eitaa logo
🍁زخمیان عشق🍁
355 دنبال‌کننده
28.9هزار عکس
11.3هزار ویدیو
140 فایل
ارتباط با مدیر.. @Batau110 اسیرزمان شده ایم! مرکب شهادت ازافق می آیدتاسوارخویش رابه سفرابدی کربلاببرد اماواماندگان وادی حیرانی هنوزبین عقل وعشق جامانده اند اگراسیرزمان نشوی زمان شهادتت فراخواهدرسید.
مشاهده در ایتا
دانلود
🍁زخمیان عشق🍁
به یاد #شهید_محمد_جنتی🕊❤️🕊 شادی روحش #صلوات #به_مناسبت_بازگشت_پیکر #کانال_زخمیان_عشق نشر معارف ش
🌷 💠حیـــــدر_ڪربـــــلا ❤️ 🌷تو و ترافیک اتوبان نواب مانده بودم، حرارت و گرمای آن روز را فراموش نمی کنم، موبایلم خورد و بخاطر اینکه مجبور نباشم گوشی جواب بدهم، ماشین را کشاندم کنارِ اتوبان و تلفن را برداشتم تا زنگ بزنم. 🌷 + سلام، برادر چه خبر خوبی؟ - [گریه امانش را بریده بود. هِق هق می کرد] حیدر، حیدر حاجی شد! +کدام حیدر؟ - حاجی شدیم، حیدر و کربلا را با هم از دست دادیم. حیدر و کربلا. [تلفن قطع کرد. عصبی تر شدم. خدایا حیدر کیه؟ کربلا! کدام کربلا. نکنه منظورش بچه های موقعیت کربلا و حیدر. نکنه تیپ حیدر کرار و کربلا را میگه. داستان چیه. حتی اگر همه اینها باشد چه ربطی به این رفیق ما داشت. او که تو این محورها نیست.] 🌷چند دقیقه بعد گوشی ام صدا کرد. بود. در جا رو ترمز زدم و وسط خیابان وایسادم. چند وقت قبل دیده بودم. بچه هایِ می گفتند: «پدر ماست». 🌷راست می گفتند. هر وقت برای خانواده شهدا و جانبازان مشکل پیدا می شد، این حیدر بود که می آمد. تو این چند ماه از حیدر خیلی چیزها شنیده بودم. از هم همینطور. یادم نمی آید کربلا را دیده باشم یا نه. اما بچه ها می گفتند: «کربلا، خودش یک حیدر بود». فرمانده خوش فکرِ که تو خیلی از نبردها علیه تکفیری ها، وسط میدان نبرد، فریاد می زد: «هل من مبارز؟» 🌷گذشت. داستان حیدرِ زینیون گذشت. چند روز بعد عکس حیدر اطراف منزل ما شد. بچه های پیروزی و میدان شهدا و نبرد، میهمان تصویر بودند. حیدر حالا دیگه یک اسم رمزِ جهادی نبود. سردار رشید سپاه اسلام محمد جنتی آغاز یک تولد جدید بود. 🌷یک روز یکی از بچه ها بهم پیام داد. «اشلونک شیخنا!» . پیام که باز کردم دیدم یک روحانی رزمی تبلیغی نیروهای مردمی است. فرمانده شجاعی که با می جنگد و سلاح به دست و لباس جندی به تن! بعد کلی حال و احوال، تازه توجهم به تصویر رفت. عکس بود. نمی دونم حیدر چه رابطه ای با این رفیق ما داشت. اما انگار رازِ حیدر هنوز جا داره تا باز شود. باید زوایای زندگی حیدر رو شکافت و معرفی کرد... 🌷 ✌️ نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh
🍁زخمیان عشق🍁
نمی کَنَم دل از این عرصه #شقایق_‌فام کنار #لاله_رخان آشیانه می سازم در آستان #به_خون_خفتگان وادی
🌷 ✨شهید امیر حاج امینی… بیسیم چی لشگر ۲۷ محمد رسول الله… ولی تاریخ شهادتش ۱۰ اسفند ماه ۱۳۶۵ و محل شهادتش کربلای  بوده است. ✨خستگی نداشت. می گفت من حاضرم تو کوه با همه تون مسابقه بذارم، هر کدوم خسته شدین، بعدی ادامه بده… اینقدر بدن آماده ای داشت که تو جبهه گذاشتنش . بیسیم چی (شهید) پور احمد… ✨اصلاً دنبال شناخته شدن و شهرت نبود. به این اصل خیلی اعتقاد داشت که اگه واقعاً کاری رو برای خود بکنی، خودش عزیزت می کنه. آخرش هم همین خصلتش باعث شد تا عکس شهادتش اینطور معروف بشه. ✨هر کار می کرد، برا خدا می کرد؛ اصلاً براش مهم نبود کسی خبردار می شه یا نه! عجیب نسبت به بچه های حساس بود، کمک به یتیمان هیچوقت فراموشش نمی شد… ✨یه بار که تو منطقه حسابی از بچه ها کار کشیده بود و به قول معروف عرقشون رو در آورده بود، جمعشون کرد و بهشون گفت: “نکنه فکر کنین که فلانی ما رو آموزش می ده، من پاهای شماهام. من خیلی کوچیکتر از شماهام… اگه تکلیف نبود هرگز این کار رو نمی کردم….” ✨ولی دلش رضا نداده بود و با از همه خواست که دراز بکشن. همه تعجب کرده بودن که می خواد چیکار کنه. همه که خوابیدن اومد پایین پای تک تک بچه ها و دست می کشید به کف پوتین بچه ها و خاکش رو می مالید رو پیشانیش…. می گفت: من خاک پای شماهام …. ✨دفعه آخری موقعی بود که بچه ها یک به یک جلو می رفتن و بر می گشتن. یه بار دیدیم امیر بلند شد که بره تو خط. یکی بهش گفت: حاجی! الان نوبت منه… ولی امیر گفت: نه! حرف نباشه، این دفعه می رم….. همین دفعه بود که با خوردن یه شهید شد… شادی روحش نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh
🍁زخمیان عشق🍁
مردان حقيقت كه به #حق پيوستند🕊 از دام تعلقات دنيـ🌍ـا رستنـد.. #چشمی به تماشای جهــ👀ــان بگشودند د
🌷 🔰شهید پاسدار مهدی ثامنی راد متولد 23 بهمن ماه 1361📆 دارای مدرک تحصیلی کارشناسی جنگ افزار از دانشگاه امام حسین (ع) بود که پس از پایان دوره تحصیل📚 خود در پاسداران مشغول به کار شد 🔰در سال 1388 ازدواج💍 کرد و پس از شش سال زندگی مشترک💞 در تاریخ 12 دی ماه 1394 عازم شد و در نهایت پس از یک ماه و ده روز مبارزه با گروه تکفیری در تاریخ 22 بهمن ماه 1394 در جنوب غربی سوریه بر اثر اصابت گلوله💥 تک تیرانداز داعشی به رسید. همچنین از او یک فرزند دختر به نام به یادگار مانده است. 🔰یکی از خصوصیت های بارز اخلاقی مهدی ثامنی راد🌷 این بود که بسیار خوش اخلاق و مردم دار بود👌 ایشون همیشہ بہ مستمندان مخصوصا ها خیلے کمک میکردن و خودشون برای بچہ یتیم ها کمک مالے💰 جمع میکردن و انها را در میبردن اردوهای زیارتے از جملہ و قم بہ همہ کمک میکردن. 🔰همیشه بر چهره داشتن وقتے دختر گلشون بدنیا اومدن😍 ولیمہ دخترشون را بین فقرا و یتیم ها پخش ڪردن، آقا مهدی تو منطقہ هم توجہ ویژه ای بہ یتیمان داشت✅ 📜 💢چند خواهش دارم ⚀یکی اینکه اول وقت، گشایش از مشکلات است ⚁دوم و تحمل ⚂سوم به یاد (عج) باشیم. نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh
🍁زخمیان عشق🍁
گوشۂ لعل لبم یک غزل الهام شود وصف لبخند قشنگت به غزل شیرین است شاعر #یاس_خادم_الشهدا_رمضانی_ #رم
🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺 🌸💜 💜🌸 قسمت تا نگاهم بهش خوردمات اشکای روی صورتش شدم … با حالتی آشفته اومد تو و بغلم کرد - معصومه … معصومه …😭 سعی کردم آرومش کنم  - چیشده سمیرا جان😧 ازم جدا شد، در و بستم و باهم لب حوض نشستیم، در حالی که نگاه نگرانم😧 هنوز رو صورتش بود گفتم: _نمی خوای بگی چیشده؟! با پشت دستش اشکاشو پاک کرد، چقدر برام عجیب بود که برای اولین بار سمیرا بدون آرایش میومد بیرون،😟😊 با صدای گرفته از گریه اش گفت: _من اشتباه کردم، تمام عمرم رو اشتباه کردم😖😢 نگاهم کرد و ادامه داد  - من چقدر بی خاصیت بودم، چقدر نفهم بودم معصومه.. چقدر احمق بودم..😢 - این حرفا چیه میزنی عزیزم .. مگه چیکار کردی!😊 - معصومه چرا وانمود میکنی هیچی نمیدونی، 🙁تو صدها بار بهم مستقیم و غیر مستقیم یاداوری میکردی، تذکر میدادی، اما من همش به شوخی و مسخره بازی میگرفتم😓 هیچی نمیگفتم و فقط نگاهش میکردم، برام عجیب بود که این حرفا رو از سمیرا بشنوم - دیروز که از خونه فاطمه سادات رفتم خونه انقدر حالم بد بود که فقط گریه میکردم،😣😢  یه لحظه احساس کردم من چقدر به نرگس دوماهه ، یه لحظه به خودم اومدم و فکر کردم چجوری از فردا میتونم تو روی نگاه کنم،  یه لحظه فکر کردم اصلا چرا باید میرفت که نرگسش بشه، چرا...😞 تو همیشه میگفتی اگه اونا نرن اسلام نابود میشه اگه اسلام نباشه ما دیگه تو امنیت و راحتی الان نمیتونیم زندگی کنیم ..  معصومه من کل شب رو گریه میکردم و به همه چی فکر میکردم .. معصومه!... ادامه دارد.... 💚💛💚 💌نویسنده: بانوگل نرگــــس ❌. نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh @zakhmiyan_eshgh.
خنده‌هایت، خرازے💗 جزیره‌ات ،مجنون🌊 خانقاهت،طلائیه🌤 قایقت، عاشورا🖤 جزر و مدت،اروند🌫 آبےات، بادگیر💧 قرمزت، خون♥️ راهت، جنون👣 مقصدت، جنوب✈️ سپاهت، قدس🕌 لشکرت، عماد✊🏻 تعصبت، نصرالله🧔🏻 ایمانت، کاظمے📿 قنوتت، صیاد🥀 رکوعت، باکرے🍃 سجده‌ات، گمنام💔 خاکت،املاکے🍂 آسمانت، کشورے🌦 زمینت، افلاکے☘️ تفحصت، پازوکے⛓ کربلایت،چهار و پنج🏴 شمالت،شیرودے❄️ جنوبت،شلمچه💫 غربت،کردستان💖 شرقت، ابوالخصیب🖤 چشمانت،همت👀 نگاهت، چراغچے👁 غیرتت،متوسلیان👊🏻 قلبت،چمران💗 مغزت، باقرے🧠 دغدغه‌هایت،دقایقے⏰ دستت،برونسے💪🏻 انگشترت،شوشترے💍 عقیقت، ذوالفقارے💥 حجتت، حججے🌸 فهمت، فهمیده👌🏻 عسلت احلےٰ😋 غزلت، اعلا📝 بیتت،رهبرے🏡 سیدت،خامنه‌اے😍 قرآنت،حافظ📚 گلستانت،خط‌مقدم🌹 بوستانت، بالاے سنگر🌿 عشقت،بنے آدم👨‍👩‍👧‍👦 دیوانت، اشک😢 شاهنامه‌ات،کاوه⚡️ فارسے ات،سلمان📜 عربے ات،ابومهدے📋 آخرش هم با مهندس نقشه‌ها را کشیدے و راه آسمان را گشودے♡ حاج‌قاسم این رسمش نبود بروے و ده‌ها نسل را کنے...): قاسم نشر معارف شهدا درایتا @zakhmiyan_eshgh