🕊🥀🌹🌴🌹🥀🕊
#خاطرات_شهدا
#سردار_رشید_اسلام
#شهید_والامقام
#حاج_احمد_کاظمی
با اینکه میدانستم آدم جدی و سختگیری است، کلی متن گزارشِ فعالیت آماده کرده بودم تا پیش از دادن نامه درخواست، بگویم.
وقتی وارد پادگان شدم، سراغ دفتر فرماندهی را گرفتم.
انگار که بدانند با چه کسی کار دارم، گفتند : در محوطه است.
همه با لباس نظامی کنار یک پیکان سبز رنگ ایستاده بودند و به نوبت حرف میزدند.
هنوز مانده بود بهشان برسم.
حاجی از ماشین پیاده شد.
تمام قد ایستاد و با من روبوسی کرد ، دستی به شانهام زد و دستم را محکم فشرد. بعد با روی باز و ابهت همیشگیاش گفت :
بفرمایید بسیجی!
همهی حرفهایم یادم رفت ، نامه را دادم . حاجی ، نامه را خواند و با لبخند زیرش دستور داد و گفت : همین امروز تمام چیزهایی که خواستند را بهشان بدهید .
بعداً فهمیدم آن روز بهشدت مریض بود و نمیتوانست سرپا بایستد ، ولی برای سرکشی از لشکر ۸ به پادگان عاشورا آمده بود . صندلی ماشین را خوابانده بودند و کارها را نیمهخوابیده پیگیری میکرد .
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
https://eitaa.com/joinchat/3431727303C46636fc326
#در_محضر_شهدا🌹
#همسرانه
#سردار_رشید_اسلام
#شهید_والامقام
#حاج_یونس_زنگی_آبادی
تازه از جبهه اومده بود.
همه لباسهارا شست
ظهر ناهار درست کرد
ظرفها را هم شست
مادرم ازش خواهش کرد که این کارها را نکنه و بذاره به عهده من
او هم گفت :
وظیفه منه این چند روزی که هستم به خانمم کمک کنم .
راوی :
#همسر_شهید
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهـش_پر_رهرو
https://eitaa.com/joinchat/3431727303C46636fc326
#شهیدانه
#عاشقانه_های_شهدا
#عشق_به_مولا
وقتے خداوند می خواهد
یه نفر #خاص باشه
#شهید_والامقام
#حاج_علے_کسایے
تولد : عید غدیر
ازدواج : عید غدیر
شهادت : عید غدیر
تخصص : استاد نهج البلاغه
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
https://eitaa.com/joinchat/3431727303C46636fc326
#شهید_والامقام
#محسن_وزوایی
آخرین جملۂ #شهــید
برای شرمندگی ما :
اگر توانستید
#جنازہ_ام رابہ دست بیاورید
آن را روی #مین_های دشمن بیندازید
تا #اقلاً جنازہ من کمکی بہ
#حاڪمیت_اسلام ڪردہ باشد
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
https://eitaa.com/joinchat/3431727303C46636fc326
#اخلاق_شهدایی 🌹
#صیاد_دلها
#سپهبد_شهید
#علی_صیاد_شیرازی
بعد از اتمام جلسہ گفت :
امروز همہ جلسہ اداری نبود
حرف شخصی هم زدیم
هزینہ جلسہ رو بذار بہ حساب من
و فاڪتورش رو بیار برام ...
🌹 #مسئولین
🌹🕊 #بی_ادعا
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
https://eitaa.com/joinchat/3431727303C46636fc326
#در_محضر_شهدا🌹
#سردار_رشید_اسلام
#شهید_والامقام
#مهدی_زین_الدین
ما افتخار میڪنیم
ڪه مستقیماً با آمریڪا
دست به یقہ شویم
و امـیدواریم این اتفاق بيفـتد ...
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهـش_پر_رهرو
https://eitaa.com/joinchat/3431727303C46636fc326
🥀🌴🌹🕊🥀🌴🌹
#عاشقانه_های_شهدا
#شهید_مدافع_حرم
#رضا_اسماعیلی
داعشی ها محاصره اش کردن
تا تیر داشت با تیر جنگید
تیرش تموم شد
داعشی ها نیت کرده بودن زنده بگیرنش
همون موقع #حاج_قاسم هم توی منطقه بود
خلاصه اینقدری این بچه رو زدن تا دیگه بدنش هم کم آورد و اسیر شد
ولی یک لحظه هم سرشو از ترس پایین نیاورد...
#تشنه بود آب جلوش می ریختن روی زمین
فهمیدن #حاج_قاسم توی منطقه اس
برای خراب کردن روحیه #حاج_قاسم بیسیم #رضا_اسماعیلی رو گرفتن جلو دهن رضا و #چاقو رو گذاشتن زیر #گردنش
کم کم برا این که #زجر کشش کنن آروم آروم شروع کردن به #بریدن سرش و بهش می گفتن پشت بیسیم به #حضرت_زینب فحش بده
اینقدر #سرش را یواش یواش #بریدن که ۴۵ دقیقه طول کشید...
ولی از اولش تا لحظه ای که صدای خر خر گلو آمد این پسر فقط چند تا کلمه گفت : اصلا من آمدم #جون بدم برای #دختر مظلوم #علی...
اصلا من آمدم فدا بشم برای #حضرت_زینب...
اصلا من آمدم #سرم رو بدم...
یا #علی یا #زهرا...
میگن #حاج_قاسم عین این ۴۵ دقیقه رو گریه می کرد
بعدم سر #رضا رو گذاشتن جعبه و فرستادن برای #حاج_قاسم...
👈 امنیت ما #اتفاقی نیست عزیزان چقدر #سرها و #خون ها دادیم تا توانستیم به این #آرامش برسیم... 👉
#عاشق_ولایت
#عاشق_اهل_بیت_ع
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
https://eitaa.com/joinchat/3431727303C46636fc326
🌹
#در_محضر_شهدا
#امیر_سرلشگر
#خلبان_شهید
#علی_اکبر_شیرودی
هنگامی که پرواز می کنم احساس می کنم همچون عاشق به سوی معشوق خود نزدیک می شوم و در بازگشت هرچند پروازم موفقیت آمیز بوده باشد ، مقداری غمگین هستم چون احساس می کنم هنوز خالص نشده ام تا به سوی خداوند برگردم.
اگر برای احیاء اسلام نبود، هرگز اسلحه به دست نمی گرفتم و به جبهه نمی رفتم. پیروزیهای ما مدیون دستهای غیبی خداوند است. این کشاورز زاده تنکابنی، سرباز ساده اسلام است ...
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
@yavaran_Ghuran
🕊🌹🌸🌷🌸🌹🕊
#در_محضر_شهدا
#دوست_داشتن
#رئیس_جمهور_مکتبی
#شهید_رجایی
بعضی وقتها حرفهایی می زد که همان میشد #مبنای زندگیمان
یکبار رو به من کرد و گفت : من تو رو برای #خودت دوست دارم نه برای #خودم تو هم ، بهتره من رو به خاطر #خودم دوست داشته باشی نه به خاطر #خودت .
همین جمله باعث شده بود در مواقع خاص ، خودم را جای #ایشان بگذارم و بعد تصمیم بگیرم و طبیعی بود که با این نگاه ، زندگیمان دارای تحکیم ، #محبت و #مودت بیشتری میشد .
📚 سیره #شهید_رجایی، صفحه ۵۸
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
🌹 @yavaran_Ghuran
🌷🌷🌷
#در_محضر_شهدا
#شهید_مدافع_حرم
#جواد_محمدی
"انسان یک بار بیشتر نمےمیرد،
چه زیباست این یک بار که میخواد جون بده
در سن جوانی و با #شهادت برای عمه سادات باشد"
بہ مرگ داخل بستــر
نمیشود دل بست
خداڪند که" #شهادت "
به داد مـا برسد....
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
@yavaran_Ghuran
🌹🌴🥀🕊🥀🌴🌹
#خاطرات_شهدا
#سردار_شهید
#اسماعیل_دقایقی
من اسماعیل را نمیشناختم، ولی هر روز میدیدم که کسی میآید و چادرها و آبگیرها را تر و تمیز میکند، با خودم فکر میکردم که این شخص فقط چنین وظیفهای دارد .
یک روز هر چه چشم به راهش بودم تا بیاید و باز به نظافت و انجام وظایفش بپردازد، پیدایش نشد و احساس کردم که او از زیر کار شانه خالی میکند از این رو، خود به سراغش رفتم و گفتم : چرا امروز نیامدی؟»
او در پاسخ گفت : چشم الان میام
کسانی که نظارهگر چنین صحنهای بودند سخت ناراحت شدند و گفتند : تو چه میگویی؟ او فرمانده لشکر است .
من که احساس شرمندگی میکردم در صدد عذر خواهی برآمدم اما او بود که کریمانه و با متانت گفت : اشکال ندارد و با خنده از کنار ماجرا گذشت...
#مردان_بی_ادعا
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
🌹 @yavaran_Ghuran 🥀🕊
#شهیدانه🌹🏴
#شهید_والامقام
#احمد_نعمت_بخش
قبل از اینکه #احمد را پس از ۱۵ سال بیاورند ، یک شب خواب دیدم در یک بیابانی بودم و گریه می کردم و خدا را صدا می زدم که بچه ام را بمن نشان بده ، همون موقع در خواب دیدم که یک سیّد نورانی جلو آمد و گفت : اینقدر گریه نکن . می خواهی بدانی پسرت کجاست ؟
گفتم بله ..
با دست به یک جای دوری اشاره کرد و من دیدم سه تابوت اون دور هست .
سیّد گفت :
تابوت وسطی فرزند توست و این دو تابوتِ اطرافش ، دو سیّد هستند که از پسر تو محافظت می کنند !
از خواب که بیدار شدم به کسی نگفتم . تا وقتی که می خواستند او را تشیع کنند .
بعد از به خاکسپاری دیدم دو #شهید دیگر هم همراه #احمد بخاک سپردند دقیق نگاه کردم و دیدم که یکی از #شهیدان طرف راست #احمد سیّد است و طرف چپ #احمد هم سیّد است .
بعد از تشیع جنازه #احمد که بسیار باشکوه برگزار شد . دیدم #احمد دقیقا میان قبر دو سیّد در گلستان #شهدای اصفهان به خاک سپرده شده است.
راوی
#مادر_شهید
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
🏴 @yavaran_Ghuran🌹🕊