eitaa logo
💗 حاج احمد 💗
286 دنبال‌کننده
17.5هزار عکس
3.1هزار ویدیو
42 فایل
❇ #حاج_احمد_متوسلیان ، فرماندۀ شجاع و دلیر تیپ ۲۷ محمد رسول الله (ص) در تیرماه سال ۶۱ به همراه سه تن از همراهانش ، در جایی از تاریخ گم شد. @haj_ahmad : ارتباط با ما
مشاهده در ایتا
دانلود
امشب شهادت نامه عشاق امضا مي شود... فردا ز خون عاشقان اين دشت دریا مي شود امروز روز پنجم است که در محاصره ایم... آب را جیره بندی کرده ایم نان را جیره بندی کرده ایم عطش همه را هلاک کرده جز شهدا را که حالا در کنار هم در انتهای کانال خوابیده اند... شهدا دیگر تشنه نیستند.فدای لب تشنه ات ای پسر فاطمه... 🌷عملیات والفجر مقدماتی ۱۷ الی ۲۲ بهمن ماه ۱۳۶۱ 🌷 شب ٢٢ بهمن @yousof_e_moghavemat
💐 سالروز بیست و دو بهمن روز پیروزی انقلاب اسلامی مبارک💐 @yousof_e_moghavemat
۲۱ بهمن سالروز شهادت فرمانده نامدار گردان ۴۱۰ غواصی لشکر ۴۱ ثارالله در عملیات والفجرهشت @yousof_e_moghavemat
💗 حاج احمد 💗
۲۱ بهمن سالروز شهادت فرمانده نامدار گردان ۴۱۰ غواصی لشکر ۴۱ ثارالله در عملیات والفجرهشت #شهید_سردار
. نگین گردان ... غواصها، مثل یک نگین وسط محوّطه دوره‌اش کرده بودند. یکی موهایش را شانه می‌زد؛ آن یکی نوازشش می‌ کرد. یکی دیگر خاڪ لباسش را می گرفت ؛ یڪی چشم دوخته بود صورت حاجی و همین‌طوری بی‌بهانه اشک می‌ریخت. مثل ماه می درخشید وسط جمع ؛ معرکه‌ای بود تماشایی .... بساط شوخی و خنده به راه بود. یکی از بچّه‌ها پیشانی حاجی را بوسید و پرسید: "حاجی، امشب دوست داری ترکش به کجای بدنت بخوره؟" بی‌هیچ توضیحی دست گذاشت روی پیشانی‌اش و گفت: «دوست دارم امشب یک قسمت از بدنم را در راه خدا بدهم... امام حسین (ع) در این راه سر داد ، من هم دوست‌دارم یک قسمت از سرم باشد» وقتی خبر شهادتش در کنار اروندرود پیچید؛ گفتند ترکش یک‌قسمت از سرِ حاجی را برده... فرمانده گردان۴۱۰ غواصی لشکر ۴۱ ثارالله کرمان شهادت : ۲۱ بهمن ماه ۱۳٦۴ عملیات والفجر هشت @yousof_e_moghavemat
خورشیـد مُردّد است کم رنگ شده... اینجا ، حال و روز هیچ کس خوش نیست... اِنگار دل همه برای شما تنگ شده... در جمع نیروهای سپاه وپیشمرگان کرد پاوه @yousof_e_moghavemat
تو به ما یاد دادی می‌شود دست خالی جنگید و نترسید و به هدف رسید ... @yousof_e_moghavemat
🚩 🏷 🌸 ۲۶ بهمن ۱۳۶۴، جاده فاو - امّ‌القصر. ✔ 📸 شناسنامه عکس: سردار ؛ قائم‌مقام و سردار ؛ مسئول طرح و عملیات با حضور در خط مقدّم نبرد در حال توجیه نیروها جهت مقابله با پاتک‌های احتمالی دشمن. ✔ 🌸 @yousof_e_moghavemat
❤️ ✨  حاج قاسم از دفاع مقدس تا پایان عمر با شجاعت به دل خطر می‌رفت اما در عین حال با تدبیر و فکر و منطق عمل می‌کرد و نه‌تنها در میدان نظامی بلکه در میدان سیاست هم شجاعت و تدبیر توأمان داشت و سخنانش قانع‌کننده، منطقی و تأثیرگذار بود که بنده این واقعیت را بارها به دوستان فعال در عرصه سیاسی گفته‌ام. ۱۳۹۸/۱۰/۱۸ @yousof_e_moghavemat
🍃🌸🍃🌸🍃 ✨ ❣️خون زيادے از پاي من رفتہ بود. بي حس شده بودم.عراقے ها اما مطمئن بودند كہ زنده نيستم حالت عجيبے داشتم. زير لب فقط مےگفتم: 《يا صاحب الزمان ادركنی》 🦋هوا تاريك شده بود. جوانے خوش سيما و نورانے بالاي سرم آمد. چشمانم را بہ سختے باز ڪردم. مرا بہ آرامے بلند ڪرد. از ميدان مين خارج شد. در گوشہ اي امن مرا روے زمين گذاشت. آهستہ و آرام. ❣️من دردے حس نمےڪردم! آن آقا کلے با من صحبت ڪرد. بعد فرمودند: "ڪسي مےآيد و شما را نجات مي دهد. او دوست ماست!" 🦋لحظاتے بعد ابراهيم آمد.با همان صلابت هميشگے مرا بہ دوش گرفت و حرڪت ڪرد آن جمال نوراني، را دوست خود معرفے ڪرد خوشا بہ حالش... 📚سلام بر ابراهیم1/ ص۱۱۸ @yousof_e_moghavemat
طلوع فجر امید است و صبح پیروزی سرایِ یاد شهیدان کنیم دل‌ها را ... @yousof_e_moghavemat
📝 اعجاز زیارت عاشورا در تفحص شهدا ...! 💠عید سال ۱۳۷۴ بود. 🔶هر روز صبح تا شب با نام خدا به دنبال پیکر شهیدی می‌گشتیم اما تلاش ما بی‌فایده بود ،تا اینکه کاروانی از تهران به میهمانی ما آمد. 🔸چند جانباز فداکار در این گروه حضور داشتند، صبح روز بعد حاج علی محمودوند ( از فرماندهان تفحص شهدا ) از میان مهمانان برخاست و با صوت زیبایش زیارت عاشورا را قرائت کرد، صدائی حزین که می‌گفت:« باَبی اَنتَ وَ اُمی ...» زیارت عاشورا که به پایان رسید، حاجی دو رکعت نماز خواند، و شاد و خندان از مقر خارج شد. 🔸با تعجب پرسیدم، کجا با این عجله؟ او در حالیکه می‌خندید، پاسخ داد : «استارت کار خورد ، دیگر تمام شد ، رفتم که شهید پیدا کنم » 🌕نزدیک ظهر با صدای بوق ماشین از سوله‌ها بیرون آمدیم، باورمان نمی‌شد، علی محمودوند پیکر شهیدی را همراه داشت که به تازگی تفحص شده بود . با این کار بیشتر به اعجاز زیارت عاشورا ایمان آوردیم ... @yousof_e_moghavemat