گریه کن گریه، که احیای همه احکام است التیام جگر سوخته‌ی اسلام است گریه کن، سینه بزن، آه بکش، مرگ بخواه نوکر از روضه اگر جان ندهد ناکام است لب دلسوخته ها را همه شب دوخته اند گریه کن، گریه زبان همه ی ایتام است آن قتیل العبراتی که به ما گفت حسین گریه‌ی زینب، در حال عبور از شام است ای که باران به دعای تو می آمد...حالا سنگ می بارد و هر سنگدلی بر بام است نیستی تا که ببینی دم دروازه شام دل بی تاب رباب تو چه ناآرام است چوب میزد به دهانت پسر مرجانه چوب در دستی و در دست دگر یک جام است دختری داشتی ای شاه و کنیزش خواندند چه بگویم...همه روضه همان الشام است مسعود یوسف پور التماس دعا https://eitaa.com/yosefpoor_ir

سوخت مرا آه، خط به خطِ مقاتل چشم تر آورده ام، دو شاهدِ عادل! شام اسارت کجا و شمسۀ عصمت شاه عوالم کجا و بند سلاسل روضۀ پوشیده را مخواه کنم باز ناقۀ عریان و منزل از پی منزل پس چه شد آن دست‌ها که طفل سه ساله با مدد او نشسته بود به محمل ناقۀ زینب به دست کیست مهارش؟ لال شوی ای زبان و خون شوی ای دل! پای همان نیزه‌ای که رأس حسین است ذبح کنیدم که خواند آیۀ بسمل سرزده‌است از تنور خانۀ خولی «یار من و شمع جمع و شاه قبایل» ریخت بر آن سر یزیدِ مست، شرابی بشکند آن دست‌های نامتعادل آه از آن بازه‌ای که زادۀ نیرنگ صفحۀ شطرنج را گذاشت مقابل جام تهی بود کاش ساغرِ جسمم از چه نمردیم ما ز بزم اراذل از چه نمردیم ما که پیش ابالفضل حرف کنیزی زدند، ای دل غافل! سر زند از شام تیره صبح سپیدی منتقمِ قوم بسته است حمایل تا نشده دیرتر بخواه فرج را پیک اجل چون رسد چه جای وعجّل مسعود یوسف پور محرم الحرام ۱۴۰۲ https://eitaa.com/yosefpoor_ir

عزاداری‌ها قبول در کانال، شعر برای هر شب محرم هست اگر جستجو کنید. یک مجموعه دوبیتی پیوسته هم هست که پارسال کار کردم. التماس دعا

علی علیست برادر! چه فرق اصغر و اکبر چه شیرخواره که شیرِ خداست از همه منظر عقیق سرخ ولا را پدر گرفته به چنبر قدش به زینت دوشِ نبی شده ست برابر ز شیرخوارگی اش پا نهاده است فراتر بزرگ بود و برایش رکاب عرش، محقر که در قواره ی فهمش نبود جامه ی باور بزرگ بود چو قرآن به روی دست پیمبر بزرگ بود تو گویی علی مقابل خیبر بزرگ بود و به دستش چراغِ خفتنِ اختر ملک خمیده نبندد به گاهواره ی او پر چنان بزرگ که خونش از آسمان برود سر سه شعبه چون سه خلیفه حسود بود و مکدر! بگو که خصم بداند حسین با علی اصغر زمین کرب و بلا را غدیر میکند آخر نیافت مرد دریغا میان آنهمه لشکر پس آب خواست که بیعت به آب بود میسر! امیر نطق که آندم نشسته بود به منبر به غیر خون گلویش نخواند خطبه ی دیگر اگر چه بود سه شعبه پی جدایی آن سر به نص لحمک لحمی یکی شدند دو پیکر مسعود یوسف پور https://eitaa.com/yosefpoor_ir

بنـــــــــــــــا نبـــــــــود کســـــــی جـــــز تو امتحـــــان بدهــــد «عاطفه جعفری»

دریغ و درد که نشناختیم شان عزا را خدا به خیر کند بی سواد بودن ما را کجا گریزم از این دسته ای که مرثیه خوانش قسم به لاکِ زنی می دهد ولی خدا را! کدام راه بپویم؟ چه گویم و چه نگویم؟ عوام کشتۀ الفت، خواص اسیرِ مدارا بدا به ریش سفیدان قوم، کودکِ کویی به پردۀ طرب انگیز اگر که خوانده رثا را قبول خاطر خون خدا کجا و کسانی که خود هرآینه کم کرده اند روی غنا را قدیم، روضۀ ارباب...بگذریم برادر خدا قبول کند این صدا و «زیر صدا» را #مسعود_یوسف_پور https://eitaa.com/yosefpoor_ir

• کتابچۀ خواندنی «کتاب خاکستر» • بازنشر روایتی از «محمد موسـی» شاعر فلسطینی از وضعیت شعــر و شاعری در بمباران‌های غـــزه...] [ درک موقعیــــت شاعـــران غــــزّه و کتابفـــــروشی‌هــــــــای سـوختــــــــــــــــه و بمبـــــــــاران مکــــــرّر، برای اهالـــــــی قلم الزامـــی‌ و بسیــار مهم اســـــــت. محمد موسی کسی‌ست که انجمـــنِ شاعران غزه را تاسیــــس کرده و این روایتی شاعرانه از یک جنـــگ اسـت. سهمی در نشر آن داشتــه باشیــم ] 👈 کپی تنها با ذکـــر منبع 👉 ‌‌┅═✧ مدرس ۸ | موسسه رواج ✧═┅

📌 رویداد ادبی «بی نفخ صور» [تحلیل ترکیب بند محتشم] • مدرس: مسعود یوسف پور • دوره صوتی/ نود دقیقه‌ای ۱_ جایگاه موسیقی بیرونی در مرثیه: https://eitaa.com/madras8/653 ۲_ اغراض استفهام در متن: https://eitaa.com/madras8/654 ۳_ در مورد اطناب و ایجاز: https://eitaa.com/madras8/655 ۴_ شبکۀ معنایی: https://eitaa.com/madras8/656 ۵_ هنر موسیقی کناری در مرثیه: https://eitaa.com/madras8/657 ۶_ فعلی نویاب از روزگاری کهن: https://eitaa.com/madras8/658 ۷_ استخدام واژگان: https://eitaa.com/madras8/659 ۸_ ارجاعات: https://eitaa.com/madras8/652 ‌‌┅═✧ مدرس هشت | کارگاه شعر ✧═┅

■ برای بی بی شریفه □ دختر مظلومه امام حسن مجتبی علیه السلام کیست او کیست؟ دختر حسن است یک کریمه که ارث او محن است نام او فاطمه ست این یعنی کوچه در کوچه گرم سوختن است آه تابوت مجتبی ست مگر؟! غصه ی چادرش کمرشکن است عمه را کشت در تمام مسیر زخم هایی که روی آن بدن است شک ندارم سه ساله ای میگفت حال بی بی شریفه مثل من است دفن کردند بین راه او را من بمیرم که دور از وطن است تن او را به خاک تا که سپرد ای غریب مدینه! زینب مرد مسعود یوسف پور https://eitaa.com/joinchat/959971746Cec7af54c26

📌 در مورد مسعود یوسف پور استاد دوره‌های مدرس۸ [تاریخچه تدریس، شکل‌گیری مدرس۸ و راهی که رفتم...] • صفحه اجرا در سایت آستان قدس • صفحه سایت شعر هیات • مصاحبه من با شهرآرا • اشعار در سایت حدیث اشک • اشعار در سایت خیمه • اجرا در پلان سه • رزومه هنری و فعالیت هنری • کتاب «تنباکوی هندی» ═✧ رواج | اشعار | مدرس۸ ✧═

چه مرزها که در آن خطّه از زمین گم بود که شرق و غربِ جهان بینشان تفاهم بود به بوی چای عراقی مسیر مست گذشت چنان که یاد ندارم عمود چندم بود! نسیمِ آه، تکان داد هر چه پرچم را بسا سلام که در راهِ یک علیکم بود قدم تمام طریق از نفس نمی‌افتاد نبود زخم، به پا لب به لب تبسم بود فدای آنهمه یکرنگی‌ِ سفر گردم سیاه بود، ولی نور چشم مردم بود رسید از آن سرِ گرما کسی که: اشرب مای شروع روضه ی ما با همان تکلم بود مسعود یوسف پور برگزیده کنگره ملی اربعین 1399 https://eitaa.com/yosefpoor_ir

لاله روئیده‌ست از خون شهیدان هر کنار شیعیان را یک به یک کشتند در #پاراچنار #مسعود_یوسف_پور https://eitaa.com/yosefpoor_ir

#عمود_هزارویکم دوید در رگم از شامه، ماجرا این است نخست خاصیت خاک کربلا این است به خاکبوسی او آمدم، رفیقم گفت که سربرآر کنون، گنبدِ طلا این است همان نظاره ی اول که دیدمش از دور ربود قلب مرا، جذبه ی ولا این است رها و گم سر میدان پرچمش بودم مرا سپرد به پرچم که رهنما این است گرَم به سنگ ملامت زنند خلق، کرم مشایه ی تو مرا مذهب است و آئین است من از عمود هزار و یکم خراب شدم که اهل مشهدم و ابجد رضا این است دلم میان دو گنبد قرار از کف داد عمود آخر دنیا برای ما این است مسعود یوسف پور https://eitaa.com/yosefpoor_ir

اعتراف یک حرومزاده... چقدر با این دیش و ماهواره ها اعتقادات ناصحیح و خزعبلات رو تزریق کردند به عده‌ای... #دجال

📌#کارگاه_جامع • ادامه کارگاه «نبض شناسی» و شروع دوره «ترقی» و کارگاه نقد، ویژه دوستانی‌ست که در «کارگاه جامع» شرکت کردند. • این دوره‌ها مستقل عرضه نخواهند شد. کارگاه جامع شامل ساعت‌ها تدریس و سیزده دوره‌ آموزشی‌ست‌. 👈 کارگاه ویژه که شامل تمام دوره‌های ماست، تاکنون ۱۲۲ هنرجو دارد و به جرأت می‌توان گفت از سطح مقدماتی تا پیشرفته را پوشش داده‌ست. «به تقاضای دوستان تخفیف‌ها هنوز پابرجاست» • در مورد استاد: https://eitaa.com/madras8/1085 • در مورد صفر شاعری: https://eitaa.com/madras8/1087 • توضیحات مستقل دوره‌ها: https://eitaa.com/madras8/190 مشاوره/ ثبت نام و پشتیبانی: @Admine8 ═✧مدرس هشت | کارگاه شعر✧═

🖌️ پوستر «خانه عنکبوت» • طراح: #مسعود_یوسف_پور ‌‌┅═✧ رسانۀ رَواج | 👈 عضویت ✧═┅

مَدرَس/۸ [مدرسه شعر و ادب] 🥇 با بیش از ۵۰۰ هنرجو ✅ بالاترین و بهترین خروجی‌های ادبی ✅ امکان پرداخت اقساطی هزینه دوره‌ها ✅ شرایط بورسیه برای موارد خاص ✅ بالاترین میزان رضایت هنرجو ✅ بیش از پانصد هنرجو از سراسر کشور ✅ پوشش دادن صفر تا صد مسائل ادبی ✅ پشتیبانی و ارتباط با استاد 👇از اینجا وارد شوید 👇 https://eitaa.com/madras8 ‌‌┅═✧مدرس هشت | پایگاه شعر و ادب✧═┅ ‌ ♡ ‌ ‌ ❍ㅤ   ⎙ㅤ  ⌲ ˡᶦᵏᵉ ᶜᵒᵐᵐᵉⁿᵗ ˢᵃᵛᵉ ˢʰᵃʳᵉ

چه پای آبله خیزی، چه مرکبی و چه راهی مهار ناقه نیفتد به دست شمر الهی به خفتگان همه رو نیزه می‌زدند که برخیز دریغ و درد، چه راه بلند و شام سیاهی به غیر سایۀ سرنیزه ها و خار مغیلان برای طفل سه ساله نبود پشت و پناهی اسیر بود امامی که کائنات اسیرش اسیر بود چنان که به سینه، سلسله آهی به پاره پاره‌ی معجر، مخدرات مکدر خدا کند که ندوزند اهل شام نگاهی به چوب خشک، لبی را یزید بست که از خاک محال بود نروید پی دعاش گیاهی بدا به شعر که می‌خواند فی البداهه و می‌ریخت شراب بر سر پاک بلند مرتبه شاهی 📝 مسعود یوسف پور https://eitaa.com/yosefpoor_ir

🖌️ پوستر «قامَ سیدٌ» • طراح: #مسعود_یوسف_پور ‌‌┅═✧ رسانۀ رَواج | 👈 عضویت ✧═┅

🔞سر شوخی باز شده!🔞 • چندین ساله داره کارها و شیطنت‌هایی توسط یهود صورت می‌گیره و حملاتی به ما میشه که دیده شدنی نیست ولی بسیار جدیه و اکثرا ناخواسته گرفتارش هستیم. 👈راهکاری که بزرگان فرمودند: نماز اول وقت، سوره مبارکه یس هر صبح، حرز امام جواد علیه السلام بر بازوی راست (احراز بازاری نخرید، پیش اهلش بخرید نماز داره و اعمالی)، خواندن روزانه حداقل پنجاه آیه قرآن، اذان و اقامه در منزل گفتن، ریختن سرکه در چهارطرف منزل، پخش روضه یا مداحی در منزل (اگر نمیتونید روضه خانگی بگیرید حداقل توی گوشی پخش کنید که همین هم به گفته اهل فن اثرات داره)، چهارقل خواندن و آیت الکرسی، خوردن تربت سیدالشهدا و به همراه داشتن تربت، زیارت عاشورا هر روز ( می‌تونید به روش بعضی علما بخش اللهم اللعن جمیعا و چهار سلام رو صدبار بگید اگر زمان ندارید).

بداهه‌ای تقدیم به فاطمه‌ی رقیه سلام‌الله علیها: چگونه شرح باید داد وصف الحالِ آن پا را که داغ آبله سوزاند قلب سنگ خارا را اسارت واژهٔ خردی‌ست وقتی پیش این دنیا گرفته دست های تو به بازی خاک صحرا را مگر خورشید را بر روی نی دیدی که بعد ازآن نمی‌خواهد ببیند چشمهایت صبح فردا را؟ نسیم از سوی طشت لاله‌گون آمد به‌سوی تو؟ که همچون گل گشودی باز آغوش تمنا را؟ همیشه جای تو بوده‌ در آغوش حسین اما گرفتی در بغل آخر سر خونین بابا‌ را درون خانه‌ی خود از خرابه روضه‌ می‌خوانیم که یادت می‌‌کند آباد این ویرانه‌ی مارا #عاطفه_جعفری https://eitaa.com/joinchat/959971746Cec7af54c26

📌 #کارگاه_نقد • ضمن عرض قبولی طاعات و عزاداری‌ها، ما روزانه دست کم پنج اثر از هنرجویان دوره را داریم نقد می‌کنیم و مدت‌هاست مترصد فرصتی‌ هستم که این نقد جنبۀ عمومی پیدا کند تا سایرین هم بهره ببرند. فلذا تصمیم بر این شد که آثار بدون درج نام شاعر، در کانال مدرس۸ گذاشته شوند و کارگاه نقد را شروع کنیم. دوستانی که تمایل دارند این آیدی بنده‌ست: @Brandravaaj 🔻 تا جای ممکن از پرداخت به سلیقه شخصی اجتناب می‌کنم. 🔻 رعایت پیشنهادات این حقیر هیچ الزامی ندارند و صرفا جهت معین کردن بحث خواهد بود. 🔻 استفاده از اشعار گذاشته شده، منوط به اجازه شاعر است و استفاده عموم حرام شرعی است. 🔻 نامی از صاحبان اثر برده نمی‌شود. مسعود یوسف پور / مدرس ۸ عضویت در کانال مدرس هشت

🔞 آدم می‌مونه چی بنویسه... بقایای پیکر شهدای جنایت امروز تروریست‌های صهیونیست در غزه لعنت خدا بر صهیونیستها آه ثم آه...

#امام_حسن_مجتبی_ع_شهادت قلب همه را دشمنت آزرد آن‌روز جا داشت اگر مدینه می‌مُرد آن‌روز ای کاش به قلبِ من فرو می‌آمد تیری که به تابوتِ تو می‌خورد آن‌روز ✍ #مسعود_یوسف_پور ↳ @dobeity_robaey

کنج غم، یک دل انگشت نما مانده و من خیره ماندیم به هم، کولۀ وامانده و من اربعین است و ورق می‌زنم اندوهم را خاطرات سفر کرب و بلا مانده و من بختم از رخت عزا در نظرم تیره‌تر است ورطۀ هجر تو و رخت عزا مانده و من خانه‌ام موکبِ تنهاییِ یک جامانده‌ست حسرتِ چای در آن حال و هوا مانده و من نیستم شکر خدا یکّه در این شهر غریب که دو پای خجل و دستِ دعا مانده و من به نیابت قدمی کاش کسی بردارد همه رفتند، به غیر از منِ جا مانده و من اربعین است و نشستم وسط گوهرشاد خادم صحنِ غریب الغربا مانده و من... روضه می‌خوانم از او، آه از او یابنَ شبیب! روضه‌ای در دل این صحن و سرا مانده و من وای از آن ظهر بلاخیز که می‌گفت حسین بین میدان، سرِ تسلیم قضا مانده و من اکبرم رفت...جوانان بنی هاشم! آه تکه های تن او مانده، عبا مانده و من #مسعود_یوسف_پور #جامانده • کپی تنها با ذکر منبع مجاز است 👇 https://eitaa.com/yosefpoor_ir