eitaa logo
🍁زخمیان عشق🍁
358 دنبال‌کننده
31.9هزار عکس
13.6هزار ویدیو
155 فایل
ارتباط با مدیر.. @Batau110 اسیرزمان شده ایم! مرکب شهادت ازافق می آیدتاسوارخویش رابه سفرابدی کربلاببرد اماواماندگان وادی حیرانی هنوزبین عقل وعشق جامانده اند اگراسیرزمان نشوی زمان شهادتت فراخواهدرسید.
مشاهده در ایتا
دانلود
می‌گفت: اگر تمام بدن مان را قطعه قطعه کنند و زیر تانک ها از بین ببرند ما قطعه قطعهٔ بدن مان می‌گوید: " مرگ بر آمریکا " #اسطوره_اطلاعات_عملیات #شهید_علی_چیت_سازیان #ایام_شهادت نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh @zakhmiyan_eshgh zakhmiyan_eshgh
✍ فرازی از وصیت‌نامه: من در این راهی که انتخاب کرده‌ام سختـی بسیار ڪشیده‌ام؛ خیلی محرومیت‌ها لمس نموده‌ام . همه‌ ی هدفم این است ڪہ زحمــاتم از بین نرود ... از خـــدا می‌ خواهم ڪہ حتماً این کارها را از من قبول کند و اجــرم را بـدهد ...! اجر من تنها با شهــادت ادا میشود و اگر در این راه شهیــد نشوم همه زحمـاتم هـدر رفته است ... #سردار_شهید_غلامعلی_پیچک ◽️تاریخ ولادت: ۱۳۳۸ ◽️محل ولادت: تهران ◽️تاریخ شهادت: ۱۳۶۰/۰۹/۲۰ ◽️محل شهادت: قاسم‌آباد فرمانده محور عملیاتی سپاه غرب ◽️عملیات: مطلع الفجـر #ایام_شهادت ·نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh
🔸تلاش کنید تا مشمول صلوات و رحمت خدا قرار بگیرید. 🔸اگر شمـا مشمول رحمت خدا قرار بگیرید به هیچ بن‌بست و گمراهی برنخواهید خورد. 🌷 نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh @zakhmiyan_eshgh
🍁زخمیان عشق🍁
#بربالِ_سـخن 🔸تلاش کنید تا مشمول صلوات و رحمت خدا قرار بگیرید. 🔸اگر شمـا مشمول رحمت خدا قرار بگیری
‼️شهید برونسی خصوصیات اخلاقی زیادی داشتند، اما ایشون خیلی روی حلال و حروم حساس بودند. برای اینکه توی زندگیشان نان حلال بیاورند از کلی زمین گذشتند و آمدند به شهر مشهد و در خانه‌ای کوچک زندگی کردند، ایشون چند تا شغل عوض کردند. اولین شغل ایشون کار در مغازه شیر فروشی بود، وقتی از شغلش آمد بیرون دلیلش را که پرسیدم گفت: من باید شیر را بکشم بدم به مردم و چون من میدونم صاحب مغازه آب می‌بند داخل شیر، وزن شیر خالص کمتر می‌شود و آب قاطی شیر می‌شود، ولی باید پول شیر را بدهند من نمی‌توانم به مردم دروغ بگویم. ‼️بعد از این داستان، ایشون به مغازه سبزی فروشی رفتند. مدتی در مغازه مشغول بودند که فهمیدم خیلی ناراحت هستند، پرسیدم چی شده گفت: صاحب مغازه سبزی‌ها رو داخل آب گل می‌ذاره تا وزن سبزی بیشتر بشه، بعد از فردای روزی که فهمیدند دیگر به اون مغازه نرفتند و یک روز دیدم که وسایل بنایی خریده با خوشحالی اومدند خونه و گفتند دیگر ناراحت نباش، پول‌هایم دیگر حلال است و شُبهه ندارد. تا وقتی که سپاه تشکیل شد، دیگر ایشان روزها سپاه بودند و شب‌ها بنایی می‌کردند. ایشان از سپاه حقوقی دریافت نمی‌کردند و رفتن به سپاه را بر خود وظیفه می‌دانستند.  📎فرماندهٔ بی سر تیپ جوادالائمه 🌷 ولادت : ۱۳۲۱/۶/۳ تربت‌حیدریه ، خراسان‌رضوی شهادت : ۱۳۶۳/۱۲/۲۳ عملیات بدر شناسایی : ۱۳۶۳/۱۲/۲۵ رجعت : ۱۳۹۰/۲/۱۹ مشهد نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh @zakhmiyan_eshgh @zakhmiyan_eshgh
🍁زخمیان عشق🍁
به کسی ندارم اُلفت ز جهانیان مگر تو ! #شهید_مهدی_باکری #فرمانده_لشکر۳۱عاشورا نشر معارف شهدا در
🌷 💠بنده سی…نیروی دیده بانی هستی؟ 🔰مرحله سوم عملیات «والفجر ۴» بود؛ از پادگان گرمک یک جاده آسفالته‌ای بود که به سمت پنجوین می‌رفت و کنار جاده یک ارتفاعی بود که به آن کله قندی می‌گفتیم. 🔰بالای این ارتفاع عراقی‌ها مستقر بودند و پایین آن ما یک خاکریزی زده بودیم و قرار بود یک گردان شبانه روی آن عملیات کند؛ هوا تقریبا گرگ و میش بود که همه پشت خاکریز مستقر بودیم و منتظر بودیم تا قرارگاه دستور حمله را صادر کند. 🔰ناگهان یک خودروی تویوتا با چراغ روشن و نوربالا به سمت گردان مستقر در پشت خاکریز آمد، هرچه همه رزمندگان فریاد زدند که «چراغ را خاموش کن! خاموش کن!» توجهی نکرد تا این‌که آمد و ۲۰ متری ما ایستاد و آن‌وقت چراغ‌های خود را خاموش کرد. 🔰من گفتم الان است که مهدی باکری یک کشیده در گوش راننده آن بزند اما آقا مهدی به زبان ترکی به او گفت: الله بنده سی… نیروی دیده بانی هستی؟ راننده گفت که «نه نیروی تدارکات هستم»، آقا مهدی گفت: من فکر کردم نیروی دیده‌بانی هستی و داری نوربالا می‌زنی که عراقی‌ها ما را ببینند. 🔰در حالی که این راننده با کار خود ممکن بود به یک گردان آسیب وارد کند، برخورد آقا مهدی با وی همین‌گونه بود و از طرفی نیز برای دیگران درس بود که در هر شرایطی بتوانند خونسردی خود را حفظ کنند آقا مهدی همیشه یک چهره ساده و بی‌تکلف، همراه با یک لباس ساده داشت و در هر جمعی که بود، کسی نمی‌فهمید که وی فرمانده لشگر است. 📎فرماندهٔ دلاورلشگر ۳۱ عاشورا 🌷 ولادت : ۱۳۳۳/۱/۳۰ میاندوآب ، آذربایجان‌غربی شهادت : ۱۳۶۳/۱۲/۲۵ جزیرهٔ مجنون ، عملیات بدر نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh
محمدرضا در دین‌داری، مردم داری و احترام به والدین زبان‌زد عام و خاص بود👌. ارادت بسیاری به اهل بیت (ع) و به خصوص امام حسن مجتبی (ع) داشت. تمام نمازهای وی اول وقت خوانده می‌شد. هرگاه برای فردی مشکلی پیش می‌آمد، تمام سعی خود را می‌کرد تا آن را رفع کند. میعادگاه محمدرضا گلزار شهدای بهشت زهرا (س) تهران بود و هر شب جمعه خودرا به این وعده‌گاه میرساند🌹 از کودکی همراه من به مسجد می‌آمد و مکبر بود. هفت سال بیش‌تر نداشت که عضو بسیج شد. در فعالیت‌ها و ایست‌های شبانه حضور فعالی داشت. کمی که سنش بالاتر رفت، مداح هیات شد🎤. ادامه تحصیلات نتوانست محمدرضا را از هدف وی دور کند و در همه زمینه‌ها مهارت کسب کرد. محمدرضا فعالیت‌های عملیاتی، عقیدتی، دینی و سیاسی بسیاری انجام می‌داد و در فتنه ۸۸ حضور فعالی داشت. محمدرضا تاکید بسیاری برای پیروی از ولایت فقیه داشت و می‌گفت، «مسیر درست فقط مسیر است☝️. هر چه آقا بگویند همان را انجام می‌دهم.» دوستانش نقل می‌کردند «چند روز پیش از شهادت از یکدیگر می‌خواهند که در حق هم‌دیگر دعا کنند و سپس از آرزو‌های خود بگویند. نوبت محمدرضا که می‌شود، می‌گوید، دعا می‌کنم خدا من را پودر کند تا همچون مادرم حضرت زهرا (س) گمنام بشوم.» پسرم به خواسته خود می‌رسد💔   شهید مدافع حرم علی بیات 🌹 🕊 نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh
«عمار بهمنی» ممکن بود در دوران کودکی بر اثر ابتلا به یک بیماری نادر، جان خود را از دست دهد😢 اما تقدیر برای او اینگونه رقم خورد که در نبرد با ترویست‌های تکفیری و در راه دفاع از حرم اهل بیت‌(ع) به شهادت برسد.🌹 من از کارهای عمار واقعا تعجب می کردم، پسری که روزی اگر یک لیوان آب می‌خواست من باید به دستش می‌دادم، حالا می‌خواست برود سوریه و درشرایط سخت بجنگد! 🙁خیلی از این قضیه ناراحت بودم😔.می‌گفت: مادرجان، اگر تو راضی بشوی، من می‌روم.از شهریور ماه سال نود و چهار که قصه رفتنش جدی شد، اخلاق عمار تغییر کرد؛ مثل پروانه دور و برم می‌گشت😍 و با شیرین‌زبانی از من می‌خواست که راضی بشوم تا کار رفتن به سوریه اش راحت‌تر شود. برایش دعا کنم. به من می‌گفت: مامان تو اگر رضایت ندهی من سوریه نمی‌روم، ولی خودت باید جواب حضرت زینب(س) را بدهی!☝️ و من جز سکوت جوابی نداشتم😞. می‌گفت: ببین الآن زنان و کودکان سوری در آنجا نیاز به کمک دارند و ببین چه می‌کشند؟ ما باید برویم، اگر الآن نرویم کمک نکنیم کی برویم؟ ✅ (مادر شهید) شهید مدافع حرم عمار بهمنی🌹 🕊 نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh
با اینکه سن و سالی نداشت ولی در این یکی دو سال آخر زیاد مطالعه می‌کرد و نهج البلاغه هم زیاد می‌خواند🌿. اهل هیئت و عزای حسین بود و این جمله را زیاد به زبان می‌آورد: «کاری نکن که شرمنده خدا بشوی.» علاقه به جنگ و شهادت از کودکی در او نمایان بود. متولد مشهد بود و از مبارزین ایرانی الاصل لشکر فاطمیون به حساب می‌آمد👌. در وصیت نامه ای که از او به یادگار مانده به ماهیت فانی و گذرای دنیا اشاره کرده و می‌گوید: «برای دنیا نجنگید و حرف مردم برایتان اهمیتی نداشته باشد، غیبت دیگران را نکنید🚫، اگر در این دنیا حرمت من را نگه بدارید در آن دنیا شفاعت تان خواهم کرد.» از پدر و مادرش خواسته بود تا برای او نگریند: «اگر گریه‌ای هست برای امام حسین(ع) باشد، چون من را برای حضرت زینب (س) داده‌اید.»💔 🌹 🕊 ✌️ نشر معارف شهدا درایتا @zakhmiyan_eshgh
🍃تصویر بالا اخرین عکس و تصویر از آقا مهدی ذاکر حسینی میباشد 🍃 🕊آخرین سفر 🕊 مهدی داخل اتوبوس بود و به سمت فرودگاه حرکت میکردند . یکی از مسولین سمت مهدی آمد و گفت _ذاکر به خانواده خبر دادی ؟🤔 مهدی که مانده بود چه پاسخ دهد گفت _نه راستش اصلا خبر ندارند 😔 _مهدی به خانه زنگ بزن و بگو شاید این سفر آخر تو باشد 💔 مهدی گوشی یکی از بچه ها را گرفت تا به خانه زنگ بزند . یکی از همرزمان مهدی گفت همه ساکت باشند ذاکر میخواهد با مادرش صحبت کند 😅 _سلام مامان _سلام مهدی کجایی ؟چرا نیومدی؟ _من فرودگاهم دارم میرم سوریه _مهدی آنجا چیکار میکنی ؟ قرار نبود الان بری😳😱 _مامان باید برم و ماموریت خیلی فوری و ناگهانی پیش آمده و زنگ زدم خداحافظی کنم 💔😔 _مهدی !برادرت کارتهای عروسی شان را هم پخش کرده اند ، تالار دیده اند .اگر بری و برایت اتفاق بیفتد عروسی برادرت عزا میشود 💔😭 _راضی میشوی برگردم و تصادف کنم یا در رختخواب بمیرم ؟ _مهدی برگرد اگر بروی و زخمی بشوی دیگر اصلا نیا ! مهدی وصیتش را به مادرش گفت و از مادرش حلالیت طلبی کرد و او را راضی کرد و رفت و این آخرین سفر مهدی بود😭💔 شهید مدافع حرم سید مهدی ذاکر حسینی🌹 نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh
🌹 : ۱۳۹۳/۴/۲ حماه سوریه شهید خیلی صبوربودن، گذشتشون خیلی زیادبود. اخلاقش خیلی خوب بود.😊 هـَمیـشه میـگفتـ : دعـا کنـ منـ شهـید بـشم " بـهشـ میـگفتـمـ : عـمـرا " جـنـگـ کـجـا بـوده"!؟ حـالا دیـگـر نـزدیکـ دومـینـ ســالــ شـهادتـشـ میـشویـم " او شهـید شـد" در هـمانـ جـنگـی کـه مـیـگـفـتمـ کـجـا بـوده "💔 🕊 نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh
شهید علوی نسب از شهدای روحانی با فضیلتی بود که بسیار اهل بکا و اهل راز و نیاز و تهجد و شب زنده داری و الگوی یک طلبه بسیجی و شهید واقعی راه دین بود.👌 . وی جهت تحصیل علوم دینی به شهر قم هجرت کرد.☝️ از آن‌جایی که با غیرت علوی خویش تحمل دیدن تعرض به مقدسات و حرم حضرت زینب (س) در کشور سوریه را نداشت عازم سوریه شد که در جریان نبرد با تکفیری‌ها شهد شیرین شهادت را نوشید و به خیل شهدای مدافع حرم پیوست💔 شهید مدافع حرم سید هادی علوی نسب🌹 🕊 نشر معارف شهدا درایتا @zakhmiyan_eshgh
عارف بزرگ آیت‌الله حق‌شناس نقل کردند: این شهید را در عالم رویا دیدم از احمد پرسیدم چه خبر؟ به من فرمود: تمام مطالبی که از (برزخ و...) می‌گویند حق است از شب اول قبر و سوال و .... اما من را بی‌حساب و کتاب بردند! بعد مکثی کردند و فرمودند: رفقا ؛ آیت الله العظمی بروجردی حساب و کتاب داشتند، اما من نمی‌دانم این جوان چه کرده بود ، چه کرد ، که به اینجا رسید !» آقا احمدعلی از شاگردان خاصِ مرحوم آیت‌ الله حق‌شناس بود که در تاریخ ۲۷ بهمن‌ماه سال ۱۳٦٤ در سن ۱۹ سالگی در عملیات والفجر۸ به آرزوی دیرینه‌اش یعنی شهادت رسید. ✍💞سرباز ولایت 💞 خادم الشهدا مدیر کانال 💚نشر معارف شهدا درایتا👇👇👇 ❤️👆 @zakhmiyan_eshgh