#ادامه
💫گروه چریکی شهید اندرزگو در دوران فعالیت خود شاهد پنجاه و دو عمليات كوچک و بزرگ توسط همان نيروهای نامنظم بود. آنها لشكر چهارم ارتش عراق را در منطقه غرب به ستوه آوردند و تلفات سنگينی را به آنان تحميل كردند.
💫در اين گروه كوچک، انسان های بزرگی تربيت شدند كه دوران دفاع مقدس ما مديون رشادت های آنهاست.
💫 آنها از خرمن وجودی ابراهيم خوشه ها چيدند و به همراهی او افتخار می كردند.
💫شهيد رضا چراغی فرمانده شجاع لشكر 27 حضرت رسول(ص)، شهيد رضا دستواره قائم مقام لشکر، شهيد حسن زمانی مسئول محور لشکر، شهيد سيد ابوالفضل كاظمی فرمانده گردان ميثم، شهيد رضا گودينی فرمانده گردان حنين، شهيد محمدرضا علی اوسط معاون تيپ مسلم ابن عقيل، شهيد داريوش ريزه وندی فرمانده گردان مالک، شهيدان ابراهيم حسامی و هاشم كلهر معاونين گردان مقداد، شهيدان جواد افراسيابی و علی خرمدل از مسئولین اطلاعات لشکر، و همچنين چندين فرمانده بزرگ دفاع مقدس كه هم اكنون نيز از افتخارات نظام اسلامی هستند.
#پایان
https://eitaa.com/joinchat/821886993C550554dc20
#مطلب
همنشینی در آسمان پایان رفاقت با شهید🌹
✨شهید مدافع حرم عمار بهمنی شهیدی که برات شهادتش را از دوست آسمانی خود شهید جاویدالاثر #ابراهیم_هادی گرفت.
✨شهید عمار بهمنی متولد 1364 و فرزند دوم خانواده بود. هنوز ازدواج نکرده بود اما مادرش میگفت قرار بود برگردد و دامادش کنیم.
✨چند باری قصد سوریه کرده بود اما همه چیز در ساعت آخر عوض میشد. بیقرار رفتن بود و تأخیرها اذیتش میکرد.
✨دوست داشت اولین شهید شهرک شهید محلاتی باشد. اما چندمین شهید آنجا شد.
✨عمار قبل از اعزام به سوریه به منزل شهید مدافع حرم حاج رضا فرزانه رفت و به فرزند کوچکش گفت: نمی گذاریم پرچم پدرت روی زمین بمونه.
✨او همیشه می گفت: من آرزومه با خونم دینم رو به خدا ادا کنم.
می گفت: آرزومه حضرت زینب خریدار بشه.
✨هنگامی که پدر کتاب " سلام بر ابراهیم" را به خانه آورد با دیدن چهره زیبای شهید هادی بر روی کتاب، به پدر و مادر گفت: این شهید به من لبخند می زند گویا با من کاری دارد.
✨همان شب تا صبح کتاب سلام بر ابراهیم را خواند و تحولی در زندگی اش بوجود آمد.
انگیزه اش برای جهاد در راه حدا چند برابر شده بود و هدفش هم والاتر.
✨می گفت شهید #ابراهیم_هادی اون چیزی رو که می خواستم بهم نشون داد.
✨او برات شهادتش را از دوست آسمانی خود شهید #ابراهیم_هادی گرفت و در ۲۴ فروردین به شهادت رسید و در آخرین پنجشنبه ماه رجب تشییع و همنشین دوست آسمانی خود گردید.
https://eitaa.com/joinchat/821886993C550554dc20
#امام_روحالله :
تا شرک و کفر هست ، مبارزه هست
و تا مبارزه هست ، ما هستیم ....
#لبیک_یا_امام
#نحن_ابناء_الخمینی
https://eitaa.com/joinchat/821886993C550554dc20
#کلام_شهید
👤یاد حـرف #حاجقاسـم
افتـادم که میگفت:
باید به این #بلوغ برسیم
که نباید دیده شویم
آنکس که باید ببیند میبیند♥️🍃
#شبتون_شهدایی
https://eitaa.com/joinchat/821886993C550554dc20
#سلام_امام_زمانم ❤️
وَالْعَصـــر..... ؛
قسمبهعبورِیکایکِثانیههــــا
لحظهاۍ
بۍیادِ #تُ
خُســـرانِمحضاستـــ آقا
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج 🌺 🍃
https://eitaa.com/joinchat/821886993C550554dc20
#شهید
پشت چشمان تو شهریس
پراز ویرانے
هر ڪسے #چشم تو را دید
دلش ویران شد
ڪافر آمدڪہ ڪمے
ڪفربگوید ازتو
یڪ نظرڪرد بہ چشمان تو
با ایمان شد!!!
#صبحتون_شهدایی 💕
https://eitaa.com/joinchat/821886993C550554dc20
#کتاب_سلام_بر_ابراهیم1
قسمت سی و سه
شهادت اصغر وصالی🌹
🗣علی مقدم
https://eitaa.com/joinchat/821886993C550554dc20
#قسمت_سی_و_سوم
💫محرم سال 1359 اتفاق مهمی رخ داد. اصغر وصالی و علی قربانی با نيروهايشان از سرپل ذهاب به گيلان غرب آمدند.
💫قرار شد بعد از شناسايی مواضع دشمن، از سمت شمال شهر، عملياتی آغاز شود.
💫آن ايام روزهای اول تشكيل گروه اندرزگو بود. قسمتی از مواضع دشمن شناسايی شده بود.
💫شب عاشورا همه بچه ها در مقر سپاه جمع شدند. عزادارای با شكوهی برگزار شد.
💫مداحی ابراهيم در آن جلسه را بسياری از بچه ها به ياد دارند.
💫او با شور و حال عجيبی می خواند و اصغر وصالی مياندار عزادارها بود.
💫روز عاشورا اصغر به همراه چند نفر از بچه ها برای شناسايی راهی منطقه «برآفتاب» شد.
💫حوالی ظهر خبر رسيد آنها با نيروهای كمين عراقی درگير شده اند.
💫بچه ها خودشان را رساندند، نيروهای دشمن هم سريع عقب رفتند اما علی قربانی به شهادت رسيد. به خاطر شدت جراحات، اميدی هم به زنده ماندن اصغر نبود.
💫اصغر وصالی را سريع به عقب انتقال داديم ولی او هم به خيل شهدا پيوست.
💫بعد از شهادت اصغر، ابراهيم را ديدم كه با صدای بلند گريه می كرد. می گفت: هيچ كس نمی داند كه چه فرمانده ای را از دست داده ايم، انقلاب ما به امثال اصغر خيلی احتياج داشت.
💫اصغر در حالی كه هنوز چهلم بردار شهيدش نشده بود توفيق شهادت را در ظهر عاشورا به دست آورد.
💫ابراهيم برای تشييع به تهران آمد و اتومبيل پيكان اصغر را كه در گيلان غرب به جا مانده بود به تهران آورد. در حالي كه به خاطر اصابت تركش، تقريبا هيچ جای سالم در بدنه ماشين نبود!
💫پس از تشييع پيكر شهيد وصالی سريع به منطقه بازگشتيم.
💫ابراهيم می گفت: اصغر چند شب قبل از شهادت، برادرش را در خواب ديد.
💫برادرش گفته بود: اصغر، تو روز عاشورا در گيلان غرب شهيد خواهی شد.
💫روز بعد بچه های گروه، برای اصغر مجلس ختم و عزاداری برپا كردند.
💫 بعد بچه ها به هم قول دادند كه تا آخرين قطره خون در جبهه بمانند و انتقام خون اصغر را بگيرند.
💫جواد افراسيابی و چند نفر از بچه ها گفتند: مثل آدم های عزادار محاسن خودمان را كوتاه نمی كنيم تا صدام را به سزای اعمالش برسانيم.
#پایان
https://eitaa.com/joinchat/821886993C550554dc20
نہ قـــــرمز❤️ نہ ابـــــی💙
فقط #ابـراهیـــــم_هـــــادی😍
✍ابراهیم میگفت : ورزش اگر براے خدا باشد عبادت است! اما اگر بہ هرنیت دیگہ باشہ ضرر کردین.
https://eitaa.com/joinchat/821886993C550554dc20