🍁 #شهدای_والفجر_چهار 🚩
🍂
☘
یکی از مسئولین تیم های شناسایی #لشکر_27
سردار #شهید_حمیدرضا_شالی ⚘
✔
🌸
ولادت: ۱۸ خرداد ۱۳۴۰ - تهران
رشد و پرورش در خانواده ای مذهبی و متدین
اخذ مدرک دیپلم و ورود به #دانشگاه_صنعتی_شریف در #رشته_فیزیک
حضور موثر و فعال در جبهه ها همزمان با ادامه تحصیل
#شهادت : ۱۳ آبان ۱۳۶۲ - پنجوین - #والفجر_چهار 🚩
🌺
🌷
#شادی_ارواح_طیبه_شهدا_صلوات
#شهدای_لشکر_27_محمد_رسول_اللهﷺ
#شهدای_پاییز
#کوهستان_آتش
@yousof_e_moghavemat
💗 حاج احمد 💗
☘ #شهدای_والفجر_چهار 🍁
✔
🌸
فرمانده دلاور گروهان یکم
#گردان_سلمان از #لشکر_27_محمد_رسول_اللهﷺ
#شهید_قربانعلی_مردانی 🚩
🌺
🦋
ولادت: ۱۳۴۲ ، کرج
#شهادت : ۱۳ آبان ۱۳۶۲ - پنجوین - عملیات #والفجر_چهار
مزار : گلزار شهدای #بی_بی_سکینه صفادشت.
💐
🌷
#شادی_ارواح_طیبه_شهدا_صلوات
#شهدای_لشکر_27_محمد_رسول_اللهﷺ
#کوهستان_آتش
@yousof_e_moghavemat
⚘ #شهدای_والفجر_چهار 🍁
☘
🌸
فرمانده دلاور گروهان سوم
#گردان_سلمان از #لشکر_27_محمد_رسول_اللهﷺ
سردار #شهید_یدالله_نیکی 🌺
🦋
🌹
ولادت: ۱۳۴۰ ، تهران
#شهادت : ۱۲ آبان ۱۳۶۲ - پنجوین - عملیات #والفجر_چهار
مزار: گلزار شهدای بهشت زهرا (س) - قطعه ۲۸ ، ردیف ۲۸ ، شماره ۱۹ 💐
♡
☆
#شادی_ارواح_طیبه_شهدا_صلوات
#شهدای_لشکر_27_محمد_رسول_اللهﷺ
#کوهستان_آتش
@yousof_e_moghavemat
#وقتی_شیخ_حسین_انصاریان_دور_از_چشم_حاج_همت_به_خط_مقدم_میرفته_است 🤭
💠 «...آنروزها بیشتر منابر سخنرانی من، یا در پادگان #دوکوهه ی اندیمشک برگزار میشدند، یا در پادگان ابوذر و اردوگاه #قلاجه #لشکر۲۷ در غرب کشور. مثلاً آن ایّامی که در قلّاجه بودیم، #حاج_همت با من جلسهای گذاشت و گفت که نیاز است برای کدام گردانها و در زمینهی چه مسائلی سخنرانی بکنم. گاهی اتّفاق میافتاد ظرف یک شبانهروز؛ در چادرهای رزمندگان گردانهای #لشکر۲۷_محمد_رسول_اللهﷺ ، ده تا سخنرانی میکردم. حتّی در رزمهای شبانه بچّهها هم که اطراف قلّاجه برگزار میشدند، شرکت میکردم. گاهی هم به صورت پنهانی و دور از چشم فرماندهان لشکر۲۷، میرفتم سمت خطوط مقدّم. چون آنها نمیگذاشتند بروم.😊
حاجهمّت و عبّاس کریمی وقتی از این جیمزدنها مطّلع شدند، خیلی باادب، امّا قاطع به من گفتند:
ما برای تغذیهی روحی بچّهها در لشکر به شما نیاز داریم؛ مطمئن باشید حتّی حضرت امام (ره) هم راضی نیستند اشخاصی مثل شما که برای ارشاد و هدایت معنوی رزمندهها به جبههها میآیند، به خطوط مقدّم بروند. حرفشان؛ حرفِ حساب بود، با این حال ما هر وقت میتوانستیم، قِسِر درمیرفتیم. لباس روحانی را درمیآوردیم، رخت بسیجی میپوشیدیم و با بچّهها میرفتیم سمت خط...»😅
🔰 برگرفته از کتاب ارزشمند و فوقالعاده خواندنیِ #کوهستان_آتش ، صفحه ۱۹۵
#اللهم_عجل_لوليک_الفرج
#شادی_ارواح_طیبه_شهدا_و_امام_شهدا_صلوات
@yousof_e_moghavemat
💗 حاج احمد 💗
#ویژگی_فرماندهانی_مثل_کریمی_و_همت 🚩
💠 حجّتالاسلام والمسلمین شیخ حسین انصاریان در بیان گوشههایی از خاطراتش پیرامون دوران حضورش در #قلاجه و همنشینی با #حاج_همت و #حاج_عباس_کریمی و دیگر فرماندهان #لشکر۲۷_محمد_رسول_اللهﷺ فرموده است:
«...به اعتقاد بنده؛ فرماندهان جوان ما، آدمهایی مثل #حاج_همت ، #اکبر_حاجی_پور ، #عباس_کریمی و #رضا_دستواره سه ویژگی داشتند که مسئلهی کمسن و سالی آنها به عنوان فرماندهان میدان جنگ را، به خوبی حل و فصل کرده بود.
ویژگی یکم؛ باورشان نسبت به خدا و قیامت بود. یعنی باورشان به خدا و معاد به قدری بالا بود، که مسئلهی حضور شبانهروزی در میدانهای سراسر خطر جنگ و دغدغهی مرگ، برایشان کاملاً حل شده بود.
ویژگی دوم؛ اخلاصشان بود. همین اخلاص سبب میشد هیچ سندی نتواند حرکتشان را متوقف کند.
ویژگی سوم؛ تعبّدشان نسبت به اوامر حضرتامام بود. واقعاً باور کرده بودند که امامخمینی؛ نائب عام امامزمان(ع) است و حکماش، حکم ولیالله است. برخورداری از همین سه ویژگی، آنها را به صورت یک موجود شجاع و نترس درآورده بود و با علم به اینکه هر لحظه ممکن است #شهید بشوند و عمرشان خاتمه یابد، باز مرگ را به بازی میگرفتند. چنین انسانهایی؛ چیزی برای از دست دادن ندارند. انسانی هم که جز خدا به هیچ موجود زنده و غیرزندهی دیگری وابستگی نداشته باشد، در شرایط خطیر قادر است بهترین تدبیرها را اتّخاذ کند و برترین تصمیمها را اجرا کند. آدمهایی مثل #همت ، #کریمی ، #دستواره و امثالهم؛ از کسی جز خدا فرمان نمیبردند. نفسشان را کشته بودند. سر همین؛ فرمان دل بچّهبسیجیها در دستشان بود. فرماندهی دلها بودند. اینها شده بودند مصداق آیه کریمهی ((وَالَّذِينَ جَاهَدُوا فِينَا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنَا ۚ وَإِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِينَ)). یعنی پروردگار عالم، خیلی زود رسم و راه جنگیدن با دشمن و ابتکارهای نظامی را، به قلب آنها الهام می کرد....»
📙 برگرفته از کتاب ارزشمند و درخشان #کوهستان_آتش به قلم بابرکت نویسندهی توانا و ارزشی انقلاب اسلامی سردار #گلعلی_بابایی که از درگاه خداوند متعال عاجزانه مسئلت داریم به حق این روز عزیز - روز اربعین امام حسین علیه السلام - هرچه سریعتر به ایشان شِفای عاجل عنایت بفرماید.
#شهید_حاج_محمد_ابراهیم_همت
#شهید_عباس_کریمی
@yousof_e_moghavemat
💗 حاج احمد 💗
#شجاعت_و_شهامت_یک_فرمانده 🚩
👍
📢
وقتی گردانحبیببنمظاهر به سرقلّهی ۱۸۶۶ متری شاخ تاجر میرسد، فقط یک سنگر تیربار مانده بود که همه نیروهای بعثی باقیمانده به پشت آن پناه برده بودند و با آن تیربار سخت مقاومت کرده و تکتک بسیجیهای گردان حبیب را میزد. #عمران_پستی_هشتجین (معروف به عبدالله)؛ فرمانده گردان به چندین نفر دستور میدهد تا آن تیربار را از کار بیاندازند ولی کسی نمیتواند. آخر سر خود عبدالله؛ فرمانده گردان دست به کار میشود. بیسیم و سایر وسایل انفرادی را به معاونینش تحویل میدهد که برود تیربار لعنتی را از کار بیاندازد. چون اگر تیربار مقاومت میکرد و از گردانحبیب همینطور تلفات میگرفت، با رسیدن نیروهای کمکی بعثی، نگهداشتن قلّه خیلی سخت میشد.
چند نفری میآیند و ممانعت میکنند از رفتن عبدالله؛ امّا عبدالله به همراه دو نفر با سه اسلحه و یک قبضه آرپیجی خودش را به پشت سنگر تا سهمتری تیربار دشمن میرساند. هفتهشت تا نارنجک به داخل سنگر میاندازد و بعثیها هم به طرف عبدالله و دوستانش نارنجک میاندازند. بالاخره یکی از نارنجکها کنار عبدالله منفجر میشود و ترکشهای فراوانی به بدنش اصابت میکند به طوریکه دست و کتفش میشکند و عملاً از نیمتنهی بالایی، خون زیادی از دست میدهد. همرزمانش جسم نیمهجان او را کشانکشان به سمت تختهسنگی میآورند. از دوستانش تعریف میکنند:
«...خواستیم کمکش کنیم. گفت: سیّد؛ مرا رها کن و برو گروهانت را ببر بالا. این کلمات را هم با تحکّم گفت و هم با التماس. تا خواستم توضیح بدهم، گفت: مگر من فرمانده شما نیستم؟ رهایم کنید و بروید جلو.»
☆
♡
📙 با تخلیص و اختصار از کتاب فاخر و ارزشمند #کوهستان_آتش ، نوشته سردار عزیز و خدوم لشکر۲۷ #گلعلی_بابایی حفظهالله.
#سردار_جاویدالاثر_شهید_عمران_پستی_هشتجین
#شیرتر_از_شیر
#اگر_شما_بودید ...😔
eitaa.com/yousof_e_moghavemat
💗 حاج احمد 💗
#روز_کتاب_و_کتابخوانی 📙
☆
♡
به بهانهی ۲۴ آبان
روز کتاب و کتابخوانی
مطالعهی کتاب ارزشمند و درخشان #کوهستان_آتش رو به شما بزرگواران پیشنهاد میکنم.
📚
عنوان: #کوهستان_آتش (کارنامهی عملیاتی #لشکر_۲۷_محمد_رسول_اللهﷺ در مأموریت شناسایی محور بمو - دربندیخان و نبردهای والفجر۳ و والفجر۴ - اردیبهشت تا آذر ۱۳۶۲)
پژوهش و نگارش: گلعلی بابایی
نوبت چاپ: اول/ پاییز ۱۳۹۹
انتشارات: نشر۲۷ بعثت
تعداد صفحه: ۹۳۶
قیمت: ۹۰ هزار تومان.
🏷
💎
✍ کتاب، فرازهای بسیار باشکوهی داره. از صحبتهای #حاج_همت با فرماندهان تیپها، گردانها، تذکراتش و حرصخوردنهاش، شوخیهاش و مهمتر از همه نقل خاطرات رزمندگان لشکر در لحظات بسیار سخت و سهمگین درگیری در قلههای ارتفاعات #کانیمانگا حتما این کتاب رو در صف خریدتون قرار بدید و با جان و دل مطالعه کنید و ببینید چقدر لذتبخشه و میچسبه...!!!
یاعلی مدد.🖐🍁🤗
☆
♡
#معرفی_کتاب
@yousof_e_moghavemat
💗 حاج احمد 💗
#شهدای_والفجر_چهار 🚩
🍁
🍂
بامداد ۲۹ آبان ۱۳۶۲
#عملیات_والفجر_چهار
سالروز شهادت سردار دلاور و سلحشور سپاه اسلام
فرمانده واحد دیدهبانی توپخانه #لشکر_۲۷_محمد_رسول_اللهﷺ
#شهید_جعفر_نجفی_آشتیانی ⚘
☆
♡
ولادت: ۱۳۴۰ - استان مرکزی، آشتیان
رشد و تربیت در یک خانواده مذهبی و ولایی
ادامهی تحصیلات تا مقطع دبیرستان، سپس ورود به حوزه علمیه قم و تلمّظ در محضر حضراتی چون: شهید بهشتی، شهید قدوسی و آیتالله جنتی
پخش نوار و اعلامیههای امام در سال ۵۷ علیه رژیم طاغوت پهلوی
عزیمت به فلسطین و یادگیری فنون جنگهای چریکی به مدت دو ماه
عضویت در سپاه پاسداران بعد پیروزی انقلاب
کمک فراوان و مؤثر جهت آزادسازی شهر سنندج
فرماندهی واحد دیدهبانی توپخانه #لشکر۲۷
#شهادت : ۲۹ آبان ۱۳۶۲ - ارتفاع ۱۸۶۶ کانیمانگا در کنار #شهید_حاج_عباس_ورامینی ⚘
☘
همرزم ایشان - ابوالقاسم یاسینی - میگوید:
«...آن شب، #عباس_ورامینی هم آمد روی دیدگاه ما که به جعفر کمک کند. باران گلولهها به نزدیکی سنگر دیدهبانی رسیده بود و حتی چند گلوله خمپارهانداز ۸۲ میلیمتری، به یکی دو متری سنگرمان خورد. دیگر بیتوجه بودیم و کار خودمان را میکردیم. دوباره صدای سوتی آمد، امّا اینبار خیلی نزدیکتر اصابت کرد. همین که چشمانم را باز کردم، دیدم #حاج_عباس روی سکوی سمت چپ سنگر به جلو خم شده و خون مثل فواره از سرش بیرون میزد. خون همینطوری با فشار از پیشانیاش با فشار میزد بیرون و کمکم از دهانش هم خون میریخت. خواستم به جعفر بگویم که حاجعباس زخمی شده، دیدم به سمت راست سنگر تکیه داده، چشمهایش بسته شده و از سرش خون جاری شده است. من سریع با چفیه سر عبّاس را بستم و جسم نیمهجان او را تا یک جاهایی بردیم و دوباره برگشتم پیش نجفی که وضعیت بهتری از حاجعباس نداشت که بعد خبردار شدم هردو پیش از رسیدن آمبولانس به اورژانس لشکر، به #شهادت رسیدند.»
☆
♡
📙 با تصرف و اختصار از کتاب ارزشمند #کوهستان_آتش نوشته سردار عزیز گلعلی بابایی.
#شادی_ارواح_طیبه_شهدا_صلوات
@yousof_e_moghavemat