eitaa logo
💗 حاج احمد 💗
279 دنبال‌کننده
17.2هزار عکس
3هزار ویدیو
42 فایل
❇ #حاج_احمد_متوسلیان ، فرماندۀ شجاع و دلیر تیپ ۲۷ محمد رسول الله (ص) در تیرماه سال ۶۱ به همراه سه تن از همراهانش ، در جایی از تاریخ گم شد. @haj_ahmad : ارتباط با ما
مشاهده در ایتا
دانلود
💗 حاج احمد 💗
☘ ۲۲ بهمن ۱۳۶۴ سالروز شهادت بسیجی پاک‌باز و مخلص از مسئولین و کدنویسان مخابرات ☘ ⚫ نحوه‌ی شهادت شهید کریمی از زبان سردار حاج‌حسین بهشتی؛ فرمانده‌ی اسطوره‌‌ای مخابرات : «...برادر محمد كريمي پدرش كادر وزارت دفاع بود؛ لذا خودش هم فردي منضبط بود و روحيه فرهنگي داشت. در حاليكه خودش بسيجي بود چند برادر پاسدار زير نظرش بود. هر روز ويديو بغل مي كرد و مي‌آورد و درس اخلاق استاد مظاهري را پخش می‌كرد به معروف بود. آخرين باري كه از مرخصي برگشته بود، پكر بود. گفتم: چرا پكري؟ گفت: هر دفعه تهران ميرم، ديگران سرزنشم می‌كنند كه چرا می‌روی جبهه؟ شب عمليات بود كه ساعت ۱۰ شب، رمز عمليات اعلام شد. با حاج‌آقا كوثري به قرارگاه تاكتيكي لشكر ۱۷ رفتیم . ساعت ۱ نیمه شب بود. به كريمي گفتم برو از مقر خودمان چيزي را بياور. دراز كشيده بودم. يک‌ربع بود تا رفت‌وبرگشت. درهمين لحظه يك گلوله خمپاره ۱۲۰م‌م بين سنگر ما و سنگر بی‌سيم خورد و صداي وحشتناکی داد. صداي فرياد و واي‌واي آمد. با برادر رفيعي؛ پيك لشگر سریع بيرون رفتيم. ديديم كريمي پشت فرمان جيب نشسته است.آمبولانس را خبر كرديم . داخل جيب رفتم . هوا تاريك بود و چيزي ديده نمي‌شد. صداي شروشر آمد. فكر كرديم آب رادياتور يا اسيد باطري ماشين است. متوجه شدم كريمي پشت فرمان افتاده؛ سرش را به بغلم گرفتم. آرام آه مي‌كشيد . به او گفتم: محمد جان، بگو ، يا الله . سه بار گفت : يا حسين(ع) و هر بار صدايش ضعيف‌تر مي‌شد. به اورژانس رسيديم؛ ديدم بالاي نافش سوراخ شده است. ظاهراً تركش از پشت ماشين به داخل رينگ زاپاس خورده و از آنجا به صندلي راننده خورده بود كه ظرف چند ثانيه از بدنش خارج شد. براي آخرين بار روي او را بوسيدم و او را به معراج شهدا تحويل دادم و هنوز اذان صبح نشده بود که به مقر برگشتم . خداوند رحمتش كند...» @yousof_e_moghavemat