eitaa logo
مقتل/کامل الزیارات : یارالی آقام
470 دنبال‌کننده
351 عکس
41 ویدیو
13 فایل
الله 🔸یارالی یعنی مولای ما حسین، که جسمش پر از زخم بود 🔸یارالی واژه ای آذری است که به معنی کسی است که بر جسمش زخم فراوان دارد و... کانال های ما: حسینی، محبتی : @azizamhosen مقتل ، روضه: @yaraliagham علمی،حدیثی: @qalalsadegh135
مشاهده در ایتا
دانلود
ا ﷽ ا /۱۳۹ 🔸مسلم بن عوسجه ✅مسلم بن عوسجه از شیعیان امام علی(ع) بود و حضرت رسول اکرم(ص) را نیز درک کرده بود و در زمان خلافت امام علی(ع) جزء یاران حضرت(ع) محسوب می شد و در هر سه جنگ ایشان شرکت نمود و بعد از شهادت امام علی(ع) نیز در جرگه یاران امام حسن(ع) در آمد و بعد از شهادت ایشان، همچنان در کوفه بود که آخر الامر مانند کوفیان به امام حسین(ع) نامه نوشت و ایشان را به کوفه دعوت نمود. مسلم جنگجویی شجاع، قاری قرآن، عالم و مردی پرهیزکار بود. مسلم بن عوسجه هنگام ورود مسلم بن عقیل به عنوان فرستاده امام حسین(ع) به کوفه، از او حمایت کرد و برایش سلاح تهیه کرد و به نفع امام حسین(ع) بیعت می‌گرفت.(۱) امام حسین(ع) وقتی به کربلا رسید، به حبیب بن مظاهر در کوفه نامه نوشت : 📋《فِإنَّا قَد نَزَلنَا کَربَلَا وَ أنتَ تَعلَمُ قرَابَتَنَا مِن رَسُولِ اللهِ(ص) فَإِن أرَدتَ نُصرَتَنَا فَاقدِم إلَینَا عَاجِلاً》 ♦️ما وارد کربلا شدیم، تو هم که نزدیکی ما را به پیغمبر می دانی! پس اگر می خواهی ما را یاری کنی، سریع خودت را به کربلا برسان!(۲) حبیب بعد از دریافت نامه، به همراه مسلم، از کوفه به سوی امام حسین(ع) رهسپار شد و روزها از چشم جاسوسان و مأموران ابن زیاد پنهان می‌شدند و شبها حرکت می‌کردند، سرانجام روز هفتم محرم، در کربلا، به کاروان امام(ع) پیوستند.(۳) در شب عاشورا زمانی که امام حسین(ع) در سخنرانی خود بیعت را از یاران خود برداشت و به آنان اجازه ی رفتن داد، یاران امام(ع) هر یک با عبارتی علاقه خود را به امام(ع) ابراز کردند و بر عهد خود پای فشردند. بعد از جوانان بنی هاشم، مسلم بن عوسجه اولین کسی بود که بلند شد و گفت : 📋《أَ نُخَلِّي عَنْكَ وَ لَمَّا نُعْذِرْ إِلَى اَللَّهِ سُبْحَانَهُ فِي أَدَاءِ حَقِّكَ؟ أَمَا وَ اَللَّهِ حَتَّى أَطْعَنَ فِي صُدُورِهِمْ بِرُمْحِي وَ أَضْرِبَهُمْ بِسَيْفِي مَا ثَبَتَ قَائِمُهُ فِي يَدِي وَ لَوْ لَمْ يَكُنْ مَعِي سِلاَحٌ أُقَاتِلُهُمْ بِهِ لَقَذَفْتُهُمْ بِالْحِجَارَةِ وَ اَللَّهِ لاَ نُخَلِّيكَ حَتَّى يَعْلَمَ اَللَّهُ أَنْ قَدْ حَفِظْنَا غَيْبَةَ رَسُولِ اَللَّهِ(ص) فِيكَ وَ اَللَّهِ لَوْ عَلِمْتُ أَنِّي أُقْتَلُ ثُمَّ أُحْيَا ثُمَّ أُحْرَقُ ثُمَّ أُحْيَا ثُمَّ أُذْرَى يُفْعَلُ ذَلِكَ بِي سَبْعِينَ مَرَّةً مَا فَارَقْتُكَ حَتَّى أَلْقَى حِمَامِي دُونَكَ وَ كَيْفَ لاَ أَفْعَلُ ذَلِكَ وَ إِنَّمَا هِيَ قَتْلَةٌ وَاحِدَةٌ ثُمَّ هِيَ اَلْكَرَامَةُ اَلَّتِي لاَ اِنْقِضَاءَ لَهَا أَبَداً》 ♦️آیا ما تو را رها کنیم؟ آنگاه در مورد ادای حق تو در پیشگاه الهی چه عذری بیاوریم؟ نه! به خدا! ما هرگز تو را رها نمی‌کنیم، دست از تو بر نمی‌دارم، تا اینکه نیزه‌ام را به سینه‌های دشمن بکوبم و با شمشیر خود آنان را آن قدر بزنم تا شمشیر از دستم بیفتد و بعد از آن اگر هیچ سلاحی نداشته باشم، دشمن را سنگ باران خواهم کرد. سوگند به خدا، هرگز از تو جدا نخواهم شد تا خداوند بداند (و ثابت کنم) که ما حرمت رسول خدا(ص) را درباره تو پاس داشتیم. به خدا قسم، اگر بدانم که من کشته می‌شوم، سپس زنده می‌گردم، سپس سوزانده می‌شوم و خاکسترم بر باد می‌رود و بار دیگر زنده می‌گردم و هفتاد بار با من چنین کنند، هرگز از تو جدا نخواهم شد تا اینکه در رکاب تو به شهادت برسم. چگونه چنین نکنم؛ در حالی که فقط یک بار کشته می‌شوم، سپس کرامت و خوشبختی ابدی خواهد بود؟(۴) در روز عاشورا یاران امام حسین(ع) برای حفاظت از پشت خیمه‌ها خندقی آماده و در داخل آن آتش روشن کرده بودند. وقتی که شمر بن ذی‌الجوشن آن هیزم‌ها و نی‌های شعله‌ور را دید، بین او و امام حسین(ع) سخنانی رد و بدل شد. مسلم بن عوسجه به امام حسین(ع) گفت : 📋《دَعْنِي حَتَّى أَرْمِيَهُ فَإِنَّهُ اَلْفَاسِقُ مِنْ عُظَمَاءِ اَلْجَبَّارِينَ وَ قَدْ أَمْكَنَ اَللَّهُ مِنْهُ》 ♦️اجازه بدهید که او را بزنم، زيرا كه او مردى فاسق و از دشمنان خدا و ستمكاران بزرگ است و اكنون خداوند كشتن او را براى ما آسان ساخته‌ است! امام(ع) اجازه نداد و فرمود : 📋《لاَ تَرْمِهِ فَإِنِّي أَكْرَهُ أَنْ أَبْدَأَهُمْ بِالْقِتَالِ》 ♦️او را نزن! من دوست ندارم آغازگر جنگ باشم.(۵) در روز عاشورا، مسلم بن عوسجه بعد از کسب تکلیف از امام حسین(ع) عازم میدان نبرد شد. مسلم بن عوسجه در روز عاشورا این چنین رجز خواند : 📋《إنْ تَسْألُوا عَنِّی فَإِنِّی ذُو لَبَدِِ وَ اِنَّ بَیتِی فِی ذَرِی بَنِی اَسَدِِ فَمَنْ بَغَانِی حَائِدٌ عَنِ الرَّشَدِ وَ کافرٌ بِدینِ جَبَّارٍ صَمَدِِ》 ♦️اگر درباره من بپرسید، همانا من دارای شجاعت شیرم و نسبم از قبیله بنی اسد است. کسی که بر من ستم روا دارد، از حق، منحرف و به خدای بی‌نیاز، کفر ورزیده است.(۶) ادامه مطالب :👇 علیه السلام •┈┈••✾••┈┈• @yaraliagham
ادامه 👆 ابن طاووس می نویسد : 📋《ثُمَّ خَرَجَ مُسْلِمٌ بْنُ عَوْسَجَةَ فَبالَغَ في قِتالِ الاَْعْداءِ، وَصَبَرَ عَلي اءَهْوالِ الْبَلاءِ، حَتّي سَقَطَ إِلَي الاَْرْضِ وَبِهِ رَمَقٌ، فَمَشي إِلَيْهِ الْحُسَيْنُ(ع) وَمَعَهُ حَبيبٌ بْنُ مُظاهِرٍ!》 ♦️سپس مُسْلم بن عَوْسجه قدم به ميدان نبرد نهاد و مهیای جنگ با دشمنان شد و بر اهوال و خطرات جنگ صبوری نمود. تا اینکه بر زمین افتاد، در حالی که هنوز رمقی در بدن داشت، امام حسین(ع) به سوی مسلم حرکت کرد، و حبیب بن مظاهر نیز همراه امام(ع) بود. امام حسین(ع) به او فرمود : 📋《رَحِمَكَ اللّهُ يا مُسْلِمُ》 ♦️خدا تو را رحمت كند ای مسلم! آنگاه امام حسين(ع) اين آيه را تلاوت فرمود : 📋《فَمِنْهُمْ مَنْ قَضي نَحْبَهُ وَمِنْهُمُ مَنْ يَنْتَظِرُ وَما بَدَّلُوا تَبْديلاً》 ♦️كساني از مردمان هستند كه مدت زندگاني را به سر بردند و در راه خدا شهادت را اختيار نمودند و بعضي ديگر در انتظارند و نعمتهاي الهي را تبديل نكردند. حبيب بن مظاهر نزديك مسلم بن عوسجه آمد و گفت : 📋《عَزَّ عَلَيَّ مَصْرَعُكَ يا مُسْلِمُ! اءَبْشِرْ بِالْجَنَّةِ》 ♦️ای مُسْلم! بر من دشوار است تو را به اين حال بر روي زمين ببينم. بهشت بر تو بشارت باد. مسلم بن عوسجه در جواب او با صدای ضعيف گفت : 📋《بَشَّرَكَ اللّهُ بِخَيْرٍ!》 ♦️خداوند تو را به خیر بشارت دهد. حبیب گفت : 📋《لَوْلا اءَنَّني اءَعْلَمُ اءَنّي فِي الاَْثَرِ لاََحْبَبْتُ اءَنْ تُوصِيَ إِلَيَّ بِكُلِّ ما اءَهَمَّكَ》 ♦️اگر نه اين بود كه به يقين مي دانم من نيز به زودي به تو ملحق مي شوم، البته دوست داشتم كه وصيت خود را به من نمايي و آنچه كه در نظرت مهم است وصيّت كنی. مسلم گفت : 📋《فَإِنّي اءُوصيكَ بِهذا وَاءَشارَ بِيَدِهِ إِلَي الْحُسَيْنِ(ع) فَقاتِلْ دُونَهُ حَتّي تَمُوتَ》 ♦️وصيّت من به تو، خدمت به اين بزرگوار است - و اشاره به سوي امام حسین(ع) نمود - كه در حضورش جهاد كن تا كشته شوی. حبيب بن مظاهر گفت : 📋《لاََنْعُمَنَّكَ عَيْنَاً ثُمَّ ماتَ رِضْوانُ اللّهِ عَلَيْهِ》 ♦️دل خوش باش كه به واسطه انجام این كار، چشمت را روشن خواهم نمود. در این لحظه روح پاك مسلم بن عوسجه از دنیا رفت.(۷) مسلم اولین شهید عاشورا در میان یاران امام حسین(ع) بود که در حمله اول به شهادت رسید. در زیارت ناحیه غیر معروفه چنین بر او سلام داده شده است: 📋《اَلسَّلَامُ عَلَی مُسْلِمِ بْنِ عَوْسَجَةَ الْأَسَدِی》(۸) {وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ} 📝شعر : چقدر نام تو زیباست اباعبدالله  چشم تو خالق دنیاست اباعبدالله  زائر کرببلا حق شفاعت دارد  قطره در کوی تو دریاست اباعبدالله  دستگیری ز گدا گردن هر ارباب است  کار ما دست تو آقاست اباعبدالله  مستجاب است دعا گوشه ی شش گوشه ی تو  حرمت عرش معلی ست اباعبدالله  هر کسی داد سلامی به تو و اشکش ریخت  او نظر کرده ی زهراست اباعبدالله  بارها گفت اگر من ز حسینم، دیدم  جلوه اش اکبر لیلاست اباعبدالله  چشم ما روز قیامت به پر قنداقه ست  پسرت مالک فرداست اباعبدالله  روزی گریه ی ما دست رباب افتاده  روضه خوان در دل صحراست اباعبدالله  باب بین الحرمین از حرم عباس است  همه جا سفره ی سقاست اباعبدالله  ما که باشیم که سنگ تو به سینه بزنیم  سینه زن زینب کبری ست اباعبدالله  مادرت گفت "بنیَّ" دل ما ریخت به هم  بردن نام تو غوغاست اباعبدالله  مادرت گوشه ی گودال تماشا می کرد  بر سر نعش تو دعواست اباعبدالله  👤قاسم نعمتی  📚منابع : ۱)الکامل فی التاریخ ابن اثیر، ج۴، ص۳۰ ۲)مکاتیب الائمه میانجی، ج۳، ص۱۴۵ ۳)تاریخ طبری، ج۵، ص۴۴۵ ۴)الارشاد شیخ مفید، ج۲، ص۹۱ ۵)الارشاد شیخ مفید، ج۲، ص۹۱ ۶)ابصارالعین سماوی، ص۱۳۹ ۷)اللهوف ابن طاووس، ص۶۴ ۸)بحارالانوار مجلسی، ج۹۸، ص۲۷۱ منبع: اسناد المصائب علیه السلام •┈┈••✾••┈┈• @yaraliagham