هدایت شده از 🌸 دختــران چــادری 🌸
با پلیس ۱۱۰ تماس گرفتم و بعد از دقایقی پلیس آمد. در حالی که از صورتم خون میآمد. پلیس وضعیت را مشاهد کرد و متوجه شد این خانم این کار را کرده است.
بنده به ماموران گفتم به این خانم تذکر رعایت حجاب دادم، اما وی این طور به بنده حمله کرده است. این خانم بدون اینکه عذرخواهی کند، گفت «من از این خانم شاکی هستم؛ چرا به من تذکر داده و به این ربطی ندارد.»
در کلانتری هم باز این خانم توهین و بی احترامی به بنده را ادامه داد. در همان شب به دادسرا رفتیم اما در آنجا نیز این خانم هیچ اظهار ندامت و عذر خواهی نکرد و فقط گفت «من وی را مجروح نکردم و عینک این خانم به صورتش کشیده شد!» قاضی کشیک توضیحات هر دو نفر ما را دریافت کرد و به این خانم گفت «بر اساس گزارش پلیس، شما متهم هستید.»
این خانم مدام گفت «من از این خانم شاکی هستم و طلبکار بود.» حتی قاضی قصد بازداشت این خانم را داشت؛البته قبول کرد این خانم با سپردن شناسنامه خود، بازداشت نشود.
وقتی قاضی از این دختر پرسید «پدر و مادرت کجا هستند؟» گفت «من نمیتوانم این موضوع را برای شما توضیح دهم» البته بعدا در داخل اتاق به قاضی گفت «من کسی را ندارم.»
قاضی کشیک گفت «شما به پزشکی قانونی بروید.» بنده نمیدانم که در دست این خانم کلید یا شیئ سختی بوده است؛البته پزشکی قانونی در گزارش خود نوشته بود،در گزارش پزشکی قانونی آمده که این خانم به صورتم چنگ زده است و جراحات وارده از اصابت جسم سخت ایجاد شده است.
بنده با نیت امر به معروف و نهی از منکر و با رعایت شرایط آن که نباید در انجام آن توهین باشد و شخصیت فرد خورد شود، تذکر دادم. بنده پیگیر این موضوع هستم؛ البته نه به خاطر منافع شخصی بلکه بخاطر اینکه چنین افرادی در پی ایجاد جو و فضای هستند تا بتوانند قانون را زیر پا گذارند.
چرا باید این فضای امن برای چنین افرادی وجود داشته باشد تا بتوانند چنین کارهایی را انجام دهند و فحاشی کنند؟! چرا چنین فضایی ایجاد شده که کسی که هنجار شکنی میکند و قانون و شرع را زیر پا میگذارد، وقتی با آرامش به او تذکر داده میشود، این قدر جسارت دارد که به خود حق بدهد، به فرد تذکر دهنده حمله کند و بخواهد حجاب فرد را بردارد و فحاشی کند!
ین خانم حق را به خودش میداد و توهین میکرد؛ یعنی این قدر فضا را برای این افراد امن کردهاند که این افراد به خود اجازه میدهند فحاشی کنند. این اولین مورد و برخورد با آمر به معروف نیست و آخرین هم نخواهد بود.چرا باید فضا برای این افراد امن باشد تا به خود اجازه دهند حمله کنند و از کار خود اظهار پشیمانی نکنند؟!
چرا چنین فضایی ایجاد شده که کسی که هنجار شکنی میکند و قانون و شرع را زیر پا میگذارد، وقتی با آرامش به او تذکر داده میشود، این قدر جسارت دارد که به خود حق بدهد، به فرد تذکر دهنده حمله کند
زمانی که این اتفاق در پارک لاله افتاد، فردی همراه خانمش آنجا بود و گفت «بنده حاضر هستم بیایم و شهادت بدهم.» این فرد وقتی در کلانتری برای شهادت دادن آمد و توضیح داد که این خانم معمولا در همین قسمت پارک مینشیند.
این فرد گفت: «مسیر کار بنده و دوستانم آنجاست؛ وقتی چنین افرادی مثل ما که به اصطلاح تیپهای مذهبی هستند عبور میکنیم به ما اهانت میکند. بارها به ما توهین کرده است، اما ما به وی چیزی نگفتهایم.»
این خانم ادامه داد: بنده نمیدانم که آیا این افراد باند یا تشکیلاتی هستند که میخواهند این فضا را ایجاد کنند تا کسی جرات اعتراض به هنجار شکنی نکند! برخی افراد هم با بنده صحبت کرده و گفتهاند «ما هم دوست داریم امر به معروف کنیم اما میترسیم با ما برخورد بدی شود.»
بارها بنده در همین پارک تذکر دادهام؛ برخی خانمهای بد حجاب پذیرفته و حجاب خود را درست کردند اما این خانم بسیار وقیحانه و با این طرز فکر که حق با اوست و اجازه چنین برخوردی دارد با بنده رفتار کرد.
هنوز هم پشیمان نشده تا عذرخواهی کند. بنده هم به خاطر همین موضوع، پای شکایت خود هستم و میخواهم این خانم محکوم شود؛ البته نه به عنوان یک شخص، بلکه به عنوان فردی که جوی علیه آمران به معروف ایجاد میکند و باعت ایجاد ترس بین افرادی که دوست دارند امر به معروف کرده و فضای جامعه شان پاک باشد، شده است.
بنده پیگیر این موضوع هستم؛ البته نه به خاطر منافع شخصی بلکه بخاطر اینکه چنین افرادی در پی ایجاد جو و فضای هستند تا بتوانند قانون را زیر پا گذارند
در صورتی که حق خانوادههای مسلمان است که جامعه پاک باشد. وقتی همسر، فرزند و برادر ما وارد جامعه میشوند حقشان است تا از نظر اعتقادی جامعه امن و پاکی داشته باشند.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🔴 رسانه باشید ⇩⇩⇩
🌸 eitaa.com/joinchat/3093102592Cc9d364a057
هدایت شده از 🌸 دختــران چــادری 🌸
هفته پیش از کلانتری با بنده تماس گرفته و گفتند قاضی گفته با هم صلح و سازش کنید. ما دو نفر برای صلح و سازش رفتیم، اما این خانم باز هم در کلانتری به بنده توهین کرد و خطاب به بنده گفت «شما چادریها! و نمیگفت شخص تو؛ یعنی این خانم قصد تخریب افراد محجبه را داشت. چون دیدم این خانم پشیمان نیست و باز هم در کلانتری به بنده اهانت میکند، رضایت ندادم و درخواست کردم روال قانونی پرونده طی شود.
بنده با ستاد امر به معروف و نهی از منکر ارتباط گرفتم و درخواست کردم به این موضوع رسیدگی کنند. به صورت حضوری برای آنها توضیح دادم و آنها نیز گفتند موضوع را پیگیری میکنیم.
ستاد امر به معروف و نهی از منکر گفت ما کاملا از آمران به معروف و ناهیان از منکر حمایت میکنیم. بنده از آنها درخواست حضور در دادگاه را کردم؛ البته نه به عنوان حمایت از شخص خودم، بلکه برای اینکه این افراد ببینند اگر با آمر به معروف برخورد کنند با یک ستاد امر به معروف و نهی از منکر روبرو هستند نه با یک فرد.
ستاد امر به معروف و نهی از منکر گفت اگر لازم باشد برای شما وکیل میگیرم و لایحه تنظیم کرده و پیگیری قضایی میکنیم.همچنین گفتند ما خودمان نیز شکایت میکنیم و حتی اگر شما هم رضایت بدهید، شکایت ما پابرجاست.
باید توضیح بدهم طبق قانون اساسی و در اصل هشتم گفته شده در جمهوری اسلامی ایران امر به معروف و نهی از منکر وظیفه همگانی بوده و به صورت متقابل بر عهده مردم نسبت به یکدیگر، دولت نسبت به مردم و مردم نسبت به دولت است؛ شرایط، حدود و کیفیت آن را نیز قانون معین کرده است.
قانون حمایت از آمران به معروف و ناهیان از منکر نیز در مجلس تصویب شده است و در تاریخ ۹.۲.۹۴ نامه حمایت از آمران امر به معروف و ناهیان از منکر از طرف مجلس به دولت ابلاغ شده است.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🔴 رسانه باشید ⇩⇩⇩
🌸 eitaa.com/joinchat/3093102592Cc9d364a057
PTT-20201030-WA0000.opus
399.5K
دعای ندبه مسجد جمکران
حاج مهدی رسولی
بسم رب الزهرا سلام الله علیها
صل الله علیک یا ابا عبدالله
نکته اخلاقی
رفقا
راسته که میگن بین الطلوعین رزق تقسیم میشه
جدی بگیرید
یا علی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هیچکی
پشت آدم نیست
فقط خداست
(تولدتونمبارک)
#شادی_روحش_صلوات
ذاکرالزهرا(سلام الله علیها)
🌹من و امام رضا 🌹
من دعا لازمم رفقا
یادتون نره🌹
♨️ بیانیه بایدن ملعون در شب شهادت مظلومانه سردار قاسم سلیمانی:
▪️هیچ آمریکایی ای در مرگ قاسم سلیمانی عزاداری نمی کند. او مستحق بود برای جنایاتش علیه نیروهای آمریکایی و هزاران بیگناه منطقه در برابر قانون بایستد..
👈 «جنتلمن های پشت میز مذاکره، همون تروریستهای فرودگاه بغدادند»
پ ن: اینو گذاشتم براتون یه وقت فکر نکنید بین ترامپ و بایدن فرقی هست
رئیس جمهورای آمریکا عروسکای خیمه شب بازیِ صهیونیست ها هستن.
45.71M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 فیلم کامل حضور رهبر انقلاب در منزل شهید حاج قاسم سلیمانی
🔻به کانال روضه مجازی بپیوندید👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/1929510912C838e0a1902
انتشار برای نخستین بار؛ روایت محافظت از شخصی که همیشه جلوتر از محافظانش حرکت میکرد
🔹محمد طه امیری، فعال رسانهای و عکاس جبهه مقاومت، با انتشار عکسی از محافظان حاج قاسم سلیمانی برای اولین بار در صفحه شخصی اینستاگرام خود نوشت: در بوکمال کار گره خورده بود، همه چیز به هم دیگر قفل شده بود. مشکلاتی در پشتیبانی، کمی کلافگی نیروهایی که نمیتوانستند راه ورود به شهر را پیدا کنند و ترس اینکه نکند با کار حساب نشدهای همه چیز بهم بریزد.
🔹 چند متر عقبتر از خط اما هلیکوپتری بر خلاف اصرار که «پرواز در این منطقه اصلا به صلاحش نیست» از زمین کنده میشود و به پرواز در میآید.
🔹 کمی جلوتر از خط و نزدیکی شهر در میان دود و خاک به هوا بلند شده، آرام به زمین مینشیند. کمک خلبان بیرون میپرد، در هلیکوپتر را باز میکند و بعد از آن حاجی پیاده میشود و روی خاک ناامن بوکمال که هنوز نیروهای اصلی به آن نرسیدهاند قدم میگذارد.
🔹 چند لحظه بعد سه نفر دیگر هم از پرواز پیاده میشوند. لباس رزم به تن دارند با اسلحهای در دست. تیم حفاظت حاجی هستند.
🔹 حاجی بیسیم میزند که ما نزدیکی ورودی بوکمال هستیم، بگویید نیروها بیایند.
🔹 این گوشهای از روایت سخت محافظت از شخصی است که همیشه جلوتر از محافظانش حرکت میکند.
🔹 برای توصیف عکس باید بگویم از سمت راست، شهید «هادیطارمی» ایستاده وسط شهید «رضاخرمی» و در گوشه سمت چپ هم شهید شهروزمظفرینیا».
🔹 اما ای کاش اینجا این امکان را داشتم که عکس را از سی متر عقبتر برایتان توصیف کنم.
🔹 حاجی و چند نفر دیگر در حال بازدید از میدان جنگی در عراق هستند.
🔹 قانون سی متر را خود حاجی وضع کرده بود، اینکه هر جایی که من هستم شما باید حداقل سی متر عقبتر باشید. در تعریف عرفی محافظ آمده، که او باید نفس به نفس با شخصیت برود. اما هادی و شهروز و رضا موتوری هیچ چیزشان مثل محافظهای عرفی نبود. همیشه باید همه چیز را از سی متر عقبتر هدایت میکردند.
🔹 یک بار حاجی گفته بود، من اصلا دیگر تیم حفاظت نمیخواهم! هادی و رضا و شهروز مثل دیوانهها آتش کردند، رفتند دم خانه حاجی. داخل خانه حاجی سینی چای را که گذاشت، شیرینی کلمپه کرمان را که تعارف کرد، هادی با بغض گفته بود: حاجی دیگه ما رو دوست نداری؟ خودت گفتی هرکی رو از تیم حفاظت بذارم کنار یعنی دوستش ندارم! حاجی هم گفته بود که نه همه شما را دوست دارم منتها بار بودن شما کنار من سنگین است، نمیخواهم برای وظیفه سازمانی ور دل من بمانید.
🔹 آن شب بچهها بار دیگر مجوز حضورشان را این بار با اشک از حاجی گرفته بودند. رابطهشان با حاجی یک جور دیگری شده بود. انگار که حاجی محافظ آنها بود. انگار قرار بود حاجی خیلی چیزها را برایشان تضمین کند.
🔹 شهر بوکمال سال ۹۶ آزاد شد اما شهید رضا خرمی سال ۹۵ به شهادت رسید.
🔹 آدمیزاد وقتی راه درست را پیدا میکند، رهایش نمیکند. آدمیزاد عاشق پایان درست است و انگار هر سه آنها خوب فهمیده بودند که به یمن حاجی قرار است تمام این راه صحیح و سالم بروند.
🔹 وقتی خبر رضا را که در حلب شهید شده بود به حاجی دادند، حاجی خدا را شکر کرده بود که «الحمدلله در میدان شهید شد، پیش من از دنیا میرفت نمیتوانستم جواب خونش را بدهم».
🔹 تمام تعاریف عرفی محافظ را بار دیگر مرور میکنم. یادم میآید یک بار یکی از مسئولین سابق بعد از اتمام کارش گفته بود همه پول محافظان را خودم میدهم فقط بگذارید بمانند، من بدون اینها نمیتوانم زندگی کنم!
🔹 هادی و شهروز هیچگاه قرار فاصلهی سی متر را نشکستند البته به جز یک بار فرودگاه بغداد و آن شب کذایی وقتی که دیگر حاجی اجازه داد بود در نزدیکترین حالت پیش او بمانند. (https://t.me/RajanewsMedia/540) حالتی که حتی دیگر نتوان گوشت و پوست و استخوانشان را هم از یکدیگر جدا کرد. حاجی انگار تیم محافظت از عاقبت بچهها بود. حفاظتی که تا شهادت شخصیت ادامه پیدا کرد. هادی، رضا و شهروز خوب میدانستند که در این قصه این حاجی است که محافظ است نه آنها...