eitaa logo
💗 حاج احمد 💗
286 دنبال‌کننده
17.4هزار عکس
3.1هزار ویدیو
42 فایل
❇ #حاج_احمد_متوسلیان ، فرماندۀ شجاع و دلیر تیپ ۲۷ محمد رسول الله (ص) در تیرماه سال ۶۱ به همراه سه تن از همراهانش ، در جایی از تاریخ گم شد. @haj_ahmad : ارتباط با ما
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷مرد غیرتمندی بود و این غیرت در تمام زندگی‌اش جریان داشت. حتی اگر از کسی بدی می‌دید غیبتش را نمی‌کرد. همة فامیل می شناختندش به اینکه با وجود آراستگی و زیبایی همیشگی‌اش، چشمان پاک و وجود باحیایی دارد. کلام همیشگی‌اش از شهادت بود. من اوایل از این آرزوی حسن می‌ترسیدم. وقتی می‌گفت: «من سربلندتون می‌کنم. شهید می‌شم!» نگرانش می‌شدم. این حرف‌ها را که می‌زد، گله می‌کردم: «دلت برای من نمی‌سوزه؟ آخه من چه گناهی دارم که اینقدر زود بی‌پناه بشم؟» به سه تا بچه قدونیم‌قدمون نگاه می‌کردم که تصور بی‌پدرشدنشان برایم سخت بود. حسن به رویم لبخند می‌زد. آرامم می‌کرد و می‌گفت: «شهادت افتخاره! این حرف رو نزن.» ✍راوی: همسر شهید @yousof_e_moghavemat
تشییع پیکر اام البنین ایران در روز وفات خانم ام البنین (سلام الله علیها) (مادر چهار شهید دفاع مقدس، شهیدان جوادنیا) @yousof_e_moghavemat
🌸 🌺عن فاطمة الزهراعلیها السلام: 《 اللَّهُمَّ لَا تُعْيِنِي فِي طَلَبِ مَا لَا تُقَدِّرُ لِي وَ مَا قَدَّرْتَهُ عَلَيَّ فَاجْعَلْهُ مُيَسَّراً سَهْلا 》 خدایا مرا در طلب چیزی که قسمتم نیست خسته و درمانده نکن و چیزی را که قسمتم هست آسان نصیبم گردان🌺 مهج الدعوات ، ص۱۴۱ @yousof_e_moghavemat
⏳26 آذر 1359 - سالروز به اسارت درآمدن سید آزادگان دوران دفاع مقدس، سید علی اکبر ابوترابی فرد ا▫️⚪️▫️⚪️▫️⚪️▫️⚪️▫️ 🔺 او پس‌ از آغاز جنگ، به سوی جبهه ‌شتافت و فداکاری‌ و رشادت‌های فراوانی از خود نشان‌ داد تا این که در يك ‌مأموريت ‌شناسايي، در منطقه تپه های الله اکبر دشت آزادگان خوزستان، به ‌اسارت ‌ارتش ‌صدام درآمد و مدت ده سال در زندان‌های‌عراق ‌بسر برد. @yousof_e_moghavemat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚪️ دشمن با اينكه بارها تجربه كرده است كه با آهن نمي‌تواند بر ايمان ما غلبه كند، اما چاره‌ای ندارد جز اينكه از همين طريق عمل كند. او می‌خواهد ما را بترساند. خوب اين معنا را دريافته است كه اگر ما بترسيم، ديگر از ايمانمان كاری ساخته نيست. اما سربازان امام‌ زمان از هيچ چيز جز گناهان خويش نمی‌ترسند. 🌷 @yousof_e_moghavemat        ‌‌‍‌‎
👍 ✔ 🔗 به نماینده‌هایش گفته بود که مقدمات را فراهم کنند تا بازدیدی از داشته باشد. پیش آمدند و قضیه را مطرح کردند. - بنی‌صدر توی هر نقطه‌ای از مریوان بشینه، می‌زنیمش؛ بدون استثناء. - پس ما او را به پادگان خودمان می‌بریم. - با پادگانتون باهم می‌فرستیمش هوا. دیگر بحث را ادامه ندادند و برگشتند تهران. بعدها به گوشمان رسید که به بنی‌صدر گفته‌اند مریوان جای تو نیست! آنجا یک فرمانده س.پا.هی به نام دارد که دیوانه است و تهدید کرده و واقعا هم تو را می‌زند. بدین ترتیب، بنی‌صدر پایش به مریوان باز نشد. ● ♡ - به روایت جواد حسینی مندرج در کتاب خواندنی و ارزشمند صفحه ۶۸ با اختصار و تخلیص. •°• °•° @yousof_e_moghavemat
خواستم یاد آور بشم، به سقوط ساعتی کشورهای دور اطرافمون یکم بیشتر دقت کنید ما محمد جهان آرا داشتیم که با یاران ارتشی و سپاهیش، 34 روز با اسلحه و دست خالی خرمشهر ایران ما رو نگه داشتن و جلوی ١٢ لشکر عراقی مقاومت کردند @yousof_e_moghavemat
مستحبات قبل از خواب... در جبهه معمول‌ترین آدابی که خاص و عام قبل از خواب مراعات می‌کردند، خواندن سوره واقعه بود. از «اِذا وَقعَت الواقعه» تا «السابِقون السابِقون اولئک المُقَرَبون» و بقیه سوره. این سوره را به صورت ترتیل و اغلب دسته جمعی می‌خواندند. گاهی هم یکی قرائت می‌کرد و بقیه آن را تکرار می‌کردند. در پایان یکی یکی بچه‌ها دعا می‌کردند و همه آمین می‌گفتند. @yousof_e_moghavemat
🌼 ✍ امام باقر علیه السلام: با ذكر گفتن بسيار در تنهايى هايت ، رقّت قلب بجوى 📚 تحف العقول ص285 @yousof_e_moghavemat
وقتی «نورالدین» را پایین آوردند ... 📸 بلندی‌های «بازی دراز» - منطقه سرپل ذهاب و پادگان ابوذر به تاریخ ۲۷ آذر ۱۳٦۱ «شهید نورالدین امینی » از نیروهای یگان تخریبِ «پادگان ابوذر» بود که هنگام خنثی‌سازی مین، در ارتفاعاتِ «بازی دراز» به شهادت رسید. 🕊🕊 همرزمانش، پیکر او را در پتویی قرار داده و در در مسیری طولانی تا «پادگان‌ابوذر» پایین آوردند. در میانه‌ی راه، هرکجا که شش رزمنده‌ی حاملِ پیکر، از نفس می افتادند، دقایقی استراحت می‌کردند که این لحظات به ناله و ندبه در کنار نعش بی‌جان شهید می گذشت عکاس : عباس رسول شریفی دوران @yousof_e_moghavemat
🔰 عکس نوشت | اشک ◾️ برشی از وصیتنامه شهید حاج قاسم سلیمانی: خدایا! به عفو تو امید دارم؛ سارُق، چارُقم پر است از امید به تو و فضل و کرَم تو؛ همراه خود دو چشم بسته آورده‌ام که ثروت آن در کنار همه ناپاکی‌ها، یک ذخیره ارزشمند دارد و آن گوهر اشک بر حسین فاطمه است؛ گوهر اشک بر اهل‌بیت است؛ گوهر اشک دفاع از مظلوم، یتیم، دفاع از محصورِ مظلوم در چنگ ظالم. @yousof_e_moghavemat
دعاي وقت خواب🌻 تازه چشممان گرم شده بود كه يكي از بچه‌ها، از آن بچه‌هايي كه اصلاً اين حرف‌ها بهش نمي‌آيد، پتو را از روي صورتمان كنار زد و گفت‌: بلند شيد، بلند شيد، مي‌خوايم دسته جمعي دعاي وقت خواب بخوانيم. هرچي گفتيم: بابا پدرت خوب، مادرت خوب، بگذار براي يك شب ديگر، دست از سر ما بردار، حال و حوصله‌اش را نداريم🤕. اصرار مي‌كرد كه: فقط يك دقيقه، فقط يك دقيقه. همه به هر ترتيبي بود، يكي‌يكي بلند شدند و نشستند😴 شايد فكر مي‌كردند حالا مي‌خواهد سوره‌ي واقعه‌اي، تلفيقي و آدابي كه معمول بود بخواند و به جا بياورد، كه با يك قيافه‌ي عابدانه‌اي شروع كرد بسم الله الرحمن الرحیم همه تكرار كردند بسم الله الرحمن الرحيم... و با ترديد منتظر بقيه‌ي عبارت شدند، اما بعد از بسم الله، بلافاصله اضافه كرد: ‌«همه با هم مي‌خوابيم» بعد پتو را كشيد سرش. بچه‌ها هم كه حسابي كفري شده بودند، بلند شدند و افتادند به جانش و با يك جشن پتو حسابي از خجالتش در آمدند... @yousof_e_moghavemat