eitaa logo
💗 حاج احمد 💗
279 دنبال‌کننده
17.2هزار عکس
3هزار ویدیو
42 فایل
❇ #حاج_احمد_متوسلیان ، فرماندۀ شجاع و دلیر تیپ ۲۷ محمد رسول الله (ص) در تیرماه سال ۶۱ به همراه سه تن از همراهانش ، در جایی از تاریخ گم شد. @haj_ahmad : ارتباط با ما
مشاهده در ایتا
دانلود
نگاه به خنــده‌هایتـان عبادت است... @yousof_e_moghavemat
🦋 🍁 🍂 ☘ پاییز ۱۳۶۲ اردوگاه شهید بروجردی ارتفاعات سمت راست: سردار سمت چپ: سردار پاسدار ولی الله توسلی 😍 @yousof_e_moghavemat
خدای من! هنگامی که اندوهناک شوم، تو دلخوشی منی...💞 صحیفه سجادیه دعا 20 @yousof_e_moghavemat
🔰 شهید ابراهیم جعفرزاده ولادت: ۱۳۳۹/۱۱/۲۲ ،اصفهان شهادت: ۱۳۶۳/۱۲/۲۲ ،منطقه الصخره هورالعظیم نسبت به معنویت و نماز شب توجه خاصی داشت در پادگان شهید عاصی زاده ،محل ستاد فرماندهی تیپ، تابلویی نصب کرده بود که بر روی آن نوشته بود: «در اینجا رسم این است که همه برای نماز شب بیدار می شوند، از برادرانی که نماز شب را اقامه نمی‌کنند می‌خواهیم که در این محل نخوابند ا🌱🌷🌱🌷🌱🌷🌱 💠 اعجوبه و نابغه گمنام سپاه 🔺ابر فرمانده ای که هر زمان در عملیات ها خبرش می آمد که به خط آمده است، نیروهایش روحیه ای دوچندان می گرفتند و خط را می شکستند 🔹در آخرین عملیات هم که بدر بود و فرماندهی تیپ ۱۸ الغدیر را به عهده داشت، وقتی دید کار گره خورده است، خودش جلو آمد و آر پی جی بدست گرفت و به خط زد و بر اثر اصابت ترکش به سر به شهادت رسید 🔹وی قبل از عملیات بدر، به همراه فرماندهان تیپ و لشکرهاخدمت امام شرفیاب می‌شود که در این دیدار، حضرت امام آنها را مورد دلجویی و تفقد قرار داده و دستور عملیات را صادر می‌فرمایند. وقتی فرماندهان از محضر حضرت امام مرخص می‌شوند، حضرت امام خمینی شهید ابراهیم جعفرزاده را صدا زده و آهسته مطلبی را می‌فرمایند که این سخن هرگز فاش نشد @yousof_e_moghavemat
💗 حاج احمد 💗
🔰 شهید ابراهیم جعفرزاده ولادت: ۱۳۳۹/۱۱/۲۲ ،اصفهان شهادت: ۱۳۶۳/۱۲/۲۲ ،منطقه الصخره هورالعظیم نسبت به
اعجوبه و نابغه گمنام سپاه پاسداران شهید ابراهیم جعفرزاده از فرماندهان قدیمی لشگر ۱۴ حضرت امام حسین علیه السلام از فرماندهان طرح و عملیات قرارگاه حضرت خاتم الانبیا (ص) اولین فرمانده گردان زرهی سپاه اصفهان فرمانده نیروی زرهی قرارگاه نصر فرمانده تیپ ۲۱ رمضان فرمانده تیپ ۲۸ صفر فرمانده اسطوره ای تیپ ۱۸ الغدیر اینها تنها گوشه ای از سمت ها و مسئولیت های شهید جعفرزاده بود، کسی که وقتی به شهادت رسید تازه پدر و مادرش فهمیدند فرمانده بوده است، به مادرش گفته بود در منطقه خیابان تمیز می کنم ابر فرمانده ای که هر زمان در عملیات ها خبرش می آمد که به خط آمده است، نیروهایش روحیه ای دوچندان می گرفتند و خط را می شکستند در آخرین عملیات هم که بدر بود و فرماندهی تیپ ۱۸ الغدیر را به عهده داشت، وقتی دید کار گره خورده است، خودش جلو آمد و آر پی جی بدست گرفت و به خط زد و بر اثر اصابت ترکش به سر به شهادت رسید شهید ابراهیم جعفرزاده قبل از عملیات بدر، به همراه فرماندهان تیپ و لشکرهای سپاه اسلام، خدمت حضرت امام شرفیاب می‌شود. که در این دیدار، حضرت امام آنها را مورد دلجویی و تفقد قرار داده و دستور عملیات را صادر می‌فرمایند. وقتی فرماندهان از محضر حضرت امام (ره) مرخص می‌شوند، حضرت امام خمینی شهید ابراهیم جعفرزاده را صدا زده و آهسته مطلبی را می‌فرمایند که این سخن هرگز فاش نشد قبل از خودش دو برادرش به نام های شهید حبیب جعفرزاده و جاویدالاثر شهید عبدالله جعفرزاده و شوهر خواهرش شهید محمد علی زمانی نیز به شهادت رسیده بودند بخشی از وصیتنامه شهید: « امیدوارم شهادت ما مقارن با رضای حق و نصر اسلام و شکست کفر باشد. شما را به اطاعت از اولی الامر امام روحی له الفدا و جانبازی در راه اسلام سفارش می‌کنم. در صورت توفیق شهادت و نیل به فیض الهی، از شما تقاضا دارم وحدت بین خویشان و بین خودتان را حفظ کنید. امام و روحانیت اصیل را در صدر قرار داده و با عمل صالح خودتان ثابت کنید چگونه رهرو پیامبر، علی و فاطمه و ائمه معصومین (ع) هستید پدرم، مادرم، که هستی من از شما شکل گرفت و شخصیت انسانی و اسلامی‏ام را شما ساختید، اجرتان با خدا همسرم، که امکان حضور در صحنه انقلاب و جنگ را با فداکاری بی‌نظیرتان فراهم ساختید، شرمنده‌ام از این همه ظلمی که بواسطه شرایط به شما تحمیل شده. واقعاً که شریک امین و صدیقی بودید، خداوند شمارا با زهرا محشور نماید، امیدوارم همانگونه که برای من اسوه ایثار بودید، همچون کوه، اسوه و استوار باقی بمانید و از اسلام فاصله نگیرید » @yousof_e_moghavemat
📷 عکس قدیمی - شهید حسن تهرانی مقدم (توپخانه سپاه)،شهید قاسم سلیمانی(فرمانده لشکر ثارالله) ، شهید ایراهیم جعفرزاده (فرماده تیپ الغدیر)، رئوفی نژاد(فرمانده لشکر ولی عصر-عج)، حاج صادق آهنگران و . . . - احتمالا در سفر زیارتی به مشهد @yousof_e_moghavemat
محسن وزوایی، ۵ مرداد ماه سال ۱۳۳۹ در محله نظام آباد تهران، در دامان خانواده‌ای اصیل و مذهبی دیده به جهان گشود.وی در سال ۱۳۵۵ به دانشگاه راه یافت و در رشته شیمی دانشگاه صنعتی شریف مشغول به تحصیل شد. او در روزهای پرتلاطم انقلاب نیز نقش حساس هدایت را بردوش می‌کشید و در درگیری‌های مسلحانه و سرنوشت ساز 19 بهمن تا 22بهمن 1357، حضوری پرثمر داشت. در یکی از عملیات ها بیشتر رزمندگان شهید یا مجروح شده و تنها محسن و چند رزمنده دیگر زنده بودند؛ و شگفت آن که همین چند نفر، توانستند 350 تن نیروهای کماندوی بعث عراق را به اسارت بگیرند. محسن وزوایی، نقش فعالی در طراحی عملیات فتح بلندی‌های «بازی دراز» ایفا کرد و در همین نبرد به شدت مجروح شد و به تهران انتقال یافت. او در بیمارستان با وجود درد بسیار، ناله نمی‌کرد و به یکی از پزشکان که از مقاومت او در برابر درد ابراز شگفتی کرده بود گفت: «آقای دکتر! من هر چه بیشتر درد می‌کشم، بیشتر لذت می‌برم و احساس می‌کنم از این طریق به خدای خودم نزدیک می‌شوم». پس از بهبودی نسبی از مجروحیت، قدم به معرکه‌ای گذاشت که فرجام آن، آزادسازی خرمشهر اشغال شده بود. سرانجام در دهم اردیبهشت ماه سال 1361، در 22 سالگی هنگام هدایت نیروهای تحت امر خود، بر اثر اصابت گلوله و ترکش به شهادت رسید. @yousof_e_moghavemat
🌸نظر کرده رحيم از نيروهاي قديمي گردان بود. در عمليات‏هاي زيادي شركت كرده بود، اما تا آن لحظه حتي يك تركش نخودي هم قسمتش نشده بود و اين شده بود باعث كنجكاوي همه. در عمليات كربلاي پنج كه دشمن نيم متر به نيم متر منطقه را با توپ و خمپاره شخم مي‏زد و حتي پرندگان بي‏گناه هم تو آن سوز و بريز مجروح و كشته مي‏ شدند، رحيم تا آخرين لحظه ساق و سلامت تو منطقه چرخيد و آخ هم نگفت. از آن به بعد پُز مي‏داد كه من نظركرده هستم و چشم‏تان كور كه چشم نداريد يك معجزه زنده را با آن چشم‏هاي باباقوري‏تان ببينيد! و ما چقدر حرص مي‏خورديم. همه لحظه‌شماري مي‏كرديم بلايي سرش بيايد تا كمي دلمان بابت نيش و كنايه‏ اش خنك بشود و حالا آن حادثه اتفاق افتاده بود. لحظه ‏اي بعد چهار تا از بچه ‏ها در حالي‌ كه يك برانكارد را حمل مي‏ كردند، از راه رسيدند. رحیم خونی و نیمه جان تو برانکارد دراز به دراز افتاده بود ، همه میخندیدند! رحیم گفت: حیف از من که نظر کرده و معجزه بودم و شما قدرم را ندانستید اکبر گفت باید ترکش به زبانت میخورد نظر کرده! @yousof_e_moghavemat
یک‌ دفعه‌ یاد‌ چیزی‌ افتادم‌ و‌ گفتم: راستی‌ محمد‌! همه‌ از اینجا‌ برای ‌خوشون کفن‌‌ خریدن‌. ما‌ هم‌ بگیریم‌ و‌ بیاریم‌ حرم‌ برای‌ طواف! طفره‌ رفت‌ و‌ گفت‌: ای‌بابا ‌بالاخره‌‌ وقتی‌ مُردیم یه کفن پیدا میشه ما رو بزارن توش. اصرار کردم که این کار رو بکنیم‌. غمی روی صورتش نشست. چشمانش را از من گرفت و به حرم دوخت. گفت: دوتا کفن ببریم پیش یه بی‌کفن از کتاب:برای زین اب نوشته: سمیه سلامی،فاطمه قنبری @yousof_e_moghavemat
رهسپاریم با خمینی تا شهادت... @yousof_e_moghavemat
🔸🔶 إنَّ اللَّهَ فالِقُ الْحَبِّ وَ النَّویٰ‏ يُخْرِجُ الْحَيَّ مِنَ الْمَيِّتِ وَ مُخْرِجُ الْمَيِّتِ مِنَ الْحَيِّ ذلِکُمُ اللَّهُ فَأَنَّیٰ تُؤْفَکُونَ 📗 آیه 95 سوره انعام 💠 ترجمه: بی تردید خدا شکافنده دانه و هسته است زنده را از مرده بیرون می آورد، و بیرون آورنده مرده از زنده است این است خدا، پس چگونه[ از حق] منصرفتان می کنند؟ @yousof_e_moghavemat
مٱ فصل سپیده از کتٱب سحریم در وٱدی عشق هم رکٱب سحریم هر شب چو شفق به خون خود می غلطیم هر صبح دوبٱره آفتٱب سحریم... قطعه ٥٣ رديف ١١ متولد ١٣ مرداد ١٣٤٧ شهادت: ٢١ دي ١٣٦٥ محل شهادت: عمليات كربلاي پنج شلمچه، كانال ماهي @yousof_e_moghavemat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 حاج قاسم سلیمانی ضمن وصف رشادت‌های ‎شهید مصطفی صدرزاده (سید ابراهیم): من واقعا عاشق سید ابراهیم بودم @yousof_e_moghavemat
💦 💘 ✔ 🖐 شامگاه ۱۳ تیر ۱۳۶۱ پادگان زندانی سوریه چادر فرماندهی ⚘ 💎 از سمت راست: نفر اول: نفر چهارم: سردار نازنین نفر چهارم: سردار عزیز نفر پنجم: سردار 🖐 ✍ فرد مقابل تصویر هم، سردار هستش که طبق معمول در حال شیطنت هست و حاج احمد هم داره چپ چپ نگاه می کنه بهش و قطعاً مثل همیشه با ادب و متانت میگه: «برادر دستواره! رعایت کنید...😅» . حاج احمد آقای متوسلیان در حال تناول خیار هستند. خلاصه شبِ آخره دیگه! گویا آخرین عکس ثبت شده حاجی متوسلیان با آقا سیدرضا دستواره هم هست...! 🌸 💐 @yousof_e_moghavemat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
: میگه اگر سختے کشیدید اگر رو ازتون برتافتند اگر اذیتـتون کردند بگـید ڪہ: خداے مـن یکیہ هیـچ معبودی جز او نیست مـنم توکلم بـہ اونـہ و اونـم صاحـب عـرشِ عظیمه خودش هدایتم میکنه انشاءالله @yousof_e_moghavemat
📷عکس کمتر دیده شده ازشهیدتهرانی مقدم، بنیانگذارصنعت موشکی درکنار سردار بزرگ و گمنام سپاه،شهید حاج داود کریمی،زندانی سیاسی زمان شاه،فرمانده عملیات جنوب درآغازجنگ،فرمانده سپاه تهران.... 🥀🥀🥀🥀🥀 @yousof_e_moghavemat
نوید صفری: «زیارت را بخوانید و ازطرف من به ارباب ابراز ارادت کنید. حتماهرکجا باشم خود را در کنار شما خواهم رساند.» @yousof_e_moghavemat
شب است و در شبِ ما خوش نشینی‌ تان زیباست ... نفر سوم نشسته از سمت راست نفر اول نشسته از سمت راست @yousof_e_moghavemat
کاش آن روزگاران گم نمی شد هوای خوب گم نمی شد صفای جبهه ها می ماند ای کاش صدای پای یاران گم نمی شد @yousof_e_moghavemat
🍁 🚩 🍂 ☘ یکی از مسئولین تیم های شناسایی سردار ⚘ ✔ 🌸 ولادت: ۱۸ خرداد ۱۳۴۰ - تهران رشد و پرورش در خانواده ای مذهبی و متدین اخذ مدرک دیپلم و ورود به در حضور موثر و فعال در جبهه ها همزمان با ادامه تحصیل : ۱۳ آبان ۱۳۶۲ - پنجوین - 🚩 🌺 🌷 @yousof_e_moghavemat
شهید محمد رضا دهقان امیری  محمدرضا دهقان امیری، در خانواده ای مذهبی در سال 1374 در تهران به دنیا آمد. حضوردر خانواده ای متدین و معتقد باعث شد تعصب و غیرت خاصی نسبت به اهل بیت (ع) و سیدالشهدا (ع) پیدا کند. نمی توانست ببیند خواهر و مادرش در امنیت زندگی کنند اما حرم خواهر سیدالشهدا (ع) مورد حمله ی دشمنان و متجاوزان قرار بگیرد و به همین خاطر راهی سوریه شد. او از پایان دوره ابتدایی وارد بسیج شد و با پدر خود در مجالس مذهبی و هیئت های عزاداری و اردوهای راهیان نور شرکت می کرد. علاقه به معارف و تحصیلات خوزوی باعث شد رشته معارف را انتخاب کرده و در دانشگاه عالی شهید مطهری ادامه تحصیل دهد و دانشجوی سال سوم فقه و حقوق دانشگاه بود که عازم سوریه شد. محمدرضا وصیت کرده بود او را در امامزاده علی اکبر (ع) چیذر دفن کند. از صفات بارز اخلاقی او می توان به خوش خلقی و خلوص نیت در انجام وظایف دینی و امور خیر اشاره کرد. ایشان در بیست و یکم آبان ماه  94 به عنوان بسیجی تکاور راهی سوریه شد و همزمان با آخرین روزهای ماه محرم در نبرد با تروریست های تکفیری در حومه حلب طی عملیات محرم به شهادت رسید. @yousof_e_moghavemat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🥀 ما سينه زديم، بى صدا باريدند از هرچه كه دم زديم، آنها ديدند ما مدعيانِ صفِ اول بوديم از آخر مجلس شهدا را چيدند باصدای @yousof_e_moghavemat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞 نگاهی ماندگار! 🔹 به راستی کسی پیدا می شود که با چنین ادبیات؛ زبان روایی و شاعرانه در قالب نثر برای یافتن نگارنده این قلم به نامی جز سید شهیدان اهل قلم شهید سید مرتضی آوینی بیاندیشد؟ 🌷 شهید آوینی: ⚪️ دشمن در پناه آهن است و پنداشته است كه راه ما با آتش بسته می‌شود و ترسِ مرگ ما را از راه باز می‌دارد، غافل كه ما پیروان ابراهیم هستیم و آتش بر ما گلستان می‌شود. ▫️ در زیر آن آتش بسیار سنگین، مجاهدان راه خدا با یاری او و جلوداری حجتش امام زمان‌(ع) پیش می‌روند. دشمن در پناه آهن و آتش است، غافل كه ما در پناه حیدر و حسینیم. آهن در كف ما موم است و به اذن‌الله آتش بر ما گلستان می‌شود. @yousof_e_moghavemat
✅ حضرت محمد صلی‌الله‌علیه‌و‌آله: 📍 اَلوُضوءُ قَبلَ الطَّعامِ يَنفِى الفَقرَ، وَ بَعدَهُ يَنفِى الهَمَّ وَ يُصَحِّحُ البَصَرَ؛ 📌 شستن دست قبل از غذا، فقر را و پس از غذا، غم و اندوه را برطرف می‏كند و به چشم سلامتی می‏‌بخشد. 📚 كنزالعمال، ح۲۶۰۰۹ @yousof_e_moghavemat
⚜♥️⚜♥️⚜♥️⚜ 🔆وقتی گرفت و خدمت سربازی‌اش را گذراند,دانشگاه هم قبول شد. اما نرفت و با برادرش محمدقاسم به عضویت یگان درآمدند. 🔆در دوره قاسم یک خطایی می‌کند و برای تنیبه به او می‌گویند: از بالای این بلندی به پایین غلت بزن، برادرش قاسم می‌گوید همینطور که می‌زدم وقتی به پایین رسیدم پشت من خورد به پشت یک پاسدار دیگری، بلند شدم تا ببینم چه کسی است که او را کرده اند، 🔆 یکدفعه برگشتم دیدم است گفتم مگر تو را هم تنبیه کردند⁉️ گفت: نه من را تنبیه نکردند دیدم تو را تنبیه کردند نیاوردم من هم با تو غلت زدم. 🌷 @yousof_e_moghavemat
شب هـا ؛ در فراق شمـا نه خـواب ، چشم مرا بست نه چشمِ خاطراتتان را .... @yousof_e_moghavemat
دعای هفتم صحیفه سجادیه با ترجمه فارسی🌱 @yousof_e_moghavemat
كجـــــا مـــے روی؟ ای ! درنگی کـــــن ... ببـــــر با خـــــودت پـــــارهٔ ديگـــــرت را ... @yousof_e_moghavemat