eitaa logo
یک حس خوب
204 دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
532 ویدیو
0 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
📲 🧑‍💻عصر دیجیتال ⁉️نکات مثبت اینستاگرام 🔴 همون‌طور که گفتیم اینستاگرام یه اپلیکیشن خیلی پرطرفداره، پس طبیعتا خیلی هم شلوغه. 🟠کاربرد این شلوغی برای چی می‌تونه خوب باشه؟! کسب و کار. 🟡این یک واقعیته که روزانه میلیون‌ها کسب و کار مجازی در اینستاگرام مشغول درآمدزایی هستن. 🟣جالب اینکه حتی کسانی که شرایط کار حضوری در جامعه رو ندارن، می‌تونن توی اینستاگرام فعالیت داشته باشند. 🔵از طرفی هم کلی نکات مثبت آموزشی در این فضا آموزش داده می‌شه. ⚪️محلی برای تبادل اطلاعات و اخبار مهم روز هست. 🟢و می‌تونه مکانی باشه برای اینکه از احوال هم روزانه خبر بگیرید... ... 💻 📺 📲 🦋 @yek_hesse_khob 🆔
💟 💎بانوی باشخصیت مُدگرا بودن خوبه⁉️ ⭕️خیلی خوبه که به عنوان یک بانوی باشخصیت، همیشه لباس‌ها و پوشش مناسب و تمیز داشته باشیم.🧕🥿 📌حتی اگر انتخاب‌هامون خیلی روی مُد نباشه!🧥 🤔اگر بهترین مد روز رو هم انتخاب کنیم اما برای ما متناسب و خوب نباشه، درواقع پول‌مون رو هدر دادیم! 🤷‍♀ ❗️پس روی مد بودن نیست که مهمه، وجهه‌ی مناسب با شخصیت داشتن مهم‌تره. 🦋 @yek_hesse_khob 🌹
♦️📣♦️📣♦️ 📣 🔴ورزشکاران محجبه‌ی فرانسوی اجازه‌ی حضور در المپیک پاریس را ندارند❗️ 💬وزیر ورزش دولت فرانسه اعلام کرد: 🏸ورزشکاران تیم‌های فرانسوی شرکت‌کننده در بازی‌های المپیک پاریس، نمی‌توانند از روسری استفاده کنند. ♦️محجبه‌ها طرفدار یک رژیم سکولار سخت‌گیرانه در ورزش هستند! 🦋 @yek_hesse_khob 🆔
6.93M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🧡 💞دهم ربیع الاول سالروز ازدواج حضرت محمد مصطفی "ص" و حضرت خدیجه کبری "س" مبارک باد. 🦋 @yek_hesse_khob 🆔
هدایت شده از یک حس خوب
📚💌📚 🌸رمان 🦋 را در کانال بخوانید...👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/3094020098C4a90aaf1e3
✂️📕💌✂️📙💌✂️📔 📚 🦋 💌 ریحانه وا رفت و دهانش نیمه باز ماند! _یعنی... یعنی تو می‌دونستی؟ _باید می‌دونستم، منتها بجای زنم، باید مادر باجناقم خبر بده بهم. اون شب که زری خانم زنگ زد حسابی کفری بود. نگرانت بود. می‌گفت این دختر درسته که مادر نداره اما مثل دختر خودم می‌مونه... دوستش دارم و برام عزیزه مثل خواهرش. نصیحتم می‌کرد؛ من رو! منی که تو بدترین شرایط ممکنه بودم و خودم داغون... لبخند زد و ادامه داد: _گفت: "می‌دونم سرو ته پیاز نیستم اما میگم که بدونی، قدر زن و زندگیت رو بدون. آدما تو شرایط سخته که خودشونو نشون میدن. زنت خوب دست و دلبازی کرده برات. هم از اموالش هم احساسش. اگه به خودش باشه لام تا کام حرف نمی‌زنه این ریحانه، اما من دل نگرونشم که خبرا رو از ترانه می‌گیرم" دو ساعت صحبت کرد. اولش حتی قد یه کلمه حوصله‌ی شنیدن نداشتم اما یکم که حرف زد دیدم چقدر دلم می‌خواست یکی یه وقتایی گوشی رو برداره و اینجوری راه و رسم زندگی رو نشونم بده. مه‌لقا هم که هیچ‌وقت مادری نکرد و همیشه جیغ و داد و قالش رو شنیدیم و توقعات نابجایی که داشت. هنوز حواسم جمع گلایه‌هاش نبود درست و حسابی، که برگشت گفت" اصلا خدا رو خوش نمیاد که زن حامله تن و جونش اینجوری بلرزه هر روز، فکر اون بچه‌ی بی‌گناه رو هم بکنید آخه" کپ کردم. شوک شدم. خیال کردم اشتباهی گفته و شنیدم ولی توصیه‌هاش ادامه‌دار بود. ازم خواست بخاطر بچه‌مون هم که شده هوات رو داشته باشم و خلاصه از این حرف‌های مادرانه... ریحانه! وقتی بالاخره خداحافظی کردیم و قطع کرد، تمام فکر و ذکرم درگیر شده بود. شده بودم مثل اسفند رو آتیش. نه خوشحال بودم و نه ناراحت! بیشتر جا خورده بودم... مگه می‌شد؟ صدای خانم‌جان خدابیامرزت تو سرم اکو می‌شد وقتی تنها اومده بودم خونتون تا قضیه‌ی بچه‌دار نشدنت رو برام توضیح بده! حالا زری خانم چیزی می‌گفت که خط می‌کشید رو گذشته‌ها... چند روز صبر کردم و دندون رو جیگر گذاشتم و نشستم به واکاوی گذشته‌ها و خودم و خودت. هنوز باور نکرده بودم. باید تو می‌گفتی بهم... دلم می‌خواست از خودت بشنوم. همه چیز تو ابهام مونده بود تا تو برگشتی. توقع نداشتم خودت بیای ولی مثل همیشه مهربونی کردی. تمام این چند روزم منتظر بودم تا بالاخره سکوتت رو بشکنی. که انگار زور بی‌بی چربید. ریحانه مغزش سوت می‌کشید و قدرت تحلیل نداشت. تنها چیزی که خوب فهمیده و مثل مته خوره‌ی روحش شده بود، این بود که ارشیا حتما بخاطر بچه متحول شده. _دیگه چرا ساکتی ریحانه؟ دلخور نگاهش کرد. بلند شد و ایستاد... باید می‌رفت اما نمی‌دانست کجا. هوای نفس کشیدن نداشت. _کجا میری؟ چادرش را سر کرد. نمی‌توانست خودش را خالی نکند: _ساده بودن که شاخ و دم نداره! _چی؟ _پس تغییر کردن این چند روزه و مهربون شدنت برای من نبوده. _یعنی چی؟ ولوم صدایش بالا رفته بود: _منو از خونه بیرون کردی ارشیا! تو اون روز جلوی چشم خواهرم و رادمنش منو تقریبا از خونه بیرون کردی، خوردم کردی... کارم به دکتر و درمانگاه کشید و مطمئنم که وکیلت برات گفته بود اما بازم به خودت زحمت ندادی که گوشی رو برداری و احوالم رو بپرسی! حتی یه پیام ندادی... اگه خودم برنمی‌گشتم معلوم نبود تا کی باید خونه‌ی خواهرم می‌موندم چون غرورت اجازه نمی‌داد که بیای دنبالم! من اون روز فقط می‌خواستم باری که روی شونت بود رو کم کنم اما تو چجوری برخورد کردی؟ ارشیا... برای خودم متاسفم... متاسفم. _چی م.یگی ریحانه؟ تو اصلا متوجه منظور من نشدی _هرچی باید می‌فهمیدم رو فهمیدم. _صبر کن. من با این پای نیمه چلاق نمی‌تونم درست قدم از قدم بردارم. خوب نبود، او از ارشیا شوکه‌تر شده بود... بی توجه به صدا زدن‌های پشت سرهم ارشیا از خانه بیرون زد. ... 📨 🦋 @yek_hesse_khob 🆔
💌 دلواپسی‌ها رو رها کن از جزئیات زندگی هم می‌شه لذت برد مثل نگاه کردن به یک شربت خنک... صبحتون پر خیر و برکت ♡ ☀️ 🦋 @yek_hesse_khob 🌹
📚💌📚💌📚 📕 📿 ✍ 📗کتاب تنها گریه کن، روایت زندگی اشرف سادات منتظری مادر شهید محمد معماریان است. 📙در این کتاب تصویری از یک عمر زندگی و ولایت‌پذیری زنی را می‌خوانید که فرزندش را فدای این سرزمین کرد و خودش هم در راه اسلام و انقلاب از هر چه در توان داشت فروگذار نکرد. 📕بخشی از کتاب مربوط به مبارزات انقلابی خانم منتظری در قم و تهران است و نمایی کلی از سیمای زنی مجاهد را نشان می‌دهد که نقشی پررنگ در پیرزوی انقلاب داشت. 📚بخش دوم کتاب خاطرات مادر از زمان جنگ و شهادت فرزندش محمد است و فعالیت‌های این مادر پس از جنگ و مشارکت‌هایش در کارهای خیر مردمی. ✂️✂️✂️✂️ 📍بریده ای از کتاب نوعروس بودم، ولی مستقل. چند ماه اول، پخت‌وپزم از مادرشوهرم جدا بود. خودم خواستم و سفره‌یکی شدیم. گفتم: «دو نفر ماییم، دو نفر شما، آن‌هم توی یک خانه. چرا دوتا سفره پهن کنیم؟» 📚 🦋 @yek_hesse_khob 🆔
♦️📣♦️📣♦️ 📣 🥈نخستین مدال ووشو ایران در هانگژو بر گردن زهرا کیانی 🏆زهرا کیانی ملی پوش تیم ووشو ایران توانست در بخش تالو به مدال نقره بازی‌های آسیایی هانگژو دست پیدا کند. 🇮🇷 🦋 @yek_hesse_khob 🆔
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥🎞 🧕زنی که زبان فراموش‌شده‌ای را زنده کرد. 🔴دکتر بدرالزمان قریب گرکانی، زبان‌شناس ایرانی است. 🟡او تنها زن از اعضای پیوسته فرهنگستان زبان و ادب فارسی، چهره ماندگار و مشاور رئیس این فرهنگستان بود... 💎 🦋 @yek_hesse_khob 🆔
💫 پناه بر تو که بی صدا مرا می شنوی... 🕊 🦋 @yek_hesse_khob 🌹
هدایت شده از یک حس خوب
📚💌📚 🌸رمان 🦋 را در کانال بخوانید...👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/3094020098C4a90aaf1e3