eitaa logo
یک لاقبای پابرهنه
199 دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
854 ویدیو
12 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
⛔️ طرف عکس جناب با صدام حسین رو گذاشته و نوشته که: مرندی به نمایندگی از مسوولان ایرانی به بغداد رفته است، تا قاتل ۳۰۰ هزار جوان مملکت را به اجلاس سران در تهران دعوت کند. جماعتی که حالا دارند برای نامه احمدي نژاد برای پایان دادن به جنگ یمن یقه پاره میکنند، آن روزها ساکت بودند. در بخشی از خاطرات آن سفر جناب مرندی آمده است: ✅ با هم دست داديم و كنار هم روي صندلي نشستيم تا مذاكره كنيم. قبل از سفر، من از دكتر ولايتي پرسيده بودم كه دادن اين پيام چيست؟ ولايتي گفت: «تو و صدام كنار هم مي‌نشينيد، تو مي‌گويي من پيامي از رييس‎جمهور ايران براي‎تان آورده‌ام. صدام بلند مي‌شود، تو هم بلند مي‌شوي، نامه را به او مي‌‌دهي، دست مي‌دهيد و مي‌نشينيد؛ همين!» وقتي كنار صدام نشستم، طبق نسخه‌اي كه ولايتي پيچيده بود عمل كردم، اما صدام از جايش تكان نخورد. گفتم اين مردك خر است! حتما متوجه نشده، دوباره گفتم پيام برايت آوردم، باز هم بلند نشد. من هم نيم‎خيز شدم و نامه را به او دادم. آقاي هاشمي در نامه به صدام سلام نكرده بود، صدام كه نامه را گرفت و خواند، رو به من گفت: «چند سال پيش يكي از رييس‎جمهورها براي من نامه‌اي فرستاد كه در آن سلام نكرده بود، من هم نامه را برگرداندم و گفتم برو، سلام را اضافه كن و بياور!» ✅ مدتي پس از بازگشت ما از عراق، يك شب با همسرم در حال رفتن به خانه بوديم كه خانمی چادري، نيمه شب جلوي ما را گرفت. گفت: «شما با چه حقي رفتي عراق؟» گفتم: «بايد پيامي مي‌بردم، دستور آقاي هاشمي بود.» آن خانم گفت: «مي‌دادند به يك نفر ديگر مي‌برد، چرا به تو دادند؟» گفتم: «براي تو چه فرقي مي‌كند؟» گفت: «من وزيرهاي ديگر را نمي‌شناسم، فقط تو را مي‌شناسم! اما از اينكه عكس تو و صدام را كنار هم ديده‌ام، خيلي ناراحتم.» فهميدم همسر شهيد است. چاره‌اي جز عذرخواهي نداشتم. ✅ فرداي آن روز، اين داستان را براي مسئول دفترم تعريف كردم، او هم گفت: «من خجالت كشيدم بگويم، در اين مدت چندين نفر از تماس گرفته‌اند و از تو گلايه كرده‌اند.» به هر حال خودم هم راضي به اين كار نبودم، اما چون دستور نظام بود بايد مثل يك سرباز اطاعت مي‌كردم. چند عكس از آن ديدار داشتم كه پسرم با ماژيك، عكس‌ صدامش را پاك كرد! 💠 برای بهتر فهماندن محمودپرستان چند نکته عرض میشود: اولاً این دیدار به دستور نظام بود. ثانیاً نمونه اعتراضات خانواده شهدا به این سفر هم ذکر شد. ثالثاً آداب ديپلماسي چنین اقتضایی داشت. رابعاً نامه آن مرحوم غریق الاستخر را مقایسه کنید با نامه کسیکه بن سلمان را و خطاب میکند در حالیکه در نظام جایگاهی رسمی ندارد تا آن را بهانه چنین قرو قمیش هایی بفرماید. 🌵🌵🌵
⛔️ محمودپرستان در توجیه و مخاطب قرار دادن این با و به تلگراف (ره) به شاه تمسک کرده اند که او را با "اعلیحضرت همایونی" خطاب قرار داده است. 💠 عرض میشود که: ✅ این تلگراف در تاریخ ۱۷ مهر ۱۳۴۱ پیرامون لایحه انجمن‌های ایالتی و ولایتی به محمدرضا شاه ارسال گردید یعنی در ابتدای نهضت امام‌ (ره) که هنوز ماهیت محمدرضا پهلوی برای مردم آشکار نشده بود و طبیعتاً گام اول حرکت ایشان باید آگاه و همراه ‌سازی مردم می‌بود. ✅ حضرت امام‌ (ره) در تبیین وجهه محمدرضا میان مردم در آن زمان می‌گویند: محمدرضا سعی داشت «با سالوسی ابتدائاً کار‌ها را انجام بدهد» (صحیفه امام، ج۱۰، ص ۲) «قرآن هم طبع می‌کرد، خدمت حضرت رضا هم می‌رفت و می‌ایستاد و برایش زیارت‌نامه هم می‌خواندند و نماز هم می‌خواند» (صحیفه امام، ج۹، ص۱۸۸) «از این مسائل می‌خواست مردم را گول بزند و گاهی هم یک دسته‌ای را گول می‌زد» (صحیفه امام، ج ۱۱، ص۴۵۵). «عده‌ای را اغفال کرد و بعض آخوند‌های بی‌خبر از مقاصد اسلامی هم مداح او بودند» (صحیفه امام، ج۲۱، ص۳۹۶). ✅ در چنین شرایطی لازم بود سیری تدریجی برای آگاه‌ سازی مردم از ماهیت حقیقی شاه طی شود؛ لذا حضرت امام‌ (ره) در وهله اول، با توجه به اینکه حکومت تلاش داشت اقداماتی را که مورد اعتراض علما قرارگرفته متوجه عملکرد دولت سازد و شاه را از آن مبرّا جلوه دهد، از دولت نزد شاه شکایت کرده و خواستار دخالت وی در جلوگیری از اقدامات خلاف اسلام توسط دولت شدند. اما پس از ردوبدل شدن چند نامه و تلگراف، مشخص می‌شد که حتی اگر شاه از ابتدا از ماجرا بی‌خبر بوده باشد، اکنون نیز اراده‌ای برای مقابله با آن ندارد، لذا بتدریج خود شاه در معرض اتهام قرار می‌گرفته و مشخص می‌شد یا خود شاه پشت ماجرا بوده و دولت نقش مجری سیاست‌های شاه را دارد یا اینکه لااقل شاه علاقه و اراده‌ای برای جلوگیری از اقدامات دولت ندارد. ✅ بدین ترتیب پس از مدتی، با روشن شدن ماهیت حقیقی شاه برای مردم، حضرت امام (ره) خطاب خود را از دولت، متوجه شخص شاه می‌کنند و با لحنی دادخواهانه و طلبکارانه با وی سخن می‌گویند. نمود بارز این امر در القابی است که برای شاه به کار می‌گیرند، ایشان درحالیکه تا پیش‌ ازاین شاه را با القابی چون «اعلی‌حضرت همایونی» مورد خطاب قرار می‌دادند، با آگاه و همراه شدن افکار عمومی و اتمام‌ حجت با شاه، خطابشان به «آقای شاه» و «مردکه» و امثال آن تغییر یافت و شخص شاه به علت مخالفت با احکام اسلام مورد خطاب و عتاب قرار گرفت. ✅ در حالیکه ماهیت بن سلمان، این بعد از چند سال بویژه برای جهانیان روشن است چرا احمدی نژاد نامه اش را اینگونه آغاز و به پایان میبرد؟!!!! 🌵🌵🌵