eitaa logo
کانال زادگاهم تویه دروار
650 دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
1.5هزار ویدیو
61 فایل
ارتباط با کانال: @mohammadtavakoliyan
مشاهده در ایتا
دانلود
🔺 روز سرباز بر سربازان وطن مبارک باد @zadgahamtuyehdarvar ارتباط با کانال @mohammadtavakoliyan
▪️﷽▪️ 🔘با نهایت غم و اندوه درگذشت پدری مهربان و همسری دلسوز و فداکار مرحوم مغفور شادروان فرزند "کربلایی علی اکبر" پدر گرامی آقای "ابوالفضل درواری" دهیار محترم روستای را به اطلاع همولایتی‌های عزیز می‌رساند. 🔘ضمن عرض تسلیت و اظهار همدردی با خانواده محترم و بازماندگان و جامعه بزرگ تویه‌دروار، از خداوند متعال برای ایشان شادی و آرامش روح مسئلت می‌نماییم . ☑️مراسم تشییع و تدفین روز پنجم مهرماه ساعت 15 از جلوی پست بانک به سوی آرامگاه ابدیش مزار روستا برگزار می گردد. 🔘به همین مناسبت مجلس ختمی همزمان با روز درگذشت فرزند گرانقدرش جوان معصوم بعد از مراسم تشییع در مسجد روستای منعقد می گردد . ☑️امید است با تشریف فرمایی خود در مراسم و تلاوت آیاتی از قرآن و قرائت فاتحه و صلوات موجب شادی روح آن مرحوم و تسلی خاطر بازماندگان باشید. ▪️روح پاکش شاد ▪️با ذکر فاتحه مع‌الصلوات @zadgahamtuyehdarvar ◾️° 💐◾️ °◾️💐◾️ 💐◾️°💐◾️°💐◾️°💐◾️°
🥀و بشر الصابرین الذین اذا اصابتهم مصیبه قالوا انا لله و انا الیه راجعون🥀 🔘خانواده ی محترم درواری، اهالی محترم روستای دروار، برادر عزیزمان جناب آقای دهیار محترم دروار، با نهایت تاثر و تاسف درگذشت پدر گرامیتان را تسلیت و تعزیت عرض نموده، از خداوند تبارک و تعالی برای آن مرحوم علو درجات و رحمت واسعه و برای شما و سایر بازماندگان صبر و بردباری مسئلت داریم. هرچند می دانیم در این شرایط هیچ کلامی تسلی بخش درد و غم شما نیست ولی ما در کنار شما و در غم شما شریک خواهیم بود. 🖤🥀 @zadgahamtuyehdarvar
(گردو هایی که بر اثر باد می ریزند ) سلام. در چهارمین روز مهر ، فصل پاییز با توپ و تشر فراوان همراه با سرما ، به جنگ تُواِستان بیامی تا اورا از گردونه روزگار بیرون و موقعیت خودشا در این فصل زیبا تثبیت هاکنه . اول از همه لُباس تُواِستانی مردما از تنشان در بیرد و امر هاکرد همه لُباس گرم پایبزیا تنتان دَکُنین (بَپوشین) با باد و باددم شدید پاییزی یک التیماتومی به دار و درختا هادا (داد) ، که حُواسِتانا جمع هاکنین ، پاییز سر بَرِسیه ، اوِّل کار که دار و درختا باد و طوفانا جدی نِگِتِن(نگرفتن) ، مثل همیشه در حال رقص و پاییکوبی بین ، اما این باد و باددم تُواِستانی نَبه ، اسپی دارا تا کمر خم بین (میشدند) هنوز کمر راست نکِرده یک باد سهمگین پشت سرش میامه و کلی وَلگ و واشا به هُوا پرتاپ کِرد . ولگا مثل یکدسته پرنده در آسُمان به پرواز درمیامین ، از اینها که بُگذِریم ، حوزهایی ( گردوهایی) که تا ایسا حوز داری سر جا خوش هاکردین ، از ضربات وشته حوز تو ( کسیکه گردو را می ریزد) جان سالُم در بَبُردین (بردن) به لرزه در بیامین و به طرُف زمین پرتاپ بِن (میشوند ) گردو های این فصل خیلی دیدنی اِن ، بعضی هاشان با پوسته چکولو حوزی دیم ( صورت ) دُماسیِن و رنگ حوزا با خودشان بِگِتین ، بعضی ها موقع زمین بیامین از پوسته سبز حوز جدا و سر و صورت شسته منتظر صاحبانشان دَرِن ، بعضی ها همچنان داخل پوسته حوز قایُم هابین و دلشان نِمخواه پوست دِنداجِن . حوز های خجالِتی وقتی پاسِنگشانا به دست گیری و پوسته سبزا از روشان گیری ، وینی ( می بینی ) حوزا با ریش و پشم سفیدشان پوسته سبز رنگی دله جا خوش هاکردین ، خلاصه هر کدام از حوزا در فصل پائیز مثل ولگ درختان یکجور اِن ( هستند ) الان حدث زِنُم هم ولایتی های که باغشانی دله حوز دارِن ، چه حالی دارِن ، افسوس خورِن ، کاش تویه دروار دَبِیم ( بودیم ) شِیم حوز جمع کنی . جاشان خیلی ولایتی دله خالی اه ، اول صبح که از دروازه بیرون بیامییُم ( آمدم ) خیلی از هم ولایتی ها را بَدیُم (دیدم) شال و قبا کرده با لَباس گرم ، کیسه بدست به طرُف باغا سرازیر هابین ( شدند) ، بعضی ها هم شوگیر بَشین حوز جمع کنی ، با کوله بار حوز به طرف خانه روانه اِن ، چه صحنه های زیبایی ، آدُم هوِس کنه بَشو حوز داری جیر ، حوز جمع هاکنه ، بسم الله الرحمان رحیم ، خدایا به امید تو ، هنوز پات باغی دله نرسیه ، حوز هایی که توی کوچه هُکُفته را جمع کنی ، حوز ( گردو ) هم از برکات خداوند اه ، هر حوزی که پیدا کنی ، یک خوشحالی بهت دست دی و خدا را شکر کنی ، خُجی حُواستا جمع کنی ، دو تا چشم داری ، دوتا چشم قرض کنی ، جلو پات ، اطرافا برا پیدا بَکِردن حوز گِردی ، خودش یک ورزش چشمی اه ، اما تو فصل پائیز علُفا نِمِلِن حوز هایی که ولگ و علفایی دله قایُم هابینا بِینی ، اینجاست که کف پاها به کومِکِت میان ، به هر چیز گرد زیر پات حساس بی ، تا حوزا را تشخیص هادی . در همین موقع صدای هُکُفتِن حوز از درخت را مِشنوئی ( می شنوی ) و بطرُفش شی ( می روی ) اما آدُمهای با تجربه کارشان به اینجا ختم نَمبو ، با یک چوب نازک ولگها را زیر و رو کنِن و از میان آنها حوز پیدا کنِن . خلاصه حوز جمع کنی در باد ریزان یک صُفا و لذِّتی داره تا خوشتنت امتحان نکنی ، متوجه این شور و حال نَمبی . قدیما گُتِن ، باغ آدُما نا امید نَمکنه و هرکِس باغی دله بَشو نا امید وَنِمگِرده . با کمبود حوز در تویه دروار ، به یاد جوانیها سری به باغا بَزیُم و اندازه چند تا ، حوز خورشت حوز جمع هاکردُم . خدا به همه شما هم ولایتی ها و مردم خوب ایران سِلامِتی و تندرِستی هادی . *⃣*⃣*⃣*⃣*⃣ ✍📸 ۵ مهر ۱۴۰۰ @zadgahamtuyehdarvar
🎀جانه خدایا! 🖼وارش رحمِت و برکِتِتا 🎀به سرزمین قلب 🖼همهٔ کِسایی که 🎀که اُمِی وسِری عزیزِن 🖼و تُمام انسان‌هایی که اینان کُرهٔ خاکی سر زندگی کنِنی به 🎀بُباران!   ‌‎ 💎پنج‌شنبه اِ 🦋یادی هاکُنیم از عزیزانِی که بار سفِر دَوِستییِن!!! 💎جانه خدایا! 🦋کسانی اِز اُما که به ابدیت بِشتافتییِن 💎و مهمانِ خوانِ کرُمت بَبییِنا 🦋بُبخش و بیامرز! 💎و اُن‌ها را 🦋قرین رحمِت خود قِرار بَدِن!                 "الهی امین" 🌼 همولایتی های عزیز 🌹 صبح‌ اوِّلین پنجشنبه پاییزیتان  _بخیر_و_ عافیِت ✍ @zadgahamtuyehdarvar