💗 حاج احمد 💗
#تیکه_کتاب 📚
✔
🌸
✔
💠 ... بچه را سیر کرد و خواباند و خودش مشغول نماز زیارت شد. رکعت اول نماز را خواند، رکعت دوم وقتی سر از سجده برداشت، دید بچه سر جایش نیست! هول کرد و از ترس نفهمید دیگر چطور نمازش را تمام کرد.
زد توی سرش و فکر کرد جواب محمدرضا[شوهرش] را چه بدهد! چطور میتواند بدون پسرش برگردد #رازقان ! توی دلش فقط التماس می کرد خدا بچهاش را برگرداند. رفت بیرون حرم، دید خانمی که چادر عربی سرش بود، نشسته #علی را بغل گرفته و دارد با او بازی میکند. پیشانی علی هم خونی بود.
تند، بچه را از بغل خانم عرب قاپید و به ترکی گفت:
"خانوم واسه چی بچهی منو برداشتی؟"
با دستش خون پیشانی بچه را پاک کرد و خودش زد زیر گریه. ظاهراً موقعی که مادر داشت نماز میخواند، بچه برگشته بود و سرش به جایی خورده بود و خون آمده بود. خانم عرب هم دیده بود و بچه را برده بود بیرون. وقتی بیتابی زُبیده[مادرِ علی] را دید، با دستش به حرم امام حسین علیه السلام اشاره کرد و با کلمههایی که بلد بود، گفت:
"گریه نکن! این نشونهی خوبیه. خونی که توی حرم امام حسین علیه السلام ریخته بشه بیعلت نیست. آخرش خون این بچهت به راه امامحسین(ع) ریخته میشه."
این حرف تا آخر توی سرِ زبیده می چرخید و هیچوقت از ذهنش بیرون نرفت. انگار همیشه منتظر بود تا ببیند چطور این حرف عملی میشود...
🚩
🌹
✍ فرازی تکاندهنده و فوقالعاده جذاب از کتاب ارزشمند و خواندنی #حدیث_بابا (روایت مستند زندگی سردار_خیبری #لشکر_27_محمد_رسول_اللهﷺ #شهید_علی_تورانلو (کادر آزاد گردان میثم)
🦋
☘
📸 شناسنامهی عکس: بهار ۱۳۶۲ - علی در کنار همسرش مریم جوکار.
💞
💫
#شهدای_لشکر_27_محمد_رسول_اللهﷺ
@yousof_e_moghavemat
#مدافع_وطن
#شهید_علی_گوهری
واقعا لایق #شهادت بود
او حداقل ماهی یک بار به زیارت امام رضا (علیه السلام ) میرفت. اخلاق و رفتارش با مردم خیلی خوب بود مخصوصا با آدم هایی که مسن بودند، احترام زیاد می گذاشت و با آن ها می گفت و می خندید و باهاشون شوخی می کرد، طوری که بعد از شهادتش همه اهل روستا می گفتند حیف از #علی که رفت خیلی اخلاق و رفتار خوبی داشت.
او تنها #شهید روستایشان است.
شب قبل از #شهادتش زنگ می زند به پدرش و احوالپرسی می کند ، پدرش می گوید که همه خواهر برادرهایت اینجا هستند و #شهید می گوید گوشی را به همه شان بده می خواهم با تک تکشان صحبت کنم و با همه صحبت کرد. اخلاق و رفتار #علی با همه خواهر برادرهایش خیلی فرق می کرد وقتی #شهید شد همه می گفتند که واقعا لایق #شهادت بود.
#علی_گوهری از سربازان انتظامی سیستان و بلوچستان پنجم آبان 1391 در ایست و بازرسی شهر سرباز توسط اشرار ترور و #آسمانی شد .
#آشنایی_با_شهدا
@yousof_e_moghavemat
💗 حاج احمد 💗
« وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْوَاتًا ۚ بَلْ أَحْيَاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ»
"هرگز گمان مبر کسانی که در راه خدا کشته شدند، مردگانند! بلکه آنان زندهاند، و نزد پروردگارشان روزی داده میشوند."
🍃اعتقاد عجیبی به این #آیه داشت و مانند نیروی مغناطیسی عظیمی او را به وادی عاشقی کشاند.
🍃معتقد بود بین #مرگ و شهادت فرسخ ها فاصلهاست. شوق #شهادت کاری کرد که از تعلقات دنیوی دل بکند. دو بال از #ملائکه قرض بگیرد و خود را به آسمان برساند.
🍃بعضی آدم ها اهل زمین نیستند بلکه در آسمان، سبک بال و عاشق به سوی ابدیت #پرواز میکنند. علیرضا هم حس کرده بود دیگر زمین جایی برای ماندن نیست، باید هرطور شده برود.
🍃همسرش با صبری که از #حضرت_زینب طلب کرده بود برای شهادت آماده بود. اما دختران بابایی اند و دل کندن برایشان سخت بود. مخصوصا برای زهرای بابا که علاقه خاصی به پدر داشت. او را با توکل به خدا برای حفاظت از #حریم_آل_الله فرستاد.
🍃ایام شعبانیه همه سرمست از عِطر ولادت پسران #علی بودند. اهل محل با شور و شوقی وصف ناشدنی خود را برای ولادت علمدار کربلا آماده کرده بودند.
🍃همان شب بود که علمدار، سربازِ حریمِ عشق را خرید و #علیرضا عیدی خود را با دستی مجروح شده و چشمانی که برای دفاع از حرم فدا شده بود گرفت. حالا در و دیوار این کوچه پر شده از بنر های تسلیت و تبریک شهادت #علیرضا_بابائی.
🍃بسیجیِ همیشه در خط، از دوران هشت سال جنگ تحمیلی تا جبهه مقاومت، بدون وقفه و با عشق جنگید و جهاد کرد. جهاد در راه خدا را توفیقی عظیم میدانست که از طرف خداوند شامل حالش شده بود.
🍃او رفت و هنوز یاد و خاطره اش بین مردم به یادگار مانده است. می گویند مردم دار و همسایه خوبی بود. به #آرزویش رسید.
✍نویسنده: مهدیه نادعلی
🕊به مناسبت #سالروز_شهادت #شهید_علیرضا_بابایی
📅تاریخ تولد : ۱ شهریور ۱۳۵۱
📅تاریخ شهادت : ۲۵ اردیبهشت ۱۳۹۵. فلوجه عراق
🥀مزار : اراک
@yousof_e_moghavemat
991.2K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ای آسمان گواه باش...
و ای زمین شهادت بده
که من #علی را دوست دارم...
#استوری
#سردار_دلها
#شهید_قاسم_سلیمانی
@yousof_e_moghavemat
💗 حاج احمد 💗
باکری را همه میشناسند
نامش که برده میشود، شجاعت و خدمت در پسِ ذهنها نقش میبندد
دو برادر بودند که قلبشان برای #انقلاب میتپید و دوشادوش یکدیگر در راهِ همین انقلابِ نوپا جانفشانی میکردند.
قلم اینبار از حمید بنویسد...
#حمید_باکری، مبارزه را از برادر بزرگترشان #علی آموخته بود. اویی که به دست رژیم شاه به شهادت رسید
قد میکشید اما روح بلندش وَرای گنجایش زمین بود، آنقدر بزرگ که هیچ چیز آرامَش نمیکرد.
به #سوریه و لبنان رفت تا دوره های چریکی را بیاموزد و از آنجا به #آلمان برای ادامه تحصیل اما خبرِ استقرارِ امام در #پاریس، حمید را به آنجا کشاند!
تمامِ فکر و ذکرش #خدمت بود. خدمت به مردمی که حالا بانگِ انقلاب سر داده بودند و خونشان را به پایِ این نهالِ نوپا میریختند
رنگ و بویِ #جبهه را که دید، گویی روحش به #تکامل رسید، خستگی ناپذیر بود و هیچ چیز روحِ بزرگش را آرام نمیکرد. حتی وقتی در شهرداری مشغول شد، چندی بعد پست و میز و صندلی را رها کرد و به خاکِ جبهه پناه برد.
خدمتِ پشتِ میز کارِ حمید نبود...او مرد #جهاد بود و میدان جنگ!
بیوقفه در #تکاپو بود، اصلا انگار متولد شده بود تا خستگی را شکست دهد. شاید هم به قول #حاج_احمد_متوسلیان "استراحت را گذاشته بود بعد از #شهادت"!
شهادتی که در #خیبر اتفاق افتاد و پیکری که هیچ گاه از #مجنون باز نگشت اما آنچه حاکم است، #عشقی است به حمید که در دلها مانده
فرمانده حمید
این روزها به چون تویی نیاز داریم...کسی که خسته نشود و دردِ مردم را بفهمد...درد مردم را درد خودش بداند، به کسی نیاز است که دلبسته به #مقام و منصب و میز نباشد!
از آنجایی که تو هستی تا جایی که ما ایستاده ایم فرسنگها فاصله است
برای روحِ زمینگیرمان #فاتحه بخوان...شاید نفسِ تو زنده مان کند!
گرچه شهادت، طلوعِ جاودانگی تو بود اما...
#سالروزِ_زمینی_شدنت_مبارک فرمانده
✍️نویسنده : زهرا قائمی
🌺به مناسبت #سالروز_ولادت #شهید_حمید_باکری
📅تاریخ تولد : ۱ آذر ۱۳۳۴
📅تاریخ شهادت : ۶ اسفند ۱۳۶۲.جزیره مجنون عراق
🥀مزار شهید : مفقودالاثر🌹
#جزیره_مجنون
@yousof_e_moghavemat
💠 وقتی #میکائیل و #جبرائیل باید پیش #امیرالمؤمنین علیهالسلام لُنگ بیاندازند...😅
🔸️در آن شب که علی علیهالسلام در بستر پیامبرﷺ خوابید، خداوند به دو فرشتهی بزرگ خود، «میکائیل» و «جبرئیل» فرمود:
«من شما را برادرِ یکدیگر قرار دادم. عمر یکی از شما از دیگری طولانیتر است. کدامیک از شما حاضر است مرگ را زودتر بپذیرد و زندگیاش را فدای دیگری کند؟»
هیچکدام از آن دو فرشته داوطلب نشدند. خداوند به آنها فرمود:
«به زمین بروید و ببینید که علی علیهالسلام چگونه مرگ را خریده و جان خود را فدای پیامبرﷺ کرده است.»
آن دو فرشته به زمین آمدند و در کنار بستر علی (ع) قرار گرفتند. میکائیل در کنار پا و جبرئیل در کنار سرش ایستاد و خطاب به علی علیهالسلام گفتند:
«آفرین! آفرین بر تو! چه کسی مثل توست، ای پسر ابوطالب؟ خداوند به وجود تو در میان فرشتگان مباهات میکند.» سپس آیهی ۲۰۷ سورهی بقره نازل شد.
#معرفی_کتاب 📚
• عنوان کتاب: #شیر_خدا_علی (ع)
• نویسنده: علی شعیبی
• ناشر: نشر نعارف
• نوبت چاپ: اول، ۱۴۰۱
• تعداد صفحه: ۲۴۸
• قیمت: ۸۰ هزار تومان
🔹️کتابی بسیار شیرین، جذاب، پرمغز و سلیس و روان که مشخصه نویسنده با یه ذوق خاصی جملات رو کنار هم چیده و این اثر ارزشمند رو خلق کرده. هرکی دوست داره خیلی ساده و روان بدونه از تولد تا شهادت امیرالمؤمنین علیهالسلام چی گذشت، خوندن این کتاب ارزشمند و مهم رو از دست نده...!!! 🥰👋☘
#علی
#مولا
#حیدر
#کتاب_خوب_بخوانیم
#کتاب_خوب_معرفی_کنیم
@yousof_e_moghavemat
💗 حاج احمد 💗
#زائران_امام_حسین ☘🌸🚩
☆
♡
«...در هر شبانهروز صدهزار فرشته از آسمان فرود آمده و گرداگرد #حرم_سیدالشهداء طواف نموده و به آن حضرت صلوات فرستاده و خداوند را تسبیح میگویند، آنان برای زائران مرقد #سیدالشهداء استغفار میکنند و اسامی و مشخصاتِ دقیقِ کسانی را که به قصد تقرّب به خدا و رسولش به زیارت آن حضرت آمدهاند مینویسند، و با قلمی که از نور عرش الهی است بر سیمای زائران این عبارت را نقش میزنند: "این شخص زائرِ مرقدِ بهترین #شهید و فرزند بهترین انبیاست." آنان در روز قیامت بر اثر این نور شناخته میشوند و نوری که از سیمای آنان ساطع میشود چشمها را خیره میکند.
در آن روز، تو ای محمّد! بین من و میکائیل قرار گرفته و علی پیشاپیش ما حرکت میکند. ملائکهی بیشماری نیز به همراه ما در حرکت هستند. ما در مسیر خود به وسیلهی همان نوری که در سیمای زائران مرقد سیدالشهداء است آنان را شناسایی و از میان مردم جدا میکنیم و به این ترتیب خداوند متعال، آنان را از وحشت و سختیهای روز قیامت نجات میدهد.
این حکم خداوند و لطف اوست در حق کسانی که قبر تو را ای #محمد و یا قبر برادرت #علی را و یا قبر دو فرزندت #حسن و #حسین را با #نیت_خالص و فقط برای خدا زیارت کرده باشند...»
🔰 برگرفته از کتاب بسیار ارزشمند و فاخر #حسین_از_زبان_حسین علیهالسلام، صفحهٔ ۲۳۹.
#کتاب_خوب
#کتاب_خوب_بخوانیم
#کتاب_خوب_معرفی_کنیم
@yousof_e_moghavemat
31.94M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#عید_ولایت_باباجانمون_حضرت_امیرالمومنین_مبارررررک 😅❤⚘☘🦋🚩🥰🌸
✿🌺࿐ྀུ༅𖠇༅➼══┅──
مَنی که اَز تَوَلُّدَم
تو کِشوَری بُزُرگ شُدَم
که اَز سَرِ مَاذَنههاش
اِسمِ #علی و بَچّههاش
پیچیده سَمتِ هَر طَرَف
دِل میره اِیوونِ #نجف ... 🕌
▬▭◈༅🦋༅🌺༅🦋༅◈▭▬
میخوام که نوکَرِش باشَم
غُلامِ قَنبَرش باشَم
با عَلی #با_علی با عَلی
تا آخَرِش باشَم...🚩☘❤
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
#صلی_الله_یا_اباالحسن علیهالسلام 👋
#السلام_علیک_یا_امیر_المؤمنین_علیه_السلام ❤
#عید_غدیر 😊
#عید_غدیر_خم
♡
☆
♡
#حاج_محمود_کریمی
#جشن_عید_غدیر_۱۳۹۸
#هیئت_رایة_العباس
@yousof_e_moghavemat
برو به ميدون #پسرم
دست #علي يارت باشه
برو به ميدون پسرم
#خدا نگهدارت باشه
برو که اشک #پدرت
بدرقه ي راه تويه
برو دعاي #مادرت
هميشه همراه تويه
#وداع_پدرانه
#امام_حسین
#کربلا
🌴 دوران #دفاع_مقدس
@yousof_e_moghavemat
💗 حاج احمد 💗
🍃نمی دانم به حرمت صبر در برابر از دست دادن خواهر و برادر کوچک تر از خودت بود، یا پیشی گرفتن در #سلام برای همه، از کوچک و بزرگ! شاید هم به حرمت تکریم بزرگترانت که با هر بار دیدنشان #دست_بوسشان بودی!
🍃نماز اول وقتت که جای خود دارد و دعای رزق #شهادتت در سجده. هر کدام می تواند عامل این معجزه باشد که پیکر پاکت، نزدیک به #شصت_روز زیر آفتاب سوزان بماند، اما دشمن سالم پیدایت کند در حالی که طاقباز دراز کشیده و دستی را زیر سر قرار داده ای! انگارکه مشغول استراحتی🥺
🍃داعش است دیگر! چطور می تواند تو را که جسم بی جانت معجزه وار #سالم مانده تحویل دهد؟ یا رهایت کند؟ تو را که یک #شیعه هستی و مسلمان واقعی. تو را که مظهر پاکی هستی #علی جان. اما به زعم آنان یک کافر! که به شهادتت رسانده اند تا پاداش از خدا بگیرند😒
🍃تحویلت نمی دهند و زود سر و ته این #معجزه_الهی را هم می آورند تا مبادا مُنافاتش را با تعاریفی که از کفر شیعیان داده اند بر نیروهایشان آشکار شود. باید این خبر را درز بگیرند که پیکری زیر #آفتاب_سوزان در بیابانی که پر از کرکس است و کفتار، نه آفتاب سوخته شده نه خوراک درنده و چرنده! حتی دریغ از خطی از #کبودی! تا دستان گناه آلودشان بر ملا نشود.
🍃نمی دانم در آن بیابان سوزان چه کسی پَر چادر یا پر َعبایش را بر سرت گسترد؟ اما می دانم بی شک کسی #مراقبت بوده تا حقانیت راهی را که رفته ای آشکار سازد💔
🍃چنان فاصله زندگی تو با ما زیاد است که حتی رویم نمی شود طلب #التماس_دعا داشته باشم چه رسد به شفاعت😭
🍃تنها آرزو می کنم خداوند صبری عظیم و جمیل بر دل رنج کشیده مادر نازنینت عطا فرماید که چشم به راه است...
✍️نویسنده : سودابه حمزه ای
به مناسبت #سالروز_شهادت
#شهید_علی_عظیمی
#مدافع_حرم
📅تاریخ تولد : ۲۵ دی ۱۳۶۵
📅تاریخ شهادت : ۲۰ مرداد ۱۳۹۶
🕊محل شهادت : سوریه
🥀مزار شهید : زرند
@yousof_e_moghavemat
پدر 🌿🦋
همان لحظه که قلب دنیا و ما ساکنان حیرانش پر شده بود از تنهایی و ناامیدی و ترس و آشوب، خداوند، #پدری به ما بخشید که اینک در کتاب «پدر» از نرگس شکوریان فرد، داستانهایی تربیتی اخلاقی از زندگی او را میخوانیم.. این اثر روایتی از زندگانی مولای مومنان،#علی(ع) است🌱🌼
در بخشی از اثر میخوانیم:
((در خیابان مقابل حرم که راه میروی، گنبد طلایی تمام عرض چشمانت را پر میکند و دلت شروع به ارتفاع گرفتن از زمین میکند... وقتی که اول ورودی کنار در میایستی و مقابلت او است. فقط یک جمله میتوانی زمزمه کنی: - السلام علیک یا بابا، السلام علیک یا علی))▫️🌿
✍🏻نویسنده:نرجس شکوریان فرد
▫️ناشر:عهد مانا
▫️قالب کتاب:داستان و دل نوشته ادبی
📖تعداد صفحات:۹۶ صفحه
💳 قیمت ۴۵ هزارتومان🌱
#پدر
#ولادت_امام_علی🎈
ثبت سفارش🌱👇
@ketabkhon78
#معرفی_کتاب
#کتاب_خوب
#کتاب_بخوانیم
@yousof_e_moghavemat
شڪــر خــدا ...
که نـام #علــے بر زبان ماست
مـا شیعـــه ایم و
عشـق علــے هم از آن ماست
#مولودی_خوانی_در_جبهه
@yousof_e_moghavemat