یک آیه در روز
951) 📖 و الْمُحْصَناتُ مِنَ النِّساءِ إِلاَّ ما مَلَكَتْ أَيْمانُكُمْ كِتابَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَ أ
.
8️⃣ «فَمَا اسْتَمْتَعْتُمْ بِهِ مِنْهُنَّ فَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ فَریضَةً»
تعبیر «استمتعتم» به معنای «متعه کردن» است.
و با توجه به اینکه کلمه «متعه» وقتی در مورد زنان به کار میرفته ، به معنای «ازدواج موقت» در آن زمان کاملا معمول و متداول بوده است، توجیهی ندارد که این را به معنای لفظیاش برگردانیم و بگوییم مقصود، مطلق تمتع و بهرهبردن است؛ چنانکه تعابیر «حج» و «ربا» و ... هم چون معانی اصطلاحیشان در آن زمان رواج داشته، هیچکس استعمالات قرآنی آنها را به معنای لغوی (و نه معنای اصطلاحی) قرار نمیدهد،
به ویژه که با سیاق و بقیه اجزای جمله هم سازگار نیست که بگویند «وقتی درصدد بهرهوری جنسی از همسرانتان برآمدید، مهریههایشان را پرداخت کنید»؛ چنانکه هیچکس پرداخت مهریه را منوط به اقدام به تمتع جنسی نمیداند، به علاوه که در آیات قبل، از ضرورت پرداخت مهریه به طور کامل سخن گفت (وَ آتُوا النِّساءَ صَدُقاتِهِنَّ نِحْلَةً؛ نساء/4؛ وَ إِنْ أَرَدْتُمُ اسْتِبْدالَ زَوْجٍ مَكانَ زَوْجٍ وَ آتَيْتُمْ إِحْداهُنَّ قِنْطاراً فَلا تَأْخُذُوا مِنْهُ شَيْئاً، نساء/20) و نمی توان گفت که این برای تاکید است زیرا لحن آیه در آیات قبل بسیار شدیدتر است و معنا ندارد که بخواهند تاکید کنند و آن را با لحن بسیار خفیفتری بیان کنند.
📚(المیزان، ج4، ص272)
و حتی اگر فرض کنیم که این کلمه حقیقت شرعیه است (یعنی در لغت معنای مطلق بهرهمندی را داشته و در عرف شارع به این معنای خاص به کار رفته، باز اقتضای اولیه کلام، بویژه در اینجا که به زنان اضافه شده، این است که سخن شارع را بر اصطلاح خودش حمل کنیم.
📚(مجمع البیان، ج3، ص53)
💠تاملی تاریخی درباره حکم #متعه
حکم #ازدواج_موقت بر اساس روایات متواتر تاریخی در شیعه و سنی در زمان پیامبر اکرم ص نازل شد و عموما هم همین آیه را ناظر بدان دانستهاند؛ و مطلب فوق پاسخ به معدود افرادی است که خواستهاند این را از این معنا بیرون آورند.
در واقع،
🔹اکثریت قاطع علمای شیعه و سنی بر این باورند که این آیه درباره متعه نازل شده؛
با این تفاوت که
💢در میان #شیعه تاکید فراوانی بوده که این قانون الهی که زمان پیامبر اکرم ص نازل شد هیچگاه نسخ نشد و همچنان یک قانون شرعی است که هر مسلمانی حق دارد به این قانون عمل کند؛
⭕️ اما در میان #اهل_سنت این قانون کنار گذاشته شد و اگرچه امروزه همین نوع ازدواج با مسئولیتهای بسیار محدود و حتی با زمان محدود با اسمهای دیگری (مانند ازدواج #میسار و ...) عملا اجرا میشود اما نوعی تعصب شدید در حرام دانستن #متعه در اهل سنت رواج دارد.
در واقع،
✅در اینکه این قانون را پیامبر ص آورد و زمانی هم بین مسلمانان اجرا شد، تردیدی نیست؛
⁉️عمده بحث این است که آیا این قانون نسخ شده یا همچنان باقی است؟
💢شیعیان بر این باورند که این قانون توسط خلیفه دوم ممنوع شد و وی و هیچ مسلمانی حق ندارد چیزی را که خدا و رسولش حلال کردهاند حرام کند (مائده/87 ) و حتی خود رسول هم حق ندارد آنچه خداوند حلال کرده را به دلخواه خود حرام نماید (تحریم/1 ).
بر اساس روایتی از امیرالمومنین ع، اگر عمر چنین کاری را نکرده بود جز فرد شقاوتمند زنا نمیکرد؛ که مفهوم آن این است که اکنون که عمر چنین کرده، برخی از افراد با اینکه واقعا افراد شقی و فاسقی نیستند، اما به خاطر فشار مسائل جنسی و عدم امکان ازدواج دائم و ... مرتکب زنا میشوند؛
و این یعنی این اقدام عمر بشدت به دینداری مردم لطمه زده است.
@yekaye
👇ادامه مطلب👇
ادامه تاملی تاریخی درباره حکم #متعه
💢در مقابل، بسیاری از اهل سنت مدعیاند که
❌این قانون توسط برخی آیات دیگر نسخ شده است؛
⛔️اما تمامی آیاتی که به عنوان ناسخِ این آیه میآورند در مقام حکم دیگری بوده و هیچ ظهور واضحی در نسخ قانون متعه ندارد (المیزان، ج4، ص273-275) .
❌برخی از ایشان میگویند این حکم نه در قرآن، بلکه توسط خود پیامبر اکرم ص نسخ و ممنوع شد و روایاتی در تایید نظر خود میآورند.
⛔️اما از طرفی ظاهر این روایات به گونهای است که به نظر میآید این ممنوعیت هم اگر بوده، مربوط به موقعیتهای خاصی بوده و به عنوان حکم موقت بوده، نه نسخ آیه قرآن؛
چرا که
▫️امکان ندارد چیزی در قرآن آمده و در سنت پیامبر نسخ شده باشد؛ زیرا روایات متعدد شیعه و سنی از پیامبر ص نقل شده که اگر حدیثی از من برای شما روایت کردند آن را بر قرآن عرضه کنید؛ پس معنی ندارد حدیث نبوی قرآن را نسخ کند (المیزان، ج4، ص275)
▫️و از طرف دیگر،
در آثار خود آنان روایات متعددی نیز یافت میشود که این ممنوعیت فراگیر از زمان خلیفه دوم آغاز شد
📚(مثلا شرح معانی الآثار (طحاوی)، ج3، ص26)
و تصریحاتی دارند که این کار در زمان ابوبکر و اوایل دوره عمر رایج بود و حتی برخی از که جزء صحابه و تابعان به شمار میروند (مانند عبدالله بن زبیر) زادهی ازدواج موقت هستند؛
▫️ و حتی روایاتی در کتابهای خود اهل سنت آمده است که خلیفه دوم به حرام کردن این قانون، علیرغم حلال بودنش در زمان پیامبر ص تصریح کرده است.
📚(محدث نوری برخی از این روایات را بر اساس منابع اهل سنت، در مستدرك الوسائل، ج14، ص482 آورده است)
بویژه که چنانکه در اختلاف قرائات اشاره شد قرائتی مشتمل بر عبارت «إلی أجل مسمی» در بسیاری از منابع اهل سنت هم برای این آیه نقل شده است.
❌ بر همین اساس، برخی دیگر از اهل سنت اذعان نمودهاند که این قانون توسط عمر تحریم شد؛ منتها بر این باورند که چون جامعه اسلامی با این اقدام عمر مخالفت نکرد، و عمل صحابه را حجت میدانند، آن را همچنان حرام میشمرند ؛
⛔️هرچند که در کبری و صغرای این استدلال هم میتوان خدشه کرد، یعنی
▪️از طرفی، هیچ دلیل موجهی برای حجت دانستن عمل صحابه (که خودشان بارها با هم اختلاف کردند و حتی جنگیدند و همدیگر را کشتند؛ و نیز قرآن کریم بارها از گناهان آنان سخن گفته است) وجود ندارد؛
▪️ و از طرف دیگر، لزوما این گونه نیست که کسی از صحابه با این عمل مخالفت نکرده باشد:
▫️ علاوه بر اینکه تصریح به این مخالفت در کلام امیرالمومنین ع و برخی دیگر از صحابه بارها مطرح شده،
▫️حتی بر اساس برخی روایات، جمعی از مردم عراق هم بر عمر اعتراض کردند؛ و وی در پاسخ به اعتراض مردم عراق مدعی شد که من به عنوان یک اقدام حکومتی، و نه به عنوان حرام کردن حلال خدا، این ممنوعیت را برقرار کردم.
🔖(حدیث4.ط)
⭕️با این حال، بحث درباره مجاز بودن یا نبودن ازدواج موقت، به یکی از نزاعهای تاریخی شیعه و سنی تبدیل شده؛
و ظاهرا وجود این قانون بقدری در حفظ جامعه از گسترش روابط نامشروع جنسی موثر بوده است که ائمه اصرار فراوانی داشتهاند که این را به عنوان یک سنت نبوی احیاء کنند و
حتی روایتی به امام صادق ع منسوب است که ایشان فرمودهاند یکی از اموری که در آن تقیه نمی کنم همین مساله متعه است
📚(اصل الشیعه و اصولها، ص104) .
▪️البته در موارد متعدد توضیح دادهاند که این اصرارشان از باب احیای سنت متروکه بوده، وگرنه در مواردی افرادی که نیازی به این کار نداشتهاند را از ورود در این کار برحذر داشتهاند.
🔖(احادیث بند5)
✳️تبصره
برای کسانی که میخواهند در خصوص ادله طرفین مطالعه بیشتری داشته باشند اشاره میشود که
▪️ از کسانی که قویترین دفاعها را از موضع اهل سنت و علیه شیعه انجام داده، و اغلب اهل سنت به ادله او استناد می کننند فخر رازی است که در مفاتيح الغيب (ج10، ص40-44) و
▪️ در میان علمای شیعه از صدر اسلام تاکنون بسیاری از علما رسالهای با عنوان «المتعه» نوشتهاند و از کسانی که مختصر و مفید به استدلالهای فخر رازی پاسخ گفته مرحوم محقق کرکی است در خلاصة الإیجاز فی المتعة (ص31) و برای بحثی نسبتا مستوفی در این زمینه به کتاب معروف شیخ محمد حسین کاشف الغطاء با نام اصل الشیعه و اصولها (ص98-121) مراجعه شود.
@yekaye
یک آیه در روز
951) 📖 و الْمُحْصَناتُ مِنَ النِّساءِ إِلاَّ ما مَلَكَتْ أَيْمانُكُمْ كِتابَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَ أ
.
9️⃣ 9) «فَمَا اسْتَمْتَعْتُمْ بِهِ مِنْهُنَّ فَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ فَریضَةً»
📜حکایت📜
🤛 مناظره ابوحنیفه و صاحب الطاق در مساله متعه 🤜
روایت شده است که
یکبار ابوحنیفه (که بعدها پیروان وی فرقه حنفی از اهل سنت را تشکیل دادند) از مومن الطاق (یکی از علمای شیعه و شاگردان امام صادق ع) پرسید: نظرت درباره متعه چیست؟ آیا گمان می کنی که حلال است؟
گفت: بله.
ابوحنیفه گفت: پس چرا به زنانت (مقصود خواهر و یا دختران وی است) دستور نمی دهی که بروند و متعه شوند و از این راه کاسبی کنند؟
مومن الطاق گفت: این گونه نیست که هر کاری که حلال باشد هرکسی بدان اقدام کند؛ مردم قدر و منزلتهای متفاوت دارند و هرکس متناسب با شأنیت خود رفتار میکند. بگو ببینم آیا تو گمان میکنی نبیذ [شرابی که از خرما یا مویز یا عسل میسازند؛ به فتوای ائمه شیعه همانند شراب انگور حرام است اما ابوحنیفه آن را حلال میشمرد] حلال است؟
گفت: بله.
گفت: پس چرا به زنانت (مقصود خواهر و یا دختران وی است) دستور نمی دهی که در دکانهای نبیذسازی بنشینند و از این راه برای تو کاسبی کنند؟
ابوحنیفه گفت: این به آن در؛ و البته تیر تو نافذتر بود! سپس گفت: ابوجعفر! [= کنیه مومن الطاق] آیهای که در سوره «سأل سائل» [سوره معارج] آمده دلالت بر حرمت متعه دارد [منظورش آیات 29-30 است که رابطه جنسی را فقط با ازدواج حلال میشمرد] و روایت نبوی هم دلالت بر نسخ آیه متعه دارد.
مومن الطاق گفت: سوره «سأل سائل» مکی است در حالی که آیه متعه مدنی است؛ و روایتی هم که میگویی روایت شاذ [روایت نادری که خلاف اصل است] و غیرقابل اعتناست!
ابوحنیفه گفت: و آیه میراث هم دلالت بر نسخ متعه دارد. [چون ارث را برای همسر اثبات میکند در حالی که متعه ارث نمی برند]
گفت: ازدواج بدون ارث بردن در اسلام وجود دارد.
ابوحنیفه گفت: از کجا چنین می گویی؟
گفت: اگر مردی از مسلمانان با زنی از اهل کتاب ازدواج کند و سپس آن مرد بمیرد، درباره ارثش چه میگویی؟
گفت: آن زن از این مرد ارث نمیبرد [زیرا بر مبنای وی، اهل کتاب کافرند و کافر از مسلمان ارث نمیبرد]
گفت: پس ازدواج بدون ارث بردن هم ثابت شد.
و سپس از هم جدا شدند.
📚الكافی، ج5، ص450
@yekaye
یک آیه در روز
951) 📖 و الْمُحْصَناتُ مِنَ النِّساءِ إِلاَّ ما مَلَكَتْ أَيْمانُكُمْ كِتابَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَ أ
.
🔟 «فَمَا اسْتَمْتَعْتُمْ بِهِ مِنْهُنَّ فَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ فَریضَةً وَ لا جُناحَ عَلَیكُمْ فیما تَراضَیتُمْ بِهِ مِنْ بَعْدِ الْفَریضَةِ»
در متعه بنا بر سهل گرفتن است؛
عمده مطالب (از مهریه گرفته تا زمان و پایان آن و سایر شروط) به دست طرفین است، و بعد از اینکه ازدواجشان شرعی و مستقر شد باز هم میتوانند با توافق و رضایت طرفینی هر تغییری در این شروط خواستند بدهند.
@yekaye
یک آیه در روز
951) 📖 و الْمُحْصَناتُ مِنَ النِّساءِ إِلاَّ ما مَلَكَتْ أَيْمانُكُمْ كِتابَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَ أ
.
1️⃣1️⃣ «حُرِّمَتْ عَلَیكُمْ أُمَّهاتُكُمْ ... وَ أُحِلَّ لَكُمْ ما وَراءَ ذلِكُمْ ... فَمَا اسْتَمْتَعْتُمْ بِهِ مِنْهُنَّ فَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ فَریضَةً .... إِنَّ اللَّهَ كانَ عَلیماً حَكیماً»
تمامی قوانین کنترل کننده روابط جنسی انسانها، از محرمیت برخی افراد نسبی و سببی گرفته تا جواز ازدواج دائم یا موقت و ...، برخاسته از علم و حكمت خداوند است.
💠ثمره #اخلاقی_اجتماعی
در جامعه ما، به ویژه تحت تاثیر فضای تبلیغاتی غربی،
بسیاری از مردم و بویژه زنان، با بسیاری از قوانین شریعت در زمینه مسائل ازدواج و ... – از جمله با جواز ازدواج موقت – بشدت مخالفند و برای این مخالفتشان به سوءاستفادههای برخی از افراد از این قوانین استناد میکنند؛
در حالی که اگر سوءاستفاده از یک قانون دلیل موجهی برای کنار گذاشتن آن قانون میبود هیچ قانونی نباید رسمیت مییافت؛
💢چرا که هر قانونی تحت شرایطی امکان سوءاستفاده دارد. 💢
از همه بالاتر خود قرآن کریم است که بارها و بارها مورد سوءاستفاده امثال معاویهها قرار گرفته است و خود قرآن بر اینکه میتواند مورد سوءاستفاده و مایه گمراهی افراد شود تاکید کرده است: «يُضِلُّ بِهِ كَثيراً وَ يَهْدي بِهِ كَثيراً» (بقره/26)
ریشه عمده این اعتراضات این است که افراد عقل و اطلاعات ناقص خود را معیار سنجش همه چیز قرار میدهند و حتی اگر خود را موحد بشمارند در عمق جان خود، علم و حکمت جهانشمول خداوند را واقعا باور ندارند‼️
@yekaye
952) 📖 و مَنْ لَمْ یسْتَطِعْ مِنْكُمْ طَوْلاً أَنْ ینْكِحَ الْمُحْصَناتِ الْمُؤْمِناتِ فَمِنْ ما مَلَكَتْ أَیمانُكُمْ مِنْ فَتَیاتِكُمُ الْمُؤْمِناتِ وَ اللَّهُ أَعْلَمُ بِإیمانِكُمْ بَعْضُكُمْ مِنْ بَعْضٍ فَانْكِحُوهُنَّ بِإِذْنِ أَهْلِهِنَّ وَ آتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ مُحْصَناتٍ غَیرَ مُسافِحاتٍ وَ لا مُتَّخِذاتِ أَخْدانٍ فَإِذا أُحْصِنَّ فَإِنْ أَتَینَ بِفاحِشَةٍ فَعَلَیهِنَّ نِصْفُ ما عَلَی الْمُحْصَناتِ مِنَ الْعَذابِ ذلِكَ لِمَنْ خَشِی الْعَنَتَ مِنْكُمْ وَ أَنْ تَصْبِرُوا خَیرٌ لَكُمْ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحیمٌ 📖
💢ترجمه
و کسی از شما که به لحاظ سعه [مالی] توان آن را نداشت که با آن مومنههای آزاده ازدواج کند، پس، از آن کسان که تحت ملکیت شماهاست، از آن دختران جوان باایمانتان [همسری اختیار کند]؛ و خداوند به ایمان شما آگاهتر است؛ شما از یکدیگرید؛ پس با اجازه کسانِشان با آنان نکاح کنید و مهریهشان را به نحو شایسته به آنان دهید، در حالی که پاکدامن بوده باشند، نه بیعفت، و نه اهل دوستیهای پنهانی؛ پس هنگامی که شوهردار شدند، آنگاه اگر زشتکاریای به بار آوردند، پس بر آنان نیمی از آن کیفری است که بر زنان آزاد است؛ این [حکم] برای آن کس از شماست که از رنج و محنت هراس داشت؛ و اینکه صبر کنید برایتان بهتر است؛ و خداوند بسیار آمرزنده و مهربان است.
سوره نساء (4) آیه 25
1398/7/7
29 محرم 1441
@yekaye
🔹لَمْ یسْتَطِعْ
قبلا بیان شد که
▪️ماده «طوع» در اصل به معنای تسلیم شدن و انقیاد و اطاعت کردن میباشد و نقطه مقابل «اکراه و اجبار» است «ائْتِيا طَوْعاً أَوْ كَرْهاً» (فصلت/۱۱).
▫️برخی توضیح دادهاند که در این ماده، سه عنصر معنایی حضور دارد «میل و رغبت» ، «خضوع و کرنش» و «عمل بر اساس دستور»؛ و وقتی عنصر «میل و رغبت» حذف شود، «اکراه» صدق میکند خواه خضوع و عمل واقع شود یا نشود.
▫️اما دیگران این معانی را در ابواب مختلف آن داخل دانستهاند یعنی توضیح دادهاند که:
▪️ فعل ثلاثی مجرد آن (طاعَ يَطُوع) به معنای تسلیم امر کسی شدن است؛ که اسم فاعل آن «طائع» میشود (قالَتا أَتَيْنا طائِعينَ؛ فصلت/۱۱)
▪️ وقتی به باب افعال میرود (أطاع یُطاع) به معنای این است که علاوه بر اینکه مطیع و تسلیم او بود، آن دستور وی را هم انجام داد (الَّذينَ قالُوا لِإِخْوانِهِمْ وَ قَعَدُوا لَوْ أَطاعُونا ما قُتِلُوا؛ آلعمران/۱۶۸)، و مصدر آن «طاعة» میشود؛ (هرچند از ابنسکیت نقل شده که تفاوتی بین «طاع» و «اطاع» نیست)
▪️ وقتی به باب مفاعله (طاوَعَ یُطاوع) برود، به معنای آن است که این انجام دادنش با میل و رغبت هم بود.
▪️ وقتی این کلمه به باب استفعال برود (استطاع یستطیع) به معنای قدرت و طاقت بر انجام کاری داشتن است (لَنْ تَسْتَطيعَ مَعِيَ صَبْراً؛ کهف/۶۷ و ۷۲ و ۷۵) یعنی چیزی که به خاطر آن، انجام دادن فعل مقدور میگردد و مصدر آن «استطاعة» است که در اصل «استطواع» بوده که واو آن حذف شده و به جایش در انتها «ة» افزوده شده است که این چنین حالتی در کلمات معتل اجوف رایج است مانند استعانة و استعاذة. از ابنسکیت نقل شده که این کلمه در لهجههای مختلف عرب به چهار صورت أستطيع و اسطيع و استتيع و استيع تلفظ شده است که در دومی «ت» به خاطر التقای با «ط» افتاده است (لَمْ تَسْطِعْ عَلَيْهِ؛ کهف/۸۲) در سومی، «ط» به «ت» تبدیل شده و در چهارمی این دو حالت با هم رخ داده است.
🔖جلسه 656 http://yekaye.ir/al-kahf-18-75/
@yekaye
🔹طَوْلاً
▪️ماده «طول» در اصل بر برتری و امتداد در چیزی دلالت دارد؛ و «طُول» نقطه مقابل «عرض» (=پهنا) است
(معجم مقاييس اللغة، ج3، ص434)
🔖(درباره ماده «عرض» در آیه 16 همین سوره توضیحاتی گذشت: http://yekaye.ir/an-nesa-4-16/)
و
▫️ بر همین اساس، برخی اصل معنای این ماده را «امتداد معین بالفعل موجود» معرفی کرده و تمایز این مفهوم از مفاهیم «امتداد» و «استمرار» و «دوام» را در گروی همین مولفههای مذکور دانستهاند
(التحقيق فى كلمات القرآن الكريم، ج7، ص177)
▫️البته برخی از اهل لغت، اگر چه به تقابل طَوِيل و طُوَال با عريض و عُرَاض اذعان داشتهاند، اما با لحاظی دیگر تضایف و تقابل بین واژه «طول» (بلندی) و «قِصَر» (کوتاهی) نیز توجه کردهاند (مفردات ألفاظ القرآن، ص533)
مانند
«وَ لَنْ تَبْلُغَ الْجِبالَ طُولاً» (اسراء/37)
«سَبْحاً طَوِيلًا» (مزمل/7)
«سَبِّحْهُ لَيْلاً طَويلاً» (انسان/26)
«فَطالَ عَلَيْهِمُ الْأَمَدُ» (حديد/16)
«حَتَّى طالَ عَلَيْهِمُ الْعُمُر» (انبیاء/44)
«أَ فَطالَ عَلَيْكُمُ الْعَهْد» (طه/86)
▪️به همین مناسبت کلمه «طَول» را برای ثروت «لَمْ یسْتَطِعْ مِنْكُمْ طَوْلاً» (نساء/25) [اسْتَأْذَنَكَ أُولُوا الطَّوْلِ مِنْهُمْ؛ توبة/86] به کار رفته است، بدین جهت که ثروت با ثروت به موقعیتهای بلندمرتبه میتوان دست یافت (مجمع البيان، ج3، ص54) و ظاهرا به همین جهت برای مطلق برتری و کسی که در موقعیت نعمت دادن و منت گذاشتن است، به کار رفته است: «شَدِيدِ الْعِقابِ ذِي الطَّوْلِ» (غافر/3) (مفردات ألفاظ القرآن، ص533)
▪️برخی «تطول» و «تطاول» را هم از باب دانستهاند؛ یعنی که تطول به معنای برتری دادن با مال و تطاول (فَتَطاوَلَ عَلَيْهِمُ الْعُمُرُ؛ قصص/45) و استطاله را به معنای برتریجویی بر دیگران دانستهاند (مجمع البيان، ج3، ص54)
▫️ البته برخی توضیح دادهاند که «تطاولت فی قیامی» در جایی به کار میرفته که کسی پایش را بکشد [روی نوک پا بایستد] تا بتواند جای بالاتری را ببیند و «استطالوا علیهم» را هم در اصل در جایی که بیش از آنان کشتهاند از آنان بکشد به کار رفته است. (معجم مقاييس اللغة، ج3، ص434)
▫️برخی هم بین این دو معنا جمع کرده و گفتهاند «تطاول» به معنای اظهارِ «طُول» (بلندی) یا اظهار «طَول» (نعمت و ثروت) است.
🔸 در تفاوت «طَول» و «فضل» گفتهاند که «طول» آن چیزی است که شخص با آن بر کسی که به وی ارادت دارد برتری خود را نشان می دهد و لذا همواره از جانب مافوق به مادون است و هیچگاه به فضل و برتری پیرو بر کسی که مورد پیروی قرار گرفته «طول» گفته نمیشود؛ و از این رو «أُولُوا الطَّوْلِ مِنْهُمْ» یعنی کسانی که ثروتی داشتند که با آن بر عشیره و طایفه خود منت میگذاشتند؛ اما فضل هر گونه برتری را شامل میشود. (الفروق فى اللغة، ص188-189)
📿ماده «طول» و مشتقات آن همین 10 مورد در قرآن کریم به کار رفته است.
@yekaye
🔹ینْكِحَ / فَانْكِحُوهُنَّ
▪️در بحث از آیه ۳ همین سوره گذشت که ماده «نکح» هم برای «پیمان ازدواج» به کار میرود و هم برای «عمل نزدیکی کردن».
▫️برخی بر این باورند که اصل آن برای عمل نزدیکی کردن بوده، و به مناسبت برای ازدواج هم به کار رفته؛
در مقابل
▫️ برخی بر این باورند که این ماده در اصل به معنای عقد و پیمان ازدواج است؛ و نه نزدیکی کردن و بعدا به نحو استعاری برای جماع و نزدیکی به کار رفته است؛ بویژه که با توجه به وجود حیا در انسان تمامی اسمهای ناظر به جماع، ابتدا به نحو کنایی در خصوص این کار استفاده شده است.
▪️کاربرد این ماده به صورت ثلاثی مجرد (نَكَحَ يَنْكِحُ نِكاحاً) به معنای «ازدواج کردن» است که هم برای مرد «وَ لا تَنْكِحُوا ما نَكَحَ آباؤُكُمْ مِنَ النِّساء» (نساء/۲۲) هم برای زن «حَتَّی تَنْكِحَ زَوْجاً غَيْرَهُ» (بقره/۲۳۰) و هم برای خود پیمان ازدواج «وَ لا تَعْزِمُوا عُقْدَةَ النِّكاحِ» (بقره/۲۳۵) به کار میرود.
🔖جلسه ۹۲۸ http://yekaye.ir/an-nesa-4-3/
@yekaye