eitaa logo
💗 حاج احمد 💗
286 دنبال‌کننده
17.4هزار عکس
3.1هزار ویدیو
42 فایل
❇ #حاج_احمد_متوسلیان ، فرماندۀ شجاع و دلیر تیپ ۲۷ محمد رسول الله (ص) در تیرماه سال ۶۱ به همراه سه تن از همراهانش ، در جایی از تاریخ گم شد. @haj_ahmad : ارتباط با ما
مشاهده در ایتا
دانلود
⭐ اطلاع‌نگاشت | راه خوشبختی بشر 🔻 رهبر انقلاب: پیغمبر اکرم و رسول الهی در هر دوره‌ای بعد [از این] که مبعوث میشود، مجموعه‌های انسانی را حرکت میدهد به سمت راهی نو، به نیک‌بختی بشر و راهی را در مقابل پای انسان قرار میدهد. 🔺️ حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در تاریخ ۱۳۹۹/۱۲/۲۱، به تبیین اهداف بعثت پیغمبران و راه تحقق آنها پرداختند که در این اطلاع‌نگاشت مرور میشود. @yousof_e_moghavemat
ایشان لباس پاسداری کمتر به تنش میکرد در زمان جبهه ما دونوع اورکت داشتیم یک نوع اورکت خوب و شیک بود ما فرماندهان این را میپوشیدیم ولی اقای خرازی آن اورکت که بسیجیها میپوشیدند را می پوشید به او میگفتم اقا خرازی شما چرا لباس پاسداری نمی پوشید گفت میخوام بسیجی ها نشناسند من فرمانده ام ... خاطره سرلشکر رحیم صفوی 🌷 @yousof_e_moghavemat
بر خُلقِ خوش محمّدی صلوات اسفند ۱۳۶۵ دزفول اردوگاه شهید مدنی عکاس: حمیدرضا رهبر @yousof_e_moghavemat
▫️ ▫️کتاب نیمه‌پنهان‌مــاه ▫️دو ماه از ازدواج غاده و مصطفی چمران می‌گذشت که دوستِ غاده مسئله را پیش کشید : «غاده! در ازدواجِ تو یک چیز بالاخره برای من روشن نشد. تو از خواستگارهایت خیلی ایراد می‌گرفتی، این بلند است، این کوتاه است... مثل اینکه می‌خواستی یک نفر باشد که سر و شکلش نقص نداشته باشد. حالا من متعجبم چطور دکتر را که سرش مو ندارد قبول کردی؟» غاده یادش بود چطور با تعجب دوستش را نگاه کرد، حتی دل خور شد و بحث کرد که «مصطفی کچل نیست، تو اشتباه می‌کنی.» دوستش فکر می‌کرد غاده دیوانه شده که تا حالا این را نفهمیده. آن روز همین که رسید خانه در را باز کرد و چشمش افتاد به مصطفی؛ شروع کرد به خندیدن. مصطفی پرسید: چرا می‌خندی؟ و غاده چشم هایش از خنده به اشک نشسته بود، گفت: «مصطفی، تو کچلی؟ من نمی‌دانستم!» و آن وقت مصطفی هم شروع کردن به خندیدن و حتی قضیه را برای امام موسی هم تعریف کرد. از آن به بعد آقای صدر همیشه به مصطفی می‌گفت: «شما چه کار کردید که غاده شما را ندید؟» به روایت همسر شهید @yousof_e_moghavemat
مرا پرسی که چونی، چونم ای دوست؟ جگر پر درد و ،دل پرخـونم ای دوست شنیدم عاشقان را، می نوازی مگر من زان میان، بیرونم ای دوست... (نظامی) نفرچهارم ایستاده از سمت راست @yousof_e_moghavemat
🌺عن الامام الحسین علیه السلام: 《اَللّهُمَّ لا تَسْتَدْرِجنى بِالاِْحسانِ وَ لا تُؤَدِّبْنى بِالْبَلاءِ》 خدايا! با غرق كردن من در ناز و نعمت، مرا به پرتگاه عذاب خويش مَكشان و با بلايا (و گرفتارى ها) ادبم مكن🌺 بحارالأنوار،ج۷۵ص۱۲۷ 🌼@yousof_e_moghavemat
همسر شـ‌هید: فرهادِ من راوی جنگ دفاع مقدس بود،یک ماه مانده به اینکه سال کهنه جای خود را به سال نو دهد فرهاد راهی سرزمین های نور می شد و از رشادت های جوانان و نوجوانانی میگفت که شاید هیچ کدام از آن ها را ندیده بود... به من همیشه میگفت : من تو و محمد رو همه زندگی ام رو از همین شهدا گرفتم و این تنها خدمتیه که من براشون انجام میدم،که با روایتگری یاد و خاطره شهدا رو زنده نگه میدارم..شرط اولیه ازدواجمان هم همین بود که در این مسیر همراهش باشم ، نه اینکه مانع باشم و من در همه سفر ها همراهش بودم. @yousof_e_moghavemat
🌴 کاش ما هم ... 💕 مهمانِ باصفایتان بودیم @yousof_e_moghavemat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خاطره ای از سردار شهید حاج حسین خرازی، وقتی در محاصره اروند اسلحه و مهماتی نمانده بود... @yousof_e_moghavemat
🍃 🌸 ✅ 🚩 ۱۱ اسفند ۱۳۶۲ سالروز سردار دلاور و عزیز سپاه اسلام 🌷 . . ولادت ۱۳۴۳ ، تهران ( ، روستای ) رشد و تکامل در یک خانواده مذهبی و مستضعف از تبار سادات موفق به اخذ مدرک دیپلم عضویت در سپاه سال ۱۳۵۸ عزیمت به با آغاز جنگ تحمیلی شرکت در عملیات های بزرگی چون؛ ، ، ، ، ، و ... تجریۀ فرماندهی در ۱۸ و ۱۹ سالگی فرماندهی از ۲۷_محمد_رسول_الله (ص) پیشکسوت در بین رزمندگان ۲۷ ازدواج با دختری متدین در سال ۱۳۶۲ 🌹 🌷 🌷 سرانجام در تاریخ یازدهم اسفند سال ۱۳۶۲ ، در عملیات در منطقه مجروح می گردد و در حین انتقال وی به پشت خط ، خمپاره ای به خودروی انتقال دهنده اصابت کرده و سید محمد سبکبال روح ملکوتی اش با تحفه ی به سوی جایگاه ابدیش به پرواز درمی آید. 💗 🔸 💗 👈 لازم به ذکر است هم برادرش «سید محمود» و هم پدرش «سید علی» بعد از او به رسیدند. یعنی پدر به همراه دو پسر شدند. البته در عملیات های مختلف.✅ . . . 📷 منبع تصاویر: سایت «مشرق نیوز»🔶 . .. ... @yousof_e_moghavemat