آه از آنان که در قلبمان خانه دارند و
خــــود بیخبرند...
@zamanetafakor
4_5769228663031596418.mp3
10.03M
+ از همون آهنگا که باهاش فکر میکنم. به آدمها، به خودم به همه و همه.
🔸️جایگزینِ تنبیه کودکان
۱. تنبیه همیشه نتیجه معکوس میدهد:
وقتی ناراحتید دست به عمل نزنید. اگر در لحظاتی متوجه شدید نمیتوانید به عشق درونیای که به فرزندتان دارید متصل شوید، به این فکر کنید که در چنین موقعیتی پدرومادری خارقالعاده چطور رفتار خواهند کرد؟ و همان کار را انجام بدهید. اگر نمیتوانید، نفس عمیقی بکشید و تا زمانی که آرامشتان را بازبیابید صبر کنید؛ سپس به آنچه پیش آمده است رسیدگی کنید.
۲. شرحِ طوفان احساسات توسط کودک:
به جای موعظه کردن برای کودک، «زمانی برای در میان گذاشتن احساسات» در نظر بگیرید؛ با او بمانید و اجازه بدهید زیر سایه شما هیجانات احساسیِ خودش را بیان کند. هدف این است که «محیط انسجامبخش»ی برای ناراحتی کودک فراهم کنید. محیطی حمایتی که در آن کودک قادر باشد به انسجام احساسی دست پیدا کند. بیان احساسات به فرد بالغی که مراقب، پذیرا و امن است به کودک کمک میکند از میان عواطفی که تجربه میکند بگذرد و بیاموزد که چگونه خودش را دلداری بدهد تا سرانجام قادر باشد به صورت مستقل احساساتش را تعدیل کند.
۳. تقدمِ رابطه بر ضابطه:
قبل از اینکه بتوانید عملکرد کودک را تصحیح کنید باید بتوانید با او رابطه برقرار کنید. حتی در هنگام ارائه راهنمایی لازم است رابطه خود را با کودک حفظ کنید، زیرا ارتباط با پدر و مادر به کودک انگیزه میدهد تا بهترینِ خودش باشد. فراموش نکنید کودکان وقتی بدرفتاری میکنند که درباره خودشان احساس بدی پیدا کردهاند و رابطهشان را با ما گسسته میبینند.
۴. تصدیقِ چشمانداز کودک:
میخواهید روی برخی قواعد پافشاری داشته باشید، اما در عین حال میتوانید چشمانداز کودک را تصدیق کنید. کودکان وقتی احساس میکنند که درکشان میکنید بهتر میتوانند حد و مرزهای ما را بپذیرند.
مثال: «گاز گرفتن ممنوعه! تو خیلی خیلی عصبانی هستی و اذیت شدی، اما باید این رو با حرف زدن به برادرت بگی».
و در آخر:
وقتی همه راهها به شکست منتهی شد، خودتان را در آغوش بگیرید و بعد از آن کودکتان را. در مسیر پرورش کودک، پیوندِ با اوست که بر همه راهکارهای دیگر پیروز میشود.
#مصطفی_سلیمانی
#تنبیه_کودک
+ به والدین ارسال کنید.
❤️🍀@zamanetafakor
تجربیات مشاوره ی خانواده
بدون او نمیتوانم زندگی کنم!
🔸️«کاری بکنید دوباره برگردد سمت من، خواهش میکنم»
و انگار نه انگار که توی اتاق مشاوره نشسته باشد، شروع کرد به ورق زدن عکسهای توی گوشیاش.
هی با خودش زمزمه میکرد «اگر برنگردد چکار کنم؟»
و بیتوجه عکسها را ورق میزد....
پرسیدم «کجا رفته مگر؟»
صفحه گوشی را قفل کرد و گفت «میبینید؟ دارم دیوانه میشوم.
ساعتی شونصد بار عکسهایش را زیر و رو میکنم. شما چه پرسیدید؟ یادم رفت».
تا آمدم حرفم را تکرار کنم گفت «آها! جایی نرفته. مرا ول کرده و قشنگ معلوم است که دارد میگردد دنبال یکی دیگر».
و گوشیاش را گذاشت روی میز عسلی و گفت «از استوریهایی که میگذارد کاملاً میفهمم»
و دوباره گوشیاش را برداشت و گفت:
«میخواهید استوریهایش را نشانتان بدهم، که ببینید شما هم همان برداشت من را از حرفهاش میکنید یا نه»؟
با اشاره سر گفتم نه و پرسیدم «کمی از رابطهتان بگو.
چند ماهی میشود که با هم هستید؟ چه شد که با هم آشنا شدید»؟
خودش را از روی کاناپه کشید جلو و کف دستهاش را مثل هندیها چسباند به هم و دوباره شروع کرد که «آقای مشاور، تو را به خدا کمکم کنید.
دارم از دست کارهاش دیوانه میشوم.
مگر من زورش کرده بودم که بیاید پیشنهاد دوستی بدهد؟
به چه حقی مرا #وابسته خودش کرده و حالا دارد میرود»؟!؟
گفتم از نظر رفتاری بیثبات است؟؟!
از آنهاست که صبح عاشق است و شب فارغ؟
آدم بیتعهدی است»؟
قیافهاش رفت توی هم و گفت «راستش نمیدانم. فقط میدانم که آدم پرشوری ست!!
راستش ما با هم خیلی خوب بودیم.
اولهای رابطه این من بودم که محلاش نمیدادم، حالا به گمانم او دارد انتقام میگیرد»....
پرسیدم «چرا محلاش نمیگذاشتی»؟!؟
آب دهانش را قورت داد و گفت «چون میترسم از رفتن توی رابطه....
از همان بچگی از صمیمی شدن با آدمها میترسیدم.
میدانم آخرش همه آدم را ول میکنند.
ولی این لعنتی آنقدر پیچید به پر و پام که چشم باز کردم دیدم نمیتوانم یک دقیقه دوریاش را تحمل کنم.
شاید هم از اینکه وابستهاش شدهام خسته باشد.
چه میدانم؟
شاید رفیقِ مغرور دوست دارد، ها»؟
گفتم «کاش با هم میآمدید که حرفهای او را هم بشنوم».
آهی کشید و گفت «دلتان خوش است؟ یک هفته است که مرا از همهجا بلاک کرده....
رابطه برای او تمامشده است.
این منم که نمیتوانم بدون او زندگی کنم» و دستش را دراز کرد سمت پنجره و گفت «همینجوری، عین روز، برایم روشن بود که ولم میکند.
آخرش هم آمد به سرم، از آنچه میترسیدم».
روی دفتر گزارش مراجعین نوشتم «تله ی طردشدگی»...
#خاطرات_من_و_مراجعین
#تله_رهاشدگی
#تله_طردشدگی
❤️🍀 @zamanetafakor
بارون از دیشب قطع نشده، بینالطلوعینه که میخوام این حال اینجا ثبت بشه. توی تاریخ رُندِ ۹۹.۹.۹ باید رِندی میکردیم و دست دلبر رو میگرفتیم و محکمتر از قبل میگفتیم که دوستش داریم! و چقدر دوستش داریم! و بعد میگفتیم خدایا شکرت♥️
اگر عاشق یا معشوقی هستید از دست ندید این بهانهها رو برای ابراز دوست داشتن. برای اینکه کلمات نماسه تو گلوی زندگی و عشق غبار عادت نگیره. فرصتِ باهم بودن کوتاهه..
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
صحبت های منتشر نشده ی شهید محسن فخریزاده در باب اختلاس و دنیا طلبی