُ‌》🔶🔸 ✅هنگامی که امام حسین(ع) در مکه حضور داشت، کوفیان به ایشان نامه نوشتند، وحمایت و آمادگی خود را اعلام کردند. به نقل ابن طاووس، تعداد نامه ها به ۱۲ هزار رسید.(۱) که البته امام حسین(ع) به نامه‌ها بسنده نکردند و این در حالی بود که حتی امضای شیعیان برجسته‌ای مانند؛ سلیمان بن صرد یا حبیب بن مظاهر و مسلم بن عوسجه و رفاعة بن شداد پای نامه‌ها بود. سرانجام امام حسین(ع) مسلم بن عقیل را در ۱۵ رمضان، به کوفه فرستادند، تا به امام(ع) گزارش کند، که اگر کوفیان همان‌گونه هستند که در نامه‌هایشان نوشته‌اند، امام حسین(ع) راهی کوفه شود. نامه های کوفیان به امام حسین(ع) توسط قیس بن مسهر و تنی دیگر از کوفیان، به دست حضرت(ع) می رسید. نام قیس در کنار مسلم بن عقیل به عنوان فرستاده و پیک امام حسین(ع) مشهور شد. قیس از قبیله بنی اسد بود و به همین جهت در بعضی از منابع، او را جزء شهدای بنی اسد به شمار آورده اند. قیس با مسلم در سفر مکه به کوفه و رساندن نامه مسلم به امام حسین(ع) در جریان بیعت کوفیان نقش داشت. شیخ مفید می نویسد : 📋《دَعَا اَلْحُسَيْنُ بْنُ عَلِيٍّ(ع) مُسْلِمَ بْنَ عَقِيلِ بْنِ أَبِي طَالِبٍ(ع) فَسَرَّحَهُ مَعَ قَيْسِ بْنِ مُسْهِرٍ اَلصَّيْدَاوِيِّ..》 ♦️امام حسین(ع) مسلم بن عقیل را فراخواند و او را به همراه قیس بن مسهر صیداوی به کوفه فرستاد.(۲) و همچنین؛ 📋《..اِذَا بَلَغَ اَلْحُسَيْنُ(ع) اَلْحَاجِرَ مِنْ بَطْنِ اَلرُّمَّةِ بَعَثَ قَيْسَ بْنَ مُسْهِرٍ اَلصَّيْدَاوِيَّ إلَى أهلِ الكُوفَةِ》 ♦️امام حسین(ع) در محلی به نام حاجز برای کوفیان نامه نوشت و آن نامه را قیس بن مسهر صیداوی به کوفه برد.(۳) که این اعزام قیس بعد از شهادت مسلم بن عقیل بود. در طول مسیر، هنگامی‌ که قیس به قادسیه رسید، حصین بن نمیر او را دستگیر نمود. قیس قبل از دستگیری؛ نامه‌ای که به همراه داشت را پاره کرد تا به دست دشمن نیافتد. حُصَین، قیس را پیش ابن زیاد فرستاد تا ابن زیاد درباره او تصمیم‌ گیری کند. پس از آن‌ که قیس را نزد ابن زیاد به دار الاماره بردند، مناظره‌ای بین آن‌دو صورت گرفت. ابن زیاد گفت : تو کیستی؟ قیس گفت : گفت : مردی‌ام از شیعیان علی(ع) و پسرش! ابن زیاد گفت : چرا نامه را پاره کردی؟ قیس گفت : برای آنکه تو ندانی در آن چه نوشته است. ابن زیاد گفت : از جانب که بود و سوی که نوشته؟ قیس گفت : از جانب امام حسین(ع) به گروهی از مردم کوفه که نام ایشان را نمی‌دانم. ابن زیاد خشمگین شد و گفت : 📋《وَ اللّهِ لَا تُفَارِقنِي حَتَّى تُخبِرنِي بِأَسمَاءِ هَؤلاءِ القَومِ أَو تَصعَدُ المِنبِرَ فَتَلعَنُ الحُسَينَ بنَ عَلِي(ع) وَ أَبَاهُ وَ أَخَاهُ وَ إِلَّا قَطَعتُكَ إربَاً إربَاً》 ♦️به خدا قسم! از من جدا نشوی تا نام آنان را به من بگویی یا بالای منبر روی و حسین بن علی(ع) و پدرش و برادرش را لعن کنی وگرنه تو را قطعه قطعه می‌کنم. قیس گفت : نام آن گروه را نمی‌گویم اما لعن را می‌کنم. به دستور ابن زیاد، قیس به بالای منبر رفت تا امام علی(ع) و دو فرزندش را لعن کند.(۴) شیخ مفید می نویسد : 📋《فَصَعِدَ قَيْسٌ فَحَمِدَ اَللَّهَ وَ أَثْنَى عَلَيْهِ ثُمَّ قَالَ : أَيُّهَا اَلنَّاسُ إِنَّ هَذَا اَلْحُسَيْنَ بْنَ عَلِيٍّ(ع) خَيْرُ خَلْقِ اَللَّهِ اِبْنُ فَاطِمَةَ بِنْتِ رَسُولِ اَللَّهِ(ص) وَ أَنَا رَسُولُهُ إِلَيْكُمْ فَأَجِيبُوهُ! ثُمَّ لَعَنَ عُبَيْدَ اَللَّهِ بْنَ زِيَادٍ وَ أَبَاهُ وَ اِسْتَغْفَرَ لِعَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ(ع) وَ صَلَّى عَلَيْهِ》 ♦️او وقتی بر فراز منبر رفت ابتدا خدا را سپاس گفته و ستایش کرد. سپس درود بر حضرت رسول اکرم(ص) فرستاد و امام علی(ع) و امام حسن(ع) و امام حسین(ع) را فراوان مدح نموده و بر آنان رحمت فرستاد. او در ادامه، عبیدالله بن زیاد و پدرش و ستمکاران بنی امیه را از اول تا آخر لعن و نفرین کرد. آنگاه گفت : ای مردم! من فرستاده حسین(ع) به سوی شمایم و در فلان موضع از او جدا شدم، به سوی او بروید. پس؛ 📋《[فَأُخبِرَ ابنُ زِيَادِِ بِذَلِكَ] وفَأَمَرَ عُبَيْدُ اَللَّهِ أَنْ يُرْمَى بِهِ مِنْ فَوْقِ اَلْقَصْرِ فَرَمَوْا بِهِ فَتَقَطَّعَ [فَمَاتَ]》 ♦️ابن زیاد از افشاگری‌ های قیس مطلع شد و دستور داد او را از بالای بام قصر پایین انداخته و به شهادت رساندند و سپس بدن وی را قطعه قطعه کردند.(۵) ادامه مطالب :👇 علیه السلام •┈┈••✾••┈┈• @yaraliagham
ادامه 👆 در گزارش شیخ مفید آمده است : 📋《أَنَّهُ وَقَعَ إِلَى اَلْأَرْضِ مَكْتُوفاً فَتَكَسَّرَتْ عِظَامُهُ وَ بَقِيَ بِهِ رَمَقٌ فَجَاءَ رَجُلٌ يُقَالُ لَهُ عَبْدُ اَلْمَلِكِ بْنُ عُمَيْرٍ اَللَّخْمِيُّ فَذَبَحَهُ فَقِيلَ لَهُ فِي ذَلِكَ وَ عِيبَ عَلَيْهِ! فَقَالَ : أَرَدْتُ أَنْ أُرِيحَهُ!》 ♦️قیس را دست بسته به زمین افکندند استخوانهایش شکست و هنوز رمقی مانده بود که مردی به نام عبد الملک بن عمیر لخمی، سر وی را برید. حاضران وی را نکوهش کردند که چرا چنین کردی؟ در جواب گفت : می‌خواستم راحتش کنم!(۶) طبق بعضی از گزارش‌ها، خبر شهادت قیس در منزل عذیب الهجانات به امام حسین(ع) رسید. هنگامی‌که خبر شهادت قیس توسط طرماح بن عدی به امام رسید اشک در چشمانش جاری شد و فرمود : 📋《...فَمِنْهُم مَّن قَضَىٰ نَحْبَهُ وَمِنْهُم مَّن يَنتَظِرُ ۖ وَمَا بَدَّلُوا تَبْدِيلًا》 ♦️برخى از آنان به شهادت رسيدند و برخى از آنها در [همين‌] انتظارند و [هرگز عقيده خود را] تبديل نكردند.(الأحزاب۲۳) بار خدایا، برای ما و آنها بهشت مقرّر فرما و میان ما و آنها در قرارگاه رحمتت و ذخیره‌گاه نهان ثوابت فراهم آور.(۷) كميت اسدی در بتی از شعر خود از قیس با نام شیخ صیداء نام می برد : 📋《وَ شَيْخِ بَنِي الصَّيْدَاءَ قَدْ فَاظَ قَبلَهُمْ..》 ♦️بزرگ قبيله صيداء قبل از آنان به شهادت رسيد.(۸) در فرازی از زیارت الشهداء به قیس بن مسهر اینگونه سلام داده شده است. 📋《اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَا قَیسَ بنَ مُسَهَّر الصَیدَاوِی》(۹) {وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ} 📝شعر : می‌آیم از رهی که خطرها در او گم است  از هفت منزلی که سفرها در او گم است  از لابه‌لای آتش و خون جمع کرده‌ام  اوراق مقتلی که خبرها در او گم است  دردی کشیده‌ام که دلم داغدار اوست  داغی چشیده‌ام که جگرها در او گم است  با تشنگان چشمه‌ی «أحلی‌ من‌ العسل» نوشم ز شربتی که شکرها در او گم است  این سرخی غروب که هم‌رنگ آتش است  توفان کربلاست که سرها در او گم است  👤قزوه 📚منابع : ۱)اللهوف سید بن طاووس، ص۳۵ ۲)الارشاد شیخ مفید، ج۲، ص۳۹ ۳)تاريخ طبری، ج۴، ص۲۹۷ ۴)اللهوف ابن طاووس، ص۶۶ ۵)الارشاد شیخ مفید، ج۲، ص۶۶ ۶)الارشاد شیخ مفید، ج۲، ص۷۱ ۷)موسوعة التاریخ الإسلامی، غروی، ج۶، ص۱۲۴ ۸)نفس المهموم محدث قمی، ص۵۶۷ ۹)المزار الکبیر ابن مشهدی، ص۵۰۴ منبع: اسناد المصائب علیه السلام •┈┈••✾••┈┈• @yaraliagham