eitaa logo
💗 حاج احمد 💗
270 دنبال‌کننده
18.9هزار عکس
3.3هزار ویدیو
43 فایل
❇ #حاج_احمد_متوسلیان ، فرماندۀ شجاع و دلیر تیپ ۲۷ محمد رسول الله (ص) در تیرماه سال ۶۱ به همراه سه تن از همراهانش ، در جایی از تاریخ گم شد. @haj_ahmad : ارتباط با ما
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸 🌷 📣 🔊 📢 ⚠ «فکر نکنید افرادی مثل ٬ دوران حکومت امام علی {ع} الان در اطراف ما وجود ندارند وجود دارند. چه کسانی بودند؟ آمدند و ابتدا به (علیه السلام) گفتند: که (ع) ما با تو هستیم. بعد همین ها از پشت به (ع) ضربه زدند. این نیست که ما هم در اطراف خودمان چنین آدم هایی را نداشته باشیم! الان هم مثل زمان حکومت حضرت علی {ع} خوارجی هستند.» 👉 ✅ ↘ .... 📷 منبع تصویر: سایت SarbandeSorkh.ir 📷 👈 منبع سخنرانی: سایت http://hezbollah110.blog.ir و کتاب «به روایت همت» ، صفحه ۲۵۳ ✅ ⬅ اطلاعات عکس: فروردین ۱۳۶۲ ، جبهۀ جنوب ⏩ Https://Eitaa.com/yousof_e_moghavemat
💗 حاج احمد 💗
🚩 ✅ ✔ 💠 بعد از پایان مرحله سوم عملیات الی بیت المقدس و جنگیدن بیش از ۱۰ شبانه روز بدون وقفه و استراحت، دیگر نایی برای ادامه عملیات در لشکرهای سپاه و ارتش وجود نداشت. در محاصره ما بود و یک "یاعلی" می خواستیم که برویم و آزادش کنیم ولی ما جانی در بدن نبود که حداقل آن را بگوید؛ از بس فشار روحی و روانی به ما وارد شده بود.❗ . در اینجا، خداوند یک امداد عظیم نصیب ما دو نفر (من و محسن رضایی) کرد .در این امداد، به یک طرح رسیدیم. صحبت که می کردیم، نشان می‌داد یاری خداوند نصیبمان شده است. حتی یک ذره بحث هم در نگرفت. چشم هایمان از خوشحالی درخشید و ما پیروزی را در آن جرقه ذهنی که به وجود آمد، دیدیم.❗ . مشکل کار در این بود که این طرح را چطور به فرماندهان ابلاغ کنیم. با آنان بحث های دیگر کرده بودیم و حالا ناگهان می‌خواستیم این طرح را مطرح کنیم! خداوند یاری کرد و گفتم: "من این را ابلاغ می‌کنم." آقای رضایی هم قبول کرد و گفت: "اشکالی ندارد. از طرف من هم شما به سپاه و ارتش ابلاغ کنید."😍 . به فرماندهان ابلاغ کردیم که سریع جمع شوند. از نظر نظامی، چون با ارتشی هاآشنا بودم، می دانستم که برایشان مشکل نیست. منتها بچه‌های سپاه، باید ملاحظه می‌شدند. برای این که آنها هم کنترل شوند، مقدمه را طوری گفتم که احساس کنند فرصتی برای بحث نیست و به عبارت دیگر، دستور ابلاغ می‌شود و باید فقط برای اجرا بروند.🤫 . چون وقت کم بود و اگر می‌خواست فاصله بین عملیات بیفتد، طرح خراب می شد. گفتم: "من مأموریت دارم که تصمیم فرماندهی قرارگاه کربلا را به شما ابلاغ کنم. خواهش می کنم خوب گوش کنید و اگر سوالی داشتید بپرسید تا روشن تر توضیح بدهم. مأموریت را بگیرید و سریع بروید برای اجرا.🤭 . حکم مأموریت را ابلاغ کردم. در یک لحظه همه به هم نگاه کردند و آن حالتی که فکر می‌کردیم، پیش آمد. اولین کسی که صحبت کرد، برادر شهیدمان - که انشاءالله جز ذخیره‌ها مانده باشد - ؛ فرمانده تیپ حضرت رسول (ص) بود. ایشان در این زمینه ها خیلی جسور بود. گفت: "چه جوری شد؟ نفهمیدیم این طرح از کجا آمد؟" من گفتم: "همین طور که عرض کردم این دستور است و جای بحث ندارد."😉 . تا آمدیم از ایشان فارغ شویم، شهید خرازی صحبت کرد. احتمالاً احمدکاظمی هم صحبت کرد. من یک خورده تند تر شدم و گفتم: "مثل اینکه متوجه نیستید. ما دستور را ابلاغ کردیم، نه بحث را."🤔 . . ادامه دارد...⬅️⬅️ 💐 ✔ 📸 شناسنامه تصاویر: تابستان ۱۳۶۰ ، شناسایی محور مرزی مریوان - پنجوین، با حضور 😍 . . @yousof_e_moghavemat
🍃نون والقلم . 🍃بی هدف کاغذ را سیاه میکردم تا شاید کلمه ای بیابم و در وصف او بنویسم اما نبود، کلمه ای به ذهنم نمی‌آمد طبق معمول کم آورده بودم و ذهن خسته ام دیگر زانوانش قوت نداشت که کم آورد و مقابل این همه کلمه و حرف گفته و ناگفته خم شد. . 🍃دفتر را که ورق میزدم دیدم خیلی هایمان خودمان را کرده ایم یادمان رفته چرا آمدیم وَ بعدها چرا خواهیم رفت! نشانی منزلگاه عشق را گم کردیم ، حافظه هایمان یاری نکرد تا راه را از بر برویم و برسیم به حرم یار. . 🍃اصلا شاید ذهنم برای همین دیگر توان ادامه دادن نداشت و دست به نوشتن نمیرفت ، نشانی یار را گم کردم و در این وانفسای غرق شدم آنقدر که یادم رفت، بودند کسانی که با یک (ع) زانو هایشان قوت گرفت با یک (ع) بلد راه شدند و ندای لبیک سر دادند ، ندایی که می‌گفت عباس های زینب هنوز عرصه را خالی نکردند! خیلی ها اصلا آمدند تا همین را بگویند ؛ هم یکی! دیگر از پرورش یافته مکتب علی (ع) و کارنامه قبولی و مهر نمی‌گویم چرا که شاگردان این مکتب همه عاشقند و شرط عاشقی جنون است و مجنون جز در رکاب مشق عشق نمیکند. حامد نیز مجنونی بود که عشقی منتهی به نور را در خود پرورید وَ گویی اصلا آمده بود تا در خلاصه شود. آری همین است شرط عاشقی است. ✍نویسنده: مهدیه نادعلی تاریخ تولد : ۲۸ شهریور ۱۳۶۱ 📅تاریخ شهادت : ۱۲ بهمن ۱۳۹۴ 🥀مزار : گلزار شهدای شهر رشت @yousof_e_moghavemat