#نماز_شب
فوايد نماز شب
اميرالمؤمنين عليه السلام
قيامُ اللَّيْلِ مُصِحَّةٌ لِلْبَدَنِ، وَ مَرْضاةٌ لِلرِّبِّ عَزَّوَجَلَّ، وَ تَعَرُّضٌ لِلرَّحْمَةِ وَ تَمَسُّكٌ بِاَخْلاقِ النَّبِيّينَ.
بيدارى شب باعث سلامتى بدن و خشنودى پروردگار بزرگ و در معرض رحمت و لطف خدا قرار گرفتن و چنگ زدن به اخلاق پيامبران است.
بحارالأنوار، ج87، ص144
#نماز_شب_را_به_نیت_ظهور_میخوانيم
📿نماز شب به نیابت از اعضای محترم کانال#یک_درصد_طلایی
🌱🌷اگر دوست داری اعضای کانال رو در ثواب هات #شریک کنی به آیدی زیر پیام بده:
@farzane_zare
🍃@yek_darsad_talaiii
#عهدی_با_مولا
📝 چه تکلیف سنگینے است
بلا تکلیفے، وقتے که نمیدانم
منتظرت ماندم یا فقط خودم را
به انتظار زدهام آقا... 😥
🌱وعده ما هر روز صبح دعای عهد 🌾 همراه با شما اعضای کانال#یک_درصد_طلایی
🍀@yek_darsad_talaiii
19.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🥀
🕊بحق مظلومیت امیرالمومنین(ع)
🌿✨اللܣم عجل لولیک الفرج
🌱 @yek_darsad_talaiii
22.57M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#سرمشق_فاطمی
✏️ رهبر معظم انقلاب"حفظه الله":
به توفیق الܣی، به فضل الܣی بعد از انقلاب، نام مبارک فاطمهی زهرا نسبت به قبل از انقلاب -که ما یادمان هست- نمیشود گفت ده برابر، شاید دهها برابر، صد برابر تکرار میشود و برده میشود؛ یعنی جامعه، جامعهی فاطمی است.
✏️ باید فاطمهی زهرا (سلام الله علیها) اسوه باشد، الگو باشد در همهی جهات، از جمله در حرکت بزرگ اجتماعی و انقلابی و مبارزاتی ما.
🌱 @yek_darsad_talaiii
یک درصد طلایی
#رمان #رویای_نیمه_شب ❣قسمت پنجاه و هفت ✨_گفتم: خبر دارید دختر حاکم، او را پسندیده و به مغازه شان
#رمان #رویای_نیمه_شب
❣قسمت پنجاه و هشت
✨_خوب کردم که گفتم. او هم باید زجری را که تو می کشی بکشد. می روم برایت غذا و شربت درست کنم. باید برای فردا آماده شوی.
🍁با بدجنسی خندید.
_قنواء منتظر است.
از همان موقع می دانستم چه شب وحشتناکی را پیش رو دارم. باز در بستر دراز می کشیدم و حرف های امّ حباب و ریحانه را هزار معنا می کردم و تا سحر، در بیم و امید، دست و پا می زدم.
کنار رودخانه خانه های بزرگ اشرافی بود که زیباترین شان دارالحکومه بود. هر چه از رودخانه فاصله می گرفتی خانه ها کوچکتر می شد تا آنکه خانه های بزرگ سنگی، جای خود را به خانه های کوچک و خشت و گِلی می داد. دارالحکومه میان باغی سرسبز و خرم بود. دو نگهبان قد بلند و سیاه چرده بیرون از درِ چوبی و بزرگ باغ، نگهبانی می دادند. میان آن دو، مرد میانسال و کوتاه و چاقی روی چهارپایه ای نشسته بود. اسمش سندی بود. شکم بزرگ و برآمده ای داشت که توی ذوق می زد.
انگار خمره ای کوتاه را بغل کرده بود. سال ها بود که روی آن چهارپایه می نشست. نزدیک شدم و سلام کردم. جوابم را نداد. با گردش انگشتان کوتاهش اشاره کرد که چه می خواهم. خیلی خلاصه آنچه را اتفاق افتاده بود برایش گفتم. با اکراه برخاست. از بس عرق کرده بود، لباس به پشتش چسبیده بود.
آن را از بدنش جدا کرد و لنگان لنگان به طرف در رفت. روی در، که بست های فلزی و گل میخ های درشتی داشت، دریچه کوچکی بود. حلقهٔ روی دریچه را سه بار کوبید. دریچه باز شد. توانستم قسمتی از صورت یک نگهبان خواب آلود را ببینم.
ادامه دارد...
↶【با ما همراه باشید】↷
꧁꧁꧁🌺꧂꧂꧂
_ _ _ _ _ _ _ _ _
👈 مطالعه کتاب زیبای ""رویای نیمه شب"" را از دست ندهید.....
https://eitaa.com/joinchat/1358496661Ccb22ed1fc9
یک درصد طلایی
#رمان #رویای_نیمه_شب ❣قسمت پنجاه و هشت ✨_خوب کردم که گفتم. او هم باید زجری را که تو می کشی بکشد.
#رمان #رویای_نیمه_شب
❣قسمت پنجاه و نه
✨_در را باز کن. این جوان، زرگر است. این طور که می گوید قرار است برای همسر و دختر حاکم، چیزهایی بسازد.
🍁به این ترتیب بود که زبانه ای فلزی به خشکی از میان چفت هایی گذشت. در بر پاشنه چرخید و دارالحکومه به رویم آغوش باز کرد. لحظه رویایی فرا رسیده بود و من می توانستم ایوان ها و سرسراهایش را ببینم.
از کودکی آرزو داشتم که از نزدیک دارالحکومه و آدم هایش را ببینم. پدربزرگ می گفت: گرچه دارالحکومه حلّه، مانند قصرهای افسانه ای هزار و یک شب نیست، ولی آن قدر زیبا هست که آدم را به یاد قصرهای بغداد بیندازد.
سندی با گوشه دستار، عرق پشت گردن و طوق غبغبش را خشک کرد. بیخ گوشم آهسته غرّید: کارت را خوب انجام بده تا انعام خوبی بگیری. آن وقت سکه ای هم به من خواهی داد.
دهانش بوی سنگ پای حمام می داد. خودش می دانست، چون مشغول جویدن چند برگ نعنا بود. آب سبز رنگی میان دندان های پوسیده و لب تیره اش نمایان بود. وقتی با دست به داخل روانه ام می کرد، لبخندی زد که نه زیبا بود و نه دوستانه.
در با همان سر و صدا بسته شد.باغ در نگاه اول، بسیار زیبا بود. درختان بلند و تنومند با چترهای بزرگی از شاخه و برگ، از تابش آفتاب به زمین جلوگیری می کردند. حله و اطراف آن، پر از نخلستان بود، ولی در باغ دارالحکومه تنها چند نخل، در میان انواع درختان دیگر دیده می شد. راهی که از میان درختان به طرف ساختمان دارالحکومه می رفت، سنگ فرش بود. خدمتکاری که مرا همراهی می کرد، انگار گنگ بود. با اشاره دست، راهنمایی ام می کرد.
ادامه دارد...
↶【با ما همراه باشید】↷
꧁꧁꧁🌺꧂꧂꧂
_ _ _ _ _ _ _ _ _
👈 مطالعه کتاب زیبای ""رویای نیمه شب"" را از دست ندهید.....
https://eitaa.com/joinchat/1358496661Ccb22ed1fc9
#عهدی_با_مولا
📝 تنܣا رفیقے که دورت نمیزنه، مهدے فاطمه است ❣️
الباقی ܣمه به فکر خودشونن
#اللهم_عجل_لولیڪ_الفرج
🌱وعده ما هر روز صبح دعای عهد 🌾 همراه با شما اعضای کانال#یک_درصد_طلایی
🍀@yek_darsad_talaiii
11.96M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❌ گروهی که قطعا در فتنههای آخرالزمان غربال میشوند!
🍀@yek_darsad_talaiii
هدایت شده از یک درصد طلایی
📢 لبیک به حکم شرعی امام خامنهای
🔹 هم وطنان عزیز می توانند با شـماره
گیری #۱۴* و یا باواریز مبلغ کمک خودبه
شماره کارت
۶۰۳۷۹۹۸۲۰۰۰۰۰۰۰۷وشماره شـــبـــــای
IR۳۲۰۲۱۰۰۰۰۰۰۱۰۰۰۱۶۰۰۰۰۵۲۶در این پویش ملّی، مشارکت کنند. 🔹 در این مرحله نیز همانند سه دوره قبل،همه کمکهای مردمی واریزی به حساب پویش، توسط جمعیت هلال احمرو گروه های مردمی فعّــال در ایـن حوزه برای رفع نیازهـــای ضـــروری و حیاتی مــردم مظلوم فلسطین و لبنان هزینه میشود. 🔹 شما میتوانید برای شــرکت در پویش ایران همدل۴، وارد سایت امام خامنـه ای شده وباواردکردن مبلغ موردنظر،مستقیما کمک خود را از طریق سایت http://KHAMENEI.IR به مردم مظلوم لبنان و فلسطین را انجام دهید.👇👇 farsi.khamenei.ir/irane-hamdel 🌿@yek_darsad_talaiii
12.43M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🥀
باهردَریڪهبعدِنگاهِتوبازشد..
انگاردرگلویِعلےاُستخوانشڪست!(:💔
🌱 @yek_darsad_talaiii