🍁زخمیان عشق🍁
به یاد #شهید_محمد_جنتی🕊❤️🕊 شادی روحش #صلوات #به_مناسبت_بازگشت_پیکر #کانال_زخمیان_عشق نشر معارف ش
#خاطرات_شهدا 🌷
💠حیـــــدر_ڪربـــــلا ❤️
🌷تو #عصبانیت و ترافیک اتوبان نواب مانده بودم، حرارت و گرمای آن روز را فراموش نمی کنم، موبایلم #زنگ خورد و بخاطر اینکه مجبور نباشم گوشی جواب بدهم، ماشین را کشاندم کنارِ اتوبان و تلفن را برداشتم تا زنگ بزنم.
🌷 + سلام، برادر چه خبر خوبی؟
- [گریه امانش را بریده بود. هِق هق می کرد] حیدر، حیدر حاجی #شهید شد!
+کدام حیدر؟
- حاجی #یتیم شدیم، حیدر و کربلا را با هم از دست دادیم. حیدر و کربلا.
[تلفن قطع کرد. عصبی تر شدم. خدایا حیدر کیه؟ کربلا! کدام کربلا. نکنه منظورش بچه های موقعیت کربلا و حیدر. نکنه تیپ حیدر کرار و کربلا را میگه. داستان چیه. حتی اگر همه اینها باشد چه ربطی به این رفیق ما داشت. او که تو این محورها نیست.]
🌷چند دقیقه بعد گوشی ام صدا کرد. #عکس_حیدر بود. در جا رو ترمز زدم و وسط خیابان وایسادم. چند وقت قبل دیده بودم. بچه هایِ #زینبیون می گفتند: «پدر ماست».
🌷راست می گفتند. هر وقت برای خانواده شهدا و جانبازان مشکل پیدا می شد، این حیدر بود که #وسط_میدان می آمد. تو این چند ماه از حیدر خیلی چیزها شنیده بودم. از #کربلا هم همینطور. یادم نمی آید کربلا را دیده باشم یا نه. اما بچه ها می گفتند: «کربلا، خودش یک حیدر بود». فرمانده خوش فکرِ #پاکستانی که تو خیلی از نبردها علیه تکفیری ها، وسط میدان نبرد، فریاد می زد: «هل من مبارز؟»
🌷گذشت. داستان حیدرِ زینیون گذشت. چند روز بعد عکس حیدر #قاب_خیابان اطراف منزل ما شد. بچه های پیروزی و میدان شهدا و نبرد، میهمان تصویر #شهید_محمد_جنتی بودند. حیدر حالا دیگه یک اسم رمزِ جهادی نبود. سردار رشید سپاه اسلام محمد جنتی آغاز یک تولد جدید بود.
🌷یک روز یکی از بچه ها بهم پیام داد. «اشلونک شیخنا!» . پیام که باز کردم دیدم یک روحانی رزمی تبلیغی نیروهای مردمی #عراق است. فرمانده شجاعی که با #عمامه می جنگد و سلاح به دست و لباس جندی به تن! بعد کلی حال و احوال، تازه توجهم به تصویر #پروفایلش رفت. عکس #حیدر بود. نمی دونم حیدر چه رابطه ای با این رفیق ما داشت. اما انگار رازِ حیدر هنوز جا داره تا باز شود. باید زوایای زندگی حیدر رو شکافت و معرفی کرد...
#شهید_محمد_جنتی🌷
#فرمانده_زینبیون ✌️
#کانال_زخمیان_عشق
نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh
🔴 حالا که #پزشکیان رییسجمهور شده!
(این متن را دو روز پیش از انتخابات و با پیشبینی چنین شرایطی نوشتم. با اندک تغییر و اضافه کردن یکی، دو جمله منتشر میکنم)
👈 شنبه صبح است. از خواب بیدار میشویم و میشنویم مسعود پزشکیان رییسجمهور شده! چیزی که نه ما، بلکه خودِ او هم باورش برایش سخت بود ...
پزشکیان تا همین یک ماه قبل یک نماینده مجلس بود و حالا بالاترین مقام اجرایی کشور است! آقای پرزیدنت است! تیم تشریفات ویژه رییسجمهور نیمه شب رفته درب منزلش! و او الآن در معرض این مسئولیت سخت و بزرگ است.
نمیدانم خودش میداند چه چیزی را پذیرفته یا نه؟! هر چند بهنظر میرسد دولت مسعود پزشکیان به انتها نخواهد رسید و عمر آن بسیار کوتاه است! (امیدوارم غلط فکر کنم)
👈 اما موضوع اصلی این نوشته چیز دیگری است. موضوع این است که ما به عنوان جامعه حزباللهی #از_فردا چه کنیم؟!
به نظر ۳ انتخاب پیش روی ماست:
1️⃣ میتوانیم شروع کنیم با هم بجنگیم که چه کسی مقصر است و چه کسی قهرمان؟!
جنگی که ته نخواهد داشت و جالب اینکه اگر چند سال هم بجنگیم هیچکدام از دو طرف کوتاه نخواهند آمد، کما اینکه بخشی از جنگ از سال ۹۲ جاری است. هر دو گروه هم فارغ از فضای عقدهگشایی، دلایلی دارند، اما شاید در نگاه هیچکدام #گسلهای_قومیتی به عنوان مولفه مهم باخت ۱۴۰۳ در جبهه انقلاب لحاظ نشده باشد.
واقعیت این است که حداقل در دور دوم اصلاحات ما را نبرد، ما به #قومیت باختیم. ۱۴۰۰ سال پس از بعثت، هنوز قدر و قیمت قومیت بسیار بالاست. مولفهای که وزن آن را هیچکس اینقدر بزرگ نمیدید! (صرفا جهت اطلاع، در روستای محل سقوط بالگرد شهید رییسی، ۱۶۳ رأی مسعود پزشکیان آورد و تنها یک رأی سعید جلیلی)
این دعوا در درون جبهه انقلاب به هر روی پایانی ندارد و نفعی هم جز #ایجاد_شکاف بیشتر نخواهد داشت. شاید خود من به عنوان یک سوی ماجرا دهها مطلب برای نوشتن داشته باشم، اما فعلا تصمیم به انتشار مطالب ندارم، مگر به اقتضای بحثی که در درون جبهه انقلاب پیش آمده باشد.
2️⃣ میتوانیم غمباد بگیریم و از سرخوردگی این شکست دچار #انفعال شویم. به گوشهای برویم و به زندگی خودمان برسیم. بد هم نیست!
هر کس توانش را داشت از ایران برود به یکی از کشورهای جبهه مقاومت! و هر کس توانش را نداشت، کنج عافیت بنشیند، به گوشهای از ایران برود و کسب و کاری ایجاد کند. فارغ از مسائل جامعه و مثل خیلی از مردم زندگی خوب و خوشی برای خودش ایجاد کند ...
اما این هم کار یک مؤمن نیست! مؤمن درد جامعه دارد و هیچگاه بیرون نمینشیند.
3️⃣ میتوان فعالتر از قبل شد. از گذشته درس گرفت و برای بازسازی جریان انقلاب از همین امروز تلاش کرد. (به شخصه چیزهای فراوانی در این سه هفته آموختم که شاید باید برای هر کدام دهها سال زمان سپری میشد. نمیدانم اینها که من آموختم در نظر دیگران هم اینقدر برجسته باشد یا نه)
آنچه مهم است؛
بچههای انقلاب خیلی نگاه نمیکنند دولت دست کیست! هر کس رییس دولت باشد، وظیفه ما کمک به اوست. این کمک هم نه از باب کمک به آن فرد، بلکه از باب کمک به #نظام و #مردم است.
قطعا نه دعواهای زرگری و نه گوشهنشینی به نفع انقلاب نیست. باید #وسط_میدان بود. باید برای اعتلای این پرچم تلاش کرد.
خودمان را جمع کنیم. دنیا به انتها نرسیده. کار ما تازه شروع شده. باید سختتر کار کنیم ...